🔵 علاج پولپرستی 👌
✅اگر سؤال کنید که انسانی که خیلی پولدوست است، چه کند که مقداری از محبت به پول در دلش کاسته شود، عرض میکنم عیبها و نقایص و مفاسد دنیا و پول دنیا را ببیند.
✅ فرض بفرمایید او میلیاردها پول دارد. به چه دلیلی او میتواند اطمینان پیدا کند که از این نعمتهای دنیوی، از این غذاهای دنیا، از این میوههای دنیا، قدرت دارد که آنها را تناول کند؟
✅ مثلا، قبل از اینکه سیب را بخورد خدای متعال میتواند جانش را بگیرد. پس این سیب که یکی از نعمتهای الهی است در دنیا و به این انسان عطا شده، ولی این سیب تضمین نمیکند که مورد مصرف صاحب آن باشد.
✅ سایر نعمتها هم همینطور است. فرض بفرمایید که بهترین همسر را خدای متعال به او داده است. حالا چه مقدار میتواند از وجود و روحیات و اوصاف و فضایل این همسر استفاده بکند؟ خدا میداند.
✅ بنده خودم چند مورد سراغ دارم که ازدواجشان بیستوچهار ساعت نشد، یعنی از وقتی که -بله، این موردی که الان در ذهنم است از سادات هم بود- عقد را خواندند، بیستوچهار ساعت نشد، دو ساعت بعد قلب ایستاد و تمام شد.
🎤 آیت الله مرتضی تهرانی (ره) سخنرانی ۱۱ آبان ۹۶
#درس_اخلاق
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
دعای مجرب
حتما هر روز صبح و شب بخوانید
پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: هر کس اين دعا را هر صبح و شام بخواند، خداوند عز و جل چهار ملک بر او موکل کند که او را از روبرو و پشت سر و راست و چپ محافظت کنند و در امان خداوند باشد و اگر همه خلايق از جن و انس تلاش کنند که به او آسيبی برسانند نخواهند توانست
مهجالدعوات/۷۵، الباقياتالصالحات، باب پنجم ، امرسيزدهم/۴۴۲
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم. بِسْمِ اللّهِ خَيْرِ الاَْسْماءِ، بِسْمِ اللّهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّماءِ، بِسْمِ اللّهِ الَّذى لا يَضُرُّ مَعَ اسْمِه سَمٌّ وَ لا داءٌ. بِسْمِ اللّهِ اَصْبَحْتُ وَ عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْتُ، بِسْمِ اللّهِ عَلى قَلْبى وَ نَفْسى، بِسْمِ اللّهِ عَلى دينى وَ عَقْلى، بِسْمِ اللّهِ عَلى اَهْلى وَ مالى، بِسْمِ اللّهِ عَلى ما اَعْطانى رَبّى، بِسْمِ اللّهِ الَّذى لا يَضُرُّ مَعَ اسْمِه شَىءٌ فِى الاَْرْضِ وَ لا فِى السّماءِ، وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ.
اَللّهُ اَللّهُ رَبّى، لا اُشْرِکُ بِه شَيْئًا، اَللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ وَ اَعَزُّ وَاَجَلُّ مِمّا اَخافُ وَ اَحْذَرُ، عَزَّ جارُکَ وَ جَلَّ ثَناؤُکَ وَلا اِلهَ غَيْرُکَ.
اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسى، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطانٍ شَديدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ، وَ مِنْ کُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّکَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ، وَ اَنْتَ عَلى کُلِّ شَىءٍ حَفيظٌ. اِنَّ وَليِّىَ اللّهُ الَّذى نَزَّلَ الْکِتابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصّالِحينَ، فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ، عَلَيْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ
مرحوم آیت الله یعقوبی قائنی (ره) در کتاب انیس الصادقین بر مداومت به خواندن این دعا تاکید دارند.
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
👀 #کاشتن_ناخن_و_مژه_مصنوعی👀
متن #سوال:👇👇
مدّتي است در آرايشگاههای #زنانه روي مژه، ابرو، ناخن و... كار ميكنند؛ مثلاً ناخن #مصنوعي روي ناخن #ميچسبانند يا روي پلك مژه #مصنوعي قرار ميدهند كه قابليت نصب، گذاشتن و برداشتن را دارد👌.
✍️ لطفاً بفرماييد حكم انجام اين كار براي زن #آرايش شونده و #آرايشگر چيست؟🙏🏻
نظر مراجع عظام
🔻🔻🔻
✍ امام #خامنه_ای (دام ظله العالی)
با تحقيق از افراد آرايشگر ظاهراً امکان برطرف شدن آن هست و حتّي بسياري از آنها بيان نمودهاند که به راحتي برطرف ميشود. فلذا اگر برطرف نکند وضوي جبيره باطل است.✅
✍ آیت الله #سیستانی (دام ظله العالی)
جايز نيست.❌
✍ آیت الله #مکارم شیرازی (دام ظله العالی)
هرگاه مزاحم وضو يا غسل باشد جايز نيست مگر در حال ضرورت.👌
سؤال: لطفاً بفرماييد: الف) انجام اين كار براي آرايش شونده از نظر شرعي چه حكمي دارد؟🧐
ب) حكم انجام اين كار براي آرايشگر چيست؟🧐
هرگاه جلب توجّه نكند اشكالي ندارد❌
✍ آیت الله #نوری همدانی (دام ظله العالی)
اين كار جايز نيست و اجرت آن نيز اشكال دارد.
✍ آیت الله #وحید خراسانی (دام ظله العالی)
قرار دادن چيزي که مانع از رسيدن آب است به جاهايي که واجب است در غسل و وضو شسته شود جايز نيست مگر اينکه قابليت برداشتن داشته باشد.👌
📚 منبع: سایت جامعه الزهرا سلام الله علیها
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
📚 آیا بدون #درآوردن_انگشتر، #النگو و #ساعت میتوان وضو گرفت؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹لباس فرم معلمهای زن کتهای بلند با شلوار بود. زنگهای تفریح کتهاشون را در میآوردند و با بلوز آستین کوتاه وسط حیاط والیبال می کردند . مهدی کلاس چهارم بود. با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد. گفت: " چرا باید این قدر راحت مسائل اسلام را زیر پا بگذارند. میخوام ادبشان کنم...
🌹جواد دوید جلو و گفت: میخوای چی کار کنی نکنه دردسر بشه ! خندید و گفت : نه ، فقط میخوام مجبورشون کنم با چادر برند خونه... "
🌹مهدی چادرهای نماز خانه را برداشت؛ رفت بالای پشت بام. آهسته پرید توی حیات. کتهای معلم ها را بدون این که متوجه شوند برداشت و جای آنها چادر گذشت...
🌹بعضی معلمها که نمیتوانستند با این وضع جلوی روستائیان از مدرسه بیرون روند مجبور شدند چادر ها را سر کنند و به خانه روند .
"شهید مهدی کازرونی"🕊
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🥀🕊 🥀🥀
خاطره شهید حسین خرازی از یک شهید سوخته
مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود. با حسین در حال سرکشی از خط بودیم که در مسیر دیدیم یک نفر بر پی ام پی در حال سوختن بود و رزمندگانی با دست خاک بر آن می ریختند تا خاموش کنند.
جلوتر رفتیم. رزمنده ای داخلش بود و حین سوختن با خدا بلند و سلیس صحبت میکرد:
خدایا الان پاهایم دارد می سوزد، می خواهم آن طرف پاهای مرا ثابت قدم کنی.
خدایا الان سینه ام سوخت. این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا (س) نمی رسد.
خدایا الان دستانم می سوزد. از تو می خواهم آن دنیا دستانم را به طرف تو دراز کنم؛ دستانی که گناه نداشته باشد.
خدایا صورتم دارد می سوزد. این سوزش برای امام زمان و برای ولایت است. اولین بار حضرت زهرا (س) این طور برای ولایت سوخت.
آتش به سرش که رسید، گفت: خدایا دیگر طاقت ندارم لا اله الا الله. خدایا خودت شاهد باش، خودت شهادت بده، سوختم ولی آخ نگفتم.
به اینجا که رسید سرش با صدای تقّی از هم پاشید.
بچه ها در حال خود نبودند. زار زار گریه می کردند. حسین را نگاه کردم، گوشه ای زانو بغل گرفته و نشسته بود. های های گریه می کرد. می گفت: خدایا من چطور جواب اینها را بدهم.
دستم را که روی شانه اش گذاشتم، گفت: ما فرمانده این هاییم. اینها کجا ما کجا؟ آن دنیا خدا ما را نگه نگه نمی دارد و نمی گوید جواب این ها را چه می دهی؟
پاهایش نای بلند شدن نداشت. پشت موتور که نشست، سرش را روی شانه ای گذاشت و آن قدر گریه کرد که پیراهن و زیر پوشم خیس اشک شد.
موقع برگشت بچه ها خاکسترش را در یک گونی ریخته بودند و برایش زیارت عاشورا می خواندند.
حسین می گفت: ای کاش ماهم مثل شهید معرفت پیدا کنیم.
راوی: علی مسجدیان
کتاب زندگی با فرمانده؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)،
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#سی_کوملهای_که_از_یاران_شهید_قجهای_شدند!!
🌷حسین در کردستان فرمانده محور دزلی بود، همیشه کوملهها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربههای زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند. یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کوملهها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمیآورد.
🌷به او گفت: حالا من با تو چکار کنم؟ کومله در جوانان گفت: نمیدانم، من اسیر شما هستم. حسین گفت: اگر من اسیر بودم، با من چه میکردی؟ کومله گفت: تو را تحویل دوستانم میدادم و بیست هزار تومان جایزه میگرفتم. حسین گفت: اما من تو را آزاد میکنم. سپس اسلحه او را گرفته و آزادش کرد.
🌷....آن شخص، فردای آن روز حدود سی نفر از کوملهها را پیش حسین آورد و تسلیم کرد. آنها همه از یاران حسین در جنگ تحمیلی شدند.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حسین قجهای فرمانده دلاور گردان سلمان فارسی
منبع: سایت ستاد مرکزی راهیان نور کشور