eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مولا امیرالمومنین نیمه های شب بدن زهرا را روی مغتسل گذاشتند. اسماء بنت عمیس داره آب میریزه امیرالمومنین با دل شکسته آروم آروم بدن زهرا سلام الله علیها را غسل میده .😭😭😭
اسماء میگه من آب می ریختم مولا بدن همسر را آروم آروم غسل میداد یه وقت دیدم دست از غسل دادن کشید تکیه به دیوار داده داره اشک می ریزه😭😭😭
گفتم آقا شما که ما را دعوت به صبر می کردید آیا برای جوانی زهرا ناراحتید؟ یا برای بچه های یتیم زهرا ناراحتید؟
فرمود اسماء همینکه داشتم بدن زهرایم را غسل میدادم دستم به پهلوی شکسته و بازوی ورم کرده رسید اما به من علی نگفته.😭😭😭
یا زهرا...یازهرا...😭
بریز آب روان اسماء ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته بُوَد خون جاری ای اسماء هنوز از سینه زهرا بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته همه خواب و علی بیدار سرش بنهاده بر دیوار بگرید با دل خونبار ولی آهسته آهسته رَوَم شبها سراغ او به قبر بی چراغ او بِگِریَم از فراق او ولی آهسته آهسته...
یا زهرا...
حتم دارم که رفتنی هستم به خدا می سپارمت آقا خواهشِ مادرانه ای دارم جانِ تو، جانِ دخترم زهرا حسرتِ دیدنِ عروسی او به دلم ماند،چاره ای هم نیست در شبِ خواستگاری دختر غمِ بی مادری، غمی کم نیست😭  مادرم٬حق بده که بی تابم چشم هایم به اشک ناچار است😭 نیستم پیش او زمانی که بین دیوار و در گرفتار است😭
امان از روضه کوچه و در و دیوار و صورت نیلی😭
یا رب الزهرا...بحق الزهرا..‌.اشف صدر الزهرا بظهور الحجه🤲
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم  سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم  بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم  با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم  ای که ملول می‌شوی از نفس فرشته‌ها باور من نمی شود، همنفس خدا شدم  سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم  قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم  پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم  من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم  لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم😭