eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
8.7هزار ویدیو
29 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محمدی اهمیت بسیاری به حجاب می‌داد و حتی در فیلمی که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود: «اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی‌حجاب‌ها و آنها که ترویج بی‌حجابی می‌کنند را در آن دنیا خواهم گرفت». 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
شرط ازدواجمان ایمان بود و جواد در این شرط رتبه اول بود/ دوست داشتم همسرم پاسدار باشد حرف اول و اخر هر دوی ما این بود که به نحوی برای زندگی قدم برداریم که مسیر رسیدن به خدا را برای طرف مقابل هموار کنیم و در این خصوص اولین شرط ازدواجم ایمان طرف مقابلم بود و آن را در جواد به وضوح مشاهده کردم و با گذشت ۱۰ سال از زندگی مشترکمان هر روز اخلاق پسندیده ای را در وجود آقا جواد می دیدم به گونه ای که نمی توانستم سرنوشتی جز شهادت را برای جواد در نظر بگیرم. یکی از خواسته هایی که فقط خودم می دانستم این بود که همسرم پاسدار باشد و که با آمدن جواد برای خواستگاری محقق شد؛ به درستی جواد پاسدار حریم اسلام و ولایت بود و در پاسداری کم نمی گذاشت. همه روی حرف همسرم حساب باز می کردند و حتی علی رغم اینکه جواد تحصیلات دانشگاهی نداشت ولی به دلیل دید باز و بصیرت بالایی که داشت، همه افراد خانواده و آنها که از نظر سنی بالاتر از جواد بودند از او در کار و زندگی مشورت می گرفتند زیرا می دانستند جواد همه جوانب کار را در نظر می گیرد و به نتیجه مطلوب فکر می کند و می توان گفت که جواد هدایتگر و ارام کننده جوانان در کشاکش مشکلات بود. 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
دفعه اول که اربعین کربلا باهم پیاده رفتیم، من اواسط راه پا درد شدیدی گرفتم، به جواد گفتم، شمابچه ها را بردار برو جلو و معطل من نشوید و سر ظهر عمود ۳۱۰ منتظر بمانید تا که من برسم. ظهر که رسیدم به عمود ۳۱۰، جواد و بچه ها را پیدا نکردم، دو ساعتی دنبالشون گشتم ولی باز پیداشون نکردم؛ باخودم گفتم بچه ها حتما زیاد معطل من شدند و چون قرارمون برا استراحت و خواب در عمود ۳۶۰ هست حتما رفتند آنجا؛ حرکت کردم که برسم به جواد و دوستان، ولی جواد همون اطراف عمود۳۱۰ ایستاده بود منتظر من. بچه ها به جواد اصرار می کنند که بیا برویم و حتما ابراهیم ما را پیدا نکرده و رفته جایی دیگر، ولی جواد در جواب بچه ها تکرار میکنه که تا ابراهیم را پیدا نکنم از اینجا تکون نمیخورم؛ هرکس میخواد حرکت کنه، اشکال نداره ولی من میمونم تا ابراهیم را پیدا کنم، جواد میگه ما باهم پیمان داریم که هوای همدیگه را داشته باشیم و من بدون اون نمیام تا پیداش کنم، این درس بزرگی بود برا همه رفقا که یادبگیرند پای رفیق تا هم جاباید ایستاد. راوی :ابراهیم امان الهی 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
بسم رب الشهدا شهید جواد محمدی در تاریخ۱۳۶۲/۰۵/۲۹ در شهر درچه متولد شد. از همان دوران کودکی علاقه خاصی به بسیج داشت. وارد سپاه که شد؛ مدام در ماموریت بود و آرزویش هم شهادت.... اصلا می دانست عاقبتش باید ختم به مقام عندربهم یرزقون شود؛ وگرنه؛ بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟ بار آخری که به سوریه رفت،وقتی وصیت می کرد، به بی حجابی تاکید زیادی داشت ،به گمانم روضه مادر او را اینگونه عاشق چادر کرده بود.... حرف از ولایت عظمای فقیه که به میان می آمد؛ با سینه ای سپر ، سربازی میشد؛ مدافع ولی اش.... میگفت من با این بیت شعر به مسیر انقلاب کشانده شدم : در مسـلخ جز نکو را نکــشند روبه صفتان زشت خو را نکشند ای کاش ما را، همْ مسیر عاقبت بخیری کند .ان شاءالله شادی روح شهید عزیز جواد محمدی صلوات.... به قلم🖋sh.g 📚موضوع_مرتبط 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
کتاب «دخترها بابایی‌اند» شرحی از روابط پر احساس و پر عاطفه جواد محمدی و خانواده‌اش است. از ارتباط جواد محمدی و مادرش، از ارتباط جواد محمدی و همسرش، روایتی جذاب از شهیدی که از همان دوره نوجوانی و جوانی نسبت به وقایع اطرافیانش بی‌تفاوت نبود و تلاش می‌کرد در هر جمعی از اجتماعات خانوادگی قرار می‌گیرد آنجا را پر از شور و هیجان کند. جوانی که بی‌قرار بود و نمی‌توانست یک‌جا بند شود. او هرجا و هر زمان که لازم بود برای کسی کاری انجام بدهد خودش را به آنجا می‌رساند و دست محبت دراز می‌کرد. در بخشی از این کتاب آمده است: «مهمانی که می‌گیریم، کسی نمی‌داند باید چه‎کار کند و چه حرفی بزند. اصلاً حرفی بزند یا نه! از خاطراتش بگوید، یا سکوت کند تا هرکسی برای خودش جواد را به یاد بیاورد. فکر کند به خنده‌ها و قهقهه‎هایش که آهنگ مهمانی‎هایمان بود. مهمانی‎مان با این آهنگ جلو می‌رفت و چقدر همه دوستش داشتند! حالا توی مهمانی، صدایش را که نمی‌شنوم، با چشم‎هایم دنبالش می‌گردم. خانم‌ها برای خودشان، دختر‌ها هم گوشه‎ای دیگر کِز کرده‌اند و من از جمع مردها، به دورهمی پسرهایمان نگاه می‌کنم که دلم می‌خواهد جواد در جمعشان باشد... نیست...» 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
توسل پنهانی به اهل بیت(ع) داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود؛ حتی در سفر زیارتی سوریه که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای حضرت زینب(س) ابتدا ترجمه دعا را بخوان زیرا روضه حضرت زینب را می توانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی. 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
او هر سال قبل از عید به راهیان نور می‌رفت، گاهی 24 ساعت در راهیان نور نمی‌خوابید و می‌گفت باید برای زائران شهدا سنگ تمام گذاشت تا با خاطره‌ای خوش از این سفر بروند. ارادتش به شهدا تا آنجا ادامه داشت که در مراسم تشییع شهدای گمنام و همچنین رفیق شهیدش مهدی اسحاقیان سنگ تمام گذاشت و می‌گفت باید خادم شهدا بود. 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
با سلاح بصیرت و تقوای بسیار در راه خدا خالص شد و از بصیرت کم نداشت؛ به محض شنیدن سخنان رهبر معظم انقلاب، خطوط فرمایشات معظم له را به خوبی تبیین و به کار می گرفت، به نحوی که عمق بصیرتش بسیار بالا بود. سال ۸۸ بخش اخر خطبه نماز جمعه به اقامت امام خامنه ای مدظله العالی را ضبط کردم زیرا می دانستم جواد نماز جمعه درچه هست و نمی تواند صحبت های رهبری را به طور مستقیم ببیند؛ زمانی که صوت سخنان رهبری را چندین مرتبه گوش داد با صدای بلند گریه می کرد. خطبه رهبری در سال ۸۸« ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؟ همه اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و درراه اسلام فدا خواهم کرد» نکته قابل توجه از عمل به تکلیف سیاسی آقا جواد این است که سعی داشت در زمان انتخابات ۲۹ اردیبهشت، دُرچه باشد و این چنین شد و به تکلیف سیاسی اش به نحو احسن عمل کرد. 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
در مورد رفتنش به سوریه جمله قشنگی را به من گفت که برای همیشه در خاطرم حک شد. می‌گفت: «تنها چیزی که در آن ریا نیست، صبر است. حضرت زینب(س) خیلی سختی کشید، ولی در مقابل همه‌اش صبر کرد. پس شما هم صبوری کنید.» و من مطمئن هستم که صبری که امروز در نبودنش دارم، از دعای خیر شهید بود. همسرم همیشه به من این دعا را یاداور می شد که از خدا بخواه عاقبت بخیر شویم؛ به همین خاطر تلاش می‌کردم بیشتر از هرچیزی به عاقبت به خیری همسرم فکر کنم و آنچه خیر است را برایش بخواهم ولی همه این موارد، دلیل بر عدم دلتنگی من نسبت به مردی که از او درس های زیادی در زندگی گرفتم نخواهد شد. 📚موضوع_مرتبط: 📆مناسبت_مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 نام: سید عمار نام خانوادگی : موسوی نام پدر :سید جبار تاریخ تولد : ۱۳۶۶/۵/۵ محل تولد : اهواز تاریخ شهادت : ۱۳۹۷/۱/۲۰ محل شهادت : حمص سوریه محل دفن : اهواز .... ...🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_سید_عمار_موسوی🌷🕊 نام: سید عمار نام خانوادگی : موسوی
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 شهید سید عمار موسوی پنجم مرداد ۱۳۶۶ در شهر اهواز به دنیا آمد. پدرش سید جبار موسوی و مادرش سیده لطیفه بنی طرف کعبی انسان های شریف و زحمت کشی بودند.سید عمار سومین فرزند خانواده بود. او در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافت. پدرش دبیر عربی، قرآن و دینی بود و در کنار تدریس تا به امروز به کار کشاورزی هم اشتغال دارد. دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در، منطقه کوی علوی گذراند. تحصیل در دوران تحصیل شاگرد پدرش بود اما طوری رفتار کرد که دوستان و اطرافیانش متوجه این مسئله نشدند هیچ کس اطلاع نداشت. دوران ابتدایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح و مقطع راهنمایی را با نمرات قابل تحسین در مدرسه احرار به پایان رساند و سپس وارد مقطع دبیرستان شد. اول دبیرستان را در مدرسه شهید دکتر بهشتی واقع در منطقه کمپلو گذراند. و بعد از انتخاب رشته در دبیرستان کار و دانش کوی علوی در سال ۸۳ موفق به اخذ دیپلم با نمرات عالی شد. در طول دوران نوجوانی و جوانی اش در مسجد امیرالمومنین کوی علوی حضور فعال داشت و عضو فعال پایگاه امام حسن بود. با شرکت در کنکور، در دانشکده افسری قبول شد و همزمان از سوی گزینش سپاه پذیرفته شد که به خاطر عشق و علاقه‌اش به خدمت صادقانه، ترجیح داد وارد سپاه شود و در سال ۸۵ به جرگه سبزپوشان این دیار پیوست. فکر خلاق و نوآورش را در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. عمار علاقه زیادی به حوزه‌ی پرواز داشت که زمینه تخصصش هم بود. با پشتکاری که به خرج داد در این زمینه به عنوان نفر اول و درجه‌ی استادی شناخته شد. شهید سید عمار موسوی ، می خواست همانند عمارِ علی علیه السلام پای آرمان های رهبرش بایستد. خودش می‌گفت: «من اگر کاری می‌کنم، برای اعتلای این سرزمین است، برای این است کهپس از حمله تکفیری ها به کشور سوریه و حضور مستشاری نیروهای ایرانی در آن کشور، سید عمار پاشنه درب فرماندهی را از جای درآورد و پیگیری‌های مکرر او و علاقه‌اش برای جهت اعزام به جبهه‌های مبارزه با تکفیری‌ها باعث شد که فرماندهی نیز با وجود سختی اعزام افراد به این نوع ماموریت ها تمام تلاش خود را نمود تا بتواند سید را به کشور سوریه اعزام نماید.سرانجام مسئولین با اعزام او به عنوان استاد نیروهای حزب الله و سوری موافقت نمودند. سید عمار به خاطر تخصصش و ضرورتی که احساس می‌کرد، پای ثابت این ماموریت‌ها شد. ردپای سید عمار را در عملیات‌هایی همچون آزادسازی حلب، موصل، تدمر، حماء، نبل و الزهرا می‌توان یافت. در معرفی سید عمار همین بس که انسانی خستگی ناپذیر و مسئولیت پذیر بود. او علاوه بر وظایف تخصصی خود، از آموزش و تعلیم نیروهای هم رستة خود غافل نمی‌شد. او در امور شخصی و کاری، فردی منظم بود و همچنین شوخ طبعی‌اش زبان زد غریبه و آشنا بود. سال ۹۱ تصمیم به ازدواج گرفت و با دختری از سادات موسوی ازدواج کرد. ثمرة این پیوند مبارک، آقا محمد امین ۴ ساله است و فرزندی که هنوز متولد نشده و از دیدار پدر بی نصیب می‌ماند. سال ۹۴ به پیشنهاد دوستانش بعد از شرکت در کنکور، در رشته مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی سوسنگرد پذیرفته شد و به خاطر هوش بالایی که داشت معدلش همیشه بالای ۱۷ بود. اما تقدیر بر این شد که سید عمار با شهادت ترم آخر را به پایان نرساند. در آخرین ماموریت در حالی که در فرودگاه نظامی T4 (تی فور) واقع در استان حمص سوریه مستقر بودند در تاریخ ۹۷/۱/۲۰ ساعت۱۲:۴۰ به وقت ایران و ۴۰ دقیقه بامداد به وقت محلی، مورد تهاجم ناجوانمردانه موشکی رژیم اشغالگر صهیونیستی و اصابت ترکش موشک قرار گرفت و به آرزوی قلبی اش که شهادت در راه خدا بود رسید. پیکر مطهرش در تاریخ ۹۷/۱/۲۰ ابتدا به دمشق منتقل شد و در روز بیست و یکم وارد تهران و از آنجا وارد زادگاهش اهواز ‎شد. سرانجام پیکر مطهرش روز بیست و دوم با بدرقه جمع کثیری از مردم غیور اهواز بنا به وصیتش در آستان علی بن مهزیار اهوازی در منزلگاه ابدی‌اش آرام گرفت. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2