☀️۵) از امیرالمومنین ع روایت شده است که درباره قرآن مجید فرمودند:
همانا آن فصیلهبخشی است که شوخی نیست؛ آن سخنگوینده به سنت عدل و امر کننده به جدایی [حق از باطل] است؛ آن ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم است؛ آن وحی امین الهی است؛ آن بهار دلها و چشمههای علم است؛ آن صراط مستقیم است؛ آن هدایتی است برای کسی که آن را امام خویش قرار دهد و زینتی است برای کسی که بخواهد با آن زیبا شود و مایه عصمت و حفاظت از کسی است که بدان اعتصام جوید و ریسمانی است برای کسی که بدان متمسک شود.
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص513
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص111
وَ قَالَ [امیرالمومنین ع] فِي ذِكْرِ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ:
هُوَ الْفَضْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، هُوَ النَّاطِقُ بِسُنَّةِ الْعَدْلِ وَ الْآمِرُ بِالْفَصْلِ، هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينِ وَ الذِّكْرُ الْحَكِيمِ، هُوَ وَحْيُ اللَّهِ الْأَمِينِ، هُوَ رَبِيعُ الْقُلُوبِ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ، هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمِ، هُوَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ زِينَةٌ لِمَنْ تَحَلَّى بِهِ وَ عِصْمَةٌ لِمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَ حَبْلٌ لِمَنْ تَمَسَّكَ بِه.
@yekaye
☀️۶) روایت شده است که امام صادق ع نامهای خطاب به اصحاب رأی و قیاس نوشتهاند. در فرازی از آن آمده است:
اما بعد؛ همانا کسی که دیگری را با تردید و بر اساس قیاسکردنها به دین خود بخواند، انصاف را رعایت نکرده و به سهم خود هم نرسیده است، زیرا دعوت شونده نیز خالی از تردید و قیاسکردنها نیست. و هر گاه منادى در ندا كردن شخصی که مورد دعوتش قرار گرفته بر او تفوقی [علمی] او نداشته باشد، ایمن از آن نیست كه پس از مدتى به همان شخص دعوتشده محتاج نشود، چرا که ما ديدهايم که گاه شاگرد از معلم خود برتر میشود، هرچند بعد از مدتی و نیز دیدهایم معلمی که دعوت میکند، گاه برای نظر دادنش نیازمند نظر همان کسی است که او را دعوت میکرده است، و در این که جاهلان متحیر میشوند، تردیدکنندگان شک میکنند و اهل ظن و گمان به گمان میافتند. و اگر چنین رویهای نزد خدا جایز بود، خداوند پیامبران را با آنچه فیصلهبخش است نمیفرستاد و از شوخی برحذر نمیداشت و جهالت را مذمت نمیکرد؛ ولیکن مردم هنگامی که در تشخیص حق سفاهت ورزیدند و از نعمت بیزاری جستند و با تکیه بر جهل و تدبیرهای خود، نسبت به علم خداوند احساس استغنا کردند و بدان - و نه به پیامبران و کسانی که قائم به امر خداوندند- بسنده نمودند و گفتند: چیزی نیست جز آنچه عقل ما به آن پی برده است و مغزهای ما آن را تشخیص داده است، خداوند آنها را به همان چیزی واگذار کرد که تن به ولایتش دادند و آنها را به حال خود رها کرد و خوار نمود تا اینکه از آنجا که نمیدانستند برده خویشتن شدند.
📚المحاسن، ج1، ص209
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رِسَالَتِهِ إِلَى أَصْحَابِ الرَّأْيِ وَ الْقِيَاسِ:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّهُ مَنْ دَعَا غَيْرَهُ إِلَى دِينِهِ بِالارْتِيَاءِ وَ الْمَقَايِيسِ لَمْ يُنْصِفْ وَ لَمْ يُصِبْ حَظَّهُ، لِأَنَّ الْمَدْعُوَّ إِلَى ذَلِكَ لَا يَخْلُو أَيْضاً مِنَ الِارْتِيَاءِ وَ الْمَقَايِيسِ، وَ مَتَى مَا لَمْ يَكُنْ بِالدَّاعِي قُوَّةٌ فِي دُعَائِهِ عَلَى الْمَدْعُوِّ لَمْ يُؤْمَنْ عَلَى الدَّاعِي أَنْ يَحْتَاجَ إِلَى الْمَدْعُوِّ بَعْدَ قَلِيلٍ؛ لِأَنَّا قَدْ رَأَيْنَا الْمُتَعَلِّمَ الطَّالِبَ رُبَّمَا كَانَ فَائِقاً لِمُعَلِّمٍ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ، وَ رَأَيْنَا الْمُعَلِّمَ الدَّاعِيَ رُبَّمَا احْتَاجَ فِي رَأْيِهِ إِلَى رَأْيِ مَنْ يَدْعُو، وَ فِي ذَلِكَ تَحَيَّرَ الْجَاهِلُونَ وَ شَكَّ الْمُرْتَابُونَ وَ ظَنَّ الظَّانُّونَ. وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ جَائِزاً لَمْ يَبْعَثِ اللَّهُ الرُّسُلَ بِمَا فِيهِ الْفَصْلُ وَ لَمْ يَنْهَ عَنِ الْهَزْلِ وَ لَمْ يَعِبِ الْجَهْلَ؛ وَ لَكِنَّ النَّاسَ لَمَّا سَفِهُوا الْحَقَّ وَ غَمَطُوا النِّعْمَةَ وَ اسْتَغْنَوْا بِجَهْلِهِمْ وَ تَدَابِيرِهِمْ عَنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ اكْتَفَوْا بِذَلِكَ دُونَ رُسُلِهِ وَ الْقُوَّامِ بِأَمْرِهِ وَ قَالُوا لَا شَيْءَ إِلَّا مَا أَدْرَكَتْهُ عُقُولُنَا وَ عَرَفَتْهُ أَلْبَابُنَا، فَوَلَّاهُمُ اللَّهُ مَا تَوَلَّوْا وَ أَهْمَلَهُمْ وَ خَذَلَهُمْ، حَتَّى صَارُوا عَبَدَةَ أَنْفُسِهِمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُون.
@yekaye
☀️۷) ابوسلام کندی دعایی را روایت کرده است که حضرت علی ع در مقام صلوات فرستادن بر پیامبر ص تعلیم داده است. در فرازی از آن دعا آمده است:
خدایا! عرصه وی را تحت سایه خودت گسترده فرما و از فضل خودت به وی کثراتی از خوبیها را پاداش بده. خدایا، بنای او را بر بنای همه بناکنندگان برتری بخش و جایگاه و منزلت او را نزد خودت گرامی بدار و نورش را به تمامیت برسان و در ازای برانگیختن او [به رسالت] پاداشی به او بده که شهادتش مقبول و سخنش مورد رضایت و صاحب منطق و خطبهای فیصلهبخش باشد و حجت و برهانی عظیم؛ آمین ای پروردگار جهانیان. [خدایا بین ما و او در آن جایگاه خنکای زندگی و استقرار نعمت و وصول به خواستهها و لذتهای فراوان و گستردگی درخواستها و نهایت آرامش و هدیههای کرامت جمع کن.]
📚الغارات، ج1، ص96؛
📚 نهجالبلاغه، خطبه۷۲
عَنْ أَبِي سَلَّامٍ الْكِنْدِيِّ قَالَ:
كَانَ عَلِيٌّ ع يُعَلِّمُنَا الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ ص يَقُولُ:
قُولُوا: اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْمَدْحُوَّاتِ ...
اللَّهُمَّ [افْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ وَ] فَاجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ مَثْوَاهُ لَدَيْكَ وَ مَنْزِلَتَهُ وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ مَرْضِيَّ الْمَقَالَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ حَظٍّ [/ خُطْبَةٍ] فَصْلٍ (وَ حُجَّةٍ وَ بُرْهَانٍ عَظِيمٍ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ) [اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ وَ أَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ وَ تُحَفِ الْكَرَامَةِ].
@yekaye
☀️۸) اصبغ بن نباته روایت کرده است که:
وقتی امیرالمومنین ع وارد کوفه شد تا چهل صبح در نمازهای جماعت سوره «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» را میخواند. منافقان گفتند: به خدا سوگند پسر ابوطالب خوب بلد نیست که قرآن بخواند واگر خوب بلد بود غیر از این سوره هم میخواند.
این مطلب به گوش ایشان رسید. فرمودند: وای بر آنها. همانا من کسی هستم که ناسخ آن را از منسوخش، و محکمش را از متشابهش، و «فصلِ» [= جدا کردنِ] آن را از «فصال»اش [=جدا شدههایش] ، و حروف آن را از معانیاش میشناسم.
به خدا سوگند که هیچ حرفی بر حضرت محمد ص نازل نشد مگر اینکه من میدانم در مورد چه کسی نازل شد و در چه روزی و در کدام موضع. وای بر آنان! آیا این آيه را نمیخوانند که: «همانا این در صحیفههای پیشینیان است؛ صحیفههای ابراهیم و موسی» (اعلی/۱۸-۱۹). به خدا سوگند که نزد من است و آن دو را از رسول الله ص به ارث بردهام؛ و از ابراهیم و موسی ع به رسول الله ص رسیده بود. وای بر آنان! به خدا سوکند من همان کسی هستم که خداوند دربارهاش فرمود: «و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد» (حاقه/۱۲). پس قطعا که ما نزد رسول الله ص بودیم و با وحی به ما خبر میداد و من و کسی که نگهدارنده آن بود آن را نگه میداشتیم و چون بیرون میآمدیم [دیگران] میگفتند: «الآن چه گفت؟» (محمد/۱۶).
📚تفسير العياشي، ج1، ص14
عن الأصبغ بن نباتة قال:
لما قدم أمير المؤمنين ع الكوفة صلى بهم أربعين صباحا يقرأ بهم «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى».
قال: فقال المنافقون: لا و الله ما يحسن ابن أبي طالب أن يقرأ القرآن و لو أحسن أن يقرأ القرآن لقرأ بنا غير هذه السورة!
قال: فبلغه ذلك فقال: ويل لهم إني لأعرف ناسخه من منسوخه و محكمه من متشابهه و فصله من فصاله و حروفه من معانيه.
و الله ما من حرف نزل على محمد ص إلا أني أعرف فيمن أنزل و في أي يوم و في أي موضع.
ويل لهم أ ما يقرءون «إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى» و الله عندي ورثتهما من رسول الله ص، و قد أنهى رسول الله ص من إبراهيم و موسى ع،
ويل لهم و الله أنا الذي أنزل الله في «وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ» فإنما كنا عند رسول الله ص فيخبرنا بالوحي فأعيه أنا و من يعيه، فإذا خرجنا قالوا: ما ذا قالَ آنِفا.
✅توجه:
۱. عبارات داخل کروشه فقط در نهجالبلاغه آمده و عبارات داخل پرانتز فقط در الغارات آمده است.
۲. متن بسیار مفصلتری از این دعا، بدون اشاره به نام معصومی که این دعا را انشاء کرده است، در برخی کتب آمده است؛ از جمله در
📚 إقبال الأعمال، ج1، ص481-492؛
📚بحار الأنوار، ج86، ص334-342
و ...
@yekaye
☀️۹) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
زمانی که خداوند متعال حضرت موسی ع را و سپس پیامبران بعدی را به سوی بنیاسرائیل مبعوث کرد، احدی از آنها نبود مگر اینکه از آنها عهد و میثاقها گرفت که ایمان بیاورند به محمد عرب أمی که در مکه مبعوث خواهد شد و به مدینه هجرت خواهد کرد؛ کتابی میآورد که برخی از سورههایش با حروف مقطعه (جداجدا) آغاز میشود، برخی از امتش آن را حفظ میکنند و در قیام و قعود و د راه و در هر حالی آن را میخوانند و خداوند عز و جل حفظ آ» را بر ایشان آسان میگرداند ...
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 63
قَالَ: وَ قَالَ الصَّادِقُ ع ... أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا بَعَثَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع. ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ، لَمْ يَكُنْ فِيهِمْ [أَحَدٌ] إِلَّا أَخَذُوا عَلَيْهِمُ الْعُهُودَ، وَ الْمَوَاثِيقَ لَيُؤْمِنُنَّ بِمُحَمَّدٍ الْعَرَبِيِّ الْأُمِّيِّ الْمَبْعُوثِ بِمَكَّةَ، الَّذِي يُهَاجِرُ [مِنْهَا] إِلَى الْمَدِينَةِ، يَأْتِي بِكِتَابٍ بِالْحُرُوفِ الْمُقَطَّعَةِ افْتِتَاحَ بَعْضِ سُوَرِهِ، يَحْفَظُهُ [بَعْضُ] أُمَّتِهِ، فَيَقْرَءُونَهُ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ مُشَاةً وَ عَلَى كُلِّ حَالٍ، يُسَهِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حِفْظَهُ عَلَيْهِمْ...
این مطلب که در کتب پیامبران پیشین وعده داده شده بوده در منابع اهل سنت هم مستقلا آمده است؛ مثلا در:
📚المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز (ابن عطیه)، ج1، ص82 ؛
📚البحر المحيط، ج1، ص59 ؛
📚بحرالعلوم (تفسیر السمرقندی)، ج2، ص178 ؛
📚 تفسير ابن عرفة، ج1، ص111 ؛
📚 الإتقان في علوم القرآن، ج3، ص32؛
📚 التحرير والتنوير، ج1، ص215 .
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۵۸) 📖 إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ 📖 ترجمه 💢که همانا، آن سخنی قاطع (یا: فیصلهبخش) است؛ سوره طارق (۸
.
1️⃣ «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»
درباره اینکه مرجع ضمیر «ه» چیست، در میان مفسران دو قول مطرح است، که البته به تبع درباره مقصود از «قول فصل» دیدگاههایی مطرح شده است:
🌴الف. مرجع ضمیر «ه» قرآن است که از سیاق کلام فهمیده میشود؛ آنگاه مقصود از قول فصل بودنش آن است که:
🌿الف.۱. قرآن بین حق و باطل جدایی میافکند (احادیث۱-۳ و ۵-۶، و نیز مجمع البيان، ج10، ص716 ) و کاربرد «فصل» به جای «فاصل» دلالت بر مبالغه در این جداییافکنی دارد (الميزان، ج20، ص261 ).
🌿الف.۲. سخن حق است (ابن عباس، به نقل از النكت والعيون (تفسير الماوردي)، ج6، ص249 ).
🌿الف.۳. ...
🌴ب. مرجع ضمیر «ه» وعدههای به برانگیختن و ... است که در آیات قبل آمد، آنگاه مقصود از قول فصل بودنش آن است که:
🌿ب.۱. امری قطعی است که جای هیچ تردیدی در آن نیست (حدیث۴؛ و نیز مجمع البيان، ج10، ص716 ؛ الميزان، ج20، ص261 )
🌿ب.۲. حد است (ابن جبیر، به نقل از النكت والعيون، ج6، ص249) یعنی همه چیز تکلیفش یکسره میشود.
🌿ب.۳. عدل است (ضحاک، به نقل از النكت والعيون، ج6، ص249)
🌿ب.۴. ...
اما به نظر میرسد منحصر به این دو نباشد، بلکه:
🌴ج. اشاره به مطلق پیامبران (حدیث۶) و به طور خاص شخص پیامبر ص (و بقیه معصومین ع) است که سخنشان قاطع و فیصلهبخش و جدا کننده حق از باطل است (احادیث ۷ و ۸).
🌴د. با توجه به آیه «وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ» (شوری/21) که تعبیر «كَلِمَةُ الْفَصْل» را که تعبیری بسیار نزدیک به «قول فصل» است درباره امری در دنیا، که با وجود آن، نیازی به حصول قضای اخروی در این مرتبه نیست، به کار برده، شاید بتوان بین دو قول اول و دوم جمع کرد، یعنی «قول فصل» در آن واحد، هم ناظر به قرآن باشد و هم ناظر به قیامت (توضیح بیشتر در تدبر۲ خواهد آمد).
🌴ه. اگر توجه کنیم که «فصل» مصدر است نه اسم فاعل، آنگاه قول فصل به معنای «سحن جدا»ست نه سخن جداکننده؛ آنگاه چهبسا اشاره به حروف مقطعه باشد (حدیث۹) (توضیح بیشتر در تدبر۳ خواهد آمد).
🌴و. ...
@yekaye
#طارق_۱۳
یک آیه در روز
۱۱۵۸) 📖 إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ 📖 ترجمه 💢که همانا، آن سخنی قاطع (یا: فیصلهبخش) است؛ سوره طارق (۸
.
2️⃣ «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»
اگر توجه کنیم که کلمه «تفصیل» هم از همین ماده «فصل» است و از ویژگیهای مهم قرآن این است که تفصیل هر چیزی در آن هست، چهبسا تعبیر «قول فصل» هم به همین اشاره داشته باشد که قرآن حاوی چنان تفصیلی است که همه چیز در آن از هم متمایز میشود و همان «کلمة الفصل»ی است که نزول آن در دنیا، کار قیامت (که همه چیز در آن یکسره میشود) را در حد و ظرفیتی که دنیا برایش ممکن است دنیا انجام میدهد (شوری/21)؛
و لذا اگر کسی به حقیقت قرآن دست پیدا کند تمام تمایزاتی که در آخرت برای همگان آشکار میشود برای او در همینجا آشکار میگردد.
بدین ترتیب، پیجویی کاربرد ماده «فصل» در قرآن، چهبسا بتواند احتمال دیگری را برای مراد از این آیه، که چهبسا یکی از بطون این آیه باشد، تقویت کند:
📝#فصل بودنِ #قول در قرآن کریم
مروری بر کاربردهای ماده «فصل» در قرآن کریم، یه ویژه در جایی که در خصوص «قول» و «کتاب» و آیات قرآن به کار میرود، ظرافتهایی را در خصوص معنای این کلمه در قرآن به ما نشان میدهد که چهبسا بتوان گفت قرآن کریم علاوه بر همان معای عرفیای که از «قول فصل» در این آیه اراده کرده، این را در معنایی خاص خود به عنوان یک اصطلاح قرآنی استفاده میکند.
البته آن معنای عرفی کلمه «فصل» (که تأکید را بر «فیصلهبخشی» قرآن میگذاشت و اغلب مفسران و مترجمانی هم که قول فصل را ناظر به قرآن دانسته بودند، آن را مبنا قرار دادهاند) شواهدی در آیات دیگر هم دارد، مانند تعبیر «فصل الخطاب» در آیه: «وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (ص/20) اما به نظر میرسد قرآن در همین توقف نکرده و معانی دیگری را هم از کاربرد این واژه مد نظر داشته است:
▪️در نگاه قرآنی همه چیز تفصیل داده شده است:
• وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصيلاً (اسراء/12)
[آیا این اشاره دارد به آن حقیقت که هر چیزی خزائنی دارد که از آنجا به اندازه معینی نازل میشود: وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم (حجر/۲۱)؟]
▪️و البته تصریح شده که خود قرآن تفصیل همه چیز است:
• لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَديثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (یوسف/111)
▪️و البته در جای دیگر تعبیر شده که قرآن کریم خودش «تفصیل الکتاب» است:
• وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ (یونس/37)
▪️شاید مقصود از این تعبیر آن است که این کتابی است که تفصیل داده شده است:
• أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغي حَكَماً وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً وَ الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرينَ (انعام/114)
• وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (اعراف/52)
• الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ (هود/1)
▪️که میتواند اشاره باشد که آیاتش تفصیل داده شده است:
• كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (فصلت/3)
• وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ... (فصلت/44)
▪️و دست کم در ۱۱ مورد دیگر نیز درباره تفصیل آیات سخن گفته شده است؛
▪️که برخی از آنها بهوضوح ناظر به آیات تکوینی است:
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
فراز دوم تدبر ۲
▪️و دست کم در ۱۱ مورد دیگر نیز درباره تفصیل آیات سخن گفته شده است؛
▪️که برخی از آنها بهوضوح ناظر به آیات تکوینی است:
• وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها في ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (انعام/97)
• وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (انعام/98)
• هُوَ الَّذي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنينَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (یونس/5)
• إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (یونس/24)
• اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْري لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ (رعد/2)
▪️و برخی به وضوح ناظر به احکام تشریعی است
• قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (اعراف/32)
• وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدينَ (انعام/119)
▪️و برخی میتواند ناظر به هردو ویا به یک معنای اعمی باشد:
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
فراز سوم تدبر ۲
▪️و برخی میتواند ناظر به هردو ویا به یک معنای اعمی باشد:
• قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ (50) وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (51) وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمينَ (52) وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرينَ (53) وَ إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (54) وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لِتَسْتَبينَ سَبيلُ الْمُجْرِمينَ (انعام/55)
• فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ (125) وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (انعام/126)
• وَ الَّذينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحينَ (170) وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِمْ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (171) وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ (172) أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (173) وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (اعراف/174)
• كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ (7) كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ (8) اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (9) لا يَرْقُبُونَ في مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ (10) فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (توبه/11)
• ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ شُرَكاءَ في ما رَزَقْناكُمْ فَأَنْتُمْ فيهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ كَخيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (روم/28)
▪️و خوب است به یاد داشته باشیم که این قرآن در شب قدری نازل شده که در آن شب نیز همه چیز از هم جدا میشوند:
• حم (1) وَ الْكِتابِ الْمُبينِ (2) إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرينَ (3) فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ (دخان/4)
▪️طبیعی است که در نگاه قرآنی کسی که این فصل و جدایی را (چه در تکوین و چه در تشریع و چه در بین انسانها؛ چه در دنیا و چه در آخرت) محقق میکند خداوند است و او بهترین فاصلین است:
• قُلْ إِنِّي عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ ما عِنْدي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلينَ (انعام/57)
▪️و این فصلی که او بین انسانها ایجاد میکند مشخصا در عرصه قیامت بروز مییابد:
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
فراز چهارم تدبر ۲
▪️و این فصلی که او بین انسانها ایجاد میکند مشخصا در عرصه قیامت بروز مییابد:
• إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ الصَّابِئينَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ (حج/17)
• إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ (سجده/25)
• وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ (روم/14)
▪️و ظاهرا به همین مناسبت است که قیامت که همه از هم جدا میشوند به عنوان یوم الفصل معرفی شده است:
• هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ (صافات/21)
• إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ ميقاتُهُمْ أَجْمَعينَ (دخان/40)
• لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (ممتحنه/3)
• لِيَوْمِ الْفَصْلِ (مرسلات/13)
• وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ (مرسلات/14)
• إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ ميقاتاً (نبأ/17)
▫️و در میان آیاتی که از «یوم الفصل» بودن قیامت سخن گفتهاند شاید جالبترین آنها این است که از جمع کردن همگان در یوم الفصل سخن میگوید:
• هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلينَ (مرسلات/38)
اکنون
▪️اگر توجه کنیم که از سویی قرآن کریم حاوی همه چیز است:
• وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ (أنعام: 59)
• وَ ما تَكُونُ في شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفيضُونَ فيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ (یونس: ۶۱)
• وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ في كِتابٍ مُبينٍ (هود: ۶)
• وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ (نمل: ۷۵)
• وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لا تَأْتينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ (سبأ: ۳)
▪️و اصلا رمز معجزه بودنش این است که «تدوین کل نظام تکوین» است که به علم خداوند نازل شده است و تنها خداوندی که به همه چیز علم دارد میتواند چنین کتابی بنویسد:
• أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ؛ فَإِلَّمْ يَسْتَجيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُون (هود: 13-14)
• وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ؛ أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ؛ بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْويلُهُ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمينَ (یونس: 37-39)
▪️و از سوی دیگر، قیامت محل ظهور همه چیز و آشکار شدن همه حقایق است:
• يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ (طارق/۹)
• هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُون (یونس/۳۰)
• لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد (ق/۲۲)
▪️آنگاه آیا این احتمال تقویت نمیشود که اگر «یوم الفصل» بودن قیامت، آن روی سکه قرآن کریم است که در دنیا به عنوان «قول فصل» معرفی شده است؟
▪️چیزی که میتواند موید این احتمال باشد این آیه شریفه است که:
• أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (شوری/21)
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
فراز پنجم و پایانی تدبر ۲
▪️چیزی که میتواند موید این احتمال باشد این آیه شریفه است که:
• أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (شوری/21)
آیا «كَلِمَةُ الْفَصْل» که در آیه فوق آمده اشاره به همین «قول فصل» نیست؟
البته در اینجا ترکیب اضافی است و در مانحن فیه، ترکیب وصفی است؛ اما میتوان گفت اینها به یک چیز اشاره دارند:
در این آیه کلمهی «الفصل» مد نظر است که در آیه سوره طارق به صورت «قول فصل» توضیح داده شده است؛
یعنی آن کلمهی «جدایی» [= الفصل] همان کلمهی «قول فصل» است، که اگر نبود تکلیف همه یکسره میشد؛
یعنی چهبسا این آیه میخواهد بفرماید اگر قرآن که کتاب هدایت است و با قول فصل بودنش هدایت را محقق میکند نبود و بنا بر این نبود که انسانها با اختیار خود (و نه به زور) هدایت شوند، و تجلی فصل بودن در عرصه دنیا، همین قرآن باشد، و قرار بود فصل بودنی که وصف قیامت است به آن صورت اخرویاش در اینجا حاصل میشد آنگاه خداوند کار همه را یکسره میکند و قضاوت قیامت را همینجا محقق میفرمود.
یعنی چون در دنیا کلمهی «الفصل» - که همان «قول فصل» است- را نازل کردیم، پس عملا قیامت را در حدی که با اختیار انسانها در دنیا جمع بشود نازل کردهایم و دیگر نیازی به این نیست که قیامت و قضاوت نهایی که امکان اختیار کردن مسیر جدیدی در دنیا را از بین میبرد همین الان محقق شود.
@yekaye
#طارق_۱۳