یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
2️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛
وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ»
در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و آن را «فریضةً مِن الله» معرفی کرد؛ در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و آن را «وصیةً مِن الله» دانست. چرا؟
🍃الف. تعبیر «فرض» شدیدتر از تعبیر «وصیت» است، در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد [و والدین] بود و آیه دوم درباره میراث [همسر و] کلاله؛ و با این تفاوت تعبیر چهبسا میخواهد نشان دهد که رعایت حال اولاد [و والدین] مهمتر و سزاوارتر است. (مفاتيح الغيب، ج9، ص524)
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
3️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ... آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛
وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ»
در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و در پایان از علم و حکمت خداوند یاد کرد؛ اما در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و از علم و حلم خداوند یاد کرد.
همه اینها مبتنی بر علم است، اما
🤔چرا در اولی از حکمت و در دومی از حلم یاد کرد؟
🍃الف. در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد و والدین بود و در پایانش تذکر داد که شما نمیدانید اولاد و والدینتان کدام نفعش برای شما بیشتر است، از این رو بر حکیمانه بودن این امر تاکید کرد؛ اما آیه دوم درباره میراث همسر و بویژه کلاله بود، که چهبسا افراد دلشان میخواهد که اگر از افراد کاملا نزدیک وارثی ندارند برای بقیه افراد هر طور دلشان میخواهد عمل کنند و از این جهت حلم بیشتری برای رعایت حکم داشته باشند.
🍃ب. ...
@yekaye
4️⃣1️⃣ «وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ... إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ»
📜حکایت
شريح قاضى حكمى كرده بود در باره زنى که وفات يافته بود و شوهر و دو پسر عمو از او باقی مانده بود كه يكى از آنها برادر مادرى متوفی هم بود؛ شريح نصفى از ماترکِ زن را به شوهر داد و باقى را كه به پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود، داد؛ و به پسر عموى ديگر چيزى نداد و او را محروم گذاشت.
امير المؤمنين (ع) شریح را احضار کرد و فرمود: به من خبر رسیده كه در مورد فلان زن كه متوفی شده، چنین حکم کردهای!
گفت: يا امير المؤمنين اين حكم را بر اساس كتاب الله انجام دادم، پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود را به مثابه دو برادر دانستم يكى از پدر و ديگری از مادر.
امیرالمومنین ع این را از ا نپذیرفت و فرمود: آیا در کتاب الله چنین یافتی که بعد از سهم همسر همه اموال به پسرعمویی که برادر مادری است برسد؟!
گفت: خیر.
حضرت فرمود خداوند متعال فرموده است: «و اگر مردی یا زنی که از او ارث میبرند کلاله باشد و برادر یا خواهری داشته باشد، پس برای هریک از آنان یک ششم است» پس سهم همسر را نصف قرار داد و یک ششم را برای برادر مادری قرار داد؛
سپس بقیه را بین دو پسر عمو تقسیم نمود،
پس سهم پسرعمویی که برادر مادری بود یک سوم شد و سهم پسرعمویی که برادر نبود یک ششم شد و سهم همسر نصف؛
و این گونه بود که سهم فریضه [واجب] را کامل کرد [چرا که جمع یک سوم و یک ششم و یک دوم معادل یک میشود] و قضاوت شریح را مردود شمرد و آن را جبران فرمود.
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص134-135
@yekaye
938) 📖 يسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم 📖
💢ترجمه
از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله [= شخص بدون پدر و مادر و اولاد] به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد؛ پس اگر دو خواهر داشته باشد پس برای آنان است دوسوم از آنچه باقی گذاشته است؛ و اگر برادران و خواهرانی [در کار] بودند، پس برای هر مردی مانند سهم دو زن است؛ خداوند برای شما تبیین مینماید تا مبادا گمراه شوید؛ و خداوند به هر چیزی داناست.
سوره نساء (4) آیه 176
1398/4/28
16 ذیالقعده 1440
@yekaye
🔹يَسْتَفْتُونَكَ ، يُفْتيكُمْ
▪️درباره ماده ماده «فتی» [یا «فتو»] قبلا بیان شد که این ماده در اصل بر دو معنای مختلف دلالت دارد:
🔸یکی معنای شادابی و طراوت است، که به جوان شاداب «فتی» (سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهيمُ، انبیاء/۶۰؛ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ، یوسف/۳۰) گویند؛ که مثنای آن «فَتَيان» (وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ؛ یوسف/۳۶) میباشد و جمع آن «فِتْيَة» (کهف/۱۳) و «فِتْيَان» (یوسف/۶۲) است؛ و به دختر جوان «فَتَاة» گفته میشود که جمع آن «فَتَيات» (فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِنات؛ نساء/۲۵) است.
🔸و معنای دیگر این ماده «تبیین حکم» است؛ و در این معنا، کلمات «فُتْيا» و «فَتْوَى» به معنای پاسخِ یک حکم مشکل است. در این معنا در قرآن کریم تنها به صورت فعل به کار رفته است: یا در باب استفعال (استفتاء: فتوا گرفتن، طلب فتوا کردن) ویا در باب إفعال (إفتاء: فتوا دادن) (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ؛ نساء/۱۷۶)
🔖جلسه 594 http://yekaye.ir/al-kahf-18-13/
@yekaye
🔹امْرُؤ
▪️درباره ماده «مرؤ» در آیه 4 همین سوره توضیحات کافی ارائه شد و بیان شد که
▫️کلمه «إمرَأ» به معنای مرد به کار میرود در مقابل «مَرْأَة، إمرأة» به معنای زن؛
و اشاره شد که
▫️اگرچه همان طور که «مَرْأَة» و «إمرأة» برای زن به کار میرود: «فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتان» (بقره/۲۸۲) ، «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْران» (آل عمران/۳۵)، واژههای «مرء» و «إمرأ» هم در درجه اول برای «مرد» به کار میرود: «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه» (بقره/۱۰۲) ، «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» (مریم/۲۸) ، «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ … وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» (عبس/۳۶)
اما کاربرد آن به معنای مطلق انسان (اعم از مرد و زن) نیز بسیار شایع است: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/۲۴) ، «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداه» (نبأ/۴۰) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» (نور/۱۱) ، «کُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ» (طور/۲۱) «أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعيمٍ» (معارج/۳۸) ، «بَلْ يُريدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً» (مدثر/۵۲) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ» (عبس/۳۷)
و البته استفاده از لفظ مذکر، وقتی اعم از مذکر و مونث مد نظر است در زبان عربی عادی است، چنانکه حتی گاه «رجل» که اساساً برای مرد استفاده شده را برای مطلق از مردن و زن به کار میبرند: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه» (نور/۳۷)
🔖جلسه 929 http://yekaye.ir/an-nesa-4-4/
@yekaye
🔹شأن نزول
📩1) نقل شده است که جابر بن عبدالله انصاری در بستر بیماری افتاده بود و پیامبر ص به دیدارش رفت. وی که گمان می کرد مرگش نزدیک است به پیامبر ص عرض کرد که من [فقط] هفت خواهر دارم [که وارث من خواهند بود] آیا وصیت کنم که دو سوم مالم را به آنها بدهند؟
پیامبر ص فرمود: نیکویی کن! [یا: فعلا دست نگهدار] مدتی بعد پیامبر ص به من فرمود: تو در این بیماری نخواهی مرد اما خداوند آیهای نازل فرمود و برای خواهرانت همان سهم دوسوم را قرار داد؛ و جابر مکرر میگفت: آیه «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ» در مورد من نازل شد.
📚اسباب نزول القرآن، ص190 ؛ مجمع البيان، ج3، ص229 ؛ الدر المنثور، ج2، ص249
📩2. از قتاده نقل شده که مساله کلاله جزء دلمشغولیهای اصحاب بود و خداوند این آیه را در مورد آن نازل فرمود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩3. درباره زمان نزول این آیه، از براء بن عازب روایت شده که خداوند آخرین سوره کاملی که نازل کرد، سوره برائت (توبه) بود و آخرین آیه [مستقلی] که نازل کرد، آیه پایانی سوره نساء «یستفتونک ...» بود؛ و دیگران هم گفتهاند که بعد از حجهالوداع بود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229؛ الدر المنثور، ج2، ص251
📩3. درباره مکان نزول این آیه، از از جابر نقل شده که در مدینه نازل شد؛ از ابن سیرین نقل شده که در مسیر [بازگشت به مدینه] نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩4. این آیه به نام «آیه صیف» [= آیه تابستان] نامیده شده است [روایت شده که پیامبر ص خطاب به عمر که بارها درباره کلاله سوال میکرد، می فرمود: آیه صیف برای تو کفایت میکند ؛ که حکایتش ان شاء الله در پایان تدبرها خواهد آمد.] و وجه تسمیهاش را این گفتهاند که درباره کلاله دو آیه نازل شد: یکی آیهای که در زمستان نازل شد و در اوایل سوره است (آیه 12)و دیگری این آیه که در تابستان نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
@yekaye