eitaa logo
؏اشڨان کࢪبݪا♡
220 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
187 ویدیو
8 فایل
﷽ لطفا اگه ویو نمیزنید عضو نشید🌱=] خوندن رمان هامون حلال به شرط عضویت😇 هرکس حافظ وقت خویش است... گپی حلال به شرط عضویتツاز روزمرگی نه❌ لف؟باتو یدونه بیشتریم😊:) تولدمون ¹⁴⁰³"⁵"²⁴
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍃 پس از مرگِ انسان قلب ۵ دقیقه مغز ۲۰ دقیقه پوست ۲ روز و استخوان ها تنها ۳۰ روز سالم میماند. ✅اما کردار نیک تا ابد باقی میماند.
حآجـت‌ڪِه‌زیـٰاداَسـت‌ ، وَلـۍچَـنـدصبـٰاحۍسـت ؛ دآغ‌ِسـفَـرِڪَرببلابَـردلمـٰان‌اَسـت ...
مےگفت:‌هروقت ، دلت‌برا؎امـآم‌زمآنت‌تــَنـــگ‌شد، زیآرت‌آل‌یـــآسین‌بخون؛ انگارامآمت‌داره باهآت‌حرف‌مےزنہ..♥️!"
-حاج‌‌جعفر‌شوشتری‌می‌گفت: 'هر‌کجا‌که‌باشی،‌اگر‌سه‌مرتبه‌تکرار‌کنی؛ "اَلسَّلَام‌ُعَلَیْک‌َیَا‌اَبَاعَبْدِاللهْ(ع)"❤️‍🩹 انگار‌که‌زیر‌قبه‌امــام‌حـسـیـن(ع)‌هستی:))
یه سخن قشنگی میگه وقتی جشنی تولدی میشه کادو یک جانماز یک تسبیحه یک قران یک گیر روسری و روسری یا شال هدیع بدین چون اگر اینا باشه هر کار ثوابی انجام بده با اون ها ثوابش به شما میان مثال مانند تسبیحه: اگه ذکر بگه چون تو تسبیحه برا اون گرفتی ثوابش برا توهم میاد و غیره
غلام علی خیلی مواظب لقمه حلال بود. توی دوران سربازی شده بود راننده قریب؛ پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی. همراه او می‌رفت سرکشی باغ‌های غلامرضا پهلوی. توی باغ لب به چیزی نمی‌زد، آن‌قدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که «همه به من التماس می‌کنند اجازه بدم از میوه‌های باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوه‌هایی که خودم برات کنار می‌ذارم رو هم برنمی‌داری ببری؟! شهید غلام علی رجبی 🌱✨ ‌‌
عباس از این‌که کاری کند که مورد تقدیر مردم قرار بگیرد، سخت ابا داشت. وی در یادداشت روز هشتم تیر ۱۳۶۰ می‌نویسد: «دلم نمی‌خواهد از سختی‌ها با مهناز حرفی بزنم. دلم می‌خواهد وقتی خانه می‌روم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم نه کسل باشم، نه بی‌حوصله و خواب‌آلود تا دل مهناز هم شاد بشود. اما چه کنم؟ نسبت‌به همه‌چیز حساسیت پیدا کرده‌ام. معده‌ام درد می‌کند. این اسهال و استفراغ خونی هم که دیگر کهنه‌شده. دکتر می‌گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می‌توانم عصبی نشوم ؟! آن روز وقتی بلوارِ نزدیکِ پایگاهِ هواییِ شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم‌های مهناز دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به‌خاطر دل مهناز گرفتم و به‌خاطر او و مردم که این‌همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین‌که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می‌کنند ما پرواز می‌کنیم و می‌جنگیم تا شجاعت‌های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند! کاش این سفر یک‌ماهه کمی حالم را بهتر کند. سفریِ ما در راه است و من می‌فهمم مهناز چقدر به یک شوهر خوب و خوش‌اخلاق احتیاج دارد. باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است. شهید عباس دوران🕊🌹 ‌‌
تاقیامت‌سرِسربندتوبی‌بی‌جان‌دعواست معنی‌این‌سخنم‌راشهدامی‌فهمند!! :)
اَمنی‍َتِمون رُو مَدیونِ کَسانی هَستیم که حَتی اِسمِشون رُو هَم نِمیدونیم🤍🌱:)؛
- خوشگلیه یه دختر به حیا ، ‌‌پاکدامنی ، شخصیت ، ‌‌‌خانوم بودن ُ نجابتشه ؛ ‌‌‌بقیش با دستمال 🧻 ‌‌‌مر‌طوب پاک میشه ! ‌‌‌تباه‌نباش
قلبمو مثل گنبدت‌طلا کن یا ضامن آهو
گفت: باز هم شهید آوردن؟ یک مشت استخوان! شب خواب دید در یک باتلاق است! دستی او را گرفت... پرسید: کی هستی؟ گفت: من همان یک مشت استخوانم(: @shohadagomname هر فرد حافظ وقت خویش است... شاید کانال پر محتوایی نباشه اما عطر شهداء رو داره چون یاد شهداء رو نگه‌می‌دارد:) _به جمع دوستان شهداء بپیوند: @shohadagomname