eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀بسم الله الرحمن الرحیم🌀 ☄السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ اللّهِ وَابْنَ قَتیلِهِ * ☄السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللّهِ المَوْتُورَ فِی السَّماواتِ وَالأَرْضِ * ☄ اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فی الْخُلْدِ وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّهُ العَرْشِ * وَبَکى لَهُ جَمیعُ الْخَلائِقِ * وَبَکَتْ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ* ☄وَمَنْ یَـتَـقَلَّبُ فی الْجَنَّهِ وَالنّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا * وَما یُرى وَما لا یُرى ☄* اَشْهَدُ اَنَّکَ حُجَّهُ اللّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ *وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَتیلُ اللّهِ وَابْنُ قَتیلِهِ * وَاَشْهَدُ اَنَّکَ ثارُ اللّهِ وَابْنُ ثارِهِ *وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وِتْرُ اللّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّماواتِ وَالاَْرضِ ☄* وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیْتَ وَاَوْفَیْتَ * وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اللّهِ وَمَضَیْتَ لِلَّذی کُنْتَ عَلَیْهِ شَهیداً وَمُسْتَشْهَداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً * ☄ اَنَا عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاکَ وَفی طاعَتِکَ وَالْوافِدُ اِلَیْکَ * اَلْتَمِسُ کَمالَ الْمَنْزِلَهِ عِنْدَ اللّهِ وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَهِ اِلَیْکَ * وَالسَّبیلَ الَّذی لا یَخْتَلِجُ دُونَکَ مِنَ الدُّخُولِ فی کَفالَتِکَ الَّتی اُمِرْتَ بِها * ☄مَنْ اَرادَ اللّهَ بَدَأَ بِکُمْ * بِکُمْ یُبَیِّنُ اللّهُ الْکَذِبَ * وَبِکُمْ یُباعِدُ اللّهُ الزَّمانَ الْکَلِبَ * وَبِکُمْ فَتَحَ اللّهُ * وَبِکُمْ یَخْتِمُ اللّهُ * وَبِکُمْ یَمْحَقُ ما یَشآءُ * وَبِکُمْ یُـثْبِتُ * وَبِکُمْ یَفُکُّ الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا * ☄وَبِکُم یُدْرِکُ اللّهُ تِرَهَ کُلِّ مُؤمِن یُطْلَبُ بِها * وَبِکُمْ تُنْبِتُ الاَْرْضُ اَشجارَها * وَبِکُمْ تُخْرِجُ الاَْرْضُ ثِمارَها* وَبِکُمْ تُنْزِلُ السَّماءُ قَطْرَها وَرِزْقَها * وَبِکُمْ یَکْشِفُ اللّهُ الْکَرْبَ ☄*وَبِکُمْ یُنَزِّلُ اللّهُ الْغَیْثَ * وَبِکُمْ تُسَبِّحُ الأَْرضُ الَّتی تَحْمِلُ اَبْدانَـکُمْ وَتَسْتَقِرُّ جِبالُها عَلى مَراسیها * اِرادَهُ الرَّبِّ فی مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهْبِطُ اِلَیْکُمْ وَتَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ* وَالصّادِرُ عَمّا فُصِّلَ مِنْ اَحْکامِ العِبادِ * لُعِنَتْ اُمَّهٌ قَتَلَتْکُمْ * وَاُمَّهٌ خالَفَتْکُمْ * وَاُمَّهٌ جَحَدَتْ وِلایَتَکُمْ * وَاُمَّهٌ ظاهَرَتْ عَلَیْکُمْ *وَاُمَّهٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ ☄* اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ النّارَ مَأواهُمُ وَبِئْسَ وِرْدُ الْوارِدینَ * وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ * وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. 👈پس سه مرتبه بگو: وَصَلّى اللّهُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، پس بگو سه مرتبه: اَنَا اِلَى اللّهِ مِمَّنْ خالَفَکَ بَریءٌ. 💫پس مى روى به نزد قبر فرزند آن حضرت علىّ بن الحسین(علیهما السلام) که در نزد پاى پدرش مدفون است و مى گویى: ☄السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خَدیجَهَ وَفاطِمَهَ. 👈پس مى گویى سه مرتبه: صَلَّى اللّهُ عَلَیْکَ، و سه مرتبه: لَعَنَ اللّه مَنْ قَتَلَکَ *و سه مرتبه: اَنَا اِلَى اللّهِ مِنْهُمْ بَریءٌ. 💫پس برمى خیزى و اشاره مى کنى با دست خود به سوى شهدا(رحمهم الله) و مى گویى سه مرتبه: السَّلامُ عَلَیْکُمْ، پس مى گویى: فُزْتُمْ وَاللّهِ فُزْتُمْ وَاللّهِ فَلَیْتَ اَنّی مَعَکُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً،☄ |• @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏لايَرتَوي منهَا النّظَر. نگاه از آن سیر نمی‌شود.. حسین جانم ..♥️ @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ #part_50 " السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، اَلطّاهِرُ الوَلِی
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ "محمد" صبح زود قبل اینکه ریحانه بلند بشه از خونه زدم بیرون حال دلم اونقدر خوب بود که هرکی منو میدید با تعجب از کنارم رد میشد بسته شکلاتی گرفتم و به سمت گلزار شهدا حرکت کردم دوس داشتم این خوشحالیم رو با پدرم به اشتراک بزارم خیابون ها تقریبا خلوت بود و این باعث می‌شد من زودتر برسم یکی یکی از کنار مزار شهدا رد میشد و زیره لب به هرکدوم سلامی میدادم سلام آقا روح الله عزیز! حالت خوبه بابا؟ اونطرف خوش میگذره؟ بابا اومدم یه خبر بهت بدم که میدونم کلی ذوق میکنی! دارم بابا میشم حاج روح الله... باورت میشه؟؟ اینقدر خودم خوشحالم که فکر کنم یه ساعتی در حال سجده شکر بودم! همیشه میگفتی دختر داشتن یه چیز دیگه‌اس نیومده کلی براش برنامه چیدم و برای اینده‌اش خیلی فکرا کردم فکری به ذهنم رسید که بغضم گرفت بابا دیدی چه به روزه حاجی اووردن؟ الان پیششونی؟ میدونی چقدر دوس داشتم یه بار دیگه فقط از دور ببینمشون؟ راجبه سوریه هم هرچی میتونستم تلاش کردم برای رفتن و آخره سر فرماندمون مجبور شد برام کارت صادر کنه چند سال بود منتظر اون روز بودم ولی خب... نشد که برم، بازم قسمت و تقدیر من موندن بود البته بعد از سره حاجی اینقدر حالم گرفته شده که حد و حساب نداره! اما وجود این فرشته کوچولو یکم منو به خودم اوورد، این مدت خیلی ریحانه رو اذیت کردم... یکم دیگه که نشستم و با بابام درد دل کردم از جا پاشدم. دیروز همه رو دعوت کرده بودیم خونمون. رفتم سمت قنادی و کیکی که ریحانه میخواست رو خریدم سریع تر برگشتم خونه که برای کارا دست تنها نباشه ساعت حوالی ۱۰ بود و کلید انداختم داخل در _ صبح بخیر خانم _ صبح شما هم بخیر آقای سحر خیز _ خوبی عزیزم؟ _ بله خوبم، بشین صبحونه حاضر کنم بخوری باشه‌ای گفتم و رفتم لباسم رو عوض کردم لیوان چایی گذاشت جلوم و مشغول لقمه گرفتن شدم اومد آستینش رو بالا بزنه که گفتم _ من خودم میوه ها رو میشورم برو خورشت رو حاضر کن _ تو امروز نمیخواستی بری پایگاه؟ _ دیروز که خبر بابا شدنم رو به بقیه دادم، حاجی گفت تا برمیگردم از کرمان برم استراحت _ تو هم که از خدات بود سریع اومدی بیرون _ معلومه! از خدامه کناره خانمم باشم.... ... کپی ممنوع ⛔️ @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ #part_51 "محمد" صبح زود قبل اینکه ریحانه بلند بشه از خونه زدم بیرون حال دلم اون
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ تا ظهر یکم جمع و جور کردیم و رفتیم برای نماز وضو گرفتم و اومدم داخل حال که ریحانه زودتر جانماز ها رو پهن کرده بود نماز جماعت دونفره‌ای خوندیم _ قبول باشه _ قبول حق خانم، جانم... _ میگم همون یه خورشت بسه درست کردم؟ _ آره عزیزم. چرا میخواستی بازم درست کنی؟ _ آخه حساب کردم دیدم یکم زیادیم شاید کافی نباشه _ نه دیگه یه خورشت و برنج منم یه دوش بگیرم بعدش میام سالاد رو درست میکنم. تازه کیک و اینا هم هست بنظرم کافیه _ خب اگه میگی بسه که هیچ... دستاش رو گرفتم _ تو چرا الان استرس گرفتی؟همه چی که خوبه.. نگاهش رو بین دوتا چشمام چرخوند و سرش رو انداخت پایین _ نگران واکنش و حرف های مامانم هستم. میترسم جلو مامان شیرین یه چیزی بگه خجالت بکشم _ من که برای امشب دلم خیلی روشنه و بنظرم همه چی خیلی خوب و عالی پیش میره _ امیدوارم امروز همه چی باب دل تو پیش بره _ همین که تو هستی یعنی خیلی وقته ساز دنیا برای من میزنه لبخندی زد. بعده یکم نشستن رفت سمت اشپزخونه و منم وسیله هام رو برداشتم برای دوش رفتم اتاق خواب و لباس هان رو بردارم چشمم خورد به دو جفت کفش کوچیک صورتی نشستم کنار تخت و برشون داشتم _ عه تو که اینجا نشستی _ اینو کِی خریدی؟ _ دیروز زهرا اومده بود بیمارستان برای چکاپ دیگه باهم برمیگشتیم که چشمم خورد به اینا و خوشم اومد _ چقدر قشنگن ریحانه _ آره منم خوشم اومده بود. حالا پاشو برو حموم دیر میشه هاا کفش ها رو از دستم گرفت و اشاره کرد که برم لباسام رو برداشتم و تو چارچوب در بودم که گفت _ فکر کن اینا رو پاش کنه تندتند راه بره و بگه بابا محمد بابا محمد... حتی فکر کردن و تصورش باعث می‌شد لبخندی بزرگی بشینه رو لبم . از حموم که بیرون اومدم بوی قورمه سبزی پیچیده بود توی خونه _ وای چیکار کردی ریحانه؟ _ عافیت باشه، چیشده مگه؟ _ این بوی خوشمزه قورمه رو حس نمیکنی؟ _ امیدوارم مزه‌اش هم مثل بوش باشه. راستی مگه نگفتی برنج کمکم درست میکنی؟ _ برنج؟؟من؟؟ والا یه سالاد گفتم من هستم _ محمد اذیت نکن دیگه برو درستش کن _ اهان میخوای خرابش کنم امشب همه رو بندازی گردن من؟؟ _ من که میدونم چه خوشگل برنج دم میکنی برو شکست نفسی نکن با شیطنت نگاهش کردم _ یعنی میخوای همه متوجه هنر های یک صالحی بشن؟ پقی زد زیره خنده و با سر تایید کرد _ من برم لباسای سبد رو بچینم تو کمد میام کمکت _ چشم سرور شما بفرمایید با لبخند پشت چشمی نازک کرد و از کنارم رد شد با رفتنش منم مشغول دم کردن برنجی شدم که از خانم جون یادگرفته بودم و برمیگشت با دوران نوجوونیم خداروشکر توی این کار اونقدر ماهر بودم که بدون استرسی برنجم رو دم کردم... ... کپی ممنوع ⛔️ @YekAsheghaneAheste
خوش به حال ساکنان .... همسایه‌اند آن بهشتی را که ما هر شب تمنا می‌کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴جاکسون هینکل، روزنامه‌نگار آمریکایی( مخالف سیاست آمریکا و غرب) در توئیتی نوشت: کاش سردار سلیمانی امروز زنده بود.‌‌ @YekAsheghaneAheste
[ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيب! آنقدر نزدیک است، که صدای نجوای حزینِ امیدِ انسان را بشنود!✨ ] - سوره هود ، آیه۶۱ 💫