#عزل_مرثیه
#شب_پنجم
@yazdekhasti_matn
کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود
طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود
هرچند که اجازۀ جنگاوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
از اینکه رفتهاند همه داشت میشکست
از اینکه مانده بود دلش پر شراره بود
دستش به دست عمه و چشمش پی عمو
در جست و جوی یافتن راه چاره بود
چون دید شاه کشور جانها چنین غریب
در حلقۀ محاصرۀ صد سواره بود
خود را به آستانۀ جسم عمو رساند
جسمیکه زخمهاش فزون از شماره بود
عباسوار دست به دستان تیغ داد
و یک سهشعبه در پی ذبحی دوباره بود
در قتلگاه ماند تنی که پس از قتال
تنها تن شبیه عمو پاره پاره بود
در خیمهها اگر که نمیرفت شاهد
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود
@yazdekhasti_matn
آرزوی لبخند
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
یک مادر گریان که به دختر میگفت:
بابای تو زنده است... هر چند که نیست
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شهدا | #دختر_شهید
لینک کانال ایتا
╔═💎💫═══╗
@hajmohammadyazdekhasti
╚═══💫💎═╝
لینک سایت
╭┅─────┅╮
https://yazdekhasti.ir/
╰┅─────┅╯
مطالب شب ششم محرم
#حضرت_قاسم
@yazdekhasti_matn
1-مقتل مینویسه فوقع غلام لوجه ...با صورت زمین افتاد...وصاح یا عماه...عمو رو صدا زد...
این اولین و اخرین بار نبود که حسین رو صدا میزدن
یه جا قاسم صداش زد عمو بیا
یه جا وقتی علی اکبر رو زمین افتاد همه ی توانشو جمع کرد ناله زد یا ابتاااه...
یه جاهم صدایی از علقمه رسید یا اخاه...
اما شاید از همه جا سخت تر برای حسین اون لحظه ای بود که سه ساله ش نیمه شب تو بیابون صدا زد بابا....
به گوش امد چو سوز ناله ات بر خویش لرزیدم...
برای سه تای اول عین باز شکاری خودشو رسوند...اما برای سه ساله نرفت تا وقتی که خرابه نشین شد...
2-حسین رسید بالاسر قاسم صحنه ای دید که جگرش آتش گرفت
و کان یفحصوا برجله...دید این عزیزدل حسن ع داره پاشو رو زمین میکشه و نفس نفس میزنه... تا دیدش گفت عزیزم برام سخته صدام بزنی کاری برات نتونم بکنم
3-بعضی نوشته ن حسین ع سه جا قاسمو بغل کرد یکی وقتی اقا در خیمه ی دارالحرب کنار جنازه ی اکبر ناله میکرد اومد کنار عمو سه بار گفت لبیک لبیک لبیک...یعنی عمو مگه مردم...اقا بلند شد بغلش کرد
بار دوم وقتی میخواست بره میدون بغلش کرد اونقدر گریه کردن که از حال رفتن...
یه بارم وقتی رسید بالا سرش ... فوقع صدره علی صدره...سینه به سینه ش گذاشت ...
دوتا بدن خیلی بهم ریخت تو کربلا...حجمش تغییر...یکی بدن کوچیک قاسم وقتی اقا سینه به سینه ش گذاشت دید پاهای قاسم رو زمین کشیده میشه...
یکی هم بدن عباس...
4-مرحوم دربندی میفرماید هرشهیدی رو حسین ع خیمه میاورد میذاشت بیرون میومد...
اما وقتی بدن قاسمو اورد خانم زینب دید ارباب پرده ی خیمه رو انداخت
حضرت زینب س بیرون خیمه ایستاد نذاشت کسی داخل بره تا داداشش راحت گریه کنه...
یه وقتی خانم پرده ی خیمه رو کنار زد دید اقا بین جنازه قاسم و اکبر نشست و زار زار گریه میکنه....
@yazdekhasti_matn
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربت او
دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن
ضریح کرببلا نقره داغ تربت او
زهیر و حر و حبیبند داغدار حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنار حسن
مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن
عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن
برای غربت او بی قرار می گریم
شبیه شمع خیالی سر مزار حسن
برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که
برای لحظه ی جانسوز احتضار حسن
برای روضه ی او با کنایه می خوانم
مدینه ، کوچه ، فدکنامه ، گوشواره ، حسن
@yazdekhasti_matn
#غزل_مرثیه
#حضرت_قاسم
@yazdekhasti_matn
کربلا ، نایبِ سردار جمل ها شده ای
افتخار علی و حضرت زهرا شده ای
تو که از کودکی ات در نظرم شیرینی
دمِ رفتن به نظر می رسد احلی شده ای
جلوی چشم حرم چند قدم راه برو
چقَدَر مثل علی اکبر لیلا شده ای
به رخِ کوفه کشیدی هنر رزمت را
باعث دلخوشی و حیرت سقا شده ای
نعلِ مرکب به گمان کار خودش را کرده
مثل سقای حرم خوش قد و بالا شده ای
نیزه ها بین همه دست به دستت کردند
با یکی خورده زمین با دگری پا شده ای
سنگباران شدی و باعث یادآوریِ
تیر باران شدنِ پیکر بابا شده ای
**
دشمن از شاخه گل یاسمنم را چیده
بی سبب نیست اگر بوی حسن پیچیده
@yazdekhasti_matn
شاعر : مهدی مقیمی
#زمزمه
#حضرت_قاسم
@yazdekhasti_matn
با لباساي سبز و چشم سياه
با بابات مو نميزني قاسم
كجا ميخواي بري عزيز عمو
تو علي اكبر مني قاسم
قربون بغض توو صدات پسرم
قربون اون دوتا چش گريون
بي كلاه و زره كجا ميري
اينجوري كه نميشه رف ميدون
قاسم اينا سپاه نامردان
هيشكي از روبرو نميجنگه
تيغ و نيزه كه جاي خود داره
اينا توو دامناشونم سنگه
حالا كه بيقرار ميدوني
به نرفتن نميشه راضيت كرد
بت اجازه ميدم بري به يه شرط
برو اما توروخدا برگرد
يه نگا به محاسنم بنداز
تووي قلبم عزا بپا نكني
من ي داغ جوون روقلبم هست
پسرم داغمو دوتا نكني!
@yazdekhasti_matn
#نوید_اسماعیل_زاده
#واحد_نوحه
#حضرت_قاسم
@yazdekhasti_matn
به من اذنمیدان بده
به پایت می افتم عمو
مگر راز آن نامه را
برایت نگفتمعمو
پدر گفته جانت فدای حسین
تو باید بمانی برای حسین
تویی قاسمکربلای حسین
نباشد گرچه جوشن بر تنممولا
تنم باشد سپر مثل تن بابا
۲
مرو قاسمم اینچنین
که جان از تنم می رود
تو پا می کشی بر زمین
عمو غرق غممی شود
عزیزِ برادر مرو از برم
مرو ای تو نور دو چشمترم
که غوغا به پا می شود در حرم
به زیر سم اسبان شد تنت پرپر
دوباره تازه شد داغ علی اکبر
۳
چه باکاز گذشتن ز سر
به پیش نگاه حسین
چونان قاسمو اکبرم
برای سپاه حسین
غمین از پریشانی زینبم
برای دفاع از حرم در تبم
شهادت شده شهد روی لبم
جهان پر شد ز عشاق تو سرتاسر
نمی افتد علم روی زمین دیگر
@yazdekhasti_matn
#شب_پنجم
#حضرت_قاسم
#زینب_احمدی
واحد؛ دخیلک یا ابوفاضل.mp3
1.28M
💠 #واحد | #حضرت_عباس(ع)
اشکا و دلتنگیامو باور کن
بهترینها رو برام مقدر کن
به جمالت چشممو منور کن
تو غصه و دلواپسی
تو روزای بیکسی
تا به دادم برسی
صدا زدم اباالفضل
ای امید اهل حرم
تویی آروم دلم
تو گرفتاری و غم
صدا زدم اباالفضل
ماه بنیهاشم، قمر علقمهای
ماه بنیهاشم، پسر فاطمهای
ماه بنیهاشم، تو امید همهای
«دخیلَک یا ابوفاضل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشک چشمامو بیا و قیمت کن
حاجت این عاشقو اجابت کن
منو تا صحنت دوباره دعوت کن
ماه شبای تیرهای
قمر العشیرهای
نافذ البصیرهای
روح وفا، اباالفضل
تویی که عبد صالحی
تو صبور و ناصحی
تا همیشه فاتحی
دست خدا، اباالفضل
ماه بنیهاشم، ماه بینالحرمین
ماه بنیهاشم، تویی نور نشأتین
ماه بنیهاشم، کاشف الکرب حسین
«دخیلک یا ابوفاضل»
▫️
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
💠 #واحد | #شب_عاشورا
شب غربت از راه رسیده
اشک نمنم رو خاکا چکیده
ببین از غمت ای برادر
جون زینب به لبهاش رسیده
میبینم غریبی و تنها، عصر فردا
میبینم یه لشکر به روی تو خنجر کشیده
من بیقرارم، طاقت ندارم
فردا بمونی بی سپاه
آخه چهجوری، باید ببینم
میری به سمت قتلگاه
طاقت ندارم
«عزیز دلم ای حسینم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بمیرم که اینقدر غریبی
روی لب داری امن یجیبی
تا میبینم این حال و روزو
پر میشه قلبم از بیشکیبی
چهجوری ببینم برادر، موندی مضطر
چهجوری ببینم عزیزم که شیبالخضیبی
طاقت ندارم، تنها بمونی
تنها میون کوفیا
ای جان خواهر، پیش چش من
تکیه نزن به نیزهها
طاقت ندارم
«عزیز دلم ای حسینم»
▫️
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
💠 #نوحه | #دهه_محرم
خورشید عالم روی ماهت
ای هر چه خوبی در نگاهت
بگذار من هم باشم آقا
با قاسم و اکبر، بین سپاهت
ای معنای ایمانم
ای نور چشمانم
من با تو میمانم
«مولا حسین جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای پرچمت بر روی دوشم
با عشق تو غرق خروشم
ذکرم سلام بر حسین است
با یاد تو هر دم، آبی بنوشم
ای مولای عطشانم
ای بهتر از جانم
من از تو میخوانم
«مولا حسین جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بستم دوباره با تو پیمان
تا جان به تن دارم حسین جان
باشم همیشه یاور تو
باشم کنار تو، در بین میدان
ای، آغاز و پایانم
یار تو میمانم
من مرد میدانم
«مولا حسین جانم»
▫️
زمینه؛ تو که رفتی.mp3
1.67M
💠 #زمینه | #شام_غریبان
تو که رفتی چشما خیس بارون شد
حال و روز ما بیتو پریشون شد
بابا بابا
تو که رفتی آسمونا گلگون شد
چشمای عمه بیتو پر از خون شد
بابا بابا
بابا، دشمن تو خیلی بیرحمه
حال ماها رو نمیفهمه
بابا، غربتو از تو چشا خوندن
اما خیمهها رو سوزوندن
جلو چشم ما
سر تو رو نیزه رفت بابا
میخونی قرآن
اما غرق خون میشه لبها
«بابا، من بشم فدای تو
بمیرم برای تو بابا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو که رفتی دنیا رنگ غربت شد
سهم من بی تو فراق و حسرت شد
بابا بابا
تو که رفتی قسمتم اسارت شد
به عزیزات بعد تو جسارت شد
بابا بابا
بابا، ماها رو از تو جدا کردن
تو رو غرق خون رها کردن
بابا، ما رو تا شام بلا بردن
سر تو رو نیزهها بردن
ولی بعد از تو
مثل کوهی عمه ایستاده
خیالت راحت
چادر از سرم نیفتاده
«بابا، من بشم فدای تو
بمیرم برای تو بابا»
▫️
زمینه؛ تو میری دلنگرون.mp3
1.67M
💠 #زمینه |#وداع #حضرت_سکینه(س)
چشمام که پره غمه
حرفام حرف دلمه
بیتو بارونی میشه
بابا چشمای همه
تو میری دلنگرون
اشک من میشه روون
آب ریختم پشت سرت
شد چشمام کاسۀ خون
ما رو به کی میسپاری؟
حالا که میری میدون
این دم آخر دارم
یه خواهشی باباجون
تا حرم پیغمبر
بیا ما رو برگردون
«از زمونه دلگیرم، بابا بابا بابا
بدون تو میمیرم، بابا بابا بابا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیا خیلی بیوفاست
رحم کوفیا کجاست؟
بابا بیتو میدونم
دشمن خیلی بیحیاست
آتیش پشت دره
اینجا هم شعلهوره
میترسم چادرمو
دشمن بیتو ببره
این چادری که دارم
یادگاری زهراست
مادری که با یادش
همیشه چشمام دریاست
مادری که از غصهش
میون قلبم غوغاست
فدای احساس تو، بابا بابا بابا
کبود میشه یاس تو، بابا بابا بابا
▫️