eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
8.3هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و احترام همسنگران محترم شرمنده بی زحمت تا دو سه ساعت پستی ارسال نکنید. ممنون میشم با تشکر 🌹🍃
😂 😂 🌴موقع آن بود كه بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابكار دربیایند. همه از خوشحالى در پوست نمى گنجیدند. جز عباس ریزه كه چون ابر بهارى اشك مى ریخت😭 و مثل كنه چسبیده بود به فرمانده كه تو رو جان فك و فامیلت مرا هم ببر ، بابا درسته كه قدم كوتاهه ، اما براى خودم كسى هستم. اما فرمانده فقط مى گفت: «نه! یكى باید بماند و از چادرها مراقبت كند. بمان بعدا مى برمت» عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمكم»😒 وقتى دید نمى تواند دل فرمانده را نرم كند مظلومانه دست به آسمان بلند كرد و نالید:🤲 «اى خدا تو یك كارى كن. بابا منم بنده ات هستم» چند لحظه اى مناجات كرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یك هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتى فرمانده تعجب كردند❗️😳 عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فكرى شد كه عباس حتما رفته نماز بخواند و راز و نیاز كند. وسوسه رهایش نكرد. آرام و آهسته با سر قدم هاى بى صدا در حالی كه چند نفر دیگر هم همراهى اش مى كردند به سوى چادر رفت. اما وقتى كناره چادر را كنار زده و دید كه عباس ریزه دراز كشیده و خوابیده ، غرق حیرت شد. پوتین هایش را كند و رفت تو. فرمانده صدایش كرد: «هِى عباس ریزه. خوابیدى؟ پس واسه چى وضو گرفتى؟» عباس غلتید و رو برگرداند و با صداى خفه گفت: «خواستم حالش را بگیرم» فرمانده با چشمانى گرد شده گفت: «حال كى را؟» عباس یك هو مثل اسپندى كه روى آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب مى خوانم و دعا مى كنم كه بتوانم تو عملیات شركت كنم. حالا كه موقعش رسیده حالم را مى گیرد و جا مى مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یك به یك»😏 فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه كرد. بعد برگشت طرف بچه ها كه به زور جلوى خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید مى شدند. یك هو فرمانده زد زیر خنده 😂و گفت: «تو آدم نمى شوى. یا الله آماده شو برویم» عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلى نوكرتم خدا الان كه وقت رفتنه عمرى ماند تو خط مقدم نماز شكر مى خوانم تا بدهكار نباشم»😍☺️ بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوى ماشین هایى كه آماده حركت بودند و فریاد زد: خداجونم شکرت 😂😂😂😂😂😂 🦋.... 🍃💚 💚🍃 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌷 @Yazinb3🌷🍃
السلام‌ و علی من جعل الله، شفاعا فی تربته، و السلام و علی من الإجابة تحت قبته... (هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد   خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد) 🌹ساعت ۸شب،قرار عاشقی به وقت حرم آقام امام رضا(علیه‌السلام )؛مشهدمقدس...🌹 اللهم صل عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقِ الاَرض و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا كَأَفْضَلَ ما صَليت علیٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك برحمتک یا ارحم الراحمین) (اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم) ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 سلام داداش هنوز خنده هاتو یادمه! هنوز نشستن ترک موتورت را یادمه! ورزش کردنت تو باشگاه..... حضورت تو برنامه های مختلف... هنوز یادمه! میدونم خیلی دوست داشتی بری سوریه و بری اونجا شهید بشی!🌷 ولی داداش فرقی نداره! مرد خدا که باشی ، شهید میشی ! چه تو ایران و چه تو سوریه! 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 داداش سید مصطفی🌷 از بسیجیان پایگاه شهدای ۷۲ تن در ناحیه مقاومت ابوذربودند 🌷 🌷شهید بزرگوار سید مصطفی میرنعمتی🌷 در اولین روز اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ هنگام انجام ماموریت مبارزه با فروشندگان مواد مخدر بود که بدست اشرار به شهادت رسید.🌷 😔 هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 .... ...🌷🕊 ..🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 سلام داداش هنوز خنده هاتو یادمه! هنوز نشستن ترک موتورت را یادمه! و
دنیای با او بودن به ما نیاموخت که بی او چه کنیم ،اما وفایش به ما آموخت که محبت های بی منت و بی صدای او را که جاودانه در جان زندگی مان سبز است ،فراموش نکنیم،محبت و صفایتان رو ارج می نهیم و نیکوترین دعاهای خود را نثارتان می کنیم و آرزومندیم زنجیر عشق و.محبت یاران ،هرگز از هم نگسلد. محترم 🌷🕊
در ایـن شـب‌های زیبـای پایانی مـاه شعبـان بالـون آرزوهایتـان را بہ سمـت خـدا بفرستیـد و آرام بخوابیـد یقیـن بدانیـد او رحمـان است و رحیـم بـا آرزوی بـرآورده شدن همـه آرزوهاتـون 🌙شبتـون در پنـاه خـدا🌟
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 .. کسی ﺟﺮأت ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ بشینه ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻩ، ﺍﻣﺎ ﻣﯽ‌ﻧﺸﺴﺖ... ﮔﻨﺪﻩ‌ﻻﺕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﺷﺎﻩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺧﺮﺍﺏ بشه می‌گفت: ..... یه ﺭﻭﺯ ﺷﺎﻩ گفت: ﺍﯾﻦ ﺩفعه ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ ﺑﺮﻭ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ کن.. ﮔﻔﺖ:کجاست؟ ﻃﺮﻑ کیه؟ ﺷﺎﻩ گفت: ﻓﻼﻥ ﺟﺎ... ... ! گفت: کی؟ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﯿﺪه؟! ﺷﺎﻩ گفت: آﺭﻩ گفت:نه ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.. ﻣﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕﺯﻫﺮﺍ(سلام الله علیها) ﺩﺭ ﻧﻤﯽ‌اﻓﺘﯿﻢ.. همه اینا ﻣﻮﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ که ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻧﺸﺪﻩ‌ﺑﻮﺩ که ﺍﺳﻤﺶ ﺑﯿﻮفته ﺭﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ.. ﺷﺎﻩ گفت: هستیت رو ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻧﺎخنات ﺭﻭ می‌کشم میدم تیکه تیکه‌ات کنند.. گفت:ﻫﺮ کاﺭﯼ میخوای بکن ﻣﻦ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ (سلام الله علیها) ﺩﺭ ﻧﻤﯽ‌ﺍﻓﺘﻢ.. ﺍنقدر شکنجه‌اش کردند که ﻃﯿﺐ سینه‌سپر ﺷﺪ ﻧﯽ ‌ﻗﻠﯿﻮن.. ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺍعدﺍﻣﺶ کنن یکی ﺍﻭﻣﺪ گفت: ﻃﯿﺐ ﭘﯿﺎﻣﯽ ﺑﺮﺍ ﺍﻣﺎﻡ‌ﺧﻤﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟! : ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻬﺶ بگین: ﻃﯿﺐ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻔﺎﻋﺘﻢ کن.. ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎمش رو ﭘﯿﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎﻡ گفت: ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺎﺯﯼ به ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﻦ ﻭ امثال ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ.. ﺍﻭﻥ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﻣﺖ ﻣﻨﻮ ﺷﻔﺎﻋﺖ میکنه.. ﺍﯾﻦ ﺷﺪ که طیب ﻓﻘﻂ ﺍﺩﺏ کرﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ (سلام الله علیه ) و شد حُر انقلاب..🌹 طیب سال‌ آخر از همه کارهای‌ زشت خود توبه کرده‌بود.. می‌گفت: مولایم (علیه‌السلام ) را در خواب دیدم که گفت:طیب، بسه دیگه.. نماینده امام در یکی از نهادها به فرزند طیب گفته‌بود: بیست‌سال بعد از او را در خواب دیدم.. در حرم کنار مزار مولایش ایستاره‌بود... با چهره‌ای جوان و کت‌وشلوار زیبا.. پرسیدم:طیب‌خان اینجا چه میکنی؟ گفت: از روزی که شهید شدم ارباب مرا به حرم خودش آورده..🌹 معرفت و ادب که داشته‌باشی حتی اگه بد باشی بالاخره یه روز برمی‌گردی... میشکفی... پر میکشی... و اوج میگیری... بله مردی و مردانگی زمان و مکان نمیشناسه مهم اینه که جوهرش رو داشته‌باشی... ...🌷🕊 💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🕊 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
گردان پشت میدون مین زمین‌گیر شد.. چند نفر رفتن معبر باز کنند.. ۱۵ساله بود.. چند قدم که رفت.. برگشت.. گفتند ترسیده.. پوتین‌هاشو داد به یکی از بچه‌ها و گفت: تازه از گردان گرفتم حیفه..بیت الماله.. و پا برهنه رفت..😔 ماها چقدر حاضریم از بیت المال...یا از حق خودمان بگذریم؟😔 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
شب جمعه ست بریم کربلا... ...
حال و روز من عاشق پر از دلتنگیست تشنه ام تشنه ی دیدار ابا عبدالله بی کسم در همه آفاق خدا میداند بسپارم به اباعـبـدالله....
إِلَهِی أَعُوذُ بِكَ... ! من امام حسین علیه‌السلام و بچه‌هایش را دوست دارم ! تو را گواه می‌گیرم من این خانواده را دوست دارم 😔 وقتی داستان اون‌هایی را می شنوم که امام حسین علیه‌السلام دوست داشته‌اند و راضی به این ننگ شده‌اند... اونایی که با نام توابین بعد از عاشورا همگی کشته شدند اما خونشون هیچ کمکی به اسلام نکرد توابین ۴۰۰۰ نفر بودند که اگه یک دهم همین تعداد افراد هم به کمک امام می‌آمد، .. اما توی مسجدها نشستند تا قاضی شریح لعنتی به قتل امامشون فتوی بده ... تنم می‌لرزه خدایا به تو پناه می‌برم از این که نماز بخونم بی‌بصیرت روزه بگیرم بی‌بصیرت محبت بورزم بی‌بصیرت دعــــا کنم بی‌بصیرت ادعا کنم بی‌بصیرت طلب فرج کنم بی‌بصیرت...