.
9⃣ «وَ الَّذينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ ... كَذلِكَ نَجْزي كُلَّ كَفُورٍ؛ وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ ... فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصيرٍ»
کفر، کفران و ناسپاسی، و ظلم، با اینکه سه معنای مختلفاند، اما در جهنم، کسانی که مرتکب اینها شدهاند، یک گروهند:
یعنی
در شبکه مفاهیم قرآن، تلازمی هست بین کفر و ایمان نیاوردن، با کفران و ناسپاسی و قدرناشناسی، با ظلم و ستم و تعدی از حق خویش.
@yekaye
.
🔟 «فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصيرٍ»
در نظامی که خداوندِ حق همهکاره است، کسی که ظلم کند و بخواهد از حق خارج شود، یاوری نمییابد.
@yekaye
738) 🌺 إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ 🌺
💐ترجمه
همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینهها داناست.
سوره فاطر (35) آیه 38
12 شعبان 1439
1397/2/9
@yekaye
☀️ 1) فتح بن یزید جرجانی امام رضا ع را در مسیر خروج از خراسان به سمت بغداد [که مامون ایشان را در این سفر شهید کرد] ملاقات میکندو سوالاتی از ایشان میپرسد.
آخرین سوالی که میپرسد این است که:
گفتم: آیا خداوند ازلی میداند که چیزی که موجود نبوده، اگر موجود شود، چگونه خواهد بود؟
فرمودند: وای بر تو که به مسائل دشواری مشغول شدهای. آیا نشنیدهای که خداوند می فرماید «»اگر در زمین و آسمان خدایی غیر از الله میبود حتما دچار فساد میشد» (انبیاء/22) و فرمود «حتما برخی بر برخی برتری می جستند» (مومنون/91) و از قول جهنمیان حکایت کرد «ما را بیرون آور که کار شایستهای انجام دهیم غیر از آنچه انجام میدادیم» (فاطر/37). پس او چیزهایی را که رخ نداده میداند که اگر رخ دهند چگونه خواهند بود.
پس بلند شدم و دست و پای ایشان را بوسیدم و ایشان سرش را جلو آورد و سر و صورتشان را بوسیدم و از نزد ایشان خارج شدم در جالی که به خاطر حظ و بهرهای که برده بودم چنان خوشحال بودم که قابل وصف نبود.
📚التوحيد (للصدوق)، ص65
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُرْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي الْعَبَّاسُ بْنُ عَمْرٍو الْفُقَيْمِيُّ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيِّ عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ الْجُرْجَانِيِّ قَالَ: لَقِيتُهُ [أبا الحسن الرضا] ع عَلَی الطَّرِيقِ عِنْدَ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ إِلَی خُرَاسَانَ وَ هُوَ سَائِرٌ إِلَی الْعِرَاقِ...
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ بَقِيَتْ مَسْأَلَةٌ قَالَ هَاتِ لِلَّهِ أَبُوكَ قُلْتُ يَعْلَمُ الْقَدِيمُ الشَّيْءَ الَّذِي لَمْ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ قَالَ وَيْحَكَ إِنَّ مَسَائِلَكَ لَصَعْبَةٌ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا وَ قَوْلَهُ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ قَالَ يَحْكِي قَوْلَ أَهْلِ النَّارِ أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ وَ قَالَ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ فَقَدْ عَلِمَ الشَّيْءَ الَّذِي لَمْ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ فَقُمْتُ لِأُقَبِّلَ يَدَهُ وَ رِجْلَهُ فَأَدْنَی رَأْسَهُ فَقَبَّلْتُ وَجْهَهُ وَ رَأْسَهُ وَ خَرَجْتُ وَ بِي مِنَ السُّرُورِ وَ الْفَرَحِ مَا أَعْجِزُ عَنْ وَصْفِهِ لِمَا تَبَيَّنْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ الْحَظِّ.
@yekaye
☀️2) عبدالله بن مسکان می گوید:
از امام صادق ع در مورد خداوند تبارک و تعالی سوال کردم که آیا به مکان، قبل از اینکه آن را بیافریند علم دارد؟ یا اینکه علم او همراه با آفرینش او و پس از آفریدنش است؟
فرمودند: خداوند برتر از این است؛ بلکه او همواره به مکان عالم است قبل از اینکه آن را ایجاد کند همانند علمی که پس از ایجاد آن بدان دارد؛ و علم او به تمام اشیاء از این جهت شبیه علم او به مکان است [= همه چیز را قبل از اینکه بیافریند میداند و آفرینش آنها چیزی بر علم او اضافه نکند].
📚التوحيد (للصدوق)، ص137
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْأَصْفَهَانِيُّ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ كَانَ يَعْلَمُ الْمَكَانَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْمَكَانَ أَمْ عَلِمَهُ عِنْدَ مَا خَلَقَهُ وَ بَعْدَ مَا خَلَقَهُ؟
فَقَالَ: تَعَالَى اللَّهُ بَلْ لَمْ يَزَلْ عَالِماً بِالْمَكَانِ قَبْلَ تَكْوِينِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا كَوَّنَهُ وَ كَذَلِكَ عِلْمُهُ بِجَمِيعِ الْأَشْيَاءِ كَعِلْمِهِ بِالْمَكَانِ.
@yekaye
☀️3) امیرالمومنین ع در یکی از خطبههایشان در توضیح علم خداوند فرمودند:
مىداند فرياد درندگان را در بيابانها، و نافرمانى بندگان را در نهانها، و آمد و شد ماهيان را به درياهايى با آب فراوان، و به هم كوفتن آب را بر اثر بادهاى سخت وزان.
📚نهج البلاغه، خطبه198 (اقتباس از ترجمه شهیدی، ص232)
يَعْلَمُ عَجِيجَ الْوُحُوشِ فِي الْفَلَوَاتِ وَ مَعَاصِيَ الْعِبَادِ فِي الْخَلَوَاتِ وَ اخْتِلَافِ النِّينَانِ فِي الْبِحَارِ الْغَامِرَاتِ وَ تَلَاطُمَ الْمَاءِ بِالرِّيَاحِ الْعَاصِفَات
@yekaye
✅توجه
اغلب احادیث جلسه 607 http://yekaye.ir/al-kahf-18-26/ نیز میتواند در مورد این آیه مد نظر قرار گیرد.
.
1⃣ «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
آسمانها و زمین در این ظاهر مشهودی که ما از آنها میبینیم، خلاصه نمیشوند.
آنها غیبی دارند که خداوند بر غیب آنها نیز احاطه کامل دارد.
@yekaye
.
2⃣ «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
🔺همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینهها داناست.🔺
چه ارتباطی هست بین این دو جمله؟
🍃الف. میخواهد بفرماید که خداوند هم به عالم بیرون از انسان کاملا علم و احاطه دارد و هم به عالم درون انسان؛ و این دو، اشاره به همان دوگانه آفاق و انفس است که در آیه «سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق» (فصلت/53) بدان اشاره شده است.
🍃ب. نه آنچه در آسمانها و زمین بر شما مخفی است از او مخفی میماند و نه آنچه شما در سینه خود مخفی می کنید
📚(مجمعالبیان، ج8، ص642)
🍃ج. وقتی هیچ امر نهانی در آسمانها و زمین بر خداوند مخفی نیست، پس آنچه شما در سینههایتان مخفی میکنید هم بر او مخفی نمیماند. در واقع جمله اول دلیلی است برای پذیرش جمله دوم.
📚(تفسير كنز الدقائق، ج10، ص579)
🍃د. در آیات قبل از بهشت و جهنم و بهشتیان و جهنمیان سخن گفت؛ شاید میخواهد اشاره کند اینکه خداوند بهشتیان را در بهشت و جهنمیان را در جهنم جای داد ناشی از این است که هم غیب آسمانها و زمین را میداند و هم نهانیترین عرصه وجود آدمیان را؛ و از این روست که میداند که وجود چه کسی با چه جایگاهی در عالم تناسب دارد؛ و این قرار گرفتن بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم عین عدل است.
🍃ه. غیب آسمانها و زمین، روی دیگر سکه وجود انسان و حقایق عظیم و مخفیای که در درون انسانهاست؛ چنانکه در آیهای دیگر، تفکر در خویشتن را راهی به سوی فهم حقانیت آفرینش آسمانها و زمین دانسته است: «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق: آیا پس در نفس خویش نمیاندیشند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه بین این دو است را جز به حق نیافرید» (روم/8)
موید این برداشت، شعر منسوب به امیرالمومنین ع است که میفرماید:
وَ تَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ
وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ
وَ أَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي
بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر
📚(ديوان أمير المؤمنين عليه السلام، ص175)
ترجمه:
آیا میپنداری که تو جسمی کوچک هستی؟
در حالی که در تو عالم بزرگتر درهمپیچیده شده است؛
و تو همان «کتاب مبین»ی هستی که
با حرفهای آن امور مخفی آشکار می گردد.
🍃و. ...
https://eitaa.com/yekaye
.
3⃣ «رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ ... إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
اگر کافران در جهنم میمانند بدین جهت است که خداوند نهان دلهای آنان را میداند؛ و میداند که اگر تخفیفی بدانها داده شود و به دنیا برگردند دوباره همان کارهای قبل را تکرار میکنند.
📚(البحر المحیط، ج9، ص37)
به تعبیر دیگر،
كسانى كه فرصتهاى دنيا را از دست داده و عمل صالحى انجام ندادهاند و در آخرت ناله مىزنند كه ما را از دوزخ نجات بده تا عمل صالح انجام دهيم، در سخن خود صداقت ندارند.
📚(تفسير نور، ج9، ص507)
@yekaye
.
4⃣ «إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
همانا خداوند به درون سینهها داناست؛
و بر اساس باطن و درون شما با شما برخورد و شما را مورد حسابرسی قرار میدهد، خواه ظاهر شما با این باطن هماهنگ باشد یا نباشد؛
و از این جهت این مضمون شبیه است به آیاتی مانند «إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ: اگر آنچه در خویشتن دارید آشکار کنید یا مخفی بدارید خداوند شما را بدان مورد حسابرسی قرار میدهد» (بقرة/284)
📚(الميزان، ج17، ص498)
@yekaye
💐🌹 میلاد باسعادت منجی عالم بشریت، ولیّ عصر، امام زمان، مهدی موعود، عجل الله تعالی فرجه الشریف، بر همه حقپویان و عدالتجویان و خداپرستان مبارک باد. 🌹🌷
🔺با عنایت خداوند متعال، ان شاءالله از امروز کانال «یک آیه در روز- گزیده» راه اندازی میشود.🔺
🔹این کانال برای کسانی است که یا فرصت کمتری دارند و یا علاقه چندانی به برخی از بحثهای تخصصیتر ندارند.
🔹در این کانال تنها گزیدهای از مطالب کانال «یک آیه در روز» قرار داده میشود؛ بدین صورت که:
▪️نکات ادبی غالبا نمیآید؛ مگر در موارد خیلی خاص.
▪️متن عربی احادیث نمیآید و فقط ترجمه آنها خواهد آمد.
▪️از میان تدبرها، تنها برخی که نکات لطیفتری دارند، خواهد آمد.
💐در صورتی که این کانالها را در معرفی معارف قرآن و اهل بیت علیهمالسلام مفید یافتید، آنها را در گروهها و کانالهای خود معرفی کنید.🌹
🔖کانال «یک آیه در روز»
https://eitaa.com/yekaye
🔖کانال «یک آیه در روز- گزیده»
https://eitaa.com/yekAaye
✅ ضمنا هرگونه استفاده از مطالب این کانال در راستای گسترش معارف قرآن و اهل بیت علیهمالسلام - حتی بدون ذکر منبع - بلامانع است‼️
@yekaye
739) 🌺 هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً 🌺
💐 ترجمه
او کسی است که شما را جانشین در زمین گردانید؛ پس هر که کفر ورزد کفرش علیه اوست؛ و کفرپیشگان را کفرشان نزد پروردگارشان جز مبغوضیت [غضب و نفرت] نیفزاید؛ و کفرپیشگان را کفرشان جز خسارت نیفزاید.
سوره فاطر (35) آیه 39
20 شعبان 1439
1397/2/17
@yekaye
🔹خلائِفَ
قبلا بیان شد که
▪️«خَلْف» به معنای «پشت» (نقطه مقابلِ «قدام: جلو») (بقره/۲۵۵؛ رعد/۱۱) و «خَلَف» به معنای کسی که در پی میآید (نقطه مقابل سَلَف: گذشتگان) میباشد.
▫️برخی گفتهاند وقتی «خَلَف» به صورت اضافه به خوبی و بدی بیاید (خلَفِ صدق، خلَفِ سوء) طبیعتا با لفظ بعدی به معنای خوبی ویا بدی جانشین اشاره شده؛ اما وقتی قرار باشد به صورت مطلق به کار رود، برای کسی که جانشین مناسبی است، تعبیر «خَلَف»؛ و برای کسی که جایگزین نامطلوبی است، تعبیر «خَلْف» را به کار میبرند؛ که این تعبیر دوم در دو جای قرآن کریم به کار رفته است (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ؛ اعراف/۱۶۹؛ مریم/۵۹) .
▪️«خلافت» را از این جهت خلافت گفتهاند که دومی بعد از اولی میآید و جانشین او میگردد.
▪️به زنان «خوالف» گویند (رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِف؛ توبه/۸۷ و 93) زیرا مردان غالبا برای کار و امور دیگر از خانه غایب میشوند و زنان جانشین آنها میگردند.
▪️برخی توضیح دادهاند که دو کلمه «خَلَف» (جمع: اخلاف) و خالفة (جمع: خوالف) صرفا به معنای کسی است که متصف به صفت جانشین بودن و در پی آمدن میشود و از این جهت «خلیف» (جمع: خلفاء) هم به همین معناست (إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوح، اعراف/69؛ أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْض، نمل/62). اما وقتی به صورت «خلیفة» درمیآید (إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً، بقره/30؛ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْض، ص/26)، حرف «ة» دلالت بر مبالغه میکند (شبیه «ة» در علامه) و منظور کسی است که خلافت و جانشینی کاملا در حق او تثبیت شده است و جمعِ آن، نه خلفاء، بلکه «خلائف» میباشد (وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ، انعام/165؛ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْض، فاطر/39).
🔖جلسه 220 http://yekaye.ir/al-baqare-2-030/
🔸ماده «خلف» و مشتقات آن جمعا 127 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹كَفَرَ ؛ كُفْرُهُ ؛ الْكافِرينَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کفر» در اصل دلالت بر پوشاندن و مخفی کردن میکند؛ به کشاورز «کافر» گفته میشود چون دانه را در دل خاک مخفی میکند و «کفاره» هم کفاره است چون گناه را میپوشاند و «تکفیر» هم به معنای اقدامی است که چنان روی گناه را میپوشاند که گویی انسان گناهی انجام نداده (در مقابل حبط که در مورد نابود شدن کارهای خوب است)
▪️کفر، هم در نقطه مقابل ایمان به کار میرود زیرا «حق را میپوشاند» و هم در نقطه مقابل «شکر» و به معنای «ناسپاسی» به کار میرود زیرا نعمت را میپوشاند؛ و از نظر راغب اصفهانی، در مورد ناسپاسی نعمت، غالبا تعبیر «کفران» به کار میرود، و در مورد انکار خدا و نبوت و شریعت (بیدینی) غالبا تعبیر «کُفر» (که فاعل آن، «کافر» است) به کار میرود.
▪️لازم به ذکر است که اگرچه در فرهنگ دینی غالبا کلمه «کافر» فقط به معنای منکر خدا و نبوت و شریعت به کار میرود اما در ادبیات قرآنی در مورد منکر ولایت و امامت الهی هم این تعبیر به کار میرود چنانکه کسانی که به جای ولایت الله، ولایت طاغوت را پذیرفته باشند کارشان «کفر» معرفی شده (بقره/۲۵۶) و حتی منافق هم (که ظاهرا مسلمان است و خدا و نبوت و شریعت را قبول دارد) کافر خوانده شده است (نساء/۱۳۷-۱۳۸؛ منافقون/۱-۳).
🔖جلسه ۲۰۵ http://yekaye.ir/al-furqan-025-50/
▪️همچنین قبلا حدیثی گذشت که توضیح داده بود که کفر در قرآن به پنج معنا به کار رفته: کفر حجود (انکار) [که دو قسم میشد: انکار از روی ظن و گمان، ویا کاملا آگاهانه در برابر حقیقت ایستادن]، ترک آنچه خدا دستور داده، کفر برائت و کفر نعمت.
🔖جلسه۱۵۹، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-jathiyah-45-24/
@yekaye
🔹مَقْتاً
▪️درباره اصل ماده «مقت»
▫️ برخی گفتهاند که دلالت میکند بر قُبح و زشتی 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص341)؛
▫️برخی گفتهاند که دلالت دارد بر بُغض و نفرت شدید 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص139)
▫️و برخی هم هر دو مولفه را دخیل دانسته و گفتهاند که دلالت دارد بر بُغض و نفرت شدید از کسی که مرتکب کار زشت و قبیحی میشود 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص772)
▪️از کاربردهای این کلمه «نکاح مقت» بوده که کسی با زنِ پدرش ازدواج میکرد (وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبيلاً؛ نساء/22) که خداوند منفوریت این را در ردیف فحشاء قرار داد.
▪️کاربردهای قرآنی دیگر این ماده عبارتند از: «لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً» (فاطر/39) «إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ» (غافر/10) «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ» (غافر/35 و صف/3)
🔸این ماده همین 6 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹خَساراً
قبلا بیان شد که
▪️ماده «خسر» در اصل دلالت بر «نقص» میکند؛ و نه هر نقصی، بلکه نقصی که بر سرمایه انسان وارد شود؛ خواه سرمایه مادی (مال التجاره) ویا سرمایه وجودی و جان خود آدمی؛ و در قرآن کریم از ۶۵ مورد استفاده از مشتقات این ماده، تنها سه موردش در معنای ضرر مادی به کار رفته است (أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرينَ؛، شعرا/۱۸۱؛ وَ أَقيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْميزان، الرحمن/۹؛ وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُون، مطففین/۳).
▫️معادل فارسی آن، «زیان» و در نقطه مقابل «سود» (ربح) است و از این جهت با «ضرر» که در مقابل «نفع» است، متفاوت میباشد.
▪️برخی توضیح دادهاند که در زبان عربی برای از دست دادن سرمایه دو تعبیر به کار میرود: وقتی مقدار محدودی از سرمایه را از دست داده باشد «وضیعة» میگویند و وقتی کل سرمایه را ضرر کرده باشد «خسران» میگویند (هرچند بعدا خسران در مورد مقداری از سرمایه هم به کار رفته است)؛ و بر این اساس تعبیر «خسروا أنفسهم» هم بدین معناست که آنها چنان جان و هستی و تمام سرمایه وجودی خود خود را هدر دادهاند که گویی هلاک شدهاند و ظاهرا به همین جهت ست که اصل خسران را هلاکت هم دانستهاند.
🔖جلسه ۲۴۳ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-22-2/
@yekaye