eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.2هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عمار۱۱۰
🔴 کفش خود را هدر نمی دهیم...‼️ ✅ جناب روحانی فرموده اند: می‌دانستم اگر در نیویورک جواب رئیس جمهور آمریکا (ترامپ) را بدهیم، عده‌ای تندرو در مهرآباد می‌آیند و لنگه کفش پرت می‌کنند!! 🔺 به محضر نازنین یوزارسیف شان میبایست عرضه داشت که : جناب رئیس جمهور محترم بدانید ما از جماعتی نیستیم که کفش پرتاب کنیم . چرا که: 🔹 آن نسلی که کفش به صورت دموکراسی و مردم و نظام میزدند آنانی بودند که سال ۸۸ با کفش نماز جماعت را به شیخ اکبرتان اقتدا کردند نه پابرهنگان و کوخ نشینانی که صاحبان اصلی انقلاب هستند. از آه پابرهنگان و گرسنگان بترسید که آنان کفش ندارند! 🔸 ما به رسم ادب و به امر مولایمان آموخته ایم که تا آخر دولت تان بایست با پیش گرفتن صبر انقلابی ، خشم انقلابی خود را فرو برده و بسوزیم و بسازیم " فَصَبَرتُ، و فِی العَینِ قَذیً، و فِی الحَلقِ شَجاً " اگر جواب برخی متلک های امیرچقماقی را ندادیم و اگر در فاجعه مدیریتی اجرای سهمیه بندی بنزین سکوت کردیم نه آن که زبانی نیست و پاسخی نداریم بلکه برخی وقت ها مصلحت حکم میکند که شمشیر زبان در نیام بماند تا.....! 🔹 در این شرایط که گرانی ها و تورم ناشی از بی تدبیرتان بیداد میکند، عقل مان حکم میکند که کفش های مان را ارزان نفروشیم . الان واقعاً زمانه ای است که لنگ کفشی در دولت تان نعمت است. 🔹 جناب روحانی؛ کسی که بخواهد با شیطان اکبری که بارها نقض عهد و خیانت کرده فالوده بخورَد نبایست منتظر و نگران پرتاب کفش باشد باید منتظر سیلی باشد چرا که آقا گفت: هر فرد که برای اسلام و به نام اسلام کار می کند، اگر به امریکا اعتماد کند، دچار خطای بزرگ شده و آن را خواهد خورد. 🔻حرف آخر: آقای روحانی تکرار میکنم به رسم ادب و وظیفه به عنوان رئیس جمهور ایران عزیزمان به شما احترام میگذاریم. لطفا شما هم حرمت نگه دارید و از خر شیطان پیاده شوید و هر حرفی به زبان نیاورید...! / والسلام؛ علی برکت الله 🖌 ➖➖➖➖➖➖➖ 🇮🇷 ۱۱۰ = دلنوشته های یک ناطلبه‼ 🔻 🆔 @ammar110 🔻 🆔 eitaa.com/joinchat/3792175104C0f37687892
زمین چشم تماشا شد امام عسکری آمد بهشت آرزوها شد امام عسکری آمد هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد سروش هاتف غیبی بشارت داد «هادی» را گره از کار دل وا شد امام عسکری آمد 🌸 میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی،امام حسن عسکری علیه السلام بر مبارک باد 🌸 بیاید برای ظهور آقا تلاش کنیم ....!   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
🚨زمین لرزه ای به بزرگی 4.2 دهم ریشتر در عمیق 18 کیلومتری زمین حوالی نودژ در استان كرمان را لرزاند 🚨همچنین زمین لرزه به بزرگی 3.9 دهم ریشتر در عمیق 10 کیلومتری زمین حوالی سرخه در استان سمنان را لرزاند
شهادت در تفکر اسلامی به معنای گذشتن از سرمايه جان و هستی خود در راه يک هدف و آرمان الهی است ، در تعريف شهادت در انديشه اسلامی ، آن چه که اصلالت و اهميت دارد و در واقع محقق کننده ی حقيقت مقام شهادت ميباشد ، همانا انگيزه و نيت و غايت آن و وجه آگاهانه و اختیاری اش می باشد. مرگی ، شهادت است که ، انسان با توجه به خطرات احتمالی يا ظنی يا تعيين ، فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبير قرآن ، فی سبيل الله از آن استقبال کند.... 📕 بررسی آرمان های انقلاب التماس دعای فرج..... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
خـدای مـن🌷 امشب غـرق رغبتـــــ ام به تـو من از تـو تنها خودت را می‌خواهم و امام مهربانی را که بهار کند عالم را خـدایـا🌷 در این شـب میـلاد فرخنـده بحق امام حسن عسکری علیه‌السلام پاک شـدن گناهـان برطرف شـدن غـم‌ها شفـای عاجل همه مریضها عاقبت بخیری همه بخصوص جوان‌ها و آسان شدن کارها را برای خودم و تمام دوستان و عزیزان و هموطنانم از تـو خواستارم
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
شـــ🌙ــبِ مـــن با تــــو بـــخیر می شود تـ♡ـویی که حتــی حـــس بـــودنت می ارزد به ، تــــــمامِ نــداشته هایم،آقا شب بخیرمولای غریبم
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۱۴_آذر ۱۳۹۸ هجری شمسی ... (علیه‌السلام ) مبارک باد🌺🍃(۲۳۲ ه۰ق) @Yazinb3 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۲۲ ه.ش) شهید مرتضی لبافی‌نژاد🌷 (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۲۳ ه.ش) شهید عباس بابایی🌷 (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۲۹ ه.ش) شهید محسن شریف🌷 (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۴۲ ه.ش) شهید محمدرضا حقیقی 🌷 (استان خوزستان، شهرستان اهواز) (۱۳۴۴ ه.ش) شهید حسین قندهاری‌زاده🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۴ ه.ش) شهید علی نقی نوروزیان🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۶ ه.ش) شهید قنبر علی خلاقی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید اکبر ببری🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید محمود ابراهیمی 🌷 (استان لرستان، شهرستان دورود) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید ابوالقاسم خرمی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان چناران) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید سیدمهدی اسلامی خواب 🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار، روستای استیر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید سیدحسین جدی آرانی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید محمدتقی پرتو 🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید بابک سوزنی زرنق🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید عادل چرچی قدیم🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان جلفا) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید احمد علی بخشعلی‌نژاد🌷 (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید حجت براتی🌷 (استان همدان، شهرستان نهاوند) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید امین الله ره انجام🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان یاسوج) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید مقصود باقری🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان میانه) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید حسن محبوبی 🌷 (استان اصفهان، شهرستان ورزنه) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید یدالله قادری شنگل‌آباد🌷 (استان آذربایجان شرقی) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید اکبر نجفی🌷 (استان کرمانشاه، شهرستان اسلام آباد غرب، روستای حسن آباد) (۱۳۷۵ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
❢حۍ عݪےاݪعاشقـــے♥️ ❢بشتاب بسوے بندگۍ📿😍 عاشقآن وقت نمآزاست 🕋 میگویند وقت نمآز دعابرای سلامتۍوفرج آقامون ✾صاحب الزمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف»✾ فراموش نشه💔
🌺هشتم ربیع الثانی، سالروز ولادت امام ابو محمد حسن بن علی العسکری علیهما الصلاة و السلام، پدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خدمت آن حضرت و همه شما ارادتمندان ایشان تبریک و تهنیت عرض می کنیم. 🌹امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه، هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری، بنابر قول مشهور در شهر مدینه متولد شدند. 🌹نام مادر مکرمه آن حضرت حدیث یا حدیثه یا سوسن یا سلیل بوده و پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی علیه السلام می باشد. 🌹القاب آن حضرت، هادی، زکی، نقی و رفیق بوده و به علت سکونت اجباری آن حضرت و پدر بزرگوارشان توسط خلفای ملعون عباسی در پادگان نظامی سامرا، این دو امام ملقب به "عسکری" شده اند. 🌹مدت امامت ظاهری آن حضرت شش سال می باشد. امام عسکري علیه السلام در سن 28 سالگی در هشتم ربیع الاول در سامرا به شهادت رسیدند. قال الامام حسن العسکری علیه السلام: «نحن حجج الله علی خلقه و اُمّنا فاطمة حجة الله علینا» 🌹امام حسن عسکری علیه السلام در اوصاف مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: ما اهلبیت حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه حجت خداوند بر ما است. 📚عوالم العلوم بحرانی جلد۱۱ صفحه۸ 📚اطیب البیان جلد۱۳ صفحه۲۵۵ 📚الاسرار الفاطمیه صفحه ۲۶۵ و ۴۱۰   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل نهم..( قسمت ۱)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 همدان خیلی با قایش فرق می کرد. برایم همه چیز و همه جا غریب بود. روزهای اول دوری از حاج آقایم بی تابم می کرد. آن قدر که گاهی وقت ها دور از چشم صمد می نشستم و های های گریه می کردم. این سفر فقط یک خوبی داشت. صمد را هر روز می دیدم. هفته اول برای ناهار می آمد خانه. ناهار را با هم می خوردیم کمی با بچه ها بازی می کرد. چایش را می خورد می رفت تا شب. کار سختی داشت. اوایل انقلاب بود. اوج خراب کاری منافقین و تروریست ها. صمد با فعالیت های گروهک ها مبارزه می کرد کار خطرناکی بود. آمدن ما به همدان فایده دیگری هم داشت. حالا دوست و آشنا و فامیل می دانستند جایی برای اقامت دارند. اگر خرید داشتند یا می خواستند دکتر بروند به امید ما راهی همدان می شدند با این حساب، اغلب روزها مهمان داشتم. یک ماه که گذشت. تیمور برادر صمد آمد پیش ما. درس می خواند. قایش مدرسه راهنمایی نداشت. اغلب بچه ها برای تحصیل می رفتند رزن که رفت و برگشتش کار سختی بود. به همین خاطر صمد تیمور را آورد پیش خودمان. حالا واقعا کارم زیاد شده بود. زحمت بچه ها، مهمان داری و کارهای روزانه خسته ام می کرد. آن روز صمد برای ناهار به خانه نیامد. عصر بود. تیمور نشسته بود داشت تکالیفش را انجام می داد که صدای زنگ در بلند شد. تیمور رفت و در را باز کرد. از پشتپ نجره توی حیاط را نگاه کردم برادر شوهرم ستار بود. داشت با تیمور حرف می زد. کمی بعد تیمور آمد لباسش را پوشید و گفت: من با داداش ستار می روم کتاب و دفتر بخرم. با تعجب گفتم: صمد که همین دیروز برایت کلی کتاب و دفتر خرید. تیمور عجله داشت برای رفتن. گفت: الان بر می گردیم. شک برم داشت،گفتم: چرا آقا ستار نمی آید تو. همین طور که از اتاق بیرون می رفت، گفت: برای شام می آییم.دلم شور افتاد. فکرکردم یعنی اتفاقی برای صمد افتاده. اما زود به خودم دلداری دادم و گفتم: نه طوری نشده حتما ستار چون صمد خانه نیست خجالت کشیده بیاید تو حتما می خواهند اول بروند دادگاه صمد را ببیند و شب با هم بیایند خانه. چند ساعتی بعد نزدیک غروب دوباره در زدند این بار پدر شوهرم بود با حال و روزی زار و نزار. تا در را باز کردم پرسیدم: چی شده؟! اتفاقی افتاده؟ پدر شوهرم با اوقاتی تلخی آمد و نشست گوشه اتاق. هر چه اصرار کردم بگوید چه اتفاقی افتاده راستش را نگفت می گفت: مگر قرار است اتفاقی بیفتد؟! دلم برای بچه هایم تنگ شده آمده ام تیمور و صمد را بینم. باید باور می کردم؟! نه باور نکردم اما مجبور بودوم بروم فکری برای شام کبنم. دلهره ای افتاده بود به جانم که آن سرش نایپدا. توی فکرهای پریشان و ناجور خودم بودم که دوباره در زدند به هول دویدم جلوی در. همین که در را باز کردم، دیدم یک مینی بوس جلوی در خانه پارک کرد و فامیل و حاج آقایم و شیرین جان و برادر شوهر و اهل فامیل دارمد از ماشین پیاده می شوند. همان جلوی در وا رفتم. دیگر مطمئن شدم اتفاقی افتاده. هر چه قسمشان دادم و اصرار کردم بگویندچه اتفاقی افتاده کسی جواب درست و حسابی ندادند.همه یک کلام شده بودند: صمد پیغام فرستاده بباییم سری به شما بزنیم. باید باور می کردم اما باور نکردم. می دانستم دارند دروغ می گویند اگر راست می گفتند پس چرا صمد تا این وقت شب نیامده بود تیمور با برادرش کجا رفته؟! چرا هنوز برنگشتند. این همه مهمان چطور یک دفعه هوای ما را کردند. مجبور بودم برای مهمان هایم شام بپزم. رفتم توی آشپزخانه غذا می پختم و اشک می ریختم. بالاخره شام آماده شد. اما خبری ز صمد و برادرهایش نشد. به ناچار شام را آوردم. بعد از شام هم با همان دو دست لحاف و تشکی که داشتیم جای مهمان ها را انداختم. کمی بعد، همه خوابیدند. اما مگر من خوابم می برد منتظر صمد بودم از دل آشوبه و نگرانی خوابم نمی برد تا صدای تقه ای می آمد از جامی پریدم و چشم می دوختم به تاریکی توی حیاط اما نه خبری از صمد بود نه تیمور و ستار. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
اهل مطالعه و رفیق کتاب بود. به هر خانه و پیش هر دوست و آشنایی می‏ رفت ، اول کتابی هدیه می‏کرد. او از تازه‏ های کتاب با خبر بود. کتاب های مناسب کودکان و نوجوانان را نخست خودش مطالعه می‏ کرد و بعد به خانه ما می ‏آورد و با زمینه ‏‌سازی می ‏گفت که ، بهتر است چه کتابی را بخوانید..... 📕 ستارگان خاکی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
تنها راه سعادت رسیدن به بندگی خداست ، بندگی او در اطاعت اوامرش و ترک نواهی او می باشد، تمام دستورات اسلام فرمانبرداری از خدا و نافرمانی از شیطان می باشد... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃