eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
8.2هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5944873339171375055.mp3
10.48M
سرود | انگیزه زندگی... هیئت ثارالله زنجان 🎤 کربلایی امیرحسن سالاروند جشن مبعث رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه) پنجشنبـه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ / ۱۴۴۲ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
4_5944873339171375054.mp3
7.39M
سرود | بابی اَنت و اُمی.. هیئت ثارالله زنجان 🎤: حاج مهدی رسولی جشن مبعث رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه) پنجشنبـه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ / ۱۴۴۲ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
4_5942914202724207213.mp3
19.37M
سرود | من دَست نکشم از نوکریت.. هیئت ثارالله زنجان 🎤: حاج ابوذر بیوکافی جشن مبعث رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه) پنجشنبـه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ / ۱۴۴۲ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
-WWW.SARALLAH-ZN.RI-ma9912213.mp3
29.03M
مدح | به روزگار سیاهی... هیئت ثارالله زنجان 🎤: حاج ابوذر بیوکافی جشن مبعث رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه) پنجشنبـه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ / ۱۴۴۲ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🕊🌷‏بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷🕊 هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ شهادت دو رزمنده ‎مدافع حرم در جریان انفجار مین کنار جاده ای در بادیه شهر ‎المیادین استان ‎‎سوریه 🌷🕊 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 تاريخ تولد : ۱۳۳۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۶ محل تولد :فارس- خيرآباد طول مدت حیات :۲۸ محل شهادت :شرق دجله 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_سردار_شهيد_محمود_ستوده🌷🕊 تاريخ تولد : ۱۳۳۵ تاریخ شهادت : ۱
🌷🕊🌷🕊 در واپسين روزهاي گرم شهريور ماه سال ۱۳۳۵، محمود ستوده، همچون گلي زيبا، بر دامان روستاي خيرآباد شكفت و اولين لحظه زندگي خود را در سايه ديوارهاي كاهگلي زادگاهش آغاز نمود. دستان كوچك محمد، از دوران خردسالي يار و همراه پدر بود و براي كمك به اقتصاد خانواده در مزرعه كوچك پدرش، به كشاورزي و دامداري پرداخت. با وجود مشكلات و سختيهاي مختلف، از تحصيل علم و دانش نيز باز نماند و الفباي دانش و بينش را در دبستان ابتدايي روستا آموخت. دوره‌هاي راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان فسا، به پايان رسانده در سال ۱۳۵۵ ديپلم خود را گرفته و فارغ‌التحصيل گرديد. به دليل عدم موفقيت در آزمون دانشسرا، خود را براي انجام خدمت سربازي آماده كرد و همزمان در تهران با نام آيت الله خميني و اعلاميه‌ها و سخنان ايشان، آشنا گشت. در پايان دوره سربازي به زادگاهش رفت و در آنجا با جمع‌آوري جوانان روستا در مسجد و آگاه نمودن از اوضاع و احوال جامعه و اعلاميه‌هاي حضرت امام، به اداي وظيفه پرداخت. پس از طلوع فجر پيروزي، در سازمان جوانمردان كه توسط ژاندارمري و به منظور مقابله با توطئه اشرار، ايجاد شده بود به مبارزه ادامه داد. مدتي بعد به جرگه دلاورمردان سپاهي پيوست و چند ماه بعد زندگي مشترك خود را آغاز نمود. همزمان با آغاز جنگ تحميلي روانه جبهه‌هاي جنوب شد و در زمان كوتاهي به دليل بروز رشادتها و شايستگي‌هاي قابل توجه، فرماندهي تيپ المهدي (عج)، به وي واگذار شد. او سرانجام در بيست و ششم اسفند ماه سال ۱۳۶۳، و در عمليات بدر، بعد از انفجار گلوله تانك دشمن، احرام خون بست و اينچنين محمود ستوده، حمد و ستايش ملائك را به ياد سقاي لب تشنگان، در كنار رود دجله شنيد و مقام محمود را درك نمود! 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊#زندگینامه_سردار_شهید_محمود_ستوده🌷🕊 در واپسين روزهاي گرم شهريور ماه سال ۱۳۳۵، محمود ستوده، همچون
🌷🕊🌷🕊 بسمه تعالی خدایا! این عزیزان را که بهترین هدایای امت ماست به پیشگاهت بپذیر. (امام خمینی(ره)) ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. به درستی که خداوند دوست می دارد کسانی را که در راهش چون دژی محکم صف بسته و پیکار می کنند. خدایا! برای چهارمین‌بار وصیت‌نامه‌ام را تعویض می‌کنم و ۴ سال است از جنگ تحمیلی می‌گذرد و در این مدت طولانی که در جبهه شرکت کرده‌ام شهادت را نصیبم نکردی. البته شکی نیست که تا به حال لیاقت شهادت نداشته‌ام و در این مدت بهترین دوستانم و نور چشمانم در کنارم به شهادت رسیده‌اند. خدایا! به من کمک کن لیاقت شهادت در راهت را پیدا کنم و باز با خجالت و شرمندگی آخرین وصیت‌نامه باشد که می‌نویسم. به نام خدا؛ به‌نام او که همه چیزم اوست. زندگی ام اوست و زنده به اویم. به‌نام او که از اویم و بدنم از اوست. رفتنم از اوست، یادم اوست، جانم اوست، معشوقم اوست، معبودم اوست، مقصودم اوست، امیدم اوست. ای همه چیزم! به یادت هستم، به یادم باش که بی‌تو هیچ و پوچ خواهم بودو سلام بر شهدای اسلام و شهدای انقلاب اسلامی به خصوص شهدای جنگ تحمیلی و خانواده شهدا و امت شهیدپرور ایران. این جانب هدفم از رفتن به جبهه این بوده است که: اولاً خدمتی به اسلام نمایم و بعد به فرموده امام خود لبیک گفته باشم، که می‌فرماید: مسأله اصلی، جنگ است و من هم تمام مسائل و مشکلات را زیر پایم گذاشتم. خدایا! به من کمک کن که در این دانشگاه بزرگ علم و ادب اسلامی موفق شوم، که جز این چیزی نمی‌خواهم. خدایا! به من کمک کن، گناهانم را ببخش، روزی نادان بودم، ان شاءالله که خداوند این بنده حقیر را ببخشد و بیامرزد. و شما ای خواهران و برادران مسلمان، پیام من به‌عنوان یک شهید این است که قدر این نعمت الهی را بدانید، یعنی امام عزیزمان، و همه گوش به فرمان این بزرگوار باشید و در راه راست حرکت کنید و از خون شهیدانی که هدف‌شان پیروزی اسلام بوده، دفاع کنید و در صورتی‌که شهادت نصیبم شد، از جناب حجت‌الاسلام آقای “بنایی”، این برادر بزرگوار می‌خواهم که هم برایم نماز میت بخواند و هم در سوم و هفتم و چهلم شرکت و سخنرانی نماید. البته نه به‌خاطر من سخنرانی کند، بلکه پیام خون شهدا را به گوش شما مردم آگاه و بیدار برساند، در ضمن در مراسم هفتم یا چهلم، آقای “اسدی” فرمانده محترم تیپ‌المهدی عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف سخنرانی نماید. و قبرم را در نزدیک‌ترین جا نسبت به قبر علی عزیزم، نور چشمم سردار رشید اسلام، “علی الوانی” آماده سازید و دفنم کنید، به‌خاطر اینکه در این دنیا، این قدر به هم نزدیک بودیم، دلم می‌خواهد حالا هم که شهید شدم، در کنار دوست عزیزم علی باشم. و اما راجع به خودم، برادران و خواهران، این دنیا، دنیای آزمایش است و همه می‌دانید که هیچ کدام ماندگار نیستیم و همگی خواهیم رفت. فقط مواظب باشیم که پرونده ما سفید باشد و با روی سفید و پرونده کامل و با معدل ۲۰ خودمان را آماده کرده باشیم. از همه شما برادران و خواهران می‌خواهم که اگر خدای ناخواسته از من ناراحتی دیدید و حرفی شنیدید که ناراحت شده‌اید، مرا ببخشید. البته، من هم با دلی پر از درد و ناراحتی از این دنیا رفتم، و هر کس که مرا به هر عنوان ناراحت کرده کار ندارم، به هر شکل و هر عنوان ناراحت و نگرانم کرده، من او را خواهم بخشید. از خداوند می‌خواهم که هم من و هم شما را ببخشید و به راه راست هدایت‌مان کند. و اما پدر و مادر و خواهران و برادرانم! پدر جان! همیشه در راه اسلام قدم بردار و شهادتی که نصیب فرزندت شده نعمتی از طرف خداوند بدان و خدا را شکر بگو و مرا حلال کن. مادر جان! خوشا به حالت که چنین فرزندی در راه اسلام تربیت کردی و تو بودی که همیشه افتخار می‌کردی که فرزندانت در جبهه هستند، پس حالا هم افتخار کن که فرزندت در راه اسلام به شهادت رسیده؛ افتخاری بالاتر از افتخار اول. از شما می‌خواهم که مرا حلال کنی. خواهرانم! مرا حلال کنید، که ممکن است در کوچکی، شما را اذیت کرده باشم. خب نادان بودم. مرا به بزرگواری خودتان ببخشید و همیشه گوش به فرمان امام باشید و فرزندان‌تان را در راه اسلام تربیت کنید. برادرانم! مرا ببخشید و از شما برادر بزرگ‌ترم می‌خواهم که در سنگر معلمی به اسلام خدمت کنی و از شما برادر کوچکم می‌خواهم که در لباس پاسداران به اسلام خدمت نمایی. 👇👇