⚠️ تاثیر #آخرین_عمل انسان در لحظه مرگ
⛔️بدبختی این است که آخرین عمل انسان #گناه باشد و در این حال بمیرد.
✅وسعادت این است که انسان در حال #عبادت بمیرد.
💢مثلا در حال خواندن #نماز شب سکته کند ، در راه مشهد و کربلا بمیرد.
👈"حاج جواد اطمینان " به در خانه کسی رفت تا قباله بگیرد تا برای جهاز دختر آن خانواده قالی و یخچال تهیه کند، در همانجا #سکته کرد ومرد.
👌عمل آخری او کمک به بندگان خدا بود.این را در #نامه_عمل اومی نویسند.
🔰 پس همیشه بعد از نمازهایتان از خدا بخواهید که :
🙏خدایا، عمل آخری ما را #عمل_خیر قرار بده
❌بعضی ها هستند که وقتی به آنها نامه ای میدهید فقط اول وآخر نامه را می خوانند.لذا می گویند : این دعا را زیاد بخوانید :"👇
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا "
♻️اگر عربیِ این دعا را بلد نیستید ، بعد از هر نماز بگویید : " خدایا #عاقبت ما را ختم به خیر کن ." یعنی آخرین عمل مرا عبادت قرار بده...
📗گلچین سخنان مرحوم آیت الله #مجتهدی_تهرانی ره
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🖤رفتن به #روضه یک #عبادت مهم است
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی که داری چه آرزویی داری؟ حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و به مجالسی که ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را میکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم.
🏴من در زمان بچگی این را از منبریهای قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است.
«مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة»
🏴کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبریها که روضه میخوانند و مـردم را میگریاند یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمیآید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی میگویند «بهشت بر او واجب میشود»
🏴اینقدر گریه بر امام حسین علیهالسلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد میگوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و مینشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیهالسلام گریه می کردم.
🔰با ما همراه باشید👇
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ قوزِ بالا قوز
در آیات و روایات وارد شده که درخواستها و نیازهای شما در صندوقچهای است،📦 که کلیدِ این صندوقچه،🗝 #دعا و خواستنِ شما از خداست.
🔻اینم سند قرآنیش👇
🕋 قُلْ مٰا یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْلاٰ دُعٰاؤُکُمْ. (فرقان/۷۷)
⚡️بگو: اگر دعای شما(و ناله و زاری و توبه شما) نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟
☝️قرآن کریم میفرماید که اگر این دعاهای شما نباشه، خدا به شما توجهی نمیکنه 😱😰
👈یعنی کسی حق نداره #ناامید بشه❌
✅ اگر #ناامید بشیم و #دعا نکنیم، اونوقت قوزِ بالا قوز میشه!!! 😱
🔸یعنی اینکه؛↶
❗️هم خدا به ما توجهی نمیکنه!
❗️هم مرتکبِ گناه بزرگِ #ناامیدی از رحمت خدا میشیم!
📣 هرچی بیشتر اهل #دعا باشیم، به نفع خودمونه💯
👇👇👇
🗣 از دعا کردن برای همدیگه غافل نباشید.
شاید دعای شما در حق دیگران مستجاب بشه و #گره از کار کسی #باز_کنه😍
🤲 #التماس_دعا از دوستان
⬇️ سخنانی از جنس نور
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔳اشک ارزشمند (٧)
✔️یکی از عظمتهای مجالس حضرت سیدالشّهداء علیهالصّلاةوالسّلام و اشک بر ایشان این است که؛ تنها دارویی که میتواند این پیکر نیمهجانِ در حالت کما واردشده را احیاء و سرپا کند.
اشکی که در روایتها اینهمه به آن تأکید شده. بیان شده که اشک بریزید. چقدر ارزش اشک را بیان کردهاند.
اهلبیت علیهمالسّلام نخواستند که ما اینجا بیاییم و اشک احساسی بریزیم، حماسهخوانی شود و دل ما برای اهلبیت علیهمالسّلام بسوزد. آنها نیاز به دلسوزی ما ندارند.
دقّت کنید.
✔️اگر فرمودند اشک بریزید، منظور آن اشکی است که انسان را احیاء میکند، اشک هدفمند.
این اشک اگر اثر نداشت اینهمه تأکید نمیکردند که بیایید برای امام حسین علیهالسّلام اشک بریزید.
✔️اشک بر امام حسین علیهالسّلام تو را احیاء میکند، روح را به تو برمیگرداند، چشم تو باز میشود و طلب در تو ایجاد میشود.
میفهمی که تو یک انسان هستی و چه مسیری را باید بروی.
◾️استاد حاج آقا زعفری زاده
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
خاطرات_شهدا🌷
♨️«مجتبی در لحظه #شهادت 27 سالش بود و مصطفی 33 سال. هر دو نفر باهم به #سوریه رفتند. (لبخندی☺️ میزند و ادامه میدهد) رفتن شان هم ماجرا داشت. آقا #مصطفی. و آقا مجتبی هر دو با اسمهای مستعار به سوریه رفتند، مصطفی #بشیر زمانی و مجتبی #جواد رضایی.
🔰 خودشان را به#عنوان دو پسرخاله معرفی کرده بودند. چند بار برای رفتن به سوریه از #مشهد و چند بار از طریق سوریه اقدام کردند مدت زیادی وقت گذاشتند و #لهجه افغانستانی یاد گرفتند و من قرار بود بعد از رفتنشان خاله مصطفی و مادر مجتبی باشم. یک روز داخل خانه 🏘مشغول انجام دادن کارهایم بودم که #زنگ در به صدا درآمد
♨️در را که باز کردم دیدم #مصطفی و مجتبی باهم پشت در ایستاده اند. به محض این که #چشمم به آنها افتاد فهمیدم قرار است اتفاق خاصی بیفتد. داخل خانه که شدیم رفتند و دونفری کنار هم داخل #پذیرایی نشستند و من رفتم تا برایشان چای بیاورم. طولی نکشید که مصطفی و مجتبی بلندبلند شروع کردند به تعریف کردن #اتفاقات #صحرای کربلا.
🔰طوری واقعه #کربلا را تعریف میکردند که من هم حرفها یشان را بشنوم. #چای ریختم و رفتم و کنار آنها نشستم. آن زمان هنوز چندان خبری از اتفاقات سوریه نبود. طوری دو برادر صحرای کربلا را #توصیف میکردند که احساس میکردم با هر دو چشمم این وقایع را در همان لحظه میبینم.
♨️ صحبتهایشان که #تمام شد خندیدم 😄و به آنها گفتم: «شما از این حرفها چه هدفی دارید⁉️»
هر دو نفرشان مداح بودند و با #تاریخ و وقایع کربلا تاحدودی آشنا بودند. وقتی سؤالم را #شنیدند گفتند: «ما همیشه میگوییم کاش بودیم و بیبی زینب (س) به اسیری نمیرفت و اینقدر درد و غم نصیبش نمیشد».
🔰بعدازاین جمله از تنهایی #حضرت رقیه«س» گفتند و ماجراهای دیگر. درحالیکه لبخند😊 میزدم گفتم: «چرا حرف دلتان 💓را نمیزنید؟»
گفتند: «ما همیشه میگوییم کاش بودیم و کاری انجام میدادیم. کاش میشد برای دفاع از #حضرت زینب «س» و اهلبیت امام حسین (ع) در آن روز حضور داشتیم. همیشه از کاشکیها میگفتیم.
♨️حالا که هستیم #اجازه میدهی برای دفاع از حرم بیبی زینب «س» به سوریه برویم⁉️»
به #چهرهها یشان نگاه کردم:"سکوت عجیبی بین ما حاکم بود. جدیت در #تصمیمی که گرفته بودند را در چشمهایشان به#وضوح میدیدم. لبخندی😊 زدم و گفتم: «خب بروید».
انگار انتظار این جواب را از من نداشتند. اول شوکه شدند بعد با #شوق از جا بلند شدند. مصطفی ازلحاظ شخصیتی یک انسان #عارفمسلک بود.
🔰 آن روز طوری #خوشحالی میکرد که من از خوشحالی اش تعجب کرده بودم. چیزی نگفتم و یک دل💘 سیر بچههایم👫 را نگاه کردم. با تعجب برگشتند و به من گفتند: «مادر واقعاً #اجازه دادی؟»گفتم: «#بله، اجازه دادم».بعد رو به من گفتند: «شما که اجازه دادی خبرداری که #داعشیها با مدافعان حرم چهکار میکنند؟»
من در #تلویزیون 📺دیده بودم که داعشیها یک جوان را زندهزنده آتش زدند.
♨️با لبخند😁 به آنها گفتم: «مگر داعشیها چه کار میکنند⁉️»
گفتند: «داعشیها #سر مدافعان حرم را از تنشان جدا میکنند».لبخند زدم و گفتم: «#یزیدیها سر امام حسین «ع» را مگر جدا نکردند. سرتان فدای سر امام حسین (ع)».نگاهی به# همدیگر انداختند و با خنده ادامه دادند: «شاید مارا زندهزنده بسوزانند، 🔥شاید ما را تکهتکه کنند».
🔰هر چیزی که #میگفتند یک جواب میدادم که به واقعه کربلا برمیگشت. #مجتبی و مصطفی که هنوز باورشان نشده بود، #دستشان را زیر چانهشان زده بودند و به من نگاه میکردند و دایم این جمله را تکرار میکردند: «#مادر اجازه را دادی دیگر؟»
و من هم هر بار میگفتم: «بله اجازه رفتن تان را دادم».#مصطفی و مجتبی آن روز با خوشحالی به دنبال درست کردن کارهایشان برای #اعزام رفتند. وقتی پدرشان به خانه🏡 برگشت ماجرا را به ایشان هم اطلاع دادم.
♨️ ایشان هم وقتی دیدند# ماجرای دفاع از حرم #حضرت زینب «س» درمیان است با تمام وجود در همان لحظه اول اجازه دادند که مصطفی و مجتبی برای دفاع به #سوریه بروند.
اگرچه اجازه رفتن به سوریه را به بچهها داده بود اما از آن روز به بعد هر بار که #چشمش به مصطفی و مجتبی میافتاد، گریه میکرد.»
به نقل مادر #شهیدان
#شهید_مصطفی_بختی🌷
#شهید_مجتبی_بختی🌷
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
👆
✅ آقای خامنهای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
🔹پسرک فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم»
حضرتآقا پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟»
یکی از محافظین گفت:
«حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره»
حضرتآقا میفرمایند:
«بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست».
لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله خودش را به حضرتآقا میرساند.
حضرت آقا میگویند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟شما اسمت چیه؟»
پسرک نوجوان که با شنیدن گویش مادریاش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی میگوید:
«آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
حضرتآقا : «افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟»
پسرک که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود میگوید: «انگوت کندی آقا جان!»
حضرتآقا میپرسند:
«از چای گرمی؟»
پسرک انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود میگوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم».
حضرتآقا میفرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
و پسرک میگوید:
«آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.»
حضرتآقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و میفرمایند:
«بگو پسرم. چه خواهشی؟»
پسرک میگوید:
آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
حضرتآقا میفرمایند:چرا پسرم؟
پسر نوجوان به یکباره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده میگوید:
«آقاجان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم, میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم, اگر رفتن 13 سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟»
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه او و میفرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»
پسرک هیچ چیز نمیگوید، فقط گریه میکند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش میرسد.
🔸حضرتآقا وی را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند:
«آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز) تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است، هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش، بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل، نتیجه را هم به من بگویید»
حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک پسرک 13 ساله را بوسیده و میفرمایند:
«ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
و این پسرک 13ساله کسی نبود جز «شهید بالازاده»...
🔹آری! رفت و به آرزویش رسید... «شهادت»
🏴مسجد الزهراء سلام الله علیها
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💐💐💐
🔻 #باطل_ڪنندههای_روزه ڪه از آنها زیاد سوال میشود :
🎾1. داروی شیافت👈روزه را باطل نمیڪند.
🔴2. قطره چشمی👈 روزه را باطل نمیڪند.
🔵3. ڪحل و سرمه زدن👈 روزه را باطل نمیڪند.
⚫️4. قطره گوش👈 روزه را باطل میڪند.
🎾5. قطره بینی👈 اگر به معده برسد روزه را باطل میڪند.
🔹استعمال قطره بینی برای شخص روزه دار جائز نیست و اگر طعم آن را در گلو احساس ڪرد باید روزه اش را قضاء ڪند.
🔴6. اسپری تنگی نفس👈 روزه را باطل میڪند.
🔵7. اسپری اڪسیژن👈 روزه را باطل میڪند.
⚫️8. آمپول خواه آمپول عضلانی باشد یا رگی یا پوستی روزه را باطل نمیڪند.
👌(در مورد سرم و آمپول خوراڪی و تغذیه ای احتیاط شود زیرا به رای برخی از علما روزه را باطل میڪند)
🎾9. آمپول پنیسیلین👈 روزه را باطل نمیڪند.
🔴10. آمپول اَنسولین برای مرض قند👈 روزه را باطل نمیڪند.
🔵11. آمپول بی حس ڪننده دندان و پرڪردن و پاڪ ڪردن دندان👈روزه را باطل نمیڪند.
⚫️12. استفاده از عطر و بو ڪردن آن👈 روزه را باطل نمیڪند.
🎾13. لب تر ڪن👈 روزه را باطل نمیڪند بشرط آنڪه چیزی از آن را نخورد.
🔴14. استفراغ عمدی👈روزه را باطل میڪند اما بغیر عمد روزه را باطل نمیڪند.
🔵15. آمدن خون از بینی و افتادن دندان ڪه همراه خون است👈 روزه را باطل نمیڪند
.
⚫️16. احتلام (آمدن آب منی در حالت خواب)👈 روزه را باطل نمیڪند.
🎾17. شنا و حمام ڪردن👈 روزه را باطل نمیڪند.
🔸اما اگر شنا و حمام برای غسل واجب نباشد و آب به بینی و دهان یا گوش نفوذ ڪرده و داخل بدن شود روزه را باطل میڪند.
🔴18. خون گرفتن👈 روزه را باطل نمیڪند.
🔵19. قورت دادن بلغم (خلط)👈 اگر عمدی باشد و توانایی بیرون انداختن آن را داشته باشد روزه را باطل میڪند
⚫️20. مزه ڪردن غذا👈روزه را باطل نمیڪند بشرطی ڪه آن را قورت ندهد و بجز حالت نیاز انجام ندهد.
🎾21. قرص هایی ڪه زیر زبان گذاشته میشود بخاطر امراض قلبی👈روزه را باطل میڪند اگر مڪیده شوند و به ڪاواڪ بدن وارد شوند.
🔴22. خمیر دندان👈روزه را باطل نمیڪند بشرطی ڪه به معده نرسد اما بهتر است ڪه استفاده نشود ، چون نفوذی سریع دارد.
🔵23. مسواڪ زدن👈روزه را باطل نمیڪند
✅لطفا برای دوستان خود ارسال ڪنید تا آنها نیز جواب خود را بگیرند و شما نیز در اجرش شریڪ شوید...
محمد:
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکجا نوش کنی آب روان 😭
به لب خشک حسین(ع) شاه شهیدان صلوات💔😭
(🕌)اللّهُمَّ
✨(🕌)صَلِّ
✨✨(🕌)عَلَی
✨✨✨(🕌)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🕌)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(🕌) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🕌)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(🕌)فَرَجَهُمْ
✨✨(🕌)وَ اَهْلِکْ
✨(🕌)اَعْدَائَهُمْ
(🕌)اَجْمَعِین