چقدر دلتنگ نگاهت میشوم
هر روز، هر شب، هر لحظه...
#سردار_دلها❤️🍃
#صلوات_و_سلام🌹🍃
#صبحتون_شهدایی 💐🕊
#خدایا_به_امید_تو🌹🍃
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
هنگامه #یلدا گرامی
حضرت آیت الله بهجت شبها حدیث کساء را قرائت میکردند و حتی در سالیانی دورتر، افراد خانواده را گرد هم میآورند و به همراه ایشان حدیث کساء میخواندند.
اعتقاد ایشان این بود که #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به مجالس حدیث کساء توجه ویژهای دارند.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
#التماس_تفکر
مادرش ازبقالی برای پسرش بستنی خرید،اونم بستنی رو تو آستینش پنهان کردولی وقتی رسید خونه،بستنیش آب شده بود
#شهید_غلامعلی_پیچک به مامانش میگه: بستنیم آب شد ولی دل بچه های توکوچه آب نشد
یادمون باشه تواین شرایط بداقتصادی عکسهای آنچنانی #یلدا رو استوری نکنیم تاشایدفقیری آهی بکشه😔
#سیره_شهدا
#شهید_غلامعلی_پیچک🌷🕊
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
یلدا شد و شادی به دلم بر پا نیست
در بیت علی، فاطمه ی زهرا نیست
شبهای علی بدون زهرا ، تیره ست
یلدا به بلندای غم ِ مولا نیست
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
www.Aviny.com_۲۰۲۱_۱۲_۲۱_۱۰_۲۵_۲۲_۰۴۹.mp3
2.91M
مناجات با امام زمان (عج)
🎤: کربلایی جواد مقدم
ای تمام آرزویم...🌹🍃
غم تو شدآبرویم...🌹🍃
#سه_شنبه_های_مهدوی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
حرفم چیه؟ میخوام بگم رفقا والله اگه با سیدالشهدا... باشید و بمونید هم زندگی و این دنیاتون ردیفه هم
#درد_دل...
طولانی است ولی ارزش خواندنشودارد🌹🍃
#توبه_رضا...🌹🍃
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمی را ديدم، خانم چادری وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!!
بيا به خاطر امام حسين... حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين.. کيه؟
اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطی نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه.. حيا کن!!!
من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه...
گفتم من فاطمه زهرا... هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جوانی، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتی داری يا نه؟ من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه.. گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا...نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
لباسامو پوشيدم و گفتم: يالا چادرو سرت کن ببينم، امشب ميخوام تو عمرم براي اولين بار به حضرت زهرا سلام الله علیها اعتماد کنم ببينم اين حضرت زهرا سلام الله علیها ميخواد چيکار کنه مارو... يالا
سوار ماشينش کردم و اومدم نزديک حسينيه اي که ميخواست بره پياده اش کردم
از ماشين که پياده شد داشت گريه ميکرد
همينجور که گريه ميکرد و درو زد به هم، ورفت
اومدم تو خونه و حالا ضد حال خورديم و حالم خوب نبودداشتم حرفهای خانومه روکه مثل پتک توسرم میخوردتوذهنم مرورمیکردم
تو راه که داشتم ميبردمش تا دم حسينيه، هي گريه ميکرد و با خودش حرف ميزد، منم ميشنيدم چي ميگه
اما داشت به من ميگفت
ميگفت: اين گناه که ميکني سيلي به صورت مهدي ميزني، آخه چرا اينقدر حضرت مهدي علیهالسلام رو کتک ميزني، مگه نميدوني ما شيعه ايم، امام زمان (عج) دلش ازدست ما ميگيره، اينارو ميگفت
منم رانندگي ميکردم.... واردخونه شدم
ديدم مادرم، پدرم، خواهرام، داداشام اينا همه رفتند هیئت..
تو خانواده مون فقط لات من بودم
تلويزيونو که روشن کردم ديدم به صورت آنلاين کربلا را نشون ميده
صفحه ي تلويزيون دو تکه شده، تکه ي راستش خود بين الحرمين و گاهي ضريحو نشون ميده، تکه دومش، قسمت دوم صفحه ي تلويزيون يه تعزيه و شبيه خوني نشون ميداد، يه مشت عرب با لباس عربي، خشن، با چفیه هاي قرمز، يه مشت بچه ها با لباس عربي سبز، اينارو با تازيانه ميزدند و رو خاکها ميکشوندند
من که تو عمرم گريه نکرده بودم، ياد حرف اين دختره افتادم گفتم واااااای يه عمره دارم تازيانه به مهدی ميزنم
پاي تلويزيون دلم شکست، گفتم یازهرای مظلومه دست منو بگير
یازهرا يه عمره دارم گناه ميکنم، دست منو بگير
من ميتونستم گناه کنم، اما به تو اعتماد کردم.
کسي تو خونه نبود، ديگه هرچي دوست داشتم گريه کردم توسروصورت خودم میزدم
گريه هاي چند ساله که بغض شده بود، گريه ميکردم، داد ميزدم، عربده ميکشيدم، خجالت که نميکشيدم چون کسي نبودیه حس عجیبی بهم دست داده بودکه توی همه عمرم تجربه نکرده بودم احساس میکردم سبک شدم احساس میکردم تازه متولدشدم....
نیمه شب بود، باصدای بازشدن قفل در ازخواب بیدارشدم همون پای تلویزیون خوابم برده بودپدر و مادرم از حسينيه آمدند
تا مادرم درو باز کرد، وارد شد تو خونه، تا نگاه به من کرد (اسمم رضاست)، يه نگاه به من کرد گفت: رضا جان حالت خوبه؟چراچشمات قرمزه چراصورتت قرمزشده گفتم چیزی نیست گفت صدات چراگرفته همه نگران بودن دورموگرفته بودن
گفتم چیزی نیست امشب براامام حسین علیهالسلام عزاداری کردم همه ازتعجب
🌴 #یازینب...
#درد_دل... طولانی است ولی ارزش خواندنشودارد🌹🍃 #توبه_رضا...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 يه خونه
مات مونده بودن مادرم گریه میکرد وخداروشکرمیکردمیگفت ممنونم خداکه دعاهای منومستجاب کردی و.....
افتادم به پای پدر و مادرم، گريه....
تورو به حق
اين شب عاشورا منو ببخشید
من اشتباه کردم
بابام گريه میکردمادرم گريه میکرد خواهروبرادرام....
صبح عاشورا، زنجيرو برداشتم و پيرهن مشکي رو پوشيدم و رفتم سمت حسینیه محلمون.
تو حسينيه که رفتم، ميشناختند، ميدونستند من هيچوقت اينجاها نميومدم
همه یه جوری نگام میکردن
سرپرست هيئت آدم مسنیه
آمد و پيشونيمو بوسيد و بغلم کرد و گفت رضاجان خوش آمدي، منت سر ما گذاشتي منم خجالت میکشیدم آخه یه عمرباعث اذیت وآزارمردم اون محله بودم...رفتم تودسته و
هي زنجير ميزدم وبه ياد اون سيلي هايي که به مهدي زده بودم گريه ميکردم
هي زنجير ميزدم به ياد کتکايي که با گناهانم به امام زمان زدم گريه ميکردم
جلسه که تمام شد، نهارو که خورديم، سرپرست هيئت منو صدا زد
گفت: رضاجان میای کربلا؟ گفتم: کربلا؟!! من؟!!! من پول ندارم!!!
گفت نوکرتم، پول یعنی چی؟ خودم میبرمت
هنوز ماه صفر تموم نشده بود دیدم بین الحرمینم زدم تو صورتم گفتم حسین جان میخوای با دل من چکار کنی؟
زهراجان من یه شب تو عمرم به تو اعتماد کردم، کربلاییم کردی؟ بی بی جان من یه عمرزیربارگناه مرده بودم توزنده ام کردی؟
اومدم ضریح آقا رو گرفتم، ضریح امام حسینو، گریه کردم. داد میزدم، حسین جان، حسین جان، دستمو بگیر حسین جان، پسر فاطمه.. دستمو بگیر، نگذار برگردم دوباره نذاردوباره راهموگم کنم.....
سرپرست هیئت کاروان زیارتی داره داره، مکه مدینه میبره. یه روزتومسجدمنودیدصدام زدرضاجان میای به عنوان خدمه بریم مدینه، گفت همه کاراش با من، من یکی از خدمه هام مریض شده
خلاصه آقا چندروزه ویزای مارو گرفت، یه وقت دیدیم ای بابا سال تمام نشده تو قبرستان بقیع، پای برهنه، دنبال قبر گمشده ی زهرا دارم میگردم
گریه کردم: زهرا جان، بی بی جان، با دل من میخوای چکار کنی؟ من یه شب به تو اعتماد کردم هم کربلاییم کردی هم حاجی!!!
خلاصه دیگه شغل پیداکردمو اهل کاروزحمت شده بودم رفیقای اون چنینی را گذاشته بودم کنار و آبرو پیدا کردم
یه مدتی، دو سالی گذشت
همه ماجرا یه طرف، این یه قصه که میخوام بگم یه طرف
مادر ما گفت: رضاجان حالا که کار داری، زندگی داری، حاجی هم شدی، مکه هم رفتی، کربلایی هم شدی، نوکر امام حسین هم شدی، آبرو پیدا کردی، اجازه میدی بریم برات خواستگاری؟
گفتم هرچی نظرشماست مادر،من روحرف شماحرف نمیزنم
رفتند گفتند یه دختری پیدا کردیم خیلی دختر مومنه و خوبیه خلاصه رفتیم خواستگاری
پدر دختر تحقیقاتشو کرده بود.
منو برد توی یه اتاق و درو بست و گفت: ببین پسر من میدونم کی هستی. اما دو سه ساله نوکر ابی عبدالله.. شدی.
میدونم چه کارها و چه جنایات و .... همه ی اینارو میدونم، ولی من یه خواهش دارم، چون با حسین آشتی کردی دخترمو بهت میدم نوکرتم هستم. فقط جان ابی عبدالله از حسین.. جدا نشو.
همین طوری بمون. من کاری با گذشته هات ندارم. من حالاتو میخرم. من حالا نوکرتم.
منم بغلش کردم پدر عروس خانم را، گفتم دعا کنید ما نوکر بمونیم.
گفت از طرف من هیچ مانعی نداره، دیگه عروس خانم باید بپسنده و خودتون میدونید
گفتند عروس خانم چای بیارند. ما هم نشسته بودیم. پدرمون، خواهرمون، مادرمون، اینها همه، مادرش، خاله اش، عمه اش، مهمونی خواستگاری بود دیگه
عروس خانم وقتی باسینی چای وارد شدیه نگاه به من کرد، یه وقت گفت:
#یازهرا!!!!!
سینی از دستش ول شد و گریه و از سالن نرفته خورد روی زمین...
مادرش، خاله اش، مادر من، خواهر ما رفتند زیر بغلشو گرفتند و بردنش توی اتاق
من دیدم فقط صدای شیون از اتاق بلنده
همه فقط یک کلمه میگن: #یازهرا!!!
منم دلم مثل سیر و سرکه میجوشید، چه خبره! مادرمو صدا زدم، گفتم مادر چیه؟
گفت مادر میدونی این عروس خانم چی میگه؟
گفتم چی میگه؟
گفت: مادر میگه که....
دیشب خواب دیدم حضرت زهرا سلام الله علیها اومده به خواب من، عکس این پسر شمارو نشونم داده، گفته این تازگیا با حسین.. من رفیق شده....
به خاطر من ردش نکن
مادر دیشب حضرت زهرا سلام الله علیها سفارشتو کرده....
به خدا جوونا اگر رفاقت کنید، اعتماد کنید، اهل بیت آبروتون میده، دنیاتون میده، آخرتتون میده
ای آبرودار آبرویم را بخر٬ جان زهرا از گناهم درگذر...
#یازهرا...🌹🏴
🏴🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🏴
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🏴
#یازهرا....🌹🏴
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb4
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#درد_دل... طولانی است ولی ارزش خواندنشودارد🌹🍃 #توبه_رضا...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 يه خونه
رفقا...
درد دلش به منم میخوره😔
منم نظر کرده حضرت زهرا سلام الله علیها هستم 😔
منم یه روزی میخواستم برم زیر علم امام حسین علیهالسلام تا بشم علمدار اون هیئت.... رییس اون هیئت بهم اجازه نداد، گفت لازم نکرده منو از اون جمع انداخت بیرون😔
داداشش گفت چرا نمیزاری بره ، گفت این بره مردم بهمون لعن نفرین میفرستند...😔
از اون وقت دیگه زیر هیچ علمی نرفتم. اون شب هم دلم شکست..
هنوز هم یادم نمیره 😔
بعد ها شدم عزیز زهرا سلام الله علیها،
پرچم دار اون هیئت ...😭شدم نوکر اون هیئت، و اهل بیت علیهمالسلام
،شدم آشپز اهل بیت علیهمالسلام، شدم مدافع حرم خانم بزرگ حضرت زینب سلام الله علیها😭، زندگی بهم دادند... اسم خودمو گذاشتم علمدار....😔
رفقا من اهل قسم نیستم ولی بخدا قسم به اهل بیت علیهمالسلام و مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها اعتماد کنید. ازشون بخواهید هرچی از دل بخواهید بهتون میدند همینطوری که به من دادند.
حلالم کنید..😔
التماس دعا یاعلی ان شاءالله عاقبت بخیر بشوید
یازهرا...😭
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊
روح بلند #سردار_شهید_حاج_حسن_ایرلو🌷🕊 به برادر و یاران شهیدش پیوست....😭
#هدیه_به_روح_شهداء_و_شهدای_مدافع_حرم_آل_الله_صلوات💐🕊
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 روح بلند #سردار_شهید_حاج_حسن_ایرلو🌷🕊 به برادر و یاران شهیدش پیوست....
نميدانم شهادت
شرط زیبا دیدن است
یادل به دریا زدن؟
ولی هر چه هست
جز دریادلان
دل به دریا نمیزنند...
روحت شاد
#سردار_شهید_حاج_حسن_ایرلو🌷🕊
#یازینب...
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 روح بلند #سردار_شهید_حاج_حسن_ایرلو🌷🕊 به برادر و یاران شهیدش پیوست....
چند روز پیش در پی ابتلای #سردار_شهید_ایرلو به کرونا، به دلیل محاصره هوایی یمن از سوی ائتلاف به رهبری عربستان، امکان پرواز و انتقال او توسط هواپیماهای ایرانی وجود نداشت و نهایتا با وساطت عراق و عمان، یک هواپیمای خطوط هوایی عراق ایرلو را از صنعا به بغداد و از آنجا به تهران منتقل کرد.
او آبان پارسال به عنوان سفیر تامالاختیار و فوقالعاده جمهوری اسلامی نزد دولت نجات ملی یمن به صنعا رفته بود.
پس از آغاز جنگ ۲۰۱۵ یمن، #سردار_شهید_ایرلو به عنوان معاون دستیار ویژه وزیر خارجه در امور یمن و همچنین مسئول میز یمن در وزارت خارجه فعالیت میکرد. او همچنین هماهنگکننده کمکهای ایران به یمن پس از آغاز جنگ (اعزام هواپیماهای کمک رسانی و کشتی نجات و پس از آن کمک رسانی با هماهنگی سازمان ملل و ...) نیز بود.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🏴
#یازهرا....🌹🏴
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---