eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
8.3هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
(هدیه به روح همه اموات، شهدا و چشم إنتظاران، علی الخصوص مادران شهدای گمنام) 🌹ساعت ۸شب،قرار عاشقی به وقت حرم آقام امام رضا(علیه السلام )؛مشهدمقدس...🌹 ♥اللهم صل عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي♥ٰ ♥الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقِ الاَرض♥ ♥و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد♥ ♥صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا♥ً ♥كَأَفْضَلَ ما صَليت علیٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك♥برحمتک یا ارحم الراحمین) 🍃🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹🍃 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
..🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 که تمام ماه رمضان را روزه می گرفت، از یک چیز در زحمت بود. او عادت کرده بود تا هر روزی که از این ماه می گذرد، پیش خودش حساب کند و ببیند چند روز از ماه باقی مانده است. این حساب و کتاب هر روزه ، عاقبت هم کار دست ملانصرالدین می داد و او را به وسواس و شک گرفتار می کرد. مردم می دیدند که هر روز ماه رمضان با انگشتان دست هایش مشغول حساب و کتاب است. ملانصرالدین تصمیم گرفت چاره ای بیاندیشد تا در ماه رمضانی که از فردا شروع می شد، حساب روزها را به طور دقیق داشته باشد. او خیلی فکر کرد و عاقبت راهی پیش پایش گشوده دید و با خودش گفت:هر روز که افطار می کنم، یک هسته خرما توی قندان می اندازم. هر وقت خواستم بدانم چندم ماه است، هسته های خرما را می شمارم و دیگر هیچ اشتباه و شکی برایم نمی شود. اما دختر ملانصرالدین که از این ماجرا خبری نداشت موقع افطار چند دانه خرما می خورد و چون می دید پدرش هسته های خرما را داخل قندان می گذارد او هم همین کار را می کرد. هنوز ماه رمضان به نیمه خودش هم نرسیده بود که قندان پرهسته شد. اتفاقا یکی از روزها که ملانصرالدین با تعدادی از دوستانش در جایی نشسته بود، حرف و سخن بر سر این که چند روز از ماه رمضان گذشته است به میان آمد. آن روز ، ملانصرالدین که بر خلاف همیشه خیلی آرام و مطمئن نشسته بود، وسط بحث پرید و گفت: این همه سروصدا نکنید که من حساب روزها را به طور دقیق می دانم. دوستانش که برای اولین بار او را این همه مطمئن می دیدند ، با تعجب پرسیدند: طوری حساب روزها را نگه داشته ای؟ ملانصرالدین از جایش بلند شد و در حالی که خاک لباسش را می تکاند گفت:صبر کنید تا به خانه ام بروم و برگردم. آن وقت همه چیز را برایتان تعریف می کنم. بعد با شتاب تمام، خودش را به خانه رسانید و سراغ قندان رفت . هسته های خرما را روی زمین ریخت و شروع به شمارش کرد: …. ۸۰ هسته خرما تو قندان بود. ملانصرالدین بالا سرقندان و هسته های خرما نشست و با نوک انگشتان دست، وسط سرش را خاراند و با خودش گفت: همه روزهایی را که از ماه رمضان گذشته است بگویم، دوستان حرف مرا قبول نمی کنند…. بهتر است….. بهتر است که نصف آن را تخفیف بدهم…. ملا پیش دوستانش رفت و با شادمانی گفت: -. دوستان ملانصرالدین از شنیدن این حرف ، لحظه ای ساکت شدند و با چشمان واریده به ملا و بعد هم به یک دیگر نگاه کردند. عاقبت یکی از آنها سکوت را شکست و در حالی که خنده می کرد، به ملا گفت: دوست عزیز ما ! چه طور چنین چیزی امکان دارد!؟ ملانصرالدین با خونسردی گفت:خیلی خوب هم امکان دارد. یکی از دوستان ملانصرالدین پرسید: بگو بدانیم تو حساب دقیق این روزها را چه طور فهمیدی که چهل روز از ماه گذشته است؟ملانصرالدین با همان خونسردی قبلی اش گفت:راستش را بخواهید، من نصف آن را هم به شما تخفیف داده ام، و گرنه حالا هشتاد روز از ماه رمضان گذشته است.... ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
... (عج) ...😔 خوابم، بیدارم کن از عشق سرشارم کن مثل خوبات آقا خاص دربارم کن شبای ابریمو مهتاب کن منو خلاص از این مرداب کن مثل شهیدای ارباب کن...
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
دستی بکش به روی سرم دل پرم ببین از این زمانه از همه دل می برم ببین حتی من از خودم چقدر دلخورم ببین آقا منی که نان تو را میخورم ببین گاهی عجیب اشک تو را در میاورم خبط از من است حوصله را سر میاورم اصلأ خودت برای دلم فکر چاره کن این نامه ی سیاه مرا پاره پاره کن با دست خود ردای تنم را قواره کن از نو بسازنوکرتان را اداره کن از درد و غصه های من در به در بگو وقت گناه یاد تو بودم مگر؟؟بگو تا شد همیشه حرف شما را زدم ببخش وقت عمل رسید و فقط جا زدم ببخش قطره نبودم و دم دریا زدم ببخش بر زخم کهنه ات چه نمک ها زدم ببخش یابن الحسن(عج)خسته ام آقا نظاره کن من توبه میکنم تو به من هم اشاره کن عجل ظهور…محو سخن میشوم بیا یاللعجب که ملک و وطن میشوم بیا با یک نگاه حر تو من میشوم بیا از اهل خوشتبار قرن میشوم بیا جانم فدای جان تو برگرد جان من ای آخرین غریبه امام زمان(عج) من...
از غصه‌ی این فاصله بگذار نگویم از غربت این قافله بگذار نگویم از شمر نگو تو، به تلافیش پدر جان از چشم بد حرمله بگذار نگویم از قصه‌ی این صورت زخمی که نگفتی از قصه‌ی این آبله بگذار نگویم من پیر شدم جان تو آن دم که به پا شد دور سر تو هلهله… بگذار نگویم افتاد به بازارِ غلامان و کنیزان روزی گذر قافله… بگذار نگویم از بابت این درد سرِ معجر پاره دارم ز. عمویم گله… بگذار نگویم بابا صدقه هیچ، ولی خاری و دشنام دادند به این عائله… بگذار نگویم هر گاه سرت خورد زمین عمه زمین خورد دق کرد از این قائله… بگذار نگویم😭 ...
یاحسین...😭 سر آورده سر آورده سر ماه مرا بر نیزه‌ها همراه هفده اختر آورده سری که از تنور خانه‌ی خولی رسیده روی نی، خاکستر آورده سری را هم برای خواندن قرآن و چوبِ‌خیزر آورده سر آورده سر آورده و همراه خودش از کربلا انگشتر آورده مسلمانی مگر مرده سر بابای من سر از کلیسا‌ها درآورده کسی با خود سر قاسم کسی با خود سر عباس و عون و جعفر آورده و یک کوفی صدا زد گوییا - این مرد- روی نیزه‌اش پیغمبر آورده صدایی از میان خیمه‌ها برخاست نه پیغمبر نیاورده، علیِ‌اکبر آورده یکی از لابلای نیزه‌ها با پیچ‌و‌تاب آمد یکی که کرده قلب زار زهرا را کباب، آمد به روی نیزه‌ای جان رباب آمد سوال این است: چگونه نیزه‌ای با این بزرگی با خودش راس‌علیِ‌اصغر آورده؟! سر آورده سر آورده سری را روی دامان سه‌ساله دختر آورده ببین بابا برایم دختر شامی به طعنه معجر آورده نبودی گیره‌ی سر رفت نبودی مو و معجر رفت نبودی ناگهان از گوش، زیور رفت ببین بابا ببین بابا کسی که در میان قتلگاه آمد یتیمم کرد کسی که این بلا را بر سرم آورد کسی که این بلا را بر سر این حنجر آورده برای کشتنت بابا تبر یا خنجر آورده؟! سر آورده سر آورده کسی در قتلگه سر را بریده ناله‌ی‌زهرای‌اطهر را درآورده.... ...😭 اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها.. ان شاءالله 😔 حلالم کنید😔
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۸_اردیبهشت،۱۳۹۹ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان البرز، شهرستان طالقان) (۱۳۲۴ ه.ش) سردارشهید محمدرضا فراهانی🌷 فرمانده عملیات سپاه همدان (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۳۳ ه.ش) شهید علیرضا نهرمیانی 🌷 (استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۳۳ ه.ش) شهید احمدرضا ابراهیمی🌷 (استان اصفهان، شهرستان خمینی‌شهر، محله خوزان) (۱۳۳۷ ه.ش) شهید سیدمهدی حسینی ولشکلایی🌷 (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۳۹ ه.ش) شهید احمد نصرتی نصرآبادی🌷 (استان یزد، شهرستان تفت، روستای نصرآباد) (۱۳۴۰ ه.ش) شهید رحیم غروبی🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان خوی) (۱۳۴۰ ه.ش) شهید عباسعلی فلاح نوش آبادی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۴۴ ه.ش) شهید احمد فتح آبادی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان نیشابور) (۱۳۴۵ ه.ش) شهید ناصر صمیمی‌فرد🌷 (استان زنجان، شهرستان زنجان) (۱۳۴۶ ه.ش) شهید یعقوب احمدی 🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید علی‌محمد پارسائیان🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۵۹ ه.ش) خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی🌷 (استان مازندران، شهرستان تنکابن، روستای بالاشیرود) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید ندرت‌الله عسکرپور🌷 (استان گیلان، شهرستان فومن، شهر ماسوله) (۱۳۶۰ ه.ش) سردارشهید مهدی فریدی🌷 معاون عملیات سپاه همدان (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید عبدالرضا شیبانی🌷 (استان سمنان، شهرستان شاهرود، روستای کلاته خیج) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید مهرداد صادقیان🌷 (استان کردستان، شهرستان سنندج) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید ابوالقاسم رضایی🌷 (استان لرستان، شهرستان ازنا، روستای فین) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید غلام‌حسین کوچه‌مشکی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید رضا قماطی🌷 (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید علی زمان نانکلی🌷 (استان همدان، شهرستان تویسرکان) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید حسین قاسمیان🌷 (استان یزد، شهرستان بهاباد) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید عبدالباقی اصغر تبار🌷 (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید عابدین آزاد 🌷 (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید عوض علی آزادیان دلسم🌷 (استان مازندران، شهرستان نوشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدمحسن قاسمی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید جمعه شیخی🌷 (استان ایلام، شهرستان دهلران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید رضا سعیدی سعیدآبادی🌷 (استان کرمانشاه، شهرستان کرمانشاه) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید رمضان علی گردابی خشت مسجدی🌷 (استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۶۵ ه.ش) سردار شهید حسن شفیع‌زاده🌷 فرمانده توپخانه نیروی زمینی سپاه (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید باباحسن باقریان شامیر🌷 (استان خراسان شمالی، شهرستان شیروان) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید احمد حبیبی🌷 (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید علی الهی چورن🌷 (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید علی نقی امیرشعبانی🌷 (استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید رمضان سیدآبادی🌷 (استان تهران، شهرستان دماوند) (۱۳۶۷ ه.ش) شهید شیخ محمدعلی کریمبیکی🌷 (استان یزد، شهرستان میبد) (۱۳۶۹ ه.ش) شهید حسین سالاری پور🌷 (استان کرمان، شهرستان جیرفت) (۱۳۷۳ ه.ش) شهید حمیدرضا حدادیان فاروجی🌷 (استان خراسان شمالی، شهرستان فاروج) (۱۳۷۴ ه.ش) ....🌹🍃 هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
در عرض چنددقیقه، نسخهٔ همه تحلیلگران بی‌بی‌سی و اپوزسیون رژیم را پیچید و موفق شد قبح خیانت و وطن‌فروشی را در قاموس ایرانیان زنده کند.
آنجایی که اردشیر زاهدی گفت :«دولت ایران، مال مردم ایران است؛ آن جوان‌ها هم تصمیم برای خودشان می‌گیرند؛ ما که گذاشتیم، رفتیم، پول هم بردیم، حق نداریم از اینجا بگیم لنگش کن..هر ایرانی از خارجی پول بگیره بی‌شرفه» ، تودهنی محکمی بود که پفیوزهای فرشگردی و معمارصادقی و حتی رضا پهلوی. *Alan Veisi (ابوالفوارس)*
‎اردشیر زاهدی وزیر خارجه شاه ملع بوده،اما در اظهار نظر در مورد ایران،مردم و حاج قاسم خیلی آزاده و با ‎ سخن میگوید ، کاش نصف شرافتش را برای تزریق به برخی از بی شرف های داخلی و واداده ها بفرسته! هیچ وقت آنهائی که در شهادت حاج قاسم سکوت کردند را یادمان نخواهد رفت
دعا كنيد شهید "باشيم"  نه اينكه فقط شهید "بشويم". اصلا تا شهید نباشيم،  شهید نمي شويم. تا حالا فكر كرده ايد،  پشت بعضي دعاهاي شهادت،  يك جور فرار از كار و تكليف است. سريع شهید شويم تا راحت شويم!  اما ... دعا كنيد قبل از اينكه شهید بشويم، يك عمر شهید باشيم. مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می گویند تو خودت شهید زنده ای برای ما. مثلاً هشتاد سال  شهید باشیم ...!!!!  شهید كه "باشيم"، خودش مقدمه  مي شود تا شهید هم "بشويم". 🕊🕊🕊🥀😔😭🥀🕊🕊🕊 🍃💚 💚🍃 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌷 @Yazinb3🌷🍃