eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹أصْحابِ قبلا بیان شد که ▪️ ماده «صحب» دلالت دارد بر نزدیک و قرین هم قرار گرفتن؛ و وقتی چیزی با چیز دیگر ملائم و سازگار شد تعبیر «استصحبه» به کار می‌برند و «صاحب» (جمع آن: اصحاب) به هر ملازم و همنشین و همراهی گفته می‌شود، اعم از اینکه این ملازمت با بدن باشد یا با عنایت و اهتمام؛ و برخی هم معنای اصلی آن را معاشرتی که در مسیر دنیا، در برنامه‌های ظاهری یا باطنی، تداوم داشته باشد دانسته‌اند. ▪️البته برخی از اهل لغت با اینکه رواج کاربرد «صاحب» در معنای «قرین» را قبول دارند، اما اصل این ماده را «حفظ کردن» می‌دانند که فقط در نسبت بین انسانها به کار می‌رود، و بر یک نوع انتفاع، دست کم در یکی از طرفین، دلالت دارد؛ برخلاف قرین که در نسبت بین اشیاء هم به کار می‌رود و بر صرف کنار هم قرار داشتن و در یک مسیر بودن دلالت دارد؛ و شاهدی بر اینکه در اصل ماده «صحب» معنای «حفظ» نهفته، آن است که عرب تعبیر «صحبك الله» را به معنای «خداوند حفظت کند» به کار می‌برند؛ چنانکه در «لا يَسْتَطيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ» (انبیاء/۴۳) نیز ظاهرا در همین معنا به کار رفته است. هرچند که برخی این کلمه در این آیه را هم در همان معنای مصاحبت و همنشینی گرفته و گفته‌اند «إصحاب للشیء» به معنای منقاد و مطیع بودن در برابر آن چیز است؛ به نحوی که آن دیگری را صاحب وی می‌گرداند، و به همین مناسبت، مقصود در این آیه هم آن است که آنان را از جهت این معبودهای دروغینشان هیچ آرامش و راحتی و رفقی در کار نخواهد بود که مصاحب و همراه ایشان باشد ولی اغلب اهل لغت، این را در همان معنای حفظ کردن و جوار و پناه دادن دانسته‌اند؛ و خود همین مفهوم منقاد و مطیع بودن نیز دلالت بر نوعی حفاظت کردن از جانب شخص مقابل دارد. ▪️راغب اصفهانی که اصل معنای این ماده را ملازمت و همراهی دانسته‌، توضیح داده‌ که این ماده در عرف در مواردی اطلاق می‌شود که این همراهی زیاد باشد، و این ماده دلالت بر طول همنشینی و ملازمت دارد و بدین جهت تعبیر «مصاحبت» و «اصطحاب» بلیغ‌تر از تعبیر «اجتماع» است: هر اصطحابی اجتماع است اما هر اجتماعی اصطحاب نیست؛ و چه‌بسا اینکه پیامبر را در مقام دفاع از اینکه ایشان دیوانه نیستند «صاحب» آنان خوانده‌اند (ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ، تکویر/۲۲؛ ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ، اعراف/۱۸۴؛ ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ، سبأ/۴۶) بدین جهت باشد که وی مدتها در میان آنان زیسته و با آنان بوده و آنان ظاهر و باطن وی را می‌شناسند و در واقعا در او دیوانگی و جنونی ندیده بودند. ▪️اما نکته قابل توجه این است که راغب اشاره می‌کند که این ماده هم در جایی که شخص مافوق و حاکم بر بقیه باشد (مانند صاحب الجیش) و هم در جایی که تحت سلطه قرار گرفته باشد (مانند صاحب الامیر) به کار می‌رود [به عنوان یک مثال قرآنی، می‌توان به «أَصْحابَ النَّارِ» اشاره کرد که هم در مورد جهنمیان که آتش بر آنان مسلط شده به کار رفته، مانند «وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّار (تغابن/۱۰)؛ و هم در مورد فرشتگان موکل بر جهنم که بر آتش آن مسلط‌اند، مانند: «ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِكَة» (مدثر/۳۱)]؛ و به همین جهت همراهی زیاد است که به مالک یک چیز و کسی که اختیار تصرف در چیزی را داشته باشد صاحب آن گفته می‌شود؛ اما با توجه به اینکه صاحب بدین معنا در قرآن کریم به کار نرفته است؛ بلکه عمده کاربردهایش در جایی است که به خاطر کثرت ملازمت و همراهی با کسی یا امری (أَصْحابُ مُوسى، أَصْحابَ السَّبْتِ، ‏ أَصْحابُ الْجَنَّةِ، أَصْحابَ النَّارِ، أَصْحابِ السَّعيرِ، أَصْحابِ الْجَحيمِ، أَصْحابَ الْقَرْيَةِ، أَصْحابِ مَدْيَنَ، أَصْحابِ الْقُبُورِ) ویا به مناسبت اینکه نام آنان با آن واقعه و یا آن چیز گره خورده (أَصْحابَ الْكَهْفِ، أَصْحابُ الْأُخْدُودِ، أَصْحابَ الرَّسِّ، أَصْحابَ السَّفينَةِ، أَصْحابُ الْأَعْراف، َ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ، أَصْحابُ الْحِجْرِ، أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ، أَصْحابَ الْيَمينِ، أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ، أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ، أَصْحابُ الشِّمالِ) آنان را صاحب و اصحاب آن امر خوانده است، بتوان نظر کسانی که نوعی معنای حفظ را هم در این ماده دخیل دانسته‌اند ترجیح داد. ... 🔖جلسه ۹۶۶ http://yekaye.ir/an-nesa-4-36/ @yekaye
🔹الْكُفَّارُ درباره ماده «کفر» و کلمه «کفار» ذیل آیه ۱۰ توضیحات لازم گذشت؛ 🔖 جلسه ۱۱۴۰ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-10/ 📖 اختلاف قراءات ▪️در عموم قراءات رایج به همین صورت جمع (کفار) قرائت شده است؛ ▪️اما در برخی قراءات شاذه (ابن أبي الزناد) به صورت مفرد (الکافِرُ) قرائت شده است که در این صورت، در معنای اسم جنس به کار رفته است. 📚معجم القراءات، ج۹، ص۴۳۲ ؛ المغنی فی القراءات، ص۱۷۸۶ @yekaye
🔹الْقُبُورِ درباره ماده «قبر» قبلا بیان شد که ▪️ابن فارس بر این باور است که دلالت بر یک نحوه غموض (پیچیدگی) و تطامن (فرود آمدن) دارد، چنانکه از ابن درید نقل شده که «أرض قَبُور» به معنای زمینی است که غموض و پیچیدگی داشته باشد و «نَخْلَةٌ قَبُور» درخت خرمایی است که بارش درون ساخ و برگهایش باشد. ▪️مرحوم مصطفوی معنای اصل این ماده را پوشاندنی می‌داند که از جمیع جوانب مادی و معنوی شیء مورد نظر را بپوشاند و کلمه «قبر» را به معنای آنچه می‌پوشاند و مخفی می‌کند دانسته و بر این باور است که این کلمه از زیابنهای عبری و سریانی گرفته شده است. ▪️حسن جبل هم بر این باور است که معنای محوری این ماده عبارت است از یک نحوه تجوف (توخالی بودن) دائمی یا ممتد که آنچه را در داخلش است مخفی کند. ▪️در هر صورت کلمه رایج از این ماده همان کلمه «قَبْر» است که ▫️هم مصدر فعل ثلاثی مجرد از این ماده است، و ▫️هم به موضعی که شخص را در آن دفن می‌کنند گفته می‌شود (که در آیه «وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِه» (توبه/۸۴) هر دو می‌تواند مد نظر بوده باشد)، که این دومی به صورت «قبور» جمع بسته می‌شود: «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (فاطر/۲۲)، «كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» (ممتحنه/۱۳)؛ ▫️و البته برای این موضع از کلمات «مَقْبَرَة» و «مَقْبُرَة» و گاه تسامحا «مَقْبِرَة» هم استفاده می‌شود که جمع آن «مقابر» است: «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» (تکاثر/۲) که برخی آن را در این آیه کنایه از مرگ دانسته‌اند، چنانکه کاربرد کلمه «قبر» در آیه «إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (عاديات/۹) را کنایه از حال بعث دانسته‌ و گفته‌اند برخی این را کنایه از کشف باطن افراد دانسته‌اند با این توضیح که احوال انسان مادامی که در دنیاست مخفی و پوشیده است گویی که در قبر است و چون بمیرد و محشور شود از قبرش بیرون می‌آید یعنی از این وضعیت مخفی و جهالت بیرون می‌آید چنانکه در حدیث است که انسانها در خوابند و چون بمیرند بیدار می‌شوند و آیه «وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (فاطر/۲۲) هم به همین معنا دلالت دارد یعنی اینان کسانی‌اند که در حکم مردگانند. ... ▪️از کلماتی که به همین معنای قبر است و در قرآن کریم هم به کار رفته کلمه «جَدَث‏» است که قبلا درباره آن بحث شد و اشاره شد که در تفاوت آن با «قبر» گفته‌اند که ماده «قبر» بر دفن کردن و مخفی کردن و پوشاندن دلالت دارد و از این رو از آن اسم مکان (مقبرة) و مانند آن ساخته می‌شود، اما «جدث» همان موضع و مکانی است که قیر و مقبره در آن است و دیگر از آن اسم مکان ساخته نمی‌شود. 🔖جلسه ۱۱۰۷ https://yekaye.ir/ababsa-80-21/ @yekaye
🔹مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ اینکه حرف «من» به چه معنای است و جار و مجرور در اینجا متعلق به چه چیزی است چند گونه می‌شود تحلیل کرد: 🌴الف. «من» برای ابتدای غایت و جار و مجرور متعلق به فعل «یئس» است، که در این صورت مضاف محذوفی باید در تقدیر باشد، مثلا «من بعث أصحاب القبور»؛ و عبارت «قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» چنین ترجمه می‌شود: آنان از آخرت ناامید شدند همان گونه که کافران از برانگیخته شدن اهل قبور ناامید شدند. (ابن عباس، قتاده و حسن، به نقل از البحر المحيط، ج‏10، ص161 ؛ مجمع البيان، ج‏9، ص413 ؛ الكشاف، ج‏4، ص521 ) 🌴ب. «من» بیانیه است و متعلق به «کفار» است؛ آنگاه عبارت مذکور این گونه ترجمه می‌شود: «آنان از آخرت ناامید شدند همان گونه که کافرانی که در زمره اهل قبورند ناامید شدند» که در این صورت آنچه از آن ناامید شده‌اند محذوف است، که می‌تواند «آخرت» یا «رحمت خدا» یا ... باشد (مجاهد، ابن جبیر، ابن زید، ابن عطیه، به نقل از البحر المحيط، ج‏10، ص161 ؛ مجمع البيان، ج‏9، ص413 ؛ الكشاف، ج‏4، ص521 ). 🌴ج. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱) در بسیاری از کتب تفسیری گفته‌اند: جمعى از فقراء مسلمين بودند كه اخبار مسلمانان را براى يهود مى‏بردند و در مقابل آنها از ميوه‏هاى درختان خود به آنان هديه مى‏كردند، آيه « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» نازل شد و آنها را نهى كرد. 📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص445 ؛ مجمع البيان، ج‏9، ص415 ؛ تفسير نمونه، ج‏24، ص51 ۲) از ابن عباس روايت شده: عبد اللّه بن عمرو و زيد بن حارث با عدّه‏اى از يهوديان طرح دوستى ريخته بودند که اين آية نازل گرديد. 📚تفسير ابن المنذر، ج1، ص107؛ الدر المنثور، ج‏6، ص212؛ نمونه بينات در شأن نزول آيات، ص805 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: برای مرد مسلمان شایسته نیست که با شخص ذمّی (اهل کتاب) شریک شود، ویا اینکه سرمایه خود را برای تجارت به او بدهد ویا اینکه ودیعه‌ای نزد او امانت بگذارد و یا اینکه با وی دوستی کاملا صمیمی برقرار کند؛ به خاطر این سخن خداوند متعال که: «ای کسانی که ایمان آوردند! به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است» (ممتحنه/۱۳). 📚فقه القرآن، ج۲، ص۶۸ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يُشَارِكَ الذِّمِّيَّ وَ لَا يُبْضِعَهُ بِبِضَاعَةٍ وَ لَا يُودِعَهُ وَدِيعَةً وَ لَا يُصَافِيَهُ مَوَدَّةً لِقَوْلِهِ تَعَالَى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم‏». ✅تبصره: احتمال دارد تطبیق حدیث امام صادق ع بر آیه مذکور، استنباط مرحوم راوندی باشد چرا که این حدیث بدون استناد پایانی‌اش به آیه فوق والبته با ذکر سند صحیح در 📚قرب الإسناد، ص167 و 📚الكافي، ج‏5، ص: 286 و 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص229 و 📚تهذيب الأحكام، ج‏7، ص185 آمده است. و ضمنا پرهیز دادن فوق ظاهرا پرهیز استحبابی باشد نه وجوبی چرا که: ☀️ب. هم خود مرحوم راوندی قبل از حدیث فوق، و هم مرحوم کلینی و شیخ طوسی بلافاصله بعد از حدیث فوق، حدیثی از امام صادق ع آورده‌اند که: امیرالمومنین از شریک شدن با یهودی و نصرانی و مجوسی کراهت داشت مگر اینکه معامله حاضر و رودررویی باشد که مسلمانی هم در آنجا حضور داشته باشد. 📚فقه القرآن، ج‏2، ص67؛ 📚الكافي، ج‏5، ص286؛ 📚تهذيب الأحكام، ج‏7، ص185 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ص كَرِهَ مُشَارَكَةَ الْيَهُودِيِّ وَ النَّصْرَانِيِّ وَ الْمَجُوسِيِّ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً لَا يَغِيبُ عَنْهَا الْمُسْلِمُ. @yekaye
☀️۲) الف. حدیثی بسیار طولانی از امام صادق ع روایت شده است که حضرت در ابتدای آن می‌فرمایند: .اینها شرایع دین است برای هرکس که بخواهد بدان تمسک جوید و خداوند بخواهد وی را هدایت کند... در فرازی از این حدیث آمده است: و محبت اولیای خدا و قبول ولایت ایشان واجب است؛ و برائت جستن از دشمنانشان واجب است؛ و نیز از کسانی که به آل محمد ص ظلم کردند و پرده وی را دردیدند و از حضرت فاطمه ص فدک را غصب کردند و میراثش را از او منع کردند و حقوق وی و همسرش را غصب کردند و به آتش زدن خانه اش اهتمام ورزیدند و اساس ظلم را برپا کردند و سنت رسول الله ص را تغییر دادند؛ و نیز برائت جستن از ناکثین [پیمان‌شکنان، اصحاب جمل] و قاسطین [ظالمان، اصحاب معاویه] و مارقین [از دین بیرون‌شدگان، خوارج] واجب است؛ و برائت از انصاب و ازلام*، همان ائمه ضلالت و رهبران ستم همگی‌شان از اولینشان تا آخرین‌شان واجب است؛ و نیز برائت از اشقی الاولین و الآخرین، همان همتای پی‌کننده شتر ثمود، قاتل امیر المومنین ع واجب است؛ و برائت از جمیع قاتلان اهل بیت ع واجب است؛ و قبول ولایت مومنانی که بعد از پیامبر ص تغییر و تبدیلی [در دین خدا] ندادند واجب است مانند سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود کندی و عمار یاسر و جابر بن عبدالله انصاری و حذیفة‌بن یمان و ابوهیثم بن تیهان و سهل بن حنیف و ابوایوب انصاری و عبدالله بن صامت و عبادة‌بن صامت و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و ابوسعید خدری و کسانی که راهی همچون راه آنها پیمودند و کاری همچون آنان کردند؛ و قبول ولایت از پیروان و اقتداکنندگان به ایشان و به هدایتشان واجب است ... . ✳️* پی‌نوشت: انصاب و ازلام تعبیر قرآنی‌ای است (مائده/۹۰) که به ترتیب به معنای «بت‏هاى نصب شده» و «تيرهاى قرعه قمار» است. اما کسانی که صریحا نسبت به اهل بیت ع ابراز دشمنی می‌کنند را ناصبی گویند که غیر از «نواصب»، جمعِ «أنصاب» را هم برای آن به کار می‌برند. گویی امام صادق ع با این تعبیر به طور غیرمستقیم اشاره می‌کنند که الان که آن سنتهای جاهلی رخ بربسته، انصاب و ازلام واقعی و امروزی همین افرادی‌اند که اینکه پرچم دشمنی با اهل بیت پیامبر ص را بلند می‌کنند. 📚الخصال، ج‏2، ص607 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
☀️سند و متن حدیث ۲.الف. حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُّ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِهَا وَ أَرَادَ اللَّهُ هُدَاه‏ ... وَ حُبُّ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَهُمْ وَاجِبَةٌ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ؛ وَ مِنَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ ع وَ هَتَكُوا حِجَابَهُ فَأَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَ ع فَدَكَ وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَ غَصَبُوهَا وَ زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا وَ أَسَّسُوا الظُّلْمَ وَ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَاجِبَةٌ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْأَنْصَابِ وَ الْأَزْلَامِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ وَ قَادَةِ الْجَوْرِ كُلِّهِمْ أَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ وَاجِبَةٌ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ شَقِيقِ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ قَاتِلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَاجِبَةٌ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ جَمِيعِ قَتَلَةِ أَهْلِ الْبَيْتِ ع وَاجِبَةٌ؛ وَ الْوَلَايَةُ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَمْ يُغَيِّرُوا وَ لَمْ يُبَدِّلُوا بَعْدَ نَبِيِّهِمْ ص وَاجِبَةٌ مِثْلِ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ الْمِقْدَادِ بْنِ الْأَسْوَدِ الْكِنْدِيِّ وَ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ وَ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ‏ وَ أَبِي الْهَيْثَمِ بْنِ التَّيِّهَانِ وَ سَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ وَ أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّامِتِ وَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ وَ خُزَيْمَةَ بْنِ ثَابِتٍ ذِي الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ وَ مَنْ نَحَا نَحْوَهُمْ وَ فَعَلَ مِثْلَ فِعْلِهِمْ؛ وَ الْوَلَايَةُ لِأَتْبَاعِهِمْ وَ الْمُقْتَدِينَ بِهِمْ وَ بِهُدَاهُمْ وَاجِبَةٌ ... . @yekaye
☀️ب. شیخ صدوق و ابن شعبه حرانی حدیثی را به عنوان پاسخی که امام رضا ع به درخواست مامون نوشته بود (وی از امام خواسته بود کل دستورات اسلام را به طور خلاصه مکتوب بفرماید) روایت کرده‌اند. این روایت شباهت زیادی با حدیثی دارد که در بند الف از امام صادق ع روایت شد. در فرازی از آن آمده است: و محبت اولیاء الله واجب است؛ و نفرت داشتن از دشمنان خدا و برائت جستن از ایشان و از امامان آنها نیز واجب است ... و در فراز دیگری از آن آمده است: و واجب است بیزاری جستن از کسانی که بر آل محمد ص ظلم کردند و به بیرون کردن آنان اهتمام ورزیدند و ظلم بر ایشان را سنت گرداندند و سنت پیامبرشان ص را تغییر دادند؛ و بیزاری جستن از ناکثین [پیمان‌شکنان، اصحاب جمل] و قاسطین [ظالمان، اصحاب معاویه] و مارقین [از دین بیرون‌شدگان، خوارج] که پرده رسول الله ص را دریدند و بیعت امامشان را شکستند و آن زن را [از خانه و پس حجابش]‌ بیرون آوردند و با امیرالمومنین ع جنگیدند و شیعیان باتقوی را – که رحمت خداوند بر آنان بود – کشتند؛ و نیز بیزاری جستن از کسانی که خوبان را تبعید و آواره کردند و مطرودین ملعون [=کسانی که پیامبر آنان را طرد و لعن کرده‌ بود؛ که مقصود عاص و پسرش عمروعاص است] را پناه دادند و اموال را در میان اغنیا به گردش درآوردند [اشاره به نهی در آیه ۷ سوره حشر] و نابخردانی مانند معاویه و عمروعاص که پیامبر آن دو را لعن کرده بود به کار گماشتند؛ و نیز بیزاری جستن از پیروان آنان و کسانی که با امیرالمومنین ع جنگیدند و مهاجران و انصار و صاحبان فضیلت و صلاحِ در میان پیشگامان را به شهادت رساندند؛ و نیز بیزاری جستن از کسانی که آن را که ناشایست بود ترجیح دادند و نیز از ابوموسی اشعری و پیروانش، «آنان که سعی‌شان در زندگی دنیا گم شده است در حالی که چنین حساب می‌کنند که خودشان‌ کار خوبی انجام می‌دهند؛ آنان کسانی‌اند که کفر ورزیدند به آیات پروردگارشان» و به ولایت امیرالمومنین ع ، «و به دیدار او [= خداوند]» کفر ورزیدند به اینکه به دیدار خداوند بروند بدون [پذیرش] امامتی که او تعیین فرموده، «پس اعمالشان دچار حبط و تباهی شد و برایشان ترازویی برقرار نکنیم.» (کهف/۱۰۴-۱۰۵)؛ که ایشان سگان اهل دوزخ‌اند؛ و برائت جستن از انصاب و ازلام*، همان ائمه ضلالت و رهبران ستم همگی‌شان از اولینشان تا آخرین‌شان واجب است؛ و نیز برائت از اشخاص شبیه به پی‌کننده شتر [ثمود]، اشقیای اولین و آخرین، و کسانی که به ولایت آنان تن می‌دهند؛ و نیز واجب است قبول ولایت امیرالمومنین ع و ولایت کسانی که بر شیوه پیامبر ص راه پیمودند و تغییر و تبدیلی [در دین خدا] ندادند مانند سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود و عمار یاسر و حذیفه یمانی و ابوهیثم بن تیهان و سهل بن حنیف و عبادة بن صامت و ابوایوب انصاری و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و ابوسعید خدری و امثال ایشان که خداوند از ایشان راضی باشد و بر آنان رحمت کند، و نیز قبول ولایت پیروان و رهروان راه آنان و هدایت‌شوندگان به هدایت ایشان و سالکان شیوه آنان که رضوان خداوند بر آنان باد، ... . 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص124 و ۱۲۵-۱۲۶ 📚در تحف العقول، فراز اولی که از این حدیث ذکر شد به همین ترتیب آمده (ص۴۲۰)، اما از فراز دومی که به تفصیل در بالا ذکر شد فقط عبارت «وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ الْمُوَالاةِ لِأَوْلِيَاءِ اللَّه‏» (ص۴۲۲) آمده است. ✳️* پی‌نوشت: انصاب و ازلام تعبیر قرآنی‌ای است (مائده/۹۰) که به ترتیب به معنای «بت‏هاى نصب شده» و «تيرهاى قرعه قمار» است. اما کسانی که صریحا نسبت به اهل بیت ع ابراز دشمنی می‌کنند را ناصبی گویند که غیر از «نواصب»، جمعِ «أنصاب» را هم برای آن به کار می‌برند. گویی امام صادق ع با این تعبیر به طور غیرمستقیم اشاره می‌کنند که الان که آن سنتهای جاهلی رخ بربسته، انصاب و ازلام واقعی و امروزی همین افرادی‌اند که اینکه پرچم دشمنی با اهل بیت پیامبر ص را بلند می‌کنند. @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
☀️سند و متن حدیث ۲.ب حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَه‏ ... وَ حُبُّ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ تَعَالَى وَاجِبٌ وَ كَذَلِكَ بُغْضُ أَعْدَاءِ اللَّهِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْهُمْ وَ مِنْ أَئِمَّتِهِم‏ ... وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ‏ الَّذِينَ‏ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ ص وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِهِمْ وَ سَنُّوا ظُلْمَهُمْ وَ غَيَّرُوا سُنَّةَ نَبِيِّهِمْ ص؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ‏ الَّذِينَ هَتَكُوا حِجَابَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ نَكَثُوا بَيْعَةَ إِمَامِهِمْ وَ أَخْرَجُوا الْمَرْأَةَ وَ حَارَبُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ قَتَلُوا الشِّيعَةَ الْمُتَّقِينَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَاجِبَةٌ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِمَّنْ نَفَى الْأَخْيَارَ وَ شَرَّدَهُمْ‏ وَ آوَى الطُّرَدَاءَ اللُّعَنَاءَ وَ جَعَلَ الْأَمْوَالَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ وَ اسْتَعْمَلَ السُّفَهَاءَ مِثْلَ مُعَاوِيَةَ وَ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ لَعِينَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ الَّذِينَ حَارَبُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ قَتَلُوا الْأَنْصَارَ وَ الْمُهَاجِرِينَ وَ أَهْلَ الْفَضْلِ وَ الصَّلَاحِ مِنَ السَّابِقِينَ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَهْلِ الِاسْتِيثَارِ وَ مِنْ أَبِي مُوسَى الْأَشْعَرِيِّ وَ أَهْلِ وَلَايَتِهِ‏ «الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً؛ أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ‏» وَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ «وَ لِقائِهِ‏» كَفَرُوا بِأَنْ لَقُوا اللَّهَ بِغَيْرِ إِمَامَتِهِ‏ «فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً» فَهُمْ كِلَابُ أَهْلِ النَّارِ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْأَنْصَابِ‏ وَ الْأَزْلَامِ أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ قَادَةِ الْجَوْرِ كُلِّهِمْ أَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ؛ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْبَاهِ عَاقِرِي النَّاقَةِ أَشْقِيَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ مِمَّنْ يَتَوَلَّاهُمْ؛ وَ الْوَلَايَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ الَّذِينَ مَضَوْا عَلَى مِنْهَاجِ نَبِيِّهِمْ ع وَ لَمْ يُغَيِّرُوا وَ لَمْ يُبَدِّلُوا مِثْلِ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ الْمِقْدَادِ بْنِ الْأَسْوَدِ وَ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ حُذَيْفَةَ الْيَمَانِيِّ وَ أَبِي الْهَيْثَمِ بْنِ التَّيِّهَانِ وَ سَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ وَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ وَ أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ وَ خُزَيْمَةَ بْنِ ثَابِتٍ ذِي الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ وَ أَمْثَالِهِمْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ؛ وَ الْوَلَايَةُ لِأَتْبَاعِهِمْ وَ أَشْيَاعِهِمْ وَ الْمُهْتَدِينَ بِهُدَاهُمْ وَ السَّالِكِينَ مِنْهَاجَهُمْ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏ ... @yekaye