بیایید رفقا ما هم سلامی عرض کنیم...
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسُولِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ الشُّهَدآءِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَسَدَ اللّهِ وَاَسَدَ رَسُولِهِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ،
وَجُدْتَ بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ، وَكُنْتَ فيما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً...
بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى...
سلام بر تو ای عموی پیامبر عزیز ما😭
خیلی دلمون تنگ مدینه است...
راوی میگه وقتی نیزه به قلب حمزه فرو رفت آن وحشی ملعون جگر حضرت را بیرون کشید و به هنده ملعونه زن ابوسفیان داد...با آن جگر چه کرد😭
این همان آکله الاکباد است که در زیارت عاشورا لعنش میکنیم
معاویه ملعون هم پسر این زن ملعونه است
در جنگ احد یه عده به خاطر دنیاطلبی جنگ برده را باختند و بسیاری به شهادت رسیدند.😭
در روایت اومده پیامبر در میدان جنگ در بین شهدا میگشت تا اینکه پیکر عمویش را روی خاک های داغ بیابان دید...
اما چه بدنی...غرق به خون...
شکم شکافته بدن از هم پاشیده...مثله شده😭😭😭😭😭
حضرت شروع به گریستن کرد.
حضرت حمزه عموی پیغمبر بود. حضرت دید که چشم هاش رو در آوردن . انگشتان دستش رو قطع کردن انگشتان پاش رو قطع کردن. تمام امعا و احشای بدن مبارک حضرت رو بیرون ریختن . جگرش رو خارج کردن.😭
آجرک الله یا صاحب الزمان🏴
#امام_زمان
تا این صحنه دردناک رو پیغمبر دید مثل بارون داشت گریه می کرد.
جانم رسول الله...😭
وسط گریه یکی اومد گفتش که یا رسول الله صفیه خاتون داره میاد. عمه پیغمبر خواهر حمزه. اومده احد....
🌴 #یازینب...
تا این صحنه دردناک رو پیغمبر دید مثل بارون داشت گریه می کرد. جانم رسول الله...😭 وسط گریه یکی اومد
پیغمبر برخاست و اومد جلوی عمه رو گرفت...
فرمود که عمه جان تو نمیتونی بدن برادرت رو تو این وضعیت ببینی من اجازه نمیدم.😭
گفت از مدینه تا احد دویدم.
اگه برادرم رو نبینم دق میکنم. پیغمبر دید جلوی این خواهر رو نمیتونه بگیرد٬ اومد عباش رو انداخت روی حمزه .😭
🌴 #یازینب...
گفت از مدینه تا احد دویدم. اگه برادرم رو نبینم دق میکنم. پیغمبر دید جلوی این خواهر رو نمیتونه بگیر
خوب قد حمزه بلند بود. این پاها بیرون مانده بود.
بعد خار و خاشاک بیابون رو جمع کرد و پاهای حمزه رو پوشوند.
فرمود عمه جان بیا به شرطی که عبا رو کنار نزنی. این خواهر هم قول داد بیاد بالاسر حمزه اما عبا رو کنار نزنه.