eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 اگر میخواهید فرزندانت را صالح و سر به راه کنید، تا میتوانید روی اعتقاداتشان کار کنید. 🌸👇باهم ببینیم: 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌴 آیه 17 سوره احقاف 🌴 🕋«وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّـهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ» ⚡️ترجمه: و آنكه به والدين خود گفت: افّ بر شما! آيا به من وعده مى دهيد كه پس از مرگ از گور خارج گردم، در حالى كه نسل هاى بسيارى پيش از من گذشته اند و هرگز زنده نشده اند؟ ولى والدين او، خدا را به فريادرسى مى خوانند و به او مى گويند: واى بر تو! ايمان بياور! قطعاً وعده خداوند حق است، امّا او مى گفت: اين وعده ها جز افسانه پيشينيان نيست. ➖➖🚥➖➖🚥➖➖ 📛📛 منشأ تمام جسارتها و بی حرمتی ها که بعضی از فرزندان در حق والدین خود میکنند، ضعف اعتقادی و باور نداشتن قبر و قیامت و حساب کتاب آخرت است! ⚠️⚠️ به هر طریقی شده، حقیقت برزخ و قیامت را برایشان یقینی کنید! که اگر باور کنند قیامت و وعده های خدا را، دیگر به همین راحتی، قدم کج برنمی دارند! باآیات‌ و تلنگر های‌ قرآنی همراه باشید👇 گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 📮نشر دهیدورسانه قرآن وعترت باشید📡
🔻️مراقبِ نمازت باش🔻 قرآن کریم درباره‌ی می‌فرماید: 🕋 حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ (بقره/۲۳۸) 💢 ﺩﺭ محافظت از ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﻛﻮﺷﺎ ﺑﺎﺷﻴﺪ! ✍ ﺣﻔﻆِ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﻳﺪ متناﺳﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺩِ اون چیز ﺑﺎشه. مثلاً: ✔ ﻣﺎﻝ رو ﺍﺯ ﺩستبرﺩِ ﺩﺯﺩ حفظ می‌کنند... ✔ ﺑﺪﻥ رو ﺍﺯ ﻣﻴﻜﺮوﺏها و بیماریها حفظ می‌کنند... ✔ رﻭﺡ رو ﺍﺯ ﺁفتهای ﺍﺧﻠﺎﻗﻰ مثل ﺣﺮﺹ، ﺣﺴﺪ ﻭ ﺗﻜﺒّﺮ حفظ می‌کنند... ✔ ﻓﺮﺯﻧﺪ رو ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖِ بد حفظ می‌کنند... ⁉️ﺍﻣّﺎ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻪ چیه؟!🤔 ⁉️نماز رو چطور باید حفظ کرد؟!🤔 ⁉️عبارت "حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ" از نمازهاتون محافظت کنید، یعنی چی؟!🤔 ﺣﻔﻆِ : ✔ یعنی ﺁﺷﻨﺎﻳﻰ ﺑﺎ ﺍﺳﺮﺍﺭ نماز... ✔ یعنی ﺍﻧﺠﺎم ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊِ نماز، و سر وقت خوندنِ نماز... ✔ یعنی ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻥ نماز... ✔ یعنی از ریا و آفت‌های دیگه در نماز پرهیز کردن... ✔ و... خلاصه اینکه: 👈 مراقب نمازت باش 👉 ﺣﺪیث داریم ❌ نماز ﺑﻪ یک عدّه‌ای میگه: منو ﺿﺎﻳﻊ ﻛﺮﺩﻯ، ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭو ﺿﺎﻳﻊ کنه.😔 ✅ ﻭ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻫﻰ میگه: منو ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩﻯ، ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭو ﺣﻔﻆ کنه.🙂 ☝️ پس حواسمون باشه: اگه از محافظت کردیم، هم در برابر مشکلات و گناهان و... از ما محافظت می‌کنه. شاید شما هم یک لیست کارهای روزانه داشته باشید 📋 ⁉️راستی جای نماز کجاست؟!🤔 ☝️ قرآن کریم می‌فرماید: مراقب نمازت باش. یعنی نمازت رو بیار بالای لیست.🙂 گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه و پندآموز 💠امانت و خیانت❗️   💭یکی از تجار نیشابور چون خیال مسافرت داشت؛ کنیز خود را به شیخ ابی عثمان حمیری به رسم امانت سپرده بود. روزی غفلتا نظر شیخ به چهره او افتاد و چون زنی زیبا و با ملاحت بود و اندامی دلربا داشت؛ شیخ بی اختیار اسیر عشق و پایبند محبت او شد رفته رفته بر عشق و دلباختگی او افزوده گردید و آتش عشق و اشتیاق در دل او هر آن بیشتر شعله ور میگشت، شیخ این پیش آمد را به استاد خود ابوحفص حداد گوشزد کرد و به موجب پاسخ و دستور او ماموریت پیدا نمود از نیشابور بطرف ری حرکت کند و چندی افتخار مصاحبت با استاد بزرگ شیخ یوسف را درک کند. 💭ابوعثمان بجانب ری حرکت کرد هنگامیکه به آنجا رسید در کوچه ها از منزل شیخ یوسف جستجو مینمود. همه مردم با شگفتی تمام در او دقیق میشدند که چرا مثل این شخصی از منزل مرد فاسق و بدکاری سؤال مینمایند! او را سرزنش و ملامت میکردند، شیخ از این وضع متحیر و سرگردان شد و از روی ناچار بطرف نیشابور بازگشت استاد خود ابوحفص را از جریان اطلاع داد. 💭استاد دوباره او را امر کرد که بهر طریق ممکن است باید شیخ یوسف را ملاقات کنی و از روحانیت و انفاس قدسیه او استفاده نمائی، این مرتبه چون اراده حرکت کرد خود را آماده ملامت و سرزنش مردم نموده و بموجب نشانی که گرفته بود منزل شیخ یوسف را در محله باده فروشان پیدا کرد. 💭همینکه وارد اطاق شد در یکطرف شیخ، بچه ای زیبا و خوش اندام و در طرف دیگر او شیشه ای که محتوی آن شراب مینمود مشاهده کرد، بر حیرت و تعجب ابوعثمان افزوده شد، سؤ ال کرد علت انتخاب منزل در چنین محلی که همه مشروب فروش و یا باده نوشند چیست؟ با اینکه هیچ مناسبتی با مقام شما ندارد؟ 💭شیخ گفت این خانه ها متعلق بدوستان و بستگان ما بود یکی از ستمکاران از آنها خرید و باین کارها اختصاص داد، ولی خانه مرا نخریدند، از آن پسرک زیبا و شیشه شراب نما سؤ ال کرد شیخ یوسف گفت این پسر فرزند واقعی منست و داخل شیشه جز سرکه چیزی نیست ابی عثمان گفت در اینصورت پس چرا با مردم طوری رفتار میکنید که نسبت بمقام شما سوءظن پیدا کرده و خود را در معرض تهمت قرار میدهید؟ 💭شیخ یوسف گفت برای اینکه مردم درباره من عقیده مند نشوند و مرا بامانت دارای و وثوق و خوبی نشناسند تا کنیزهای خود را برسم امانت بمن بسپارند و منهم عاشق آنها بشوم و در این دلباختگی بسوزم و داروی خاموش کردن شعله های فروزان عشق را بخواهم . از شنیدن این سخن ابوعثمان بشدت گریه اش گرفت و در خدمت او درد خویش را بدرمان رسانید. 📚بحارالانوار؛ ج 16، ص 148 ❣ گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃 💠مجتهد و عالم پای سماور روضه❗️ 🔰حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید مرتضی علوی نقل کرده است: آیت‌الله علوی در این اواخر که به اصفهان رفته بودند، فرمودند: خوب است سری به منزل آقای نجفی بزنیم. 🍃به منزل ایشان رفتند، آن روز منزل ایشان روضه بود، در خانه‌ای کاه‌گلی و در کمال سادگی عده‌ای پیرمرد روحانی نشسته بودند و شخصی هم با یک لباس نیم تنه و یک تکه پارچه که به سرش بسته بود به عاشقان اهل‌بیت علیهم‌السلام چای می‌داد. 🍃برای ما مشتبه شده بود که کدام‌یک از آقایان معممین آقای نجفی می‌باشد و بعداً متوجه شدیم و روشن شد آن‌کس که چای می‌دهد و خدمت می‌کند، خود مرحوم آیت‌الله شیخ مهدی نجفی(ره) است. 🍃مرحوم علوی از اطرافیان سؤال کرد: چرا آقا خودشان چائی می‌دهند؟ گفتند: ایشان همیشه این‌طور هستند و در کمال تواضع چای پخش می‌کنند و خود را خادم الحسین علیه‌السلام می‌دانند. 🌷سماوری که به بزم حسین می‌جوشد 🌷بخار رحمت آن جُرم خلق می‌پوشد 📚منبع: با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
گل نرگس: ❁﷽❁الهی به امیدتو هر صبح که با نام تو آغاز شود هر سینه نزول رحمت احراز شود یا رب تو گواهی که به یک بسم الله .....صد ره به تو باز شود ☘☘☘☘☘☘☘☘ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن ☘☘☘ سـلام صبحگاهے تقدیم ✨السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان اللہم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجہم ☘☘☘☘☘دعای برکت روز: امام صادق(علیه السلام):وقتی صبح دمید بگو: (الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع خَلقِک................... بحار الأنوارج87/ص356 ☘☘☘دعابراےطلب_خيرودفع_شر اميرمؤمنان علي(ع)فرمود: هرڪہ به هنگام شب سه مرتبه بگويد: سُبْحَانَ اللهِ حِيْنَ تُمْسُنَ وَحِيْنَ تُصْبِحُونَ،وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الَّسمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِيَّاً وَحِيْنَ تُظْهِرُونَ. هيچ خيرے را درآن شب از دست نمي دهدو همه شرها از او دور مي گردند.وهرڪه همانند اين دعا را به هنگام صبح بخواند،هيچ خيرے را درآن روز از دست نمي دهد وهمه شرها از اودور مي گردند. 📚روضة الواعظين .: دعای ☘☘☘☘زیاد_شدن_رزق_و_روزی حضرت محمد «ص»: مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمی‌خواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو⬇️: لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً ☘☘☘☘امام صادق علیه السلام:هر روز سی مرتبه با خلوص بگویدلَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُ الْمُبِينُ 🔵 رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت ☘☘☘☘☘برای رزق و ثروت هر روز هفت مرتبه دعای زیر را بخوانید. بِسمُ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،اللَّهُمَّ إِنّی ضَعیفٌ فَقَوِّنی،اللَّهُمَّ إِنّی ذَلیلٌ فَأَعِزَّنی،اللَّهُمَّ إِنّی فَقیرٌ فَاَغنِنی، بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ 📖منبع : تحفة رضوی ☘☘این دعا را حفظ وهمیشه تکرارکن *اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى* بارالها من از تو:هدایت، تقوا، عفت و پاکدامنی، و بی‌نیازی رامی‌طلبم.
امروزتان پرازشادی🌼 وبه یادماندنی الهی خورشیدعشق تاابدبرشمابتابد وقلبهایتان راگرم💞 ازعشق و محبت کند امیدوارم شاهراه زندگیتون نشانی ازعشق الهی باشد🌼 💘 💘
🌹اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌹: ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ 🔴 عجیب ابن زیاد و ماری که در بینی اش بود «عبیدالله بن زیاد» در کنار شهر موصل به دست ابراهیم بن مالک اشتر، کشته شد، ابراهیم سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد، مختار در این هنگام غذا می خورد که سرهای بریده دشمنان را کنار مسند مختار به زمین ریختند. در این هنگام دیدند مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و وارد سوراخ بینی ابن زیاد شد و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و از سوراخ گوش او وارد گردید و از سوراخ بینی او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار گردید. مختار پس از صرف غذا برخاست با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت: «این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافر نجس نهادم». مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیّه در حجاز فرستاد، محمد حنفیّه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد (ع) فرستاد، امام سجاد در آن وقت، غذا می خورد، فرمود: روزی سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند، او غذا می خورد، عرض کردم: خدایا مرا نمیران تا اینکه سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره ام که غذا می خورم بنگرم، حمد و سپاس خدا را که دعایم را اکنون به استجابت رسانیده است. نکته قابل توجه اینکه مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می نویسد: آن مار، مکرر از بینی ابن زیاد وارد می شد و از گوش او بیرون می آمد، و تماشاچیان می گفتند: قََد جائت قَد جائت: «مار باز آمد، مار باز آمد» و می نویسد: همان هنگام که ابن زیاد در مجلس خود با چوب خیزران مکرر بر لب و دندان امام حسین (ع) می زد، شاید بر اساس تجسم اعمال، همان چوب خیزران (در عالم برزخ) به صورت مار درآمده و مکرر از بینی او وارد می شده و از سوراخ گوش او بیرون می آمده، تا در همین دنیا، مردم مجازات ننگینش را ببینند. 📚منابع: 1- منتهی الآمال، ج1: 299. 2- بحارالانوار، ج6: 248؛ 45: 334- 336. 3- عالم برزخ در چند قدمی ما: 172- 175. ‌ 🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹 باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓در مورد امام سوم شیعیان داستان‌ها و افسانه‌ها زیاد شنیده اید؛ از آزاد مردی و شجاعت او تا اخلاق مداری و مظلومیت او ولی خواندن تاریخ در مورد ایشان اثبات می‌کند که او فردی دزد و راهزن بوده است. 📚 طبق سند معتبر، حسین بن علی در راه کربلا به کاروانی که متعلق به حکومت وقت بوده برمی‌خورد که اقلامی را به دمشق می برده اند. حسین کاروان را توقیف کرده و اموال آن را دزدیده است؛ اینکه این امام معصوم و عاری از گناه! مگر برای امر به معروف نرفته بود؟ خوب چرا سر راه دست به دزدی و راهزنی می‌زند؟ ☑‌ پاسخ: 👌گزارش هایی از مصادره کاروان متعلق به یزید توسط امام حسین (علیه السلام) در مجامع تاریخی گزارش شده است. 👤طبری به نقل از عُقْبة بن سَمعان می آورد: ▪«حسين (عليه السلام) رفت تا به تنعيم رسيد. كاروانى را در آنجا ديد كه از يمن مى ‏آمد و بَحير بن رَيسان حِمْيَرى كه از سوى يزيد، كارگزار يمن بود آن را براى يزيد، فرستاده بود. بار كاروان، وَرس و زيورآلات بود كه پيش يزيد مى‏ بردند. حسين (عليه السلام) كاروان را گرفت و همراه خودش برد. سپس به شتربانان فرمود: «شما را مجبور نمى ‏كنم. هر كه بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه او را مى‏ پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى ‏كنيم، و هر كه نخواهد و همين جا از ما جدا شود، كرايه او را به اندازه مسافتى كه پيموده است، مى ‏پردازيم». پس هر كس از آنها كه از وى جدا شد، حسابش را كردند و حقّش را دادند و هر كس از آنها كه همراه وى رفت، كرايه او را پرداخت و به او جامه پوشانيد». 📚 تاریخ طبری، ج ۵، ص ۳۸۵. 📚 مقتل الحسین خوارزمی، ج ۱، ص ۲۲۰. 👌در نقل دیگری می آورند؛ ▪«حسين عليه السلام در تنعيم، با كاروانى از يَمَن، رو به رو شد كه بَجير بن رَيسان حِميَرى (گماشته يزيد در يمن)، براى يزيد فرستاده بود. بار كاروان، وَرس و زيورآلات بود كه نزد يزيد مى‏ بردند. حسين عليه السلام كاروان را گرفت و همراه خودش برد. پس از آن، به شتربانان فرمود: «شما را مجبور نمى‏ كنم. هر كه بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه او را مى‏ پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى‏ كنيم و هر كه نخواهد و همين جا از ما جدا شود، كرايه او را به اندازه مسافتى كه پيموده است، مى ‏پردازيم». پس هر كس از آنها كه از وى جدا شد، حسابش را كردند و حقّش را دادند و هر كس از آنها كه همراه وى رفت، كرايه او را پرداخت و به او جامه پوشانيد. مى‏ گويند: جز سه نفر از آنان به كربلا نرسيد. بر آنها ده دينار ده دينار افزود و شتر شتر به آنان بخشيد و آنان را برگرداند». 📚 انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۷۵. 📘 الاخبار الطوال، ص ۲۴۵. 📚 سید بن طاووس هم می آورد؛ ▪«حسين عليه السلام حركت كرد تا به تنعيم رسيد و در آن جا كاروانى را ديد كه بارش هديه ‏اى بود كه بَحير بن رَيسان حِميَرى (كارگزار يمن) براى يزيد بن معاويه، فرستاده بود. حسين عليه السلام هديه را گرفت؛ زيرا زمام كارهاى مسلمانان، به دست او بود. سپس به شتربانان كاروان فرمود: «هر كس بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه‏ اش را مى ‏پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى‏ کنيم، و هر كس دوست دارد از ما جدا شود، كرايه ‏اش را به اندازه راهى كه پيموده، مى ‏پردازيم، پس گروهى با او رفتند و ديگران، سر باز زدند». 📗لهوف، ص ۱۳۰. 📕مثیر الاحزان، ص ۴۲. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۶۷. 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام از جانب پیامبر گرامی به عنوان امام و حاکم تعیین شده بودند چنان که پیامبر گرامی خطاب به امام حسین علیهما السلام فرمود؛ ▪«تو امام و فرزند امام و ابوالائمه هستی، تو حجت، فرزند حجت، ابو الحجج، می باشی که نه تن از فرزندان تو امام هستند که نهمین آنان قائم است». 📚 بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۹۵. ⚜ بنابراین امام حسین علیه السلام امام و حاکم از جانب خداوند بر مردم بود و حق تصرف در اموال بیت المال و حکومتی را داشته است، به خاطر همین امام حسین در اموال حکومتی متعلق به یزید یا مطابق برخی نقل های دیگر، در اموال حکومتی متعلق به معاویه در هنگامی که در صدد تعیین یزید به عنوان جانشین خود بود، تصرف کرد و علنا مشروعیت آنان را زیر سوال برد و این را فهماند که آنان صلاحیت حکومت بر مسلمین و تصرف در اموال مسلمین را ندارند و باید حکومت را به صاحبان اصلی آن بازگردانند. ▪تصرف در اموالی که خداوند اجازه آن را به حاکم اسلامی و مشروع داده است، راهزنی نامیده نمی شود، بلکه مخالفت علنی با حکام جور و دعوت آنان به ولایت الهی محسوب می شود لذا شیخ عباس قمی می نویسد؛ ▪«چون به منزل تنعيم رسيدند شترهاى چند ديد كه بار آن‏ ها هديه چند بود كه عامل يمن براى يزيد فرستاده بود، حضرت بارهاى ايشان را گرفت زيرا كه حكم امور مسلمين با امام زمان است و آن حضرت به آن‏ها احقّ است». 📚 منتهی الامال، ج ۲، ص ۷۵۷ گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_r
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️ 💠خوش به حال خارجیا که آزادن...⁉️ 🔰بعضی جوانها حسرت کشورهای خارجی رو می‌خورند که آنجا آزادی هست و همه راحت هستن، ولی آیت الله ضیاءآبادی نکته‌ای رو در این زمینه بیان کردند که خواندنی است: ⭕️تا انسان نباشیم تا انسان از دنیا نرویم ائمه ما را شفاعت نخواهند کرد. 🔘آنها سگ و خوک را که شفاعت نمیکنند؛ باید انسان باشیم این همه بی پروا زندگی نکنیم دینداری دشوار است اما نتیجه خوبی در دنیا و آخرت دارد! ❎کافر محدودیت ندارد آزاد است اما ما مسلمانیم محدودیت داریم آزاد نیستیم؛ 🔻حرفمان محدود! 🔻چشممان محدود! 🔻نگاهمان محدود! 🔻رفتارمان محدود است! 🔆حال که محدود شد در مقابل از عذاب خدا در امان هستیم، چون اطاعت امر خدا را نمودیم مصون خواهیم ماند. 📛اما فرد کافر چنین نیست؛ در دنیا بی پروا و آزاد است اما دیگر در آخرت در امان نیست.! 📖درس اخلاق آیت الله ضیاءآبادی در مسجد امام علی ابن الحسین(ع) دربند تهران گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠ماجرای تکان‌دهنده از شهیدی که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره‼️ عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت😳 تک فرزند خانواده هم بود😍 زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه😇 مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...😊 عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته☺️ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب😇 فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...😱 بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن😰 پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود😇 قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوقت با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...😳 تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته...😔 اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...😓 زمزمه لغو عملیات مطرح شد.😲 گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده🤔 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...😊 عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت😭 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...😔 اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند...😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره😓 وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین😔 یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟😔 گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...😳 مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...😭😭 💔شادی روح شهدا صلوات💔 ✍راوی: محمد احمدیان از بچه های تفحص ⛔️ ↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷ 🌺🍃✨✨🍃🌺 گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
👈 یاران وفادار یکی از علمای بزرگ شیعه می گوید: من از هنگامی که خواندم یا شنیدم که امام حسین (ع) درشب عاشورا فرمود: من اصحابی بهتر و با وفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم در این حرف دچار تردید شدم و نمی توانستم بپذیرم که این سخن از اباعبداللَّه (ع) باشد، زیرا با خود می اندیشیدم که اصحاب آن حضرت خیلی هنر نکردند خوب امام حسین است و ریحانه پیغمبر و امام زمان و فرزند علی (ع) و زهرای اطهر است هر مسلمان عادی هم اگر امام حسین (ع) را در این وضع میدید او را یاری می کرد و آنها که یاری کردند بنابر این خیلی هم قهرمانی به خرج ندادند و آنها که یاری نکردند خیلی آدمهای پست و بدی بودند. پس از مدتی که در این فکر بودم خداوند متعال انگار می خواست مرا از این غفلت و جهالت و اشتباه بیرون بیاورد لذا شبی در عالم رویا دیدم صحنه کربلاست. من هم در خدمت ابا عبداللَّه (ع) آماده ام خدمت حضرت رفتم سلام کردم گفتم: یابن رسول اللَّه من برای یاری شما آمده ام. امام (ع) فرمود به موقع به تو دستور می دهم. کم کم وقت نماز فرا رسید (همانطور که در کتب مقتل خوانده بودیم که سعید بن عبداللَّه حنفی و افراد دیگری آمدند خود را سپر ابا عبداللَّه قرار دادند تا ایشان نماز بخوانند) حضرت به من نیز فرمود: ما می خواهیم هم اکنون نماز بخوانیم تو در اینجا بایست تاوقتی که دشمن تیراندازی می کند مانع از رسیدن تیر دشمن بشوی. گفتم: می ایستم، پس جلوی حضرت ایستادم. و حضرت مشغول نماز شدند، ناگهان دیدم یک تیر به سرعت به طرف حضرت می آید تا نزدیک من شد بی اختیار خود را خم کردم ناگاه تیر به بدن مقدّس ابا عبداللَّه (ع) اصابت کرد در عالم رویا گفتم: استغفراللَّه ربی واتوب الیه، عجب کار بدی شد دیگر نمی گذارم تکرار شود دفعه دوّم تیری آمد تا نزدیک من شد خم شدم باز به حضرت خورد! دفعه سوّم و چهارم هم به همین صورت خود را خم کردم و به آن جناب اصابت کرد. ناگهان دیدم حضرت تبسمی نمود و فرمود: «ما رایت اصحاباً ابرُ و اوفی من اصحابی: اصحابی بهتر و با وفاتر از اصحاب خودم پیدا نکردم.» فورا به خودم آمدم و فهمیدم این که آدم در میان خانه بنشیند و بگوید: «یالیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما: ای کاش ما هم با تو بودیم و به این رستگار ی بزرگ نائل می شدیم» کار آسانی است و گرنه اگر پای عمل به میان آید آن وقت معلوم می شود که دیندار واقعی کیست! و کی مرد عمل است و چه کسی مرد حرف و زبان. ولی اصحاب اباعبد اللَّه امتحان خود را خوب پس دادند و ثابت کردند که در عزم و رزم خویش محکم و پایدار هستند. 📗 ، ص 239 و 240 ✍️ علامه شهید مرتضی مطهری گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza