🔹8) تعیین محدودیت زمانی و مهریه برای متعه
☀️الف. از امام صادق ع روایت شده است: متعه جز با دو امر حاصل نمیشود: مهلت معین و مهریه مشخص.
📚الكافي، ج5، ص455
☀️ب. ابان بن تغلب میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: وقتی [برای متعه کردن] با وی خلوت کردم چه بگویم؟
فرمود: بگو: با تو ازدواج متعه میکنم بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبرش؛ در حالی که هیچ ارث بردن و ارث گرفتنی در کار نخواهد بود، به فلان تعداد روز ویا مثلا فلان تعداد سال؛ و به فلان تعداد درهم، و مبلغ مهریه را دقیقا تعیین کن بنا بر آنچه با هم توافق کردهاید، کم باشد یا زیاد؛ پس وقتی که گفت: بله، رضایت دادم؛ او زن توست و تو سزاوارترین مردم به او هستی.
گفتم: ولی من خجالت میکشم که زمان را شرط کنم.
فرمود: این بیشتر به ضرر توست!
گفتم: چطور؟!
فرمود: چون اگر شرط نکنی تبدیل به ازدواج دائم میشود و [حتی] در ایام عده [نیز] نفقهاش بر تو واجب میگردد؛ و وراثت هم در کار خواهد بود و جز با طلاق شرعی حق جدا شدن از او را نداری.
📚الكافي، ج5، ص455
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است که زنی نزد عمر آمد و گفت: من زنا کردهام، مرا پاک گردان. [یعنی حد الهی بر من جاری کن تا از گناه پاک شوم]
عمر دستور داد که وی را سنگسار کنند. امیرالمومنین ع را باخبر کردند. ایشان آمد و از زن سوال کرد: چگونه زنا کردی؟
گفت: از بیابان عبور میکردم و بشدت تشنه شدم؛ عرب بادیهنشینی دیدم و از او آب خواستم؛ او از دادن آب خودداری کرد مگر در ازای اینکه خودم را در اختیار او قرار دهم. وقتی که دیدم تشنگی بسیار غلبه کرده و بر جان خود ترسیدم، به من آب داد و من هم خود را در اختیار او قرار دادم.
امیرالمومنین ع فرمود: به پروردگار کعبه سوگند که این مصداق ازدواج [موقت] است [، نه زنا].
📚الكافي، ج5، ص467
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
متن احادیث بند 8
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَكُونُ مُتْعَةٌ إِلَّا بِأَمْرَيْنِ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَجْرٍ مُسَمًّى.
📚الكافي، ج5، ص455
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ:
قُلْتُ: لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا؟
قَالَ: تَقُولُ أَتَزَوَّجُكِ مُتْعَةً عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً كَذَا وَ كَذَا يَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ كَذَا وَ كَذَا سَنَةً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّي مِنَ الْأَجْرِ مَا تَرَاضَيْتُمَا عَلَيْهِ قَلِيلًا كَانَ أَمْ كَثِيراً. فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ، فَقَدْ رَضِيَتْ؛ فَهِيَ امْرَأَتُكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى النَّاسِ بِهَا.
قُلْتُ: فَإِنِّي أَسْتَحْيِي أَنْ أَذْكُرَ شَرْطَ الْأَيَّامِ.
قَالَ: هُوَ أَضَرُّ عَلَيْكَ!
قُلْتُ: وَ كَيْفَ؟
قَالَ: إِنَّكَ إِنْ لَمْ تَشْتَرِطْ كَانَ تَزْوِيجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْكَ النَّفَقَةُ فِي الْعِدَّةِ وَ كَانَتْ وَارِثَةً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَى أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلَّا طَلَاقَ السُّنَّةِ.
📚الكافي، ج5، ص455
☀️ج. علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى عُمَرَ فَقَالَتْ: إِنِّي زَنَيْتُ فَطَهِّرْنِي.
فَأَمَرَ بِهَا أَنْ تُرْجَمَ. فَأُخْبِرَ بِذَلِكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ: كَيْفَ زَنَيْتِ؟
فَقَالَتْ مَرَرْتُ بِالْبَادِيَةِ فَأَصَابَنِي عَطَشٌ شَدِيدٌ فَاسْتَسْقَيْتُ أَعْرَابِيّاً، فَأَبَى أَنْ يَسْقِيَنِي إِلَّا أَنْ أُمَكِّنَهُ مِنْ نَفْسِي. فَلَمَّا أَجْهَدَنِي الْعَطَشُ وَ خِفْتُ عَلَى نَفْسِي، سَقَانِي فَأَمْكَنْتُهُ مِنْ نَفْسِي.
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: تَزْوِيجٌ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ.
📚الكافي، ج5، ص467
@yekaye
🔹9) عدم ضرورت شهود
☀️الف. زراره میگوید: از امام صادق ع درباره مردی سوال کردم که بدون شاهد گرفتن ازدواج موقت انجام داده است.
فرمودند: البته در تحقق ازدواج از حیث آنچه بین او و بین خدایش است اشکالی نیست؛ همانا شهود در ازدواج به خاطر [معلوم شدن و اثبات] فرزند قرار داده شده است؛ و اگر آن نبود اشکالی نخواهد داشت.
📚الإستبصار، ج3، ص148
☀️ب. حارث بن مغیره میگوید: از امام صادق ع سوال کردم که برای متعه کردن چه اندازه شاهد لازم است؟
فرمود: یک مرد و دو زن.
گفتم: اگر شخص از شاهد گرفتن اکراه داشت چطور؟
فرمود: یک مرد هم کافی است، و شهود برای این است که زن با خود نگوید این کار فجور و بیتقوایی است.
📚الإستبصار، ج3، ص148
☀️ج. از امام کاظم ع درباره مردی سوال شد که آیا جایز است که با زنی ازدواج موقت انجام دهد بدون اینکه بینه و شهودی در کار باشد؟
فرمود: اگر هر دو مسلمان و مورد اعتماد [همدیگر] باشند اشکالی ندارد.
📚قرب الإسناد، ص251؛ مسائل علي بن جعفر، ص277
☀️د. اسحاق بن عمار میگوید: به امام کاظم ع عرض کردم: مردی زنی را متعه کرد؛ سپس خانواده آن زن بر آن زن هجوم آوردند و بدون اذن این زن او را علناً به همسری مرد دیگری درآوردند؛ و این زن زن درستکاری است؛ چه راه حلی دارد؟
فرمود: این زن خود را در اختیار این همسرش قرار ندهد تا اینکه شرط [زمان ازدواج موقت] و عدّه آن به سر آید.
گفتم: اگر شرط [= زمان ازدواج موقت] یک سال باشد و نه این همسرش و نه خانواده خود زن حاضر نباشند که یک سال صبر کنند چطور؟
فرمود: پس آن همسر اول تقوای الهی پیشه کند و بقیه ایامش را بر این زن ببخشد؛ چرا که این زن مبتلا شده است و وضعیت وضعیت آرامش قبل از طوفان [= آتش زیر خاکستر] است و مومنان در تقیه بسر میبرند.
گفتم: اگر آن مرد بقیه ایام را بخشید و عدّه هم بسر آمد، چکار کنند؟
فرمود: وقتی با این مرد تنها شد به او بگوید: فلانی! همانا خانوادهام بر من هجوم آوردند و بدون اجازه من و بدون اینکه نظر مرا جویا شوند مرا به همسری تو درآوردند؛ و من الان راضی شدم؛ پس بیا کار را از سر گیریم و بین خودمان تو بیا ازدواج صحیحی با من انجام بده. [یعنی یکبار دیگر خطبه عقد را با هم بخوانیم و از حالا واقعا و شرعاً همسر همدیگر شویم]
📚الكافي، ج5، ص466
📚در من لا يحضره الفقيه، ج3، ص463 شبیه این پرسش و پاسخ بین یونس بن عبدالرحمن و امام رضا ع روایت شده است.
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
متن احادیث بند 9
☀️الف. الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ مُتْعَةً بِغَيْرِ شُهُودٍ؟
قَالَ: لَا بَأْسَ بِالتَّزْوِيجِ الْبَتَّةِ بِغَيْرِ شُهُودٍ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ وَ إِنَّمَا جُعِلَ الشُّهُودُ فِي تَزْوِيجِ الْبَتَّةِ مِنْ أَجْلِ الْوَلَدِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بِهِ بَأْسٌ.
☀️ب. الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا يَجُوزُ فِي الْمُتْعَةِ مِنَ الشُّهُودِ؟
فَقَالَ: رَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ.
قُلْتُ: فَإِنْ كَرِهَ الشُّهُودَ.
قَالَ: يُجْزِيهِ رَجُلٌ وَ إِنَّمَا ذَلِكَ لِمَكَانِ الْمَرْأَةِ لِئَلَّا تَقُولَ فِي نَفْسِهَا هَذَا فُجُورٌ.
📚الإستبصار، ج3، ص148
☀️ج. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ، هَلْ يَصْلُحُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ مُتْعَةً بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ؟
قَالَ: إِذَا كَانَا مُسْلِمَيْنِ مَأْمُونَيْنِ فَلَا بَأْسَ.
📚قرب الإسناد، ص251؛ مسائل علي بن جعفر، ص277
☀️د.عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع: رَجُلٌ تَزَوَّجَ امْرَأَةً مُتْعَةً ثُمَّ وَثَبَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا فَزَوَّجُوهَا بِغَيْرِ إِذْنِهَا عَلَانِيَةً وَ الْمَرْأَةُ امْرَأَةُ صِدْقٍ كَيْفَ الْحِيلَةُ؟
قَالَ لَا تُمَكِّنْ زَوْجَهَا مِنْ نَفْسِهَا حَتَّى يَنْقَضِيَ شَرْطُهَا وَ عِدَّتُهَا.
قُلْتُ إِنَّ شَرْطَهَا سَنَةٌ وَ لَا يَصْبِرُ لَهَا زَوْجُهَا وَ لَا أَهْلُهَا سَنَةً.
قَالَ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ زَوْجُهَا الْأَوَّلُ وَ لْيَتَصَدَّقْ عَلَيْهَا بِالْأَيَّامِ فَإِنَّهَا قَدِ ابْتُلِيَتْ وَ الدَّارُ دَارُ هُدْنَةٍ وَ الْمُؤْمِنُونَ فِي تَقِيَّةٍ.
قُلْتُ فَإِنَّهُ تَصَدَّقَ عَلَيْهَا بِأَيَّامِهَا وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا كَيْفَ تَصْنَعُ؟
قَالَ إِذَا خَلَا الرَّجُلُ فَلْتَقُلْ هِيَ يَا هَذَا إِنَّ أَهْلِي وَثَبُوا عَلَيَّ فَزَوَّجُونِي مِنْكَ بِغَيْرِ أَمْرِي وَ لَمْ يَسْتَأْمِرُونِي وَ إِنِّي الْآنَ قَدْ رَضِيتُ فَاسْتَأْنِفْ أَنْتَ الْآنَ فَتَزَوَّجْنِي تَزْوِيجاً صَحِيحاً فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ.
📚الكافي، ج5، ص466
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص463 شبیه این پرسش و پاسخ بین یونس بن عبدالرحمن و امام رضا ع روایت شده است.
@yekaye
🔹10) فرزند در ازدواج موقت
☀️الف. به امام صادق ع عرض کردم: اگر [در ازدواج موقت] زن باردار شود چه میشود؟
فرمودند: این فرزند آن مرد هم هست.
☀️ب. فتح بن یزید میگوید: از امام رضا ع درباره شروط متعه سوال کردم. فرمود: شرط میگذارند که به فلان مقدار و فلان مقدار تا زمان فلان و فلان؛ اگر زن بله گفت [ارتباط با این زن] برای آن مرد جایز است؛ و مبادا آن سخنی را که از اهل عراق برای من نقل شده بگویی که میگویند: «آب از من است و زمین از تو؛ و من قرار نیست زمین تو را آب دهم؛ پس اگر زراعتی در زمین تو رویید، مال صاحب زمین است!» [= کنایه از اینکه من بچه نمیخواهم؛ اگر بچهدار شدی، من آن را نمیپذیرم و به خودت مربوط است] زیرا این سخن ملحق کردن دو شرط [مهریه و زمان] است به یک شرط فاسد؛ پس اگر آن زن حامله شد و بچهای به دنیا آورد، باید آن بچه را قبول کنی، و مساله واضح است؛ اما اگر کسی بخواهد سر خودش کلاه بگذارد، خودش را فریب داده است.
📚الكافي، ج5، ص464
☀️ج. روایت شده است که شخصی خدمت امام رضا ع رسید و تکلیف مردی را پرسید که با زنی ازدواج موقت انجام داده و با وی شرط کرده که بچهدار نشوند و بعدا بچهای را به وی نسبت ندهد. اما آن زن بعد از مدتی بچهای را آورد و آن مرد بشدت آن بچه را انکار کرده است.
امام ع پرسید آیا علت انکارش این بوده که این کار را ناخوشایند میدانسته است [یعنی نمیخواسته بچه از طریق ازدواج موقت به او منسوب شود]؟
وی گفت: اگر آن زن را متهم بداند چطور؟ [یعنی مطمئن نیست که این بچه از خودش است؛ چرا که این زن احتمالا با مردان دیگری هم رابطه داشته، و چه بسا بچه از مرد دیگری است و این زن میخواهد وی را به دروغ به من نسبت دهد.]
فرمود: برایت سزاوار نیست که جز با زن مومن یا مسلمان* ازدواج کنی زیرا خداوند عز و جل میفرماید: «مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک نکاح نکند؛ و زن زناکار هم جز با مرد زناکار یا مشرک ازدواج نکند و این بر مومنان حرام شده است» (نور/3)
📚الكافي، ج5، ص454
❇️توجه: همین حدیث عینا در من لا يحضره الفقيه، ج3، ص460 آمده است و به جای «إِلَّا مُؤْمِنَةً أَوْ مُسْلِمَةً» به صورت «إِلَّا بِمَأْمُونَة» آمده است؛ یعنی سزاوار نیست که جز با زنی که خیالت از بابت او جمع است ازدواج کنی.
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
متن احادیث بند 10
☀️الف. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فقُلْتُ لَهُ: أَ رَأَيْتَ إِنْ حَبِلَتْ قَالَ: هُوَ وَلَدُهُ.
📚الكافي، ج5، ص464
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الشُّرُوطِ فِي الْمُتْعَةِ؟
فَقَالَ: الشَّرْطُ فِيهَا بِكَذَا وَ كَذَا إِلَى كَذَا وَ كَذَا. فَإِنْ قَالَتْ نَعَمْ، فَذَاكَ لَهُ جَائِزٌ. وَ لَا تَقُولُ كَمَا أُنْهِيَ إِلَيَّ أَنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ يَقُولُونَ: «الْمَاءُ مَائِي وَ الْأَرْضُ لَكِ وَ لَسْتُ أَسْقِي أَرْضَكِ الْمَاءَ وَ إِنْ نَبَتَ هُنَاكِ نَبْتٌ فَهُوَ لِصَاحِبِ الْأَرْضِ» فَإِنَّ شَرْطَيْنِ فِي شَرْطٍ فَاسِدٌ. فَإِنْ رُزِقَتْ وَلَداً قَبِلهُ؛ وَ الْأَمْرُ وَاضِحٌ؛ فَمَنْ شَاءَ التَّلْبِيسَ عَلَى نَفْسِهِ لَبَّسَ.
📚الكافي، ج5، ص464
☀️ج. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ:
سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع وَ أَنَا أَسْمَعُ عَنْ رَجُلٍ يَتَزَوَّجُ امْرَأَةً مُتْعَةً وَ يَشْتَرِطُ عَلَيْهَا أَنْ لَا يَطْلُبَ وَلَدَهَا فَتَأْتِي بَعْدَ ذَلِكَ بِوَلَدٍ فَشَدَّدَ فِي إِنْكَارِ الْوَلَدِ وَ قَالَ: أَ يَجْحَدُهُ إِعْظَاماً لِذَلِكَ فَقَالَ: الرَّجُلُ: فَإِنِ اتَّهَمَهَا فَقَالَ: لَا يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَتَزَوَّجَ إِلَّا مُؤْمِنَةً أَوْ مُسْلِمَةً فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ».
📚الكافي، ج5، ص454؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص460
@yekaye
📖د. وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ
☀️11) الف. از امام باقر ع و امام صادق ع روایت شده است که در مورد این فراز آیه که میفرماید «و در مورد آنچه بعد از [تعیین] این واجب، با همدیگر بدان رضایت میدهید بر شما خرده گرفته نشود» فرمودند:
یعنی آن مرد برای زن بر اجرت و مهریه بیافزاید و آن زن هم بر ای آن مرد بر مدتش بیفزاید.
📚نهج البيان، ج2، ص141
قوله تعالى: «وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»
روي عن أبي جعفر و أبي عبد اللّه -عليهما السّلام- أنّهما قالا: هو أن يزيدها في الأجر، و تزيده في الأجل.
☀️ب. ابوبصیر میگوید: از امام باقر ع درباره متعه سوال کردم؛ فرمودند:
[جواز آن] در قرآن نازل شده است آنجا که میفرماید: «پس هر موردی که از آن زنان بدان وسیله درخواست متعه کردید، به آنان مهریهشان [اجرتشان] را به عنوان اقدامی که واجب است بدهید؛ و در مورد آنچه بعد از [تعیین] این واجب، با همدیگر بدان رضایت میدهید بر شما خرده گرفته نشود.». فرمود: هیچ اشکالی ندارد که تو سهم او را اضافه کنی و او هم سهم تو را اضافه کند؛ [اگر خواستید چنین کنید] وقتی مهبت بین شما به پایان رسید به او میگویی: تو را [بر خود] حلال کردم تا مهلتی دیگر، با رضایت از جانب وی؛ ولی برای کس دیگری این حلال نیست مگر اینکه عدّه آن زن سپری شود؛ و عدّهاش دو بار حائض شدن است.
📚النوادر(للأشعري)، ص81؛ تفسير العياشي، ج1، ص233
النَّضْرُ بْنُ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمُتْعَةِ؟
فَقَالَ نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ». قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ تَزِيدَهَا وَ تَزِيدَكَ؛ إِذَا انْقَطَعَ الْأَجَلُ فِيمَا بَيْنَكُمَا تَقُولُ لَهَا: اسْتَحْلَلْتُكِ بِأَجَلٍ آخَرَ بِرِضًى مِنْهَا وَ لَا تَحِلُّ لِغَيْرِكَ حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا؛ وَ عِدَّتُهَا حَيْضَتَان.
@yekaye
☀️12) الف. از امام صادق ع سوال میشود درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «و در مورد آنچه بعد از [تعیین] این واجب، با همدیگر بدان رضایت میدهید بر شما خرده گرفته نشود.»
میفرمایند: آنچه بعد از عقد نکاح طرفین بدان رضایت دهند آن جاری میشود؛ ولی در مورد آنچه پیش از عقد نکاح با هم توافق میکنند جایز نیست مگر اینکه زن را راضی کند و یا چیزی به او بدهد که بدان شرط راضی شود.
📚الكافي، ج5، ص456
☀️ب. همچنین از امام صادق ع روایت شده است که اگر بر زن شروط متعه را شرط کردی و وی هم بدان شروط رضایت دارد و [عقد] ازدواج را محقق گرداندید؛ پس آن شرط ابتداییات را بعد از [عقد] نکاح دوباره بر او تکرار کن؛ اگر آن را قبول کرد که آن شرط مستقر میشود؛ ولی اگر قبول نکرد آن شروطی که قبل از [عقد] نکاح بوده است بر او مستقر نمیشود.
📚الكافي، ج5، ص456
✅توضیح: توافقهای طرفینیِ پیش از عقد، مادام که جزء عقد و در ضمن آن قرار نگیرند، اعتبار پیدا نمیکنند؛ در واقع، هر شرطی حتما باید در حین اجرای عقد و قرارداد و یا بعد از اینکه دو نفر به عقد هم درآمدند و همسر همدیگر شدند، بین طرفین امضا شود تا الزامآور گردد؛ وگرنه همچون توافق در نحوه برقراری روابط جنسی بین دو نفر نامحرم است که چون اصل آن [مادامی که عقد خوانده نشده] هنوز جایز نیست، نحوه آن نیز هیچ اعتباری ندارد.
☀️ج. و باز از امام صادق ع از شرط و شروط متعه سوال شد.
فرمودند: مقدار بخشش [= مهریه] را هر مقدار که میخواهد با زن شرط کند؛ و اگر بخواهد می تواند فرزند را هم شرط کند [یعنی بگوید که من حتما فرزند میخواهم] ولی بین آن دو ارث و میراثی نخواهد بود.
📚الإستبصار، ج3، ص153
☀️د. از امام صادق ع سوال میشود: مردی سراغ زنی رفت و از او خواست که خود را به همسری وی [ازدواج موقت] درآورد. وی گفت: قبول میکنم مشروط بر اینکه در انجام هر گونه بهره جنسی که دلت خواست و بین زن و شوهر مجاز است، اعم از نگاه کردن و تماس و ... مجاز باشی و هر لذتی ببری، فقط به حد رفع بکارت نرسد؛ چرا که من از بیآبرویی میترسم.
فرمود: آن مرد اجازه ندارد جز آن مقداری که با وی شرط شده رفتار کند.
📚الكافي، ج5، ص467؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص369
@yekaye
👇متن احادیث👇
متن احادیث بند 12
☀️12) الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»
فَقَالَ: مَا تَرَاضَوْا بِهِ مِنْ بَعْدِ النِّكَاحِ فَهُوَ جَائِزٌ وَ مَا كَانَ قَبْلَ النِّكَاحِ فَلَا يَجُوزُ إِلَّا بِرِضَاهَا وَ بِشَيْءٍ يُعْطِيهَا فَتَرْضَى بِهِ.
☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ [و عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى؛ کلاهما] عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَالِمٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِذَا اشْتَرَطْتَ عَلَى الْمَرْأَةِ شُرُوطَ الْمُتْعَةِ فَرَضِيَتْ بِهِ وَ أَوْجَبَتِ التَّزْوِيجَ فَارْدُدْ عَلَيْهَا شَرْطَكَ الْأَوَّلَ بَعْدَ النِّكَاحِ فَإِنْ أَجَازَتْهُ فَقَدْ جَازَ وَ إِنْ لَمْ تُجِزْهُ فَلَا يَجُوزُ عَلَيْهَا مَا كَانَ مِنَ الشَّرْطِ قَبْلَ النِّكَاحِ.
📚الكافي، ج5، ص456
☀️ج.الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شُرُوطِ الْمُتْعَةِ.
فَقَالَ: يُشَارِطُهَا عَلَى مَا شَاءَ مِنَ الْعَطِيَّةِ وَ يَشْتَرِطُ الْوَلَدَ إِنْ أَرَادَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُمَا مِيرَاثٌ.
📚الإستبصار، ج3، ص153
☀️د. عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
فقُلْتُ لَهُ: رَجُلٌ جَاءَ إِلَى امْرَأَةٍ فَسَأَلَهَا أَنْ تُزَوِّجَهُ نَفْسَهَا فَقَالَتْ أُزَوِّجُكَ نَفْسِي عَلَى أَنْ تَلْتَمِسَ مِنِّي مَا شِئْتَ مِنْ نَظَرٍ أَوِ الْتِمَاسٍ وَ تَنَالَ مِنِّي مَا يَنَالُ الرَّجُلُ مِنْ أَهْلِهِ إِلَّا أَنَّكَ لَا تُدْخِلُ فَرْجَكَ فِي فَرْجِي وَ تَتَلَذَّذَ بِمَا شِئْتَ فَإِنِّي أَخَافُ الْفَضِيحَةَ.
قَالَ: لَيْسَ لَهُ إِلَّا مَا اشْتُرِطَ.
📚الكافي، ج5، ص467؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص369
@yekaye
🔹و . نگاهی کلی به ازدواج موقت
☀️13) الف. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید «آنچه از رحمت که خداوند برای مردم گشوده است هرگز آن را بازدارندهاى نيست» (فاطر/2) فرمودند:
و متعه (ازدواج موقت) از این زمره است.
📚تفسير القمي، ج2، ص207
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ رَجُلٍ مِنَ الْكُوفِيِّينَ:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ: «ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها» (فاطر/2) قَالَ:
وَ الْمُتْعَةُ مِنْ ذَلِك.
☀️ب. از امام صادق ع درباره متعه سوال شد؛ فرمودند:
من خوش ندارم که مرد مسلمانی از دنیا برود و برعهده اش رویهای از رویههای رسول الله ص باشد که بدان عمل نکرده باشد.
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص463
رَوَى بَكْرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُتْعَةِ؟
فَقَالَ: إِنِّي لَأَكْرَهُ لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا وَ قَدْ بَقِيَتْ عَلَيْهِ خَلَّةٌ مِنْ خِلَالِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَمْ يَقْضِهَا.
✳️ در همین کتاب ص466 روایتی شبیه روایت فوق آمده است که راوی در ادامه از امام صادق ع سوال میکند مگر پیامبر هم ازدواج موقت کرده بود؟ و امام ع میفرمایند بله و آیات 3 تا 6 سوره تحریم (رازی که یکی از زنان پیامبر خبردار شد و قرار شد برای بقیه زنان ایشان افشایش نکند) را ناظر به این میدانند
و شبیه چنین شان نزولی درباره این آیات از قول امام باقر ع نیز (در خلاصة الإيجاز في المتعة، محقق کرکی، ص25؛ و نیز در وسائل الشيعة، ج21، ص10) آمده است؛ که ظاهرا این دو حدیث شأن نزولی متفاوت با آنچه مشهور است برای آیه 3 سوره تحریم مطرح کردهاند ؛
و بعید نیست که این آیه نیز جزءآیاتی باشد که در بیش از یک موقعیت نازل شده باشد.
☀️ج. عقبه میگوید از امام باقر ع سوال کردم که آیا اگر کسی متعه و ازدواج موقت انجام دهد ثوابی دارد؟
فرمود: اگر از این کارش رضایت خداوند و مخالفت کردن با کسی که آن را منکر شد و ممنوعش کرد را قصد کرده باشد، بله؛ هیچ کلمهای در این زمینه [= عبارات خطبه عقد] نمیگوید مگر اینکه خداوند به ازای آن حسنهای برایش مینویسد؛ و دستش را به سوی آن زن نمیبرد مگر اینکه خداوند برایش حسنهای مینویسد؛ پس چون به هم نزدیک شدند خداوند بدین سبب گناهی از او را بیامرزد و هنگامی که غسل کردند خداوند به اندازه آن مقدار آبی که بر روز موهایش گذشته او را بیامرزد.
گفتم: منظورتان به تعداد موهاست؟
فرمود: بله، به تعداد موها.
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص463
رَوَى صَالِحُ بْنُ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: فقُلْتُ لَهُ: لِلْمُتَمَتِّعِ ثَوَابٌ؟
قَالَ: إِنْ كَانَ يُرِيدُ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ تَعَالَى وَ خِلَافاً عَلَى مَنْ أَنْكَرَهَا لَمْ يُكَلِّمْهَا كَلِمَةً إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ بِهَا حَسَنَةً وَ لَمْ يَمُدَّ يَدَهُ إِلَيْهَا إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً فَإِذَا دَنَا مِنْهَا غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ بِذَلِكَ ذَنْباً فَإِذَا اغْتَسَلَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بِقَدْرِ مَا مَرَّ مِنَ الْمَاءِ عَلَى شَعْرِهِ.
قُلْتُ: بِعَدَدِ الشَّعْرِ؟
قَالَ: نَعَمْ بِعَدَدِ الشَّعْرِ.
☀️د. از امام صادق ع روایت شده است:
خداوند عز و جا هرگونه نوشیدنی سکرآور و مست کننده را بر شیعیان ما حرام فرمود و به جایش برای آنان متعه را حلال کرد.
📚رسالة المتعة (للمفید)، ص9؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص467؛ خلاصة الإيجاز في المتعة (محقق کرکی)، ص43
عن أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن أبيه عن سعد بن عبد الله عن أحمد بن محمد بن الحسن عن موسى بن سعدان عن عبد الله بن القاسم عن عبد الله بن سنان عن الصادق ع قال:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ عَلَى شِيعَتِنَا الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابٍ وَ عَوَّضَهُمْ مِنْ ذَلِكَ الْمُتْعَةَ.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
1️⃣ «وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنینَ غَیرَ مُسافِحینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیكُمْ فیما تَراضَیتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلیماً حَكیماً»
در آیه قبل مواردی که نکاح با آنان حرام است را برشمرد،
▪️ابتدا مواردی که ازدواج با آنان حرمت ابدی دارد (که عبارتند از مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و برادرزاده و خواهرزاده و نیز مادر و خواهر رضاعی و مادر زن، و دختر زنی که با او نزدیکی رخ داده، و همسر فرزند)
و
▪️سپس دو موردی را اشاره کرد که ازدواج با آنان فعلا حرام است ولی اگر موقعیت عوض شود، ازدواج با آنان مجاز میشود (که این موارد را اشاره کرد:
▫️دختر زنی که با این زن نزدیکی نکرده، که اگر این زن را طلاق دهد، دخترش مجاز میشود؛
▫️و دو خواهر مادامی که یکی در عقدش است نمیتواند با دیگری ازدواج کند)
▪️در این آیه (و آیه بعد) به سراغ مورد دیگری که ازدواج با آنان فعلا حرام است (زن شوهردار) میرود
و
▪️بعد از اشارهای به اینکه اگر زن شوهردار کنیز انسان باشد مسالهاش تفاوت دارد،
بیان میکند که
▪️غیر از این موارد، اصل بر این است که با هرکسی میشود ازدواج کرد.
▪️سپس موردی را تبیین میکند که بنوعی تسهیل در امر ازدواج است، یعنی ازدواج موقت.
🤔در پایان نیز به علم و حکمت خداوند تاکید میکند؛ که گویای این است که تمامی این موارد که حرام یا حلال شده، بر اساس علم و حکمت است و در واقع، این گونه تنظیم روابط جنسی دقیقترین و بهترین نوع تنظیم این روابط و کاملا هدفمند بوده است.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
2️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ .... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ»
در تمام شرایع الهی، بلکه در عموم ادیان غیرالهی تا پیش از مدرنیته، ارتباط جنسی تحت قانون ازدواج انجام میشده؛
و اگرچه در برخی از افراد ولنگاری و بیمبالاتی جنسی دیده میشد؛ اما جز استثنائاتی مانند قوم لوط، کمتر میشد که به عنوان یک رویه اجتماعی مورد قبول درآید.
⭕️این محدودیت دو محور اصلی داشته است:
⛔️یکی ممنوعیت رابطه با محارم، (که در آیه قبل، مورد بحث قرار گرفت)؛ و
⛔️ دیگری ممنوعیت رابطه با زن شوهردار ، که در این آیه مورد توجه قرار گرفته است.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
نکاح با زن شوهردار، از آنجا که بیش از هر امر دیگری به استواری #نهاد_خانواده لطمه میزند، رویهای بوده که نهتنها در تمام شرایع الهی، بلکه در عموم ادیان غیرالهی نیز ممنوع بوده است؛ و تنها در فرهنگ خانوادهستیزی به نام #لیبرالیسم (اصالت آزادی) در غرب رواج یافته، مجاز شناخته میشود❗️
ریشه این جواز، غلبه فردگراییِ منفعتمدار (individualism) است که تنها ارزش محوری برای هرکس را، رسیدن به حداکثر لذت و دلخواه شخصی وی میداند؛ و هرکاری را که هرکس دلش بخواهد مجاز میشمرد مشروط بر اینکه به طور کاملا ظاهری و مادی لطمه کاملا واضحی به دیگران نزند❗️
لطمات جبرانناپذیرِ موج #خانوادهستیزی ناشی از لیبرالیسم چنان امروزه آشکار گردیده که
🤔حتی برخی از خود متفکران لیبرالمسلک نسبت به خطراتِ این نوع آزادیِ نابودهکنندهی #خانواده هشدار دادهاند (مانند کتاب «در سراشیبی به سوی گومورا: لیبرالیسم مدرن و افول آمریکا» نوشته رابرت.اچ.بورک) و
🤔حتی در میان فمینیستها (که از پرچمداران مخالفت با نهاد خانواده بودند) امروزه شاهد شکلگیری جریان #فمینیسم_خانوادهگرا هستیم.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
3️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ ... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ»
ازدواج با زن شوهردار حرام است؛ مگر اینکه آن زن، کنیزِ شخص باشد، که مسالهاش متفاوت خواهد بود.
📛شبهه (نکاح با زن اسیر شوهردار)
برخی از معاندان برای تحریک افکار عمومی علیه اسلام با استناد به این آیه چنین ادعا کردهاند که چون در این آیه کنیزان از زنان شوهرداری که ازدواج با آنان حرام است استثناء شدهاند، پس اسلام اجازه میدهد که زنان متاهل دشمن را که در جنگ اسیر شدهاند، علیرغم داشتن شوهر، مورد تجاوز جنسی قرار دهند‼️
🤔پاسخ
این آیه اصلا چنین منظوری ندارد.
چنانکه در تدبر 1 اشاره شد این آیه در مقام بیان موردی است که ازدواج با آنان فعلا حرام است (زن شوهردار) و بعد با آوردن کلمه «إلا» صرفا اشاره کرده که اگر زن شوهردار، کنیزِ فردی باشد مسالهاش تفاوت دارد.
اما این تفاوت را شرح نداده؛
و همانند همه احکام اسلام برای فهم ریزهکاریهای آن باید سایر آیات و روایات مربوطه را هم در نظر گرفت.
ابتدا باید تذکر دهیم که اسلام در زمانی ظهور کرد که وجود بردگان و برده کردن افراد یک واقعیت اجتماعی در تمامی جوامع بود؛ و
اسلام انواع اصلاحات در آن انجام داد، که بتدریج این رویه را در جامعه براندازد، از جمله اینکه تمامی مواردی که میشد شخص آزادی را به بردگی کشید ممنوع ساخت، غیر از کافر حربیای که در حین جنگ اسیر شود، که درباره فلسفه این جواز قبلا بحث شد (جلسه 342، تدبر5 و 6 http://yekaye.ir/al-balad-90-13/).
💢از کارهایی که اسلام برای این اصلاح انجام داد این بود که #حقوق فراوانی برای تمامی #بردگان به رسمیت شناخت.
یکی از آن حقوق، برخورداری از #حق_ازدواج قانونی برای #عبد (برده مرد) و #کنیز (برده زن) بود. در قبل از اسلام، هرگونه بهرهکشی جنسی از بردگان مجاز دانسته میشد؛ و نهتنها به مالک کنیز حق میدادند که با کنیزش نزدیکی کند، بلکه او مجاز بود که با واداشتن وی به فحشاء، از این طریق کسب درآمد کند❗️ (نور/33)
اسلام با ممنوع کردن این گونه بهرهکشیها، نکاح با کنیز را تنها برای خود مالک یا کسی که شرعاً به ازدواج وی درآید، مجاز شمرد؛
⭕️البته چون عبد و کنیز تحت اختیار مالک خود بودند، این ازدواج باید با اجازه مالک انجام میشد و اگر مالک آنها عوض میشود مالک جدید حق داشت این ازدواج را به هم بزند؛
⛔️اما اگر این کنیز با مرد دیگری (خواه مرد آزاد یا مردی که برده شخص دیگری بود) ازدواج میکرد مالک بعد از اینکه اجازه داده بود دیگر حق به هم زدن این ازدواج را نداشت.
⭕️فقط اگر این کنیز با یکی از بردههای همین مالک ازدواج میکرد، چون اجازه ازدواج هردوی اینها در دست او بود، او این حق را داشت که ازدواج مذکور را به هم بزند و بعد از اینکه عِدّهی آن کنیز سپری شد، خودش با آن کنیز نکاح کند؛ و البته اگر آن کنیز و آن عبد مایل بودند دوباره با هم باشند، دوباره آن کنیز عِدّه نگه میداشت و بعد از تمام شدن عِدّهاش دوباره نزد همان عبد برمیگشت.
کاملا شبیه اینکه فردی از همسرش جدا شود و بعد از مدتی با مرد دیگری ازدواج کند و باز از او هم جدا شود، و با همان فرد اول ازدواج کند؛ با این تفاوت که در این شرایط که کنیز و عبد تحت ملکیت یک نفر بودند، صرف رضایت طرفین و اجازه صاحب آن کنیز و عبد کافی بود و نیازی به عقد مجدد نبود.
بر همین اساس، اسلام در همه موارد اجازه نکاح با کنیزی را که شوهر داشته، منوط به سپری شدن عده وی قرار داده بود و این در جایی که یک زن ابتداءا هم به اسیری و کنیزی گرفته میشد برقرار بود؛
📜چنانکه در شأن نزول همین آیه تصریح شده است که در جنگی زنان کافر، اسیر - و لذا کنیز – شدند و پیامبر اعلام کرد که آن دسته از این زنان که شوهردار هستند حتما باید عدهشان سپری شود تا مردی که صاحب وی شده اجازه نکاح با وی را داشته باشد.
📚(مجمع البیان، ج3، ص51؛ الدر المنثور، ج5، ص210؛ الكشف و البیان (ثعلبی)، ج5، ص25)
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
4️⃣ «وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ»
در این آیه، هم در مورد مقصود از «محصنات» چیست و هم در مورد اینکه مراد استثنای «إلا ما ملکت ایمانکم» چیست، چند دیدگاه مطرح شده است:
🍃الف. مقصود از «محصنات» زنان شوهردار است و آنگاه درباره مقصود از این استثناء سه دیدگاه مطرح شده است:
🌱الف.1. مقصود زنان کافر حربی است که در جنگ اسیر میشوند که با اسیر شدن، به کنیز تبدیل میشوند و عملا ازدواج قبلیشان فسخ میگردد و مالک وی بعد از اتمام عده، اجازه نکاح با وی را خواهد داشت.
📚(بر اساس روایتی از حضرت علی ع و نیز نظر ابن مسعود و ابن عباس و مكحول و زهري، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص51)
🌱الف.2. در مقام بیان این است که از آنجا که اختیار ازدواج کنیز با مالک اوست، خریدن کنیز مانند آن است که او را طلاق داده باشند و همان طور که با شخص مطلقه بعد از پایان عده میتوان ازدواج کرد؛ با کنیز شوهردار هم بعد از فروخته شدنش و سپری شدن عده، میتوان ازدواج کرد.
📚(أبي بن كعب و جابر بن عبدالله و أنس و ابن مسيب و حسن و ابن عباس، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص51)
🌱الف.3. مراد زنان پاکدامن و عفیفی هستند که با ازدواج و پرداخت مهریه و نفقه به عقد شخص درآمدهاند؛ در واقع، تعبیر «ما ملکت ایمانکم» در این آیه، نه به معنای کناییاش (که کنایتاً به معنای بردههای شخص است) بلکه به معنای حقیقیاش (آنچه شما اجازه تصرف در آن را دارید) به کار رفته؛ و آنگاه در کلمه «محصنات» تاکید بر معنای «زنان عفیف» است تا «زنان شوهردار». یعنی آیه میفرماید: و زنان عفیف هم بر شما حرامند مگر زنی که با پرداخت مهریه و نفقه اجازه تصرف در آنها را یافتهاید.
📚(أبو العالية و سعيد بن جبير و عطاء و سدي، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص51)
برخی بین این چند معنا جمع کرده و گفتهاند این تعبیر در مقام پرهیز از زناکاری است و میگوید ازدواج با زن عفیف و شوهردار تنها در صورتی حلال است که مرد نسبت به آن زن یک نحوه ملکیت و اجازه تصرف پیدا کرده باشد: یا با مستقیما مالک او شدن ویا با پرداخت مهریه و نفقه.
📚(مفاتیح الغیب، ج10، ص34)
و با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا بعید نیست همه این معانی مورد نظر باشد.
🍃ب. مقصود از «محصنات» زنان آزاد است (به قرینه اینکه در آیه بعد، مشخصا «محصنات» در مقابل کنیزان قرار گرفته شده)؛ در این صورت، مقصود از از استثنای مذکور:
🌱ب.1. محدودهای است که ازدواج با زن آزاد در اختیار انسان است؛ یعنی ازدواج با زنان آزاد بر شما حرام است مگر آن مقداری که خداوند به شما اختیار داده؛ یعنی مقصود همان تعداد چهار زن است که در آیه دیگر اعلام شده است.
📚(مفاتیح الغیب، ج10، ص35)
🌱ب.2. مقصود آن شرایطی است که ازدواج را مجاز میکند، یعنی ازدواج با زنان آزاد بر شما حرام است مگر بر اساس آن شرایطی مانند خطبه عقد و اجازه ولی و ... که به شما اختیار تصرف در آنان را میدهد.
📚(مفاتیح الغیب، ج10، ص35)
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
5️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ .... كِتابَ اللَّهِ عَلَیكُمْ»
تعبیر «کتاب الله علیکم»، ظاهرا ناظر است به کل جملهای که از آیه قبل و با تعبیر «حرمت علیکم» آغاز شد؛ و اشاره شد که معنایش یا خبری است که: «اینها اموری است که خداوند بر شما واجب و مقرر کرده» و یا دستور است به اینکه «از کتاب الله که اینها را مقرر کرده پیروی کنید»
اما چرا با اینکه از ابتدا فرموده بود که اینها بر شما حرام است، دوباره با عبارت «کتاب الله علیکم» بر اینها تاکید کرد؟
🍃الف. ابتدا «حرمت علیکم» را با تعبیر مجهول آورد؛ ممکن است کسی گمان کند که این صرفا یک #تابو اجتماعی و بیان یک سنت رایج در جوامع است؛ اما با این تعبیر تاکید میکند که اینها دستور خدا و کاملا حساب و کتاب شده است و #حکیمانه طراحی شده؛ همان خدایی که در آخر آیه بر علیم و حکیم بودنش تاکید میشود.
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
6️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ .... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ ... وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ»
💢برخلاف آنچه گاه تبلیغ میشود ممنوعیتها و محدودیتهای شریعت همواره بسیار محدودتر از عرصههای مجاز است:
حرمتها و محدودیتها در ازدواج و برقراری روابط جنسی کاملا معین و محدودند:
▫️برخی ممنوعیتها به خاطر روابط نسبی است و
▫️برخی به خاطر روابط سببی و اجتماعی؛
🔸اما از این افراد کاملا معین که بگذریم، ازدواج و نکاح با بقیه افراد جامعه، اگر به صورت شرعی [= پیوندی همراه با قبول مسئولیت متقابل که خداوند را شاهد و برقرارکننده این تعهد متقابل قرار میدهند] انجام شود و در نتیجه مصداق زناکاری [رابطه جنسی و عاطفی غیرمسئولانه که خدا را هم در نظر نمیگیرد] نباشد، برای همگان مجاز است.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی و #دینشناسی:
📝آیا #غایات و #فلسفه_احکام، #احکام و #قانون را محدود میکند؟
یکی از نکات مهم در وضع قوانین برای زندگی بشر، مراعات مصالح و مفاسد واقعی است؛
اما نکته ظریفی که در اینجا وجود دارد، این است که این وضع قانون، با یک ملاحظات کلی انجام میشود؛
و معنایش این نیست که مصلحت و یا مفسدهای که منجر به وضع قانون شده است، باید در تمام مصادیق پیاده شود.
📝علامه طباطبایی در ذیل این آیه توضیح دادهاند که
این تعبیر که میفرماید «غیر از این موارد بر شما حلال شد» بخوبی نشان میدهد که اگرچه فلسفه اصلی وجود گرایش جنسی در انسان و وضع قانون ازدواج، بقای نسل و معلوم شدن نسبت والدین و فرزندان و ... میباشد اما معنایش این نیست که چون وضع قانون به این جهت انجام شده، پس هر ازدواج، ویا هر رابطه جنسی بین زن و شوهر حتما باید هدفش تولید فرزند باشد؛ که اگر چنین میبود بسیاری از ازدواجها (همانند ازدواج با زن یائسه، یا ازدواج با فرد عقیم یا ...) و حتی بسیاری از موارد رابطه جنسی بین زن و شوهر (مثلا رابطه در زمان بارداری، یا رابطهای که با پیشیگیری همراه باشد یا ...) نباید مجاز میبود. در واقع، ازدواج یک سنت مشروع بین جنس مذکر و جنس مونث است که هدف آن حفظ کلی مصالح نوعی بشر است؛ و معنای این سخن آن نیست که در تک تک مواردی که این قانون قرار است اجرا شود باید وجوداً و بقاءاً آن مصلحتی که فلسفه وجودی این قانون بوده رعایت شود.
📚(الميزان، ج4، ص271)
🤔اگر این مساله بخوبی فهمیده شود پاسخ برخی از شبهات کسانی که با مناقشه در فلسفه احکام درصدد ترویج روابط نامشروع هستند معلوم میشود:
〽️شبههای ناظر به #لواط و #همجنسگرایی
آقای #آرش_نراقی (از مدافعان همجسنگرایی) در مقام رد کسانی که با همجنسگرایی مخالفند و این را برخلاف نظام طبیعت و نیز برخلاف مصلحت نوعی بشر میدانند، به این استناد میکند که انسان رفتارهای جنسی را صرفاً برای بقای نسل انجام نمی دهد و بسیاری از روابط جنسی مجاز بین زن و شوهر هم اصلا در راستای بقای نسل نیست؛ پس لزومی ندارد که همه رفتارهای جنسی ما در قالب مصلحت مذکور باشد‼️
🔅پاسخ
طبق بیان فوق پاسخ این شبهه بخوبی معلوم میشود:
کسانی که غایات واقعی برای انسان قبول دارند و از مصالح و مفاصد واقعی برای سعادت بشر سخن میگویند و این را مبنای قانون گذاری میدانند،
اصلا سخنشان این نیست که مجاز بودن تکتک رفتارها باید برای آن مصلحت تعیین شده باشد؛
بلکه نوع رفتارها باید به نحوی باشد که آن غایت و مصلحت حاصل شود.
🔹مثلا
قانون بستن #کمربند_ایمنی اتومبیل برای #حفظ_جان انسانها وضع شده است،
با این حال در اغلب مواردی که افراد سوار اتومبیل میشوند، خطری پیش نمیآید که بستن کمربند ثمرهای داشته باشد
و حتی معدود مواردی هم اتومبیل در تصادف آتش گرفته و همین کمربند مانع نجات سرنشینان شده است؛
اما همچنان به خاطر مصلحت نوعیه همهجا این قانون را به رسمیت میشناسند.
🔖 برای آگاهی از آرای آرش نراقی و نقد آنها میتوانید به پیوند زیر مراجعه کنید:
🔖http://www.souzanchi.ir/islam-ethics-and-homosexuality/
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
7️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ .... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ ... وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنینَ غَیرَ مُسافِحینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً»
حرمتها و محدودیتها در ازدواج و برقراری روابط جنسی کاملا معین و محدودند:
برخی ممنوعیتها به خاطر روابط نسبی است و
برخی به خاطر روابط سببی و اجتماعی؛
اما از این افراد کاملا معین که بگذریم، نهتنها ازدواج دائم شرعی با بقیه افراد جامعه، برای همگان مجاز است؛ بلکه انواع دیگری از نکاح شرعی (غیز از ازدواج دائم و تشکیل خانواده) وجود دارد که افراد میتوانند بدون اینکه مرتکب فحشاء شده باشند (غیر مسافحین) و در حالی که پاکدامنی خود را حفظ کردهاند (محصنین) بدان اقدام نمایند؛
که مهمترین آنها #متعه (#ازدواج_موقت) است.
💠درباره #ازدواج_موقت
در اسلام غیر از #ازدواج_دائم، راه شرعی دیگری برای نکاح و ارتباط مشروع بین دو جنس مخالف وجود دارد و آن ازدواج موقت است.
در واقع، در عین حال که اسلام اصرار فراوانی بر ازدواج دائم و تشکیل خانواده دارد، اما چشم خود را بر روی این واقعیت اجتماعی که بسیاری از افراد امکان و شرایط یا علاقهای به تشکیل خانواده ندارند، ویا به هر دلیلی حاضر به پذیرش مسئولیت کامل در خانواده ندارند، نبسته است؛ و برای رفع نیاز این افراد نیز قانونی مقرر کرده است به نام «متعه» یا «ازدواج موقت».
ازدواج موقت به لحاظ حقوقی و شرعی همانند ازدواج دائم است که تفاوت اصلیاش این است که زمان آن از ابتدا محدود و وابسته به توافق طرفین است و نیز طرفین مسئولیتهای کمتر و آزادی عمل بیشتری دارند (نه نفقه بر مرد واجب است و نه لزوما او رئیس میشود؛ هریک، حتی بدون رضایت دیگری، حق جلوگیری از فرزنددار شدن را دارد؛ و از همدیگر ارث نمیبرند)
و گزینه مناسبی است برای کسانی که موقعیت یا علاقهای به تشکیل خانواده ندارند؛ و صرفا درصدد برقراری ارتباطی مشروع با جنس مخالف میباشند: خواه ارتباط جنسی یا عاطفی یا ... ؛ و فقط در هر حدی که دلشان بخواهد.
💢برخی از متفکران توضیح دادهاند فلسفه اصلیِ وضع این قانون از این جهت بوده که ازدواج دائم به تنهائى قادر نبوده است كه در همه شرائط و احوال احتياجات بشر را رفع كند و انحصار به ازدواج دائم مستلزم اين بوده است كه بویژه در اوضاع و شرایطی که فرد به بلوغ جنسی میرسد اما امکان تشکیل خانواده را ندارد يا به رهبانيت موقت مكلف گردند و يا در ورطه كمونيسم جنسى غرق شوند»
📚(نظام حقوق زن در اسلام (مطهری)، ص65)
و شاید بتوان گفت یک گزینه مناسب برای مدیریت و هدایت روابط نامطلوبی است که امروزه به اسم «دوست-دختر» و «دوست-پسر» بین دختران و پسران در حال شیوع است.
🔖(البته این مساله ابعاد بسیار متنوعی دارد و این گونه نیست که بسادگی به هر دختر و پسری چنین رابطهای توصیه شود؛ که تحلیل ابعاد مختلف این مساله، و چگونگی پرداختن به آن در جامعه امروزی را به تفصیل در کتاب «جنسیت و دوستی، مواجههای اسلامی با مساله رابطه دوستی دختر و پسر» بحث کردهام.)
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
8️⃣ «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً»
تعبیر «استمتعتم» به معنای «متعه کردن» است.
و با توجه به اینکه کلمه «متعه» وقتی در مورد زنان به کار میرفته ، به معنای «ازدواج موقت» در آن زمان کاملا معمول و متداول بوده است، توجیهی ندارد که این را به معنای لفظیاش برگردانیم و بگوییم مقصود، مطلق تمتع و بهرهبردن است؛ چنانکه تعابیر «حج» و «ربا» و ... هم چون معانی اصطلاحیشان در آن زمان رواج داشته، هیچکس استعمالات قرآنی آنها را به معنای لغوی (و نه معنای اصطلاحی) قرار نمیدهد،
به ویژه که با سیاق و بقیه اجزای جمله هم سازگار نیست که بگویند «وقتی درصدد بهرهوری جنسی از همسرانتان برآمدید، مهریههایشان را پرداخت کنید»؛ چنانکه هیچکس پرداخت مهریه را منوط به اقدام به تمتع جنسی نمیداند، به علاوه که در آیات قبل، از ضرورت پرداخت مهریه به طور کامل سخن گفت (وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً؛ نساء/4؛ وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً، نساء/20) و نمی توان گفت که این برای تاکید است زیرا لحن آیه در آیات قبل بسیار شدیدتر است و معنا ندارد که بخواهند تاکید کنند و آن را با لحن بسیار خفیفتری بیان کنند.
📚(المیزان، ج4، ص272)
و حتی اگر فرض کنیم که این کلمه حقیقت شرعیه است (یعنی در لغت معنای مطلق بهرهمندی را داشته و در عرف شارع به این معنای خاص به کار رفته، باز اقتضای اولیه کلام، بویژه در اینجا که به زنان اضافه شده، این است که سخن شارع را بر اصطلاح خودش حمل کنیم.
📚(مجمع البیان، ج3، ص53)
💠تاملی تاریخی درباره حکم #متعه
حکم #ازدواج_موقت بر اساس روایات متواتر تاریخی در شیعه و سنی در زمان پیامبر اکرم ص نازل شد و عموما هم همین آیه را ناظر بدان دانستهاند؛ و مطلب فوق پاسخ به معدود افرادی است که خواستهاند این را از این معنا بیرون آورند.
در واقع،
🔹اکثریت قاطع علمای شیعه و سنی بر این باورند که این آیه درباره متعه نازل شده؛
با این تفاوت که
💢در میان #شیعه تاکید فراوانی بوده که این قانون الهی که زمان پیامبر اکرم ص نازل شد هیچگاه نسخ نشد و همچنان یک قانون شرعی است که هر مسلمانی حق دارد به این قانون عمل کند؛
⭕️ اما در میان #اهل_سنت این قانون کنار گذاشته شد و اگرچه امروزه همین نوع ازدواج با مسئولیتهای بسیار محدود و حتی با زمان محدود با اسمهای دیگری (مانند ازدواج #میسار و ...) عملا اجرا میشود اما نوعی تعصب شدید در حرام دانستن #متعه در اهل سنت رواج دارد.
در واقع،
✅در اینکه این قانون را پیامبر ص آورد و زمانی هم بین مسلمانان اجرا شد، تردیدی نیست؛
⁉️عمده بحث این است که آیا این قانون نسخ شده یا همچنان باقی است؟
💢شیعیان بر این باورند که این قانون توسط خلیفه دوم ممنوع شد و وی و هیچ مسلمانی حق ندارد چیزی را که خدا و رسولش حلال کردهاند حرام کند (مائده/87 ) و حتی خود رسول هم حق ندارد آنچه خداوند حلال کرده را به دلخواه خود حرام نماید (تحریم/1 ).
بر اساس روایتی از امیرالمومنین ع، اگر عمر چنین کاری را نکرده بود جز فرد شقاوتمند زنا نمیکرد؛ که مفهوم آن این است که اکنون که عمر چنین کرده، برخی از افراد با اینکه واقعا افراد شقی و فاسقی نیستند، اما به خاطر فشار مسائل جنسی و عدم امکان ازدواج دائم و ... مرتکب زنا میشوند؛
و این یعنی این اقدام عمر بشدت به دینداری مردم لطمه زده است.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه تاملی تاریخی درباره حکم #متعه
💢در مقابل، بسیاری از اهل سنت مدعیاند که
❌این قانون توسط برخی آیات دیگر نسخ شده است؛
⛔️اما تمامی آیاتی که به عنوان ناسخِ این آیه میآورند در مقام حکم دیگری بوده و هیچ ظهور واضحی در نسخ قانون متعه ندارد (المیزان، ج4، ص273-275) .
❌برخی از ایشان میگویند این حکم نه در قرآن، بلکه توسط خود پیامبر اکرم ص نسخ و ممنوع شد و روایاتی در تایید نظر خود میآورند.
⛔️اما از طرفی ظاهر این روایات به گونهای است که به نظر میآید این ممنوعیت هم اگر بوده، مربوط به موقعیتهای خاصی بوده و به عنوان حکم موقت بوده، نه نسخ آیه قرآن؛
چرا که
▫️امکان ندارد چیزی در قرآن آمده و در سنت پیامبر نسخ شده باشد؛ زیرا روایات متعدد شیعه و سنی از پیامبر ص نقل شده که اگر حدیثی از من برای شما روایت کردند آن را بر قرآن عرضه کنید؛ پس معنی ندارد حدیث نبوی قرآن را نسخ کند (المیزان، ج4، ص275)
▫️و از طرف دیگر،
در آثار خود آنان روایات متعددی نیز یافت میشود که این ممنوعیت فراگیر از زمان خلیفه دوم آغاز شد
📚(مثلا شرح معانی الآثار (طحاوی)، ج3، ص26)
و تصریحاتی دارند که این کار در زمان ابوبکر و اوایل دوره عمر رایج بود و حتی برخی از که جزء صحابه و تابعان به شمار میروند (مانند عبدالله بن زبیر) زادهی ازدواج موقت هستند؛
▫️ و حتی روایاتی در کتابهای خود اهل سنت آمده است که خلیفه دوم به حرام کردن این قانون، علیرغم حلال بودنش در زمان پیامبر ص تصریح کرده است.
📚(محدث نوری برخی از این روایات را بر اساس منابع اهل سنت، در مستدرك الوسائل، ج14، ص482 آورده است)
بویژه که چنانکه در اختلاف قرائات اشاره شد قرائتی مشتمل بر عبارت «إلی أجل مسمی» در بسیاری از منابع اهل سنت هم برای این آیه نقل شده است.
❌ بر همین اساس، برخی دیگر از اهل سنت اذعان نمودهاند که این قانون توسط عمر تحریم شد؛ منتها بر این باورند که چون جامعه اسلامی با این اقدام عمر مخالفت نکرد، و عمل صحابه را حجت میدانند، آن را همچنان حرام میشمرند ؛
⛔️هرچند که در کبری و صغرای این استدلال هم میتوان خدشه کرد، یعنی
▪️از طرفی، هیچ دلیل موجهی برای حجت دانستن عمل صحابه (که خودشان بارها با هم اختلاف کردند و حتی جنگیدند و همدیگر را کشتند؛ و نیز قرآن کریم بارها از گناهان آنان سخن گفته است) وجود ندارد؛
▪️ و از طرف دیگر، لزوما این گونه نیست که کسی از صحابه با این عمل مخالفت نکرده باشد:
▫️ علاوه بر اینکه تصریح به این مخالفت در کلام امیرالمومنین ع و برخی دیگر از صحابه بارها مطرح شده،
▫️حتی بر اساس برخی روایات، جمعی از مردم عراق هم بر عمر اعتراض کردند؛ و وی در پاسخ به اعتراض مردم عراق مدعی شد که من به عنوان یک اقدام حکومتی، و نه به عنوان حرام کردن حلال خدا، این ممنوعیت را برقرار کردم.
🔖(حدیث4.ط)
⭕️با این حال، بحث درباره مجاز بودن یا نبودن ازدواج موقت، به یکی از نزاعهای تاریخی شیعه و سنی تبدیل شده؛
و ظاهرا وجود این قانون بقدری در حفظ جامعه از گسترش روابط نامشروع جنسی موثر بوده است که ائمه اصرار فراوانی داشتهاند که این را به عنوان یک سنت نبوی احیاء کنند و
حتی روایتی به امام صادق ع منسوب است که ایشان فرمودهاند یکی از اموری که در آن تقیه نمی کنم همین مساله متعه است
📚(اصل الشیعه و اصولها، ص104) .
▪️البته در موارد متعدد توضیح دادهاند که این اصرارشان از باب احیای سنت متروکه بوده، وگرنه در مواردی افرادی که نیازی به این کار نداشتهاند را از ورود در این کار برحذر داشتهاند.
🔖(احادیث بند5)
✳️تبصره
برای کسانی که میخواهند در خصوص ادله طرفین مطالعه بیشتری داشته باشند اشاره میشود که
▪️ از کسانی که قویترین دفاعها را از موضع اهل سنت و علیه شیعه انجام داده، و اغلب اهل سنت به ادله او استناد می کننند فخر رازی است که در مفاتيح الغيب (ج10، ص40-44) و
▪️ در میان علمای شیعه از صدر اسلام تاکنون بسیاری از علما رسالهای با عنوان «المتعه» نوشتهاند و از کسانی که مختصر و مفید به استدلالهای فخر رازی پاسخ گفته مرحوم محقق کرکی است در خلاصة الإیجاز فی المتعة (ص31) و برای بحثی نسبتا مستوفی در این زمینه به کتاب معروف شیخ محمد حسین کاشف الغطاء با نام اصل الشیعه و اصولها (ص98-121) مراجعه شود.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
9️⃣ 9) «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً»
📜حکایت📜
🤛 مناظره ابوحنیفه و صاحب الطاق در مساله متعه 🤜
روایت شده است که
یکبار ابوحنیفه (که بعدها پیروان وی فرقه حنفی از اهل سنت را تشکیل دادند) از مومن الطاق (یکی از علمای شیعه و شاگردان امام صادق ع) پرسید: نظرت درباره متعه چیست؟ آیا گمان می کنی که حلال است؟
گفت: بله.
ابوحنیفه گفت: پس چرا به زنانت (مقصود خواهر و یا دختران وی است) دستور نمی دهی که بروند و متعه شوند و از این راه کاسبی کنند؟
مومن الطاق گفت: این گونه نیست که هر کاری که حلال باشد هرکسی بدان اقدام کند؛ مردم قدر و منزلتهای متفاوت دارند و هرکس متناسب با شأنیت خود رفتار میکند. بگو ببینم آیا تو گمان میکنی نبیذ [شرابی که از خرما یا مویز یا عسل میسازند؛ به فتوای ائمه شیعه همانند شراب انگور حرام است اما ابوحنیفه آن را حلال میشمرد] حلال است؟
گفت: بله.
گفت: پس چرا به زنانت (مقصود خواهر و یا دختران وی است) دستور نمی دهی که در دکانهای نبیذسازی بنشینند و از این راه برای تو کاسبی کنند؟
ابوحنیفه گفت: این به آن در؛ و البته تیر تو نافذتر بود! سپس گفت: ابوجعفر! [= کنیه مومن الطاق] آیهای که در سوره «سأل سائل» [سوره معارج] آمده دلالت بر حرمت متعه دارد [منظورش آیات 29-30 است که رابطه جنسی را فقط با ازدواج حلال میشمرد] و روایت نبوی هم دلالت بر نسخ آیه متعه دارد.
مومن الطاق گفت: سوره «سأل سائل» مکی است در حالی که آیه متعه مدنی است؛ و روایتی هم که میگویی روایت شاذ [روایت نادری که خلاف اصل است] و غیرقابل اعتناست!
ابوحنیفه گفت: و آیه میراث هم دلالت بر نسخ متعه دارد. [چون ارث را برای همسر اثبات میکند در حالی که متعه ارث نمی برند]
گفت: ازدواج بدون ارث بردن در اسلام وجود دارد.
ابوحنیفه گفت: از کجا چنین می گویی؟
گفت: اگر مردی از مسلمانان با زنی از اهل کتاب ازدواج کند و سپس آن مرد بمیرد، درباره ارثش چه میگویی؟
گفت: آن زن از این مرد ارث نمیبرد [زیرا بر مبنای وی، اهل کتاب کافرند و کافر از مسلمان ارث نمیبرد]
گفت: پس ازدواج بدون ارث بردن هم ثابت شد.
و سپس از هم جدا شدند.
📚الكافی، ج5، ص450
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
🔟 «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیكُمْ فیما تَراضَیتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ»
در متعه بنا بر سهل گرفتن است؛
عمده مطالب (از مهریه گرفته تا زمان و پایان آن و سایر شروط) به دست طرفین است، و بعد از اینکه ازدواجشان شرعی و مستقر شد باز هم میتوانند با توافق و رضایت طرفینی هر تغییری در این شروط خواستند بدهند.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
1️⃣1️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ ... وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ ... فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً .... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلیماً حَكیماً»
تمامی قوانین کنترل کننده روابط جنسی انسانها، از محرمیت برخی افراد نسبی و سببی گرفته تا جواز ازدواج دائم یا موقت و ...، برخاسته از علم و حكمت خداوند است.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
در جامعه ما، به ویژه تحت تاثیر فضای تبلیغاتی غربی،
بسیاری از مردم و بویژه زنان، با بسیاری از قوانین شریعت در زمینه مسائل ازدواج و ... – از جمله با جواز ازدواج موقت – بشدت مخالفند و برای این مخالفتشان به سوءاستفادههای برخی از افراد از این قوانین استناد میکنند؛
در حالی که اگر سوءاستفاده از یک قانون دلیل موجهی برای کنار گذاشتن آن قانون میبود هیچ قانونی نباید رسمیت مییافت؛
💢چرا که هر قانونی تحت شرایطی امکان سوءاستفاده دارد. 💢
از همه بالاتر خود قرآن کریم است که بارها و بارها مورد سوءاستفاده امثال معاویهها قرار گرفته است و خود قرآن بر اینکه میتواند مورد سوءاستفاده و مایه گمراهی افراد شود تاکید کرده است: «يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً» (بقره/26)
ریشه عمده این اعتراضات این است که افراد عقل و اطلاعات ناقص خود را معیار سنجش همه چیز قرار میدهند و حتی اگر خود را موحد بشمارند در عمق جان خود، علم و حکمت جهانشمول خداوند را واقعا باور ندارند‼️
@yekaye