بچه ها ،امشب هم شب دوم محرمه،شب ورود كاروان ابی عبدالله به كربلاست،فردا یه كاروان با هشتاد و چهار تا زن و بچه میرسند كربلا. كدوم كربلا...😭
🌴 #یازینب...
بچه ها ،امشب هم شب دوم محرمه،شب ورود كاروان ابی عبدالله به كربلاست،فردا یه كاروان با هشتاد و چهار تا
هركی رسید كربلا روضه خوند،هر پیغمبری، از ابراهیم بگیر تا یعقوب تا نوح تا موسی هر كی رسید كربلا،یه یادی از شهید كربلا كرد هنوز به دنیا نیومده،همه كربلا روضه خوندند،امیرالمؤمنین داشت از صفین بر می گشت،روایت میگه رسید به كربلا از اسب پیاده شد،میگن:یه ذره خاك كربلا رو برداشت بو كرد، اصحاب دیدند حضرت به پهنای صورت داره گریه میكنه،گفتند:آقا چیزی شده،چیزی دیدید توی این خاك؟حضرت یه جمله فرمود..😭
آخ حسینم...😭
🌴 #یازینب...
هركی رسید كربلا روضه خوند،هر پیغمبری، از ابراهیم بگیر تا یعقوب تا نوح تا موسی هر كی رسید كربلا،یه یا
رو به خاك كرد،فرمود:
واهاً لَکَ أیُّتُها التُّربَة فرمود:ای خاك از تو شگفت زده شدم،همه دارند گوش میدن علی چی میگه،
فرمود:آی خاك لَیُحشَرَنَّ مِنکَ أقوامٍ یَدخُلونَ الجَنَةَ بِغَیر حِساب بخدا همین یه جمله ی مولا رو امشب بگو و گریه كن...
😭😭
🌴 #یازینب...
رو به خاك كرد،فرمود: واهاً لَکَ أیُّتُها التُّربَة فرمود:ای خاك از تو شگفت زده شدم،همه دارند گوش می
دیدن خاك و برداشته و بو میكنه و می بوسه و گریه میكنه،میگه:ای خاك ازتو در شگفتم یه روزی میرسه یه عده از این خاك وارد بهشت می شوند به غیر حساب و كتاب.پاشون رو روی این خاك بگذارند بهشتی میشند،رسید به خاك كربلا گفتند:مگه این خاك چه خاكیه😭 امیرالمؤمنین روضه خوند گریه كرد...😭
شب دوم #محرم ...😭
🌴 #یازینب...
دیدن خاك و برداشته و بو میكنه و می بوسه و گریه میكنه،میگه:ای خاك ازتو در شگفتم یه روزی میرسه یه عده
بچه ها
ابی عبدالله هم تو كربلا روضه خوند😭
فردا خودش روضه خوند،ای جانم آقا كه خودت روضه خوان خودتی،وقتی رسیدند كربلا،همه ی اهلبیت پیاده شدند حضرت همه رو جمع كرد،اهلبیتش رو دور هم جمع كرد،همه ی محرم ها و بنی هاشم رو دور زن ها حلقه داد،زن ها رو وسط جمع كرد،گفت:همه بنی هاشم دورشون حلقه بزنند، زن ها وسط، وسط زنها خواهرش زینب،همه رو جمع كرد،دستش رو بلند كرد، خدایا: اِنَّ هولا اَهْلُ بَیتی خدا اینها زن و بچه ی منند.شروع كرد امام روضه خوندن
😭😭
از کعبه آمدید خدا اینجاست
باور کنید کرب و بلا اینجاست
از مروه رو به کرب و بلا کردید
سعی شما قبول صفا اینجاست
صحرای تشنه ای که شود سیراب
از خون زنده ی شهدا اینجاست
ای نخل ها به خاطرتان باشد
عباس را دو دست جدا اینجاست
جایی که حاجیان همه میگردند
دور حرم نه دور خدا اینجاست
با کام تشنه با بدن خونین
جایی که می شوید فدا اینجاست
شق القمر ندیده کسی در روز
فرق علی ز تیغ جدا اینجاست
جایی که زیر تیغ با لب عطشان
گردد سرم جدا ز قفا اینجاست...😭
#محرم کربلا 😭
حسین..😭
خواهر وبرادر دارند با نگاه با هم حرف می زنند،این خواهرو برادر كربلا با عالمی قابل مقایسه نیستند،اما حسیش اینه بعضی وقت ها تو نگاه به خواهرت میكنی،خواهرت به تو نگاه میكنه،جمله ای بین شما رد و بدل نمیشه،اما هزار تا حرف دارید با هم میزنید،این خواهرو برادر هم هی به هم نگاه كردند،حسین نگاه كرد گریه كرد،زینب نگاه كرد گریه كرد....😭
حسین ...😭
امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
خواهر وبرادر دارند با نگاه با هم حرف می زنند،این خواهرو برادر كربلا با عالمی قابل مقایسه نیستند،اما
بچه ها
امشب یه دقیقه هم شده بریم مدینه و برگردیم😭
یا زهرا....😭
بخدا اسم مادر بیاد كار تمومه،بیرون نرفته، دستت رو پر میكنند. اینجا ابی عبدالله به زینب نگاه كرد،زینب پنجاه و چهار ساله ،حسین پنجاه و هفت ساله،نمی دونم شاید یاد اون زینب چهار ساله افتاد،كدوم زینب..😭
همون زینبی كه یه شب هی عقب جنازه ی مادر دوید و خورد زمین...😭
خدا مادرم را كجا می برند....😭
امان از دل زینب ...😭
🌴 #یازینب...
بچه ها امشب یه دقیقه هم شده بریم مدینه و برگردیم😭 یا زهرا....😭 بخدا اسم مادر بیاد كار تمومه،بیر
اما اون روز كجا امروز كجا😭
اون روز اگه مادرش رو بردند باباش بود، داداش حسنش بود،داداش حسینش بود،اما فردا دیگه یه حسین بیشتر نداره،فردا بین این همه زن و بچه نگاه به زینب كرد،اما نگران زینبه،دلشوره داره برا خواهر،این آخرین نگاه حسین نبود،چند جا دیگه هم به خواهرش نگاه كرد،كجا نگاه كرد؟
فردا نگاه نگرانی به زینب كرد...😭
🌴 #یازینب...
اما اون روز كجا امروز كجا😭 اون روز اگه مادرش رو بردند باباش بود، داداش حسنش بود،داداش حسینش بود،اما
فردا نگاه نگرانی به زینب كرد😭
اما هشت روز دیگه،تو گودال قتلگاه دید زینب اومده بالای تل زینبیه😭
همه ی مقاتل نوشتند: تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً اِلی رَحْلِکَ وَ بَیْتِکَ. با گوشه ی چشم، نگران خیمه ها و خانواده ات بودی...😭
حسین...😭
آقا جانم یه نگاه كرد به زینب..😭 گفت:زینبم برگرد،برو خیمه نبینی سر از بدن حسینت می بُرند😭
یه جای دیگه هم زینب رو نگاه كرد، كجا؟ از بالای نیزه ها، دید خواهرش رو آوردند پشت دروازه ی شهر..ای حسین.....😭
التماس دعا...😭
#محرم
بگو تا نفست قطع شه....😭
حسین....😭