eitaa logo
- یـه‌کُنـــج‌ازحَـــرَم -
581 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2هزار ویدیو
27 فایل
‹بِسْــمِ‌رَبِّ‌حُ‌ـسین‌جـٰانم› 1401.2.11 #تابع‌قوانین‌ایتا. بی‌پناه‌‌که‌شدی‌صدایش‌‌کن او‌حسین‌ِ‌وِترالمَوتوراست‌ میداندتک‌وتنها‌شدن‌‌یعنی‌‌چه‌.. درآغوشت‌می‌گیرد🤍● کپی؟ -حلالت‌مومن،بھ‌شرط‌ِصلوتی‌برای‌مولا:)💚 @Rezvan_000🌱:)جانِ‌دلم
مشاهده در ایتا
دانلود
ازعالمۍپرسیدند:براے خوب‌بودن‌ڪدام‌روزبھتراست‌ . .؟! عالم‌فرمود:یڪ‌روزقبل‌ازمرگ گفتند:ولۍهیچڪس‌مرگ‌رانمیداند عالم‌فرمود:پس‌هرروززندگۍراروزآخر‌فڪر ڪن‌وخوب‌باش( ! - شایدفردایۍنباشد!
༺❄️༻ •آرام جـانمـ♡• °° همه‌ۍ دل خوشی‌ام آخر شب ها این اسٺــ، دو سه خط.... با تــو سخن گفتن و آرام شدن °° با امام زمان(عج)حرف بزنید💚🌱✋🏻
- قسم‌به‌هجر،به‌گریه،به‌جایِ‌خالیِ‌تو +که‌هرچه‌تلخ‌ترآیدزِیار...؛شیرین‌است!♥️🌿‌ | |
یه‌دعا‌مۍڪنم‌بلند‌بگین‌آمین:)‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‏ ‏الهۍهمه‌ۍماامسال‌ازگریه‌برحسین‌علیه‌السلام‌ به‌یارۍمهدۍ‌عج‌رسیم.
🟢روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: 🏴سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا در شام مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود . ▪️۱ : در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند. ▪️۲ : سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند  و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار  میگرفت ▪️۳ : از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. ▪️۴ : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم !  بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. ▪️۵ : ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند. ▪️۶ : ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت. ▪️۷: ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم! خدایا به مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت لباس ظهور را بر قامت مولای ما امام زمان ارواحنافداه هرچه زودتر بپوشان🤲🏻
روضہ‌هاتمام‌شد؛ همہ‌رفتندوتوهنوز، یک‌گوشه‌ای‌نشستہ‌ای‌وآرام‌گریہ‌میکنی..💔 "آجَرَک‌َالله‌فِي‌مُصِیبَةِجَدِّکْ"
°•🌸🍃•° . 🌱 •°بیـراهه‌مۍ‌روم،تـومراسربه‌راھ‌‌کن دورۍتوسٺ‌عـامل‌بیچــارگۍخلــق•° ‌ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ |♥️| ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
روضہ‌هاتمام‌شد؛ همہ‌رفتندوتوهنوز، یک‌گوشه‌ای‌نشستہ‌ای‌وآرام‌گریہ‌میکنی..💔 "آجَرَک‌َالله‌فِي‌مُصِیبَةِجَدِّکْ"
روضہ‌هاتمام‌شد؛ همہ‌رفتندوتوهنوز، یک‌گوشه‌ای‌نشستہ‌ای‌وآرام‌گریہ‌میکنی..💔 "آجَرَک‌َالله‌فِي‌مُصِیبَةِجَدِّکْ"
♥️͜͡🕊 شَھرروشَن‌نیست‌بـٰاصَدچِلچِراغ‌اَمـٰا‌ڪَسۍ میرِسَد‌یِڪ‌روزحَتمـٰا‌بـٰا‌چِراغِ‌دیگَرۍ…! 🕊¦⇠ ♥️¦⇠
- قسم‌به‌هجر،به‌گریه،به‌جایِ‌خالیِ‌تو +که‌هرچه‌تلخ‌ترآیدزِیار...؛شیرین‌است!♥️🌿‌ | |
-می‌گفت: هَرکسی‌روزی‌سِہ‌مَرتبه خَطـٰاب‌به‌حَضرت‌مَھدۍ"عج‌بِگہ ‹بابی‌اَنتَ‌وَامۍیـٰااباصالح‌المَھدی› حَضرت‌یِجور‌خـٰاصۍ‌بَراش‌دعامیکنہ:))♥️!' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ . . .