صوبت کنیم دوستان؟:)🤍
https://harfeto.timefriend.net/16924321460836
اگر واژه ها برای بیان احساسات کافی بودند
نقاشی کشیدن معنایی نداشت .
نقاشی تنها چیزی است که اگر رابطه ات با واژه ها صمیمی ترین باشد هم نمیتوانی در وصفش چیزی بگویی .
هدایت شده از تࢪقوھ .
آنه شرلیِ عزیزم
از خودم برایت مینویسم ، حالِ آدم های این شهر خوب نیست !
دیگر کسی در میان گل های بنفشه نمی رقصد ، کسی برایِ دیگری نامه یِ فدایت شوم نمی نویسد ، دیگر آغوش ها بوی مهر و محبت نمیدهد و بوسه ها هم فقط هنگام سال تحویل مهمان گونه های همدیگر میشوند و کسی دیگر عروس ماجراها نمیشود آدم ها یکدیگر را درک نمیکنند .
آنه ، اینجا کسی از خودش برای بقیه حرف نمیزد مبادا به کلاسِشان بربخورد ، تو از خودت برایِ من بگو !
که آغوشِ تو ، بویِ نرگس میدهد و واژه هایت از عمقِ قلبت چیده میشود و بر زبانت جاری میشود ، عشقِ تو چیزی جز صداقت و پاکی نمیشناسد ، دنیایِ خیالیت همچو موهایِ آتشینت زیبا هستند و شور و شوق زندگی در چشمانِ آبیاَت موج میزدند !
آنه ی عزیزم تو حتی تکرارِ غریبانه یِ روز هایت هم نیز قشنگ است .
اما اینجا چه؟
دیگر اینجا صدایِ خنده یِ بچها در کوچه و خیابان طنین انداز نمیشود .
هوایِ اینجا هوایِ خوبی نیست ، آدم ها معلوم نیست دنبال چه چیزی با این عجله میروند .
مگر زندگی همین لحظه ها نیست ؟