eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
سند و متن روایات بند ۴۶ ☀️الف. حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ حَبِيبِ بْنِ أَبِي ثَابِتٍ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ قَالَ: قَالَ عَمَّارٌ يَوْمَ صِفِّينَ: ائْتُونِي بِشَرْبَةِ لَبَنٍ، فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ ص قَالَ: " آخِرُ شَرْبَةٍ تَشْرَبُهَا مِنَ الدُّنْيَا شَرْبَةُ لَبَنٍ "، فَأُتِيَ بِشَرْبَةِ لَبَنٍ فَشَرِبَهَا ثُمَّ تَقَدَّمَ فَقُتِلَ. 📚مسند أحمد، ج31، ص172، ح18880؛ 📚مصنف ابن أبي شيبة، ج21، ص534 ؛ 📚الطبقات الكبير، ج3، ص238 ؛ 📚أنساب الأشراف للبلاذري، ج1، ص172 ب. قال: أخبرنا محمّد بن عمر، حدّثني يعقوب بن عبد الله القُمّيّ عن جعفر بن أبى المغيرة عن سعيد بن عبد الرّحمن بن أبْزى عن أبيه عن عمّار بن ياسر أنّه قال وهو يسير إلى صفّين على شطّ الفرات: اللهمّ إنّهُ لَوْ أعْلَمُ أنّه أرضى لك عنى أنْ أرمى بنفسى من هذا الجبل فأتَرَدّى فأسْقُطَ فعلتُ، ولو أعلمُ أنّه أرضى لك عنى أنْ أوقد نارًا عظيمة فأقعَ فيها فعلتُ، اللهُمّ لو أعلم أنّه أرضى لك عنّى أنْ ألقىَ نفسى في الماء فأُغْرِقَ نفسى فعلتُ، فإنى لا أُقاتل إلّا أريد وَجهك، وأنا أرجو أنْ لا تُخَيّبَنى، وأنا أريدُ وَجْهَكَ. قال: أخبرنا محمّد بن عمر، حدّثني من سمع سلمة بن كُهيل يُخبرُ عن أبي صادق عن ربيعة بن ناجد قال: سمعتُ عمّار بن ياسر هو بصفّين يقول: الجنّةُ تحت البارقة، والظّمْآنُ يَرِدُ الماءَ، والماءُ مورود، اليوم ألْاقَى الأحِبّةَ محمّدًا وحِزْبَه، لقد قاتلتُ صاحبَ هذه الراية ثلاثًا برسول الله وهذه الرابعة كإحداهنّ. قال: أخبرنا محمّد بن عمر، حدّثني هاشم بن عاصم عن المنذر بن جَهْم قال: حدّثني أبو مروان الأسلميّ قال: شهدتُ صفّين مع النّاس، فبينا نحن وقوف إذ خرج عمّار بن ياسر وقد كادت الشمس أن تغرب وهو يقول: من رائحٌ إلى الله، الظّمآنُ يرِدُ الماءَ، الجَنّةُ تحت أطراف العوالى، اليوم ألْقى الأحِبّة: اليومَ ألْقى محمّدًا وحزْبَه. قالَ: أخبرنا محمّد بن عمر، حدّثني عبد الله بن أبي عُبيدة عن أبيه عن لؤلؤة مولاة أمّ الحَكَم بنت عمّار بن ياسر قالت: لمّا كان اليوم الذي قُتل فيه عمّار، والرّاية يَحْملها هاشم بن عُتبة، وقد قُتل أصحابُ عليّ ذلك اليوم حتَّى كانت العصر، ثمّ تَقَرّبَ عَمّارٌ من وراء هاشم يُقدّمه وقد جَنَحَت الشمس للغروب، ومع عَمّار ضَيْحٌ من لَبَنٍ، فكان وجوبُ الشمس أن يُفْطِرَ، فقال حين وَجَبَت الشمس وشَرِبَ الضّيْحَ: سمعتُ رسول الله ص يقول: آخر زادك من الدّنيا ضَيْحٌ من لَبَنٍ، قال: ثمّ اقتربَ فقاتل حتَّى قُتل، وهو يومئذٍ ابن أربع وتسعين سنة. 📚الطبقات الكبير، ج3، ص238-239 @yekaye
🔹ه. گناه عدم همراهی با حضرت علی ع در جنگ‌های ایشان بویژه صفین
☀️۴۷) ابی عشاقه می‌گوید: از عمار شنیدم که می‌گفت: از رسول الله شنیدم که فرمود: ای علی! تو با «الفئة الباغيه: جماعت ستمگر» خواهی جنگید در حالی که تو بر حق هستی؛ و کسی که آن روز تو را یاری نکند از من نیست. 📚تاريخ دمشق (لابن عساكر)، ج42، ص473؛ 📚مختصر تاريخ دمشق، ج18، ص56؛ 📚جامع الأحاديث (سیوطی) ج23، ص331 أخبرنا أبو الحسن سعد الخير بن محمد أنا أحمد بن محمد بن أحمد بن موسى أنا محمد بن أحمد بن عبد الرحمن الذكواني أنا أبو أحمد محمد بن أحمد العسال نا أبو يحيى الرازي وهو عبد الرحمن بن محمد بن سالم نا عبد الله بن جعفر المقدسي نا ابن وهب عن ابن لهيعة عن أبي عشاقة عن عمار بن ياسر قال: سمعت النبي (ص) يقول: يا علي ستقاتلك الفئة الباغية وأنت على الحق؛ فمن لم ينصرك يومئذ فليس مني. @yekaye
🔹۴۸) در احادیث ۴۰ به بعد (بویژه حدیث۴۳) دیدیم که این احادیث نبوی درباره اینکه عمار را «فئه باغیه» می‌کشند برای خیلی از افراد در همان جنگ حقانیت علی ع را اثبات کرد و به نفع ایشان وارد جنگ شدند. حقیقت این است که اینکه این حدیث فضایی ایجاد کردم که معلوم شد- مطابق حدیث شماره ۴۷ - وظیفه همگان است که در این چنگ به یاری امیرالمومنین باشند بقدری مهم بود که بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین، بعدا از اینکه با حضرت علی در این جهاد شرکت نکرده بودند ابراز تاسف ویا توبه کردند؛ مثلا: ☀️الف. در کتب اهل سنت با سندی که صحیح می‌دانند نقل شده که عبدالله بن عمر در هنگام احتضار می‌گفت: در زندگی‌ام برای چیزی تاسف نخوردم به اندازه تاسف بر آن چیزی که از این آیه [آیه۹ سوره حجرات] فهمیده می‌شد؛ ‌یعنی اینکه آن گونه که خداوند دستور داده بود همراه با علی ع در جنگ با «الفئة الباغيه: جماعت ستمگر» حاضر نشدم. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص90؛ 📚الطبقات الكبير، ج4، ص174؛ 📚المعرفة والتاريخ، ج3، ص84؛ 📚أنساب الأشراف، ج2، ص179؛ 📚المعجم الكبير للطبراني، ج13، ص145؛ 📚الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج3، ص1117؛ 📚أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج4، ص102؛ 📚سير أعلام النبلاء، ج3، ص231 أخرج الحاكم و البیهقی و صححه عن ابن عمر قال: ما وجدت فی نفسی من شی ما وجدت من هذه الآیة انی لم أقاتل هذه الفئة الباغیة كما أمرنی الله. ☀️ب. و از عامر نقل شده که مسروق (مسروق بن اجدع همدانی، از تابعین، م۶۳) از اینکه به پیشگاه خداوند از اینکه علی ع را تنها گذاشته بود (همراه با علی ع در جنگ حاضر نشده بود) استغفار می‌کرد. ☀️ج. از شعبی نقل شده که مسروق نمرد مگر اینکه دائما انگشت ندامت می‌گزید به خاطر آنچه در خصوص همراهی علی ع از دست داده بود. 📚التاريخ الكبير لابن أبي خيثمة، ج3، ص126؛ 📚الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج3، ص1117 ؛ 📚أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج4، ص102 4099- حَدَّثَنَا ابْنُ الأَصْبَهَانِيّ، قال: أخبرنا شَرِيْك، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَامِرٍ، قَالَ: مَا مَاتَ مَسْرُوقٌ حَتَّى اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْ تخلِّيه عَنْ عليٍّ. 4102- حَدَّثَنَا عَبْد الرَّحْمَن بْنُ صالح، قال: حدثنا نوح بن دراج، قال: حدثنا مُجَالِد، عَنِ الشَّعْبِيّ، قَالَ: مَا مَاتَ مَسْرُوقٌ حَتَّى عضَّ يَدَيْه نَدَامَةً عَلَى مَا فَاتَهُ مِنْ عليٍّ. @yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
🌷الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَام‏🥀 ☀️برترین عید انسان، عید غدیر خم، بر همه انسان‌ها، بویژه اهل معرفت به امامت مبارک باد. 🌤ان شاء الله خداوند عیدی ما در این روز مبارک را تعجیل در فرج مولایمان - و فرج ما به ایشان- قرار دهد. @souzanchi
📜۳) جنگ نهروان و به هلاکت رسیدن ذوالثدیه - قبل از ورود در بحث خوارج تذکر نکته‌ای لازم است؛ و آن اینکه اگرچه از زمان حکومت بنی‌امیه معروف شده که مارقین [= از دین خارج‌شوندگان] در حدیث نبوی همان خوارج‌اند؛ اما حق این است که روایات نبوی‌ای که در آنها سخن از جنگ امیرالمومنین ع با مارقین به میان آمده نزد صحابه (مخاطبان زمان خود پیامبر ص)، منحصر به خوارج نمی‌شد و شامل دو گروه قبلی که با حضرت علی ع جنگیدند (اصحاب جمل و صفین) نیز می‌شد. شاید بهترین شاهد بر این مدعا گفتگوی عمار یاسر و سعد بن ابی‌الوقاص است که در منابع متقدم اهل سنت آمده است. این گفتگو از این جهت شاهدی بر مدعای ماست که عمار در جنگ صفین به شهادت رسید و در جنگ نهروان نبود؛ و لذا وقتی سعد را بابت عدم همراهی با علی ع مواخذه می‌کند سخنش ناظر به دو جنگ جمل و صفین است. لذا قبل از ورود در بحث خوارج این گفتگو تقدیم می‌شود: ☀️۴۹) عامر بن سعد روایت کرده است: یکبار عمار یاسر به سعد بن ابی‌ وقاص گفت: تو را چه می‌شود که از خانه بیرون نمی‌آیی تا در رکاب علی بن ابیطالب ع بجنگی؟ آیا نشنیده‌ای که رسول الله ص در موردش چه فرمود؟ فرمود: «قومی از امت من سر به شورش برمی‌دارند؛ از دین بیرون می‌روند آن گونه که تیر از کمان بیرون می‌رود؛ و علی بن ابی‌طالب ع با آنان می‌جنگد»؛ و این را سه بار تکرار کرد. سعد گفت: راست می گویی! به خدا سوگند شنیدم؛ ولیکن کناره‌گیری را بیشتر دوست داشتم تا زمانی که شمشیری بیابم که کافر را بکشد و از آسیب زدن به مومن خودداری کند! 📚السنة لابن أبي عاصم، ج2، ص599، ح1329؛ 📚المعجم الأوسط للطبراني، ج4، ص69، ح3634 ؛ 📚فتح الباري لابن حجر، ج12، ص296 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمِ بْنِ وَارَةَ، ثنا يَحْيَى بْنُ قَزْعَةَ بِمَكَّةَ، ثنا عُمَرُ بْنُ أَبِي عَائِشَةَ الْمَدِينِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ ابْنَ مِسْمَارٍ، مَوْلَى آلِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، يَذْكُرُ عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدٍ: أَنَّ ‌عَمَّارَ بْنَ يَاسِرٍ، قَالَ: لِسَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ: مَا لَكَ لَا تَخْرُجُ فَتُقَاتِلَ مَعَ ‌عَلِيِّ ‌بْنِ ‌أَبِي ‌طَالِبٍ، أَمَا سَمِعْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص مَا قَالَ فِيهِ؟ قَالَ: «يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ أُمَّتِي، يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ ‌مُرُوقَ السَّهْمِ مِنَ الرَّمِيَّةِ، يَقْتُلُهُمْ ‌عَلِيُّ ‌بْنُ ‌أَبِي ‌طَالِبٍ» ثَلَاثًا. قَالَ: صَدَقْتَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُهُ، وَلَكِنِّي أَحْبَبْتُ الْعُزْلَةَ حَتَّى أَجِدَ سَيْفًا يَقْطَعُ الْكَافِرَ وَيَنْبُو عَنِ الْمُؤْمِنِ! @yekaye
💢 علیرغم نکته فوق (که مارقین در تعابیر رسول الله ص ناظر به اصحاب جمل و صفین هم می‌شد)، فعلا بر اساس همین تلقی رایج بحث را پیش می‌بریم. 💢احادیث نبوی ناظر به پیش‌بینی پیدایش گروه خوراج (با تعابیری همچون مارقه و مارقین (از دین خارج‌شدگان؛ خوارج) در صحاح اهل سنت فراوان است. در بسیاری از این احادیث از جانب رسول الله ص تاکید شده است که حق با کسی است که با مارقین خواهد جنگید؛ مثلا: «سَتَكُونُ أُمَّتِي فِرْقَتَيْنِ، فَتَخْرُجُ مِنْ بَيْنَهُمَا مَارِقَةٌ يَلِي قَتْلَهَا أَوْلَاهُمَا بِالْحَقِّ: امت من دو فرقه می‌شوند که از ین آنان یکی‌شان خارج‌شدگان از دین‌اند؛ و آنان که سزاوارتر به حق‌اند جنگیدن با اینان را عهده‌دار می‌شوند» و در بسیاری از آنها این گروه نیز «‌الْفِئَةُ ‌الْبَاغِيَةُ» خوانده شده‌اند که جنگیدن با آنان وظیفه هر مسلمانی است. 💢در میان این احادیث که به وفور و در حد متواتر و از بسیاری از اصحاب در منابع اهل سنت درباره خوارج یافت می‌شود (فقط در صحیح مسلم، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۶ از ۷ نفر از صحابه (جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، عمر بن خطاب، علی بن ابی‌طالب، عبیدالله بن ابی‌رفاع، ابوذر، سهل بن حنیف) احادیث مختلفی از پیامبر ص درباره خروج آنان از دین و وجوب جهاد با آنها آمده است) ، آنچه جالب توجه است وجود شخصی است که به «ذو ‌الثُّدَيَّة» (به معنای دارای دو پستان) معروف است (ظاهرا وجه تسمیه‌اش این بوده که یکی از دستانش کوچک و شبیه پستان زنان بوده است؛ هرچند در معدودی از روایات وجه تسمیه‌اش این معرفی شده که پسانهایی همچون پستان زنان داشته است). 💢در هر صورت بقدری احادیث نبوی مربوط به اینکه وی در جنگ با بهترین بندگان خدا به هلاکت می‌رسد معروف بوده است که وقتی خبر کشته شدن ذوالثدیه در جنگ نهروان به عایشه می‌رسد؛ وی بشدت از اینکه به جنگ با امیرالمومنین ع اقدام کرده بود ابراز تاسف و پشیمانی می‌کند. 💢این واقعه بقدری در منابع اهل سنت ذکر شده که اگر قرار باشد احادیثی که فقط در منابع متقدم اهل سنت درباره خوارج و ذوالثدیه را بیاوریم شاید از صدها مورد تجاوز کند؛ در اینجا صرفا معدود مواردی که بر اصل این واقعه دلالت دارد را مبتنی بر احادیثی از معتبرترین کتب اهل سنت تقدیم می‌شود. @yekaye
50) هم بخاری و هم مسلم هریک با دو سند از ابوسعید خدری روایت کرده‌اند: یکبار نزد رسول الله ص بودیم و ایشان در حال تقسیم اموال بود که ذوالخویصره (شخصی از بنی تمیم) نزد ایشان آمد و گفت: یا رسول الله ص عدالت بورز! رسول الله ص فرمود: وای بر تو! اگر من عدالت نمی ورزم، چه کسی عدالت خواهد ورزید؟! بشدت بدبخت و زیانکار می‌شدی اگر که من عدالت نمی‌ورزیدم. عمر بن خطاب گفت: یا رسول الله ص بگذار سر از تنش جدا کنیم! فرمود: رهایش کن! او را یارانی است که نماز شما نسبت به نماز آنها و روزه گرفتن آنها نسبت به روزه گرفتن شما حقیر به نظر می‌رسد؛ قرآن می خوانند اما از گردنشان بالاتر نمی‌رود؛ از دین اسلام بیرون خواهند رفت آن گونه که تیر از کمانش بیرون رود به طوری که وقتی نگاه شود نه در تیردان چیزی هست و نه در کمان اثری از پیکان است و نه اثری از تیر بدون پیکان و نه اثری از رد تیر و نه ترکش آن؛ ولی از سرگین و خون پیشی می‌گیرد؛ نشانه‌شان مردی سیاهپوست است که یکی از بازوانش همچون پستان زنان است، یا همچون تکه‌گوشتی که تکان‌تکان می‌خورد؛ در هنگامی که جدایی‌ای در مردم می افتد خروج می‌کنند. ابوسعید ادامه داد: و شهادت می دهم که من خودم این را از رسول الله ص شنیدم و شهادت می دهم که علی بن ابی‌طالب ع با آنان جنگید و من در رکابش بودم؛ و دستور داد که آن شخص را بیابیم و [جسد] وی را یافتند و بدان نگاه کردم و همان طوری بود که رسول الله ص توصیف فرموده بود. 📚صحيح البخاري، ج3، ص1321؛ و ج5، ص2281؛ 📚صحيح مسلم، ج3، ص112 148 - (1064) حَدَّثَنِي ‌أَبُو الطَّاهِرِ، أَخْبَرَنَا ‌عَبْدُ اللهِ بْنُ وَهْبٍ، أَخْبَرَنِي ‌يُونُسُ، عَنِ ‌ابْنِ شِهَابٍ، أَخْبَرَنِي ‌أَبُو سَلَمَةَ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ ‌أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ، وَحَدَّثَنِي ‌حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى، ‌وَأَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْفِهْرِيُّ قَالَا: أَخْبَرَنَا ‌ابْنُ وَهْبٍ، أَخْبَرَنِي ‌يُونُسُ، عَنِ ‌ابْنِ شِهَابٍ، أَخْبَرَنِي ‌أَبُو سَلَمَةَ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، ‌وَالضَّحَّاكُ الْهَمْدَانِيُّ، أَنَّ ‌أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ قَالَ: بَيْنَا نَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ص وَهُوَ يَقْسِمُ قَسْمًا أَتَاهُ ذُو الْخُوَيْصِرَةِ وَهُوَ رَجُلٌ مِنْ بَنِي تَمِيمٍ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ اعْدِلْ! قَالَ رَسُولُ اللهِ ص: وَيْلَكَ وَمَنْ يَعْدِلُ إِنْ لَمْ أَعْدِلْ، قَدْ خِبْتُ وَخَسِرْتُ إِنْ لَمْ أَعْدِلْ؟! فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ: يَا رَسُولَ اللهِ ائْذَنْ لِي فِيهِ أَضْرِبْ عُنُقَهُ! قَالَ رَسُولُ اللهِ ص: دَعْهُ فَإِنَّ لَهُ أَصْحَابًا يَحْقِرُ أَحَدُكُمْ صَلَاتَهُ مَعَ صَلَاتِهِمْ، وَصِيَامَهُ مَعَ صِيَامِهِمْ، يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لَا يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ يَمْرُقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، يَنْظُرُ إِلَى نَصْلِهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْءٌ، ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَى رِصَافِهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْءٌ، ثُمَّ يُنْظَرُ إِلَى نَضِيِّهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْءٌ، وَهُوَ الْقِدْحُ، ثُمَّ يُنْظَرُ إِلَى قُذَذِهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْءٌ سَبَقَ الْفَرْثَ وَالدَّمَ آيَتُهُمْ رَجُلٌ أَسْوَدُ إِحْدَى عَضُدَيْهِ مِثْلُ ثَدْيِ الْمَرْأَةِ، أَوْ مِثْلُ الْبَضْعَةِ تَتَدَرْدَرُ يَخْرُجُونَ عَلَى حِينِ فُرْقَةٍ مِنَ النَّاسِ. قَالَ أَبُو سَعِيدٍ: فَأَشْهَدُ أَنِّي سَمِعْتُ هَذَا مِنْ رَسُولِ اللهِ ص وَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ قَاتَلَهُمْ وَأَنَا مَعَهُ، فَأَمَرَ بِذَلِكَ الرَّجُلِ فَالْتُمِسَ، فَوُجِدَ فَأُتِيَ بِهِ، حَتَّى نَظَرْتُ إِلَيْهِ عَلَى نَعْتِ رَسُولِ اللهِ ص الَّذِي نَعَتَ. 📚مسلم در ادامه این واقعه را با تعابیر دیگری از قول زید بن وهبی جهنی (صحيح مسلم، ج3، ص115 ) و عبیدالله بن ابی‌رافع (غلام آزاد شده رسول الله) (صحيح مسلم، ج3، ص116 ) نیز (به عنوان افراد دیگری که وی را دیده بودند) روایت کرده است. @yekaye
☀️۵۱) الف. حاکم نیشابوری (م۴۰۵) روایتی درباره ذوالثدیه را از عایشه آورده که ذهبی نیز بر صحیح بودن سند این روایت تاکید کرده است. مسروق می‌گوید: عایشه یکبار به من گفت: من دیدم که بر روی تپه‌ای ایستاده‌ام و پیرامونم گاوی در حال شخم زدن است. گفت: اگر خوابت رویای صادقه باشد پیرامونت آشوبی برپا خواهد شد. گفت: از شرک به خدا پناه می‌برم. چه بد تعبیر کردی. گفتم: چه‌بسا امری است که مایه ناراحتی‌ات خواهد شد. گفت: به خدا سوگند اینکه از آسمان به زمین بیفتم برایم خوشایندتر از این است که چنین کاری کنم. ایام گذشت و بعدها یکبار نزد او این سخن به میان آمد که علی ع ذوالثدیه را کشت. به من گفت: هرگاه به کوفه رفتی برای من از عده‌ای از مردم آن دیار که آنها را می شناسی و شاهد ماجرا بودند خبر ماجرا را به صورت مکتوب بگیر. چون به کوفه رفتم دیدم مردم گروه‌ها و حزبهای مختلفی هستند؛ از هر حزب و جماعتی ده نفر که شاهد ماجرا بود را پیدا کردم و از آنها به طور مکتوب شهادت گرفتم و گواهی‌های آنان را نزد وی بردم. گفت: خدا عمروعاص را لعنت کند. او به من چنین وانمود کرده بود که وی را در مصر کشته است. 📚المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج4، ص14؛ 📚سير أعلام النبلاء، ج2، ص200 ☀️ب. این واقعه را بیهقی (م۴۵۸) - ویک قرن قبل از وی، آجری (م۳۶۰)- با سند خویش از مسروق چنین روایت کرده‌اند: عایشه به من گفت: آیا درباره ذو الثدیه که علی ع در حروریه (محل جنگ نهروان) به وی حمله کرد خبری داری؟ گفتم: نه. گفت: برای من از کسانی که شاهد ماجرا بودند خبری بگیر. پس به کوفه رفتم و آن موقع در کوفه حزبها و جماعتهایی* بودند؛ پس از هر حزب و جماعتی از ده نفر شهادت گرفتم و شهادت آنان را نزد وی آوردم و بر او خواندم. گفت: آیا همه اینها خودشان دیده بودند؟ گفتم: از همه‌شان سوال کردم و به من گفتند که خودشان دیده‌اند. گفت: خدا فلانی را لعنت کند. او به من نوشته بود که وی در نیل مصر غرق شده است. سپس اشک در چشمانش جمع شد و اندکی گریست؛ چون گریه‌اش آرام گرفت گفت: خداوند علی ع را رحمت کند؛ او بر حق بود؛ و آنچه بین من و او گذشت چیزی نبود جز آنچه بین زن و هووهایش رخ می‌دهد. ✳️* پی‌نوشت: در اینجا در نسخه بیهقی کلمه «أسباع» نوشته شده که به معنای «هفت‌تایی‌ها»ست؛ که معنای محصلی ندارد؛ و با توجه به عبارتی که در الشریعة آمده (و نیر روایت قبل در مستدرک حاکم) واضح است که اشتباه ناسخ بوده و کلمه «أشیاع» (جمع شیعه، به معنای حزب‌ها) اشتباها «أسباع» ثبت شده است. 📚دلائل النبوة للبيهقي، ج6، ص434-435؛ 📚الشريعة للآجري، ج1، ص361 ؛ و ج4، ص2082 ☀️ج. طبرانی (م۳۶۰) با سند دیگری این مطلب را نیز در گفتگوهای بین مسروق و عایشه روایت کرده است: از مسروق روایت شده که عایشه از من پرسید: چه کسی ذو الثدیه را کشت؟ علی بن ابی‌طالب ع؟ گفتم: بله. گفتم: خودم از رسول الله شنیدم که می‌فرمود: قومی خروج می کنند که اهل قرآن خواندن هستند اما قرآن از گردنشان بالاتر نمی‌رود؛ از دین بیرون می روند آن گونه که تیر از کمان بیرون می‌رود؛ علامتشان مردی است که دستش ناقص‌الخلقه است. 📚المعجم الأوسط للطبراني، ج5، ص314؛ ح5413 ☀️د. ابن‌ابی‌خیثمة (م۲۷۹) که یکی دو قرن پیش از همه اینها می‌زیسته، در کتاب خویش (التاريخ الكبير، ج3، ص126-127 ) بعد از اینکه با ذکر سند اشاره می‌کند که «لَمَّا أَتَى مَسْرُوقٌ عَائِشَةَ بِخَبَرِ ذِي الثُّدَيَّةِ؛ أَنَّ عَلِيًّا قتَلَه وأصحابَهُ واستبان لها ذلك: چون مسروق به عایشه خبر ذوالثدیه را داد که علی ع و اصحابش او را کشتند و این مطلب برایش کاملا واضح شد» سخنی از عایشه را نقل می‌کند که متاسفانه محقق کتاب ظاهرا نتوانسته‌ سه کلمه آن را از نسخه اصل بخواند و سخن وی را بدین صورت آورده‌اند که: «ما كنت [أخال … إلا] عليّ بن أَبي طالب»؛ که احتمال زیاد دارد بیانی بوده ناظر به پشیمانی شدید از مخالفت خویش با حضرت علی ع؛ که اگر اصل این عبارت یافت شود جالب خواهد بود. اما حتی اگر آن هم یافت نشود از واضحات تاریخ این است که برخلاف توجیهاتی که بزرگان اهل سنت می‌کنند عایشه خودش متوجه شد که در اقدام به جنگ با امیرالمومنین ع مرتکب چه گناه عظیمی شده بود؛ و لذا او که پدرش و عمر را در کنار رسول الله دفن کرده بود و اجازه نداده بود فرزند رسول الله ص یعنی امام حسن ع در کنار ایشان دفن شود - چنانکه خود اهل سنت روایت کرده‌اند و در شماره ۲۳ به برخی از آنها اشاره شد - وصیت کرد که به خاطر این گناه عظیمی که مرتکب شده بود خود وی را هم کنار ایشان دفن نکنند. @yekaye سند و متن روایات فوق: https://eitaa.com/yekaye/9701
سند و متن روایات بند ۵۱ (درباره واکنش عایشه به شنیدن کشته شدن ذوالثدیه در جنگ نهروان) ☀️۵۱) الف. أَخْبَرَنَا أَبُو إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى، وَمُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْحَافِظُ، قَالَا: ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ الثَّقَفِيُّ، ثنا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ، ثنا جَرِيرٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِي وَائِلٍ، عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: قَالَتْ لِي ‌عَائِشَةُ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: «إِنِّي رَأَيْتُنِي عَلَى تَلٍّ وَحَوْلِي بَقَرٌ تُنْحَرُ». فَقُلْتُ لَهَا: لَئِنْ صَدَقَتْ رُؤْيَاكِ لَتَكُونَنَّ حَوْلَكَ مَلْحَمَةٌ. قَالَتْ: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّكَ، بِئْسَ مَا قُلْتَ». فَقُلْتُ لَهَا: فَلَعَلَّهُ إِنْ كَانَ أَمْرًا سَيَسُوءُكِ. فَقَالَتْ: «وَاللَّهِ لَأَنْ أَخِرَّ مِنَ السَّمَاءِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَفْعَلَ ذَلِكَ». فَلَمَّا كَانَ بَعْدُ ذُكِرَ عِنْدَهَا أَنَّ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَتَلَ ذَا ‌الثُّدَيَّةِ، فَقَالَتْ لِي: «إِذَا أَنْتَ قَدِمْتَ الْكُوفَةَ فَاكْتُبْ لِي نَاسًا مِمَّنْ شَهِدَ ذَلِكَ مِمَّنْ تَعْرِفُ مِنْ أَهْلِ الْبَلَدِ». فَلَمَّا قَدِمْتُ وَجَدْتُ النَّاسَ أَشْيَاعًا فَكَتَبْتُ لَهَا مِنْ كُلِّ شِيَعٍ عَشَرَةً مِمَّنْ شَهِدَ ذَلِكَ قَالَ: فَأَتَيْتُهَا بِشَهَادَتِهِمْ. فَقَالَتْ: «لَعَنَ اللَّهُ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ، فَإِنَّهُ زَعَمَ لِي أَنَّهُ قَتَلَهُ بِمِصْرَ». هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ. ‌‌[التعليق - من تلخيص الذهبي]6744 - على شرط البخاري ومسلم 📚المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج4، ص14؛ 📚سير أعلام النبلاء، ج2، ص200 ☀️ب. أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللهِ الْحَافِظُ أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَامِرٍ الْكِنْدِيُّ بِالْكُوفَةِ مِنْ أَصْلِ سَمَاعِهِ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ صَدَقَةَ الْكَاتِبُ قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبَانَ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: هَذَا كِتَابُ جَدِّي: مُحَمَّدَ بْنَ أَبَانَ فَقَرَأْتُ فِيهِ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْحُرِّ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَكَمُ بْنُ عُتَيْبَةَ وَعَبْدُ اللهِ بْنُ أَبِي السَّفَرِ، عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِيِّ، عَنْ ‌مَسْرُوقٍ، قَالَ: قَالَتْ ‌عَائِشَةُ: عِنْدَكَ عِلْمٌ مِنْ ذِي الثُّدَيَّةِ الَّذِي أَصَابَهُ عَلِيٌّ- رَضِيَ اللهُ عَنْهُ- فِي الْحَرُورِيَّةِ؟ قُلْتُ: لَا. قَالَتْ: فَاكْتُبْ لِي. بِشَهَادَةِ مَنْ شَهِدَهُمْ. فَرَجَعْتُ إِلَى الْكُوفَةِ وَبِهَا يَوْمَئِذٍ أَسْبَاعٌ [أشیاع] فَكَتَبْتُ شَهَادَةَ عَشَرَةٍ مِنْ كُلِّ سَبْعٍ [شیع] ثُمَّ أَتَيْتُهَا بِشَهَادَتِهِمْ فَقَرَأْتُهَا عَلَيْهَا. قَالَتْ: أَكُلُّ هَؤُلَاءِ عَايَنُوهُ؟ قُلْتُ: لَقَدْ سَأَلْتَهُمْ فَأَخْبَرُونِي أَنَّ كُلَّهُمْ قَدْ عَايَنَهُ. قَالَتْ: لَعَنَ اللهُ فُلَانًا فَإِنَّهُ كَتَبَ إِلَيَّ أَنَّهُ أَصَابَهُمْ بِنِيلِ مِصْرَ. ثُمَّ أَرْخَتْ عَيْنَيْهَا فَبَكَتْ فَلَمَّا سَكَتَتْ عَبْرَتُهَا. قَالَتْ: رَحِمَ اللهُ عَلِيًّا لَقَدْ كَانَ عَلَى الْحَقِّ وَمَا كَانَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ إِلَّا كَمَا يَكُونُ بَيْنَ الْمَرْأَةِ وَأَحْمَائِهَا. 📚دلائل النبوة للبيهقي، ج6، ص434-435؛ 📚الشريعة للآجري، ج1، ص361 ؛ و ج4، ص2082 ☀️ج. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَيْثَمَةَ قَالَ: نَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ: نَا عَمْرُو بْنُ عَبْدِ الْغَفَّارِ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمْرٍو، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ ‌عَائِشَةَ، أَنَّهَا قَالَتْ لَهُ: مَنْ قَتَلَ ذَا ‌الثُّدَيَّةِ؟ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: أَمَا إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: «يَخْرُجُ قَوْمٌ يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ، وَلَا يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ، يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، عَلَامَتُهُمْ رَجُلٌ مُخْدَجُ الْيَدِ. 📚المعجم الأوسط للطبراني، ج5، ص314؛ ح5413 ☀️د. حَدَّثَنَا أَبِي، قَالَ: حَدَّثَنَا جَرِيرٌ، عَنْ مُغِيْرَة، عَنِ الشَّعْبِيّ، قَالَ: لَمَّا أَتَى مَسْرُوقٌ عَائِشَةَ بِخَبَرِ ذِي الثُّدَيَّةِ؛ أَنَّ عَلِيًّا قتَلَه وأصحابَهُ واستبان لها ذلك قالت ما كنت [أخال … إِلا] عَلِيّ بْن أَبِي طَالِبٍ. 📚التاريخ الكبير لابن‌ابی‌خیثمة ، ج3، ص126-127 @yekaye
☀️۵۲) از ابوسیعد رقاشی روایت شده است: یکبار بر عایشه وارد شدم، گفت: ابوالحسن [= حضرت علی ع] را چه می‌شود که دست به کشتار قاریان قرآن زده است؟! گفتم: ای ام المومنین! ما در میان کشته‌شدگان ذوالثدیه را یافتیم! پس عایشه ناله‌ای بلند سر داد (یا نفسی کشید) و سپس گفت: کسی که شهادتی را مخفی کند همانند کسی است که شهادت دروغ بدهد. از رسول الله ص شنیدم که می‌فرمود: این جماعت را برترینِ این امت می‌کشد. 📚المعجم الأوسط للطبراني، ج7، ص210؛ 📚السنة لابن أبي عاصم، ج2، ص599 [حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْأَخْرَمُ] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَيْسٍ الرَّقَاشِيُّ الْخَزَّازُ، ثنا غَسَّانُ بْنُ بُرْزِينَ الطُّهَوِيُّ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الرَّقَاشِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى ‌عَائِشَةَ، فَقَالَتْ: مَا بَالُ أَبِي الْحَسَنِ يَقْتُلُ أَصْحَابَهُ الْقُرَّاءَ؟ قَالَ: قُلْتُ: يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّا وَجَدْنَا فِي الْقَتْلَى ذَا ‌الثُّدَيَّةِ. قَالَ: فَشَهِقَتْ، أَوْ تَنَفَّسَتْ ثُمَّ قَالَتْ: كَاتِمُ الشَّهَادَةِ مَعَ شَاهِدِ الزُّورِ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: «يَقْتُلُ هَذِهِ الْعِصَابَةَ خَيْرُ أُمَّتِي». ✅ابن کثیر در البداية والنهاية (ج10، ص629-630 ) بعد از اینکه احادیثی از عایشه در بیان اینکه خوارج بدترین مردمان این امتند که بهترین مردمان این امت آنان را می کشند می‌آورد بیان می‌کند که از مجموع احادیثی که رسیده معلوم می‌شود که عایشه حکایت خوارج و بویژه کشته شدن ذی‌الثدیه را عجیب و بعید می‌شمرد؛ اما این مطلبی است که ما به طرق متعدد نشان دادیم که این امر واقع شده است تا همگان بفهمند که این مطلب حق و صدق و از برترین شواهد بر نبوت است؛ چنانکه بسیاری از بزرگان اهل سنت در کتبی که راجع به دلائل نبوت نوشته‌اند بدان اشاره کرده‌اند. @yekaye
☀️۵۳) از عبدالله بن شداد روایت شده است: بر عایشه وارد شدم و نزد او نشسته بودیم و تازه چند شبی بود که خبری از عراق رسیده بود که علی ع کشته شد. بناگاه رو به من کرد و گفت: ای عبدالله بن شداد! آیا اگر سوالی از تو بپرسم راستش را می‌گویی؟ می‌خواهم درباره این کسانی که علی ع آنان را کشت برایم خبر دهی. گفتم: چرا فکر می‌کنی که ممکن است راستش را نگویم؟! گفت: پس حکایتشان را بگو! گفتم: وقتی علی ع با معاویه معاهده‌ بست و آن دو حَکَم حکمشان را اعلام کردند هشت هزار نفر از قاریان بر او خروج کردند؛ و در منطقه‌ای نزدیک کوفه به نام حروراء جمع شدند؛ و با وی مخالفت می کردند و می‌گفتند: لباسی که خداوند برتن تو کرد و تو را بدان نامید از تن بیرون کردی و سپس راه خود گرفتی و در دین خدا حَکَم قرار دادی در حالی که حکمی جز حکم خدا نیست. چون علی ع از این سرزنشهایی که می‌کردند و جدا شدنشان مطلع شد به اعلان‌کننده خویش گفت اعلان کند که [از میان آنان] فقط آن جماعتی که حامل قرآنند بر او وارد شوند. پس چون آن سرا از قاریان پر شد دستور داد مصحف [= قرآنِ مکتوب] بزرگی آوردند و آن را پیش روی خود گذاشت و آرام آرام آن را ورق می‌زد و می‌گفت: ای مصحف! برای مردم سخن بگو! مردم وی را خطاب قرار دادند که: ای امیرالمومنین! از او چه می‌پرسی؟ آن صرفا ورق است و مرکّب؛ ما بر اساس آنچه از آن به نظرمان رسید سخن می‌گوییم؛ چه می‌خواهی؟! گفت: اصحاب شما که خروج کرده‌اند، کتاب خدا بین من و آنهاست! خداوند عز و جل درباره زن و شوهر می‌فرماید: «و اگر از جدايى ميان آن دو بيم داريد پس حَکَمی از خانواده آن [شوهر] و حَکَمی از خانواده این [زن‏] برانگیزانید» (نساء/۳۵). امت حضرت محمد حرمتش بالاتر از حرمت یک زن و شوهر است! بر من خرده گرفته‌اند که با معاویه که معاهده امضا کردیم من نوشتم معاویه، و او نوشت علی بن ابی‌طالب.* در حالی که در صلح حدیبیه هم وقتی سهیل بن عمرو (نماینده قریش) آمد و قرار شد معاهده‌ای با قریش امضا شود رسول الله ص اول نوشت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ». سهیل گفت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ننویس. فرمود: پس چه بنویسم؟ گفت: ‌بنویس: بسمک اللهم! رسول الله ص فرمود: بنویس. سپس فرمود: بنویس: از محمد رسول الله؛ گفتند: اگر قبول داشتیم که تو رسول الله هستی که با تو مخالفت نمی کردیم. پس نوشت: این قرارداد صلحی است بین محمد بن عبدالله با قریش: و خداوند در کتابش می‌فرماید: « قطعاً براى شما در رسول الله ص سرمشقى نيكوست؛ براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد» (احزاب/۲۱). سپس علی بن ابی‌طالب [ابن عباس] را به سراغشان فرستاد؛ من هم با آنان بیرون رفتم تا به میان لشکرشان که رسیدیم. ابن الکواء برخاست و مردم را مخاطب قرار داد و گفت: ای حاملان قرآن! این ابن عباس است؛ کسی که او را نمی‌شناسد بداند که من او را بر اساس کتاب الله می‌شناسم؛ این همان کسی است که درباره قومش نازل شد که «بلکه اینان قومی جدل‌پیشه‌اند» (زخرف/۵۸). پس او را به صاحبش برگردانید و با وی بر سر کتاب الله بحث نکنید. اما برخی از خطبای آنان برخاستند و گفتند: نه! به خدا سوگند که با وی بر اسسا کتاب الله بحث می‌کنیم؛ اگر حقی آورد که ما هم آن را شناختیم پس از او اطاعت می کنیم و اگر باطل آورد او را با باطلظ سرنگون می‌سازیم و به نزد صاحبش برمی‌گردانیم. پس سه روز بر اساس کتاب الله با وی بحث کردند و چهار هزار نفر از آنان که ابن‌الکواء هم در میان آنان بود توبه کردند و وی آنان را بر علی ع وارد کرد. سپس علی ع سراغش بقیه‌شان فرستاد و فرمود: امر ما و امر اینان همین بود که دیدید؛ پس هرجا خواستید بایستید تا امت محمد ص جمع شوند؛ و هرجا خواستید سکونت گزینید؛ بین ما و شما چنین خواهد بود که شمشیرهایمان را از شما بازخواهیم داشت مادامی که راه را بر کسی نبسته‌اید و خونی نریخته‌اید. اما اگر چنین کردید ما نیز این [نقض پیمان] را با جنگ به همین‌سان به سوی شما می اندازیم که همانا خداوند خائنان را دوست ندارد. @yekaye 👇ادامه مطلب همراه با پی‌نوشتها👇
ادامه روایت ۵۳ (حکایت جنگ نهروان) عایشه پرسید: ابن شداد! آیا علی ع با آنان جنگید؟ گفتم: به خدا سوگند سراغشان لشکر نکشید مگر اینکه راه بستند و خونها را بناحق ریختند؛ ابن خباب را کشتند و خون اهل ذمه را حلال شمردند؟ عایشه: واقعا؟ گفتم: به خدایی که جز او خدایی نیست! عایشه گفت: پس این چه خبری است که مرتب از اهل عراق می‌شنوم و می‌گویند: ذوالثدیه؛ ذوالثدیه؟ گفتم: من خودم دیدمش وقتی که همراه با علی ع نظاره‌گر کشته‌شدگان بودیم. علی ع گفت: آیا این را می‌شناسید؟ کسانی که آنجا بودند برخی گفتند: ما دیدیم که در مسجد بنی‌فلان نماز می‌خواند؛ و برخی دیگر گفتند ما هم دیدیم که در مسجد بنی‌فلان نماز می خواند؛ و همه افراد وی را این گونه می شناختند. عایشه گفت: سخن علی ع وقتی آنجا نظاره‌گر ایستاده بود - آن گونه که اهل عراق ادعا می کنند- چه بود؟ گفتم: شنیدم که می‌گفت: خدا و رسولش راست گفتند. پرسید: آیا غیر از این هم شنیدی چیزی بگوید؟ گفتم: نه. گفت:‌ بله؛ خدا و رسولش راست گفتند. 🔸[روایت مستدرک حاکم همینجا تمام می‌شود؛ اما در متن روایتی که در مسند ابی یعلی آمده عایشه ادامه می‌دهد:] خدا رحمت کند علی را! هرگاه چیزی می‌دید که تعجبش را برمی انگیخت می‌گفت: خدا و رسولش راست گفته‌اند. پس معلوم شد اهل عراق بر او دروغ بسته‌اند و در سخن وی چیزی افزوده‌اند! * 📚المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج2، ص165، ح2657؛ 📚مسند أبي يعلى، ج1، ص367 ✳️پی‌نوشت: *ظاهرا یکی از اعتراضات خوارج این بود که چرا در معاهده‌ای که برای توقف جنگ امضا کردید اسم شما به عنوان علی بن ابی‌طالب ثبت شد؛ در حالی که تو امیرالمومنین و خلیفه رسمی بودی؛ همین بدان معناست که خودت خلافت خودت را به رسمیت نشناختی! این تعبیر حضرت اشاره به آیه «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنين: و اگر از گروهى بيمِ خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين‏] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است‏]، زيرا خدا خائنان را دوست نمى‏دارد.» (انفال/۵۸) است. * ظاهرا سخنی که اهل عراق می‌افزودند [که حضرت علی ع به وعده‌ای که رسول الله ص داده بودند اشاره کردند و فرمودند که خدا و رسولش راست می‌گویند] فقط سخن اهل عراق نبود بلکه واقعیتی بود که عایشه در اینجا قصد کتمان آن را داشت، چنانکه در نقل‌های قبلی در معتبرترین منابع اهل سنت اشاره شد که حضرت علی ع کشته شدن ذوالثدیة را تاییدی بر حدیثی که از رسول الله ص روایت شده بود معرفی کرد؛ مطلبی که خود عایشه در جاهای دیگر برای اشخاص دیگر ذکر و بدان اعتراف کرده بود؛ که در موارد قبل نمونه‌ای از همین بیان عایشه گذشت. @yekaye سند و متن روایت فوق: https://eitaa.com/yekaye/9707
سند و متن روایت ۵۳ (عایشه و ماجرای جنگ نهروان) حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَمْشَادَ، ثنا هِشَامُ بْنُ عَلِيٍّ السَّدُوسِيُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ كَثِيرٍ الْعَبْدِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ سُلَيْمٍ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ وَاقِدٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ خُثَيْمٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادِ بْنِ الْهَادِ، قَالَ: قَدِمْتُ عَلَى ‌عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، فَبَيْنَمَا نَحْنُ عِنْدَهَا جُلُوسٌ مَرْجِعُهَا مِنَ الْعِرَاقِ لَيَالِي قُوتِلَ عَلِيٌّ إِذْ قَالَتْ: يَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ شَدَّادٍ، هَلْ أَنْتَ صَادِقِيَّ عَمَّا أَسْأَلُكَ عَنْهُ؟ حَدَّثَنِي عَنْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ الَّذِينَ قَتَلَهُمْ عَلِيٌّ. قُلْتُ: وَمَالِي لَا أَصْدُقُكَ؟ قُلْتُ: فَحَدِّثْنِي عَنْ قِصَّتِهِمْ. قُلْتُ: إِنَّ عَلِيًّا لَمَّا كَاتَبَ مُعَاوِيَةَ وَحَكَّمَ الْحَكَمَيْنِ خَرَجَ عَلَيْهِ ثَمَانِيَةُ آلَافٍ مِنْ قُرَّاءِ النَّاسِ، فَنَزَلُوا أَرْضًا مِنْ جَانِبِ الْكُوفَةِ يُقَالُ لَهَا: حَرُورَاءُ، وَإِنَّهُمْ أَنْكَرُوا عَلَيْهِ، فَقَالُوا: انْسَلَخْتَ مِنْ قَمِيصٍ أَلْبَسَكَهُ اللَّهُ وَأَسْمَاكَ بِهِ، ثُمَّ انْطَلَقْتَ فَحَكَّمْتَ فِي دَيْنِ اللَّهِ وَلَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ. فَلَمَّا بَلَغَ عَلِيًّا مَا عَتَبُوا عَلَيْهِ وَفَارَقُوهُ، أَمَرَ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ لَا يَدْخُلَنَّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَّا رَجُلٌ قَدْ حَمَلَ الْقُرْآنَ. فَلَمَّا أَنِ امْتَلَأَ الدَّارُ مِنَ الْقُرَّاءِ دَعَا بِمُصْحَفٍ عَظِيمٍ فَوَضَعَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَطَفِقَ يَصُكُّهُ بِيَدِهِ، وَيَقُولُ: أَيُّهَا الْمُصْحَفُ حَدِّثِ النَّاسَ! فَنَادَاهُ النَّاسُ فَقَالُوا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، مَا تَسْأَلُهُ عَنْهُ؟! إِنَّمَا هُوَ وَرَقٌ وَمِدَادٌ، وَنَحْنُ نَتَكَلَّمُ بِمَا رَأَيْنَا مِنْهُ؛ فَمَاذَا تُرِيدُ؟ قَالَ: أَصْحَابُكُمُ الَّذِينَ خَرَجُوا بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ كِتَابُ اللَّهِ، يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي امْرَأَةٍ وَرَجُلٍ: «وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا» [النساء/۳۵]. فَأُمَّةُ مُحَمَّدٍ ص أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنِ امْرَأَةٍ وَرَجُلٍ. وَنَقَمُوا عَلَيَّ أَنْ كَاتَبْتُ مُعَاوِيَةَ وَكَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، وَقَدْ جَاءَ سُهَيْلُ بْنُ عَمْرٍو وَنَحْنُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالْحُدَيْبِيَةِ حِينَ صَالَحَ قَوْمُهُ قُرَيْشًا فَكَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» فَقَالَ سُهَيْلٌ: لَا تَكْتُبْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. قَالَ: «فَكَيْفَ أَكْتُبُ؟» قَالَ: اكْتُبْ بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «اكْتُبْ» ثُمَّ قَالَ: " اكْتُبْ: مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ". قَالُوا: لَوْ نَعْلَمُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ لَمْ نُخَالِفْكَ، فَكَتَبَ: «هَذَا مَا صَالَحَ عَلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قُرَيْشًا» يَقُولُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ» [الأحزاب/21]. فَبَعَثَهُ إِلَيْهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، فَخَرَجْتُ مَعَهُمْ حَتَّى إِذَا تَوَسَّطْنَا عَسْكَرَهُمْ، قَامَ ابْنُ الْكَوَّاءِ فَخَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ: يَا حَمَلَةَ الْقُرْآنِ إِنَّ هَذَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ يَعْرِفُهُ، فَأَنَا أَعْرِفُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ، هَذَا مَنْ نَزَلَ فِي قَوْمِهِ: {بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ} [الزخرف: 58] فَرُدُّوهُ إِلَى صَاحِبِهِ، وَلَا تُوَاضِعُوهُ كِتَابَ اللَّهِ. قَالَ: فَقَامَ خُطَبَاؤُهُمْ فَقَالُوا: لَا وَاللَّهِ لَنُوَاضِعَنَّهُ كِتَابَ اللَّهِ، فَإِذَا جَاءَ بِالْحَقِّ نَعْرِفُهُ اسْتَطَعْنَاهُ، وَلَئِنْ جَاءَ بِالْبَاطِلِ لَنُبَكِّتَنَّهُ بِبَاطِلِهِ، وَلَنَرُدَّنَّهُ إِلَى صَاحِبِهِ. فَوَاضَعُوهُ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، فَرَجَعَ مِنْهُمْ أَرْبَعَةُ آلَافٍ كُلُّهُمْ تَائِبٌ بَيْنَهُمُ ابْنُ الْكَوَّاءِ، حَتَّى أَدْخَلَهُمْ عَلَى عَلِيٍّ فَبَعَثَ عَلِيٌّ إِلَى بَقِيَّتِهِمْ. فَقَالَ: قَدْ كَانَ مِنْ أَمْرِنَا وَأَمْرِ النَّاسِ مَا قَدْ رَأَيْتُمْ فَقِفُوا حَيْثُ شِئْتُمْ حَتَّى تَجْتَمِعَ أُمَّةُ مُحَمَّدٍ ص، وَتَنْزِلُوا حَيْثُ شِئْتُمْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَنْ نَقِيَكُمْ رِمَاحَنَا مَا لَمْ تَقْطَعُوا سَبِيلًا أَوْ تُطِيلُوا دَمًا، فَإِنَّكُمْ إِنْ فَعَلْتُمْ ذَلِكَ فَقَدْ نَبَذْنَا إِلَيْكُمُ الْحَرْبَ عَلَى سَوَاءٍ، إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ. @yekaye 👇تتمه👇
تتمة روایة 53 فَقَالَتْ لَهُ ‌عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: يَا ابْنَ شَدَّادٍ فَقَدْ قَتَلَهُمْ؟ فَقَالَ: وَاللَّهِ مَا بَعَثَ إِلَيْهِمْ حَتَّى قَطَعُوا السَّبِيلَ، وَسَفَكُوا الدِّمَاءَ بِغَيْرِ حَقِّ اللَّهِ، وَقَتَلُوا ابْنَ خَبَّابٍ وَاسْتَحَلُّوا أَهْلَ الذِّمَّةِ. فَقَالَتْ: آللَّهِ؟ قُلْتُ: آللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ. قَالَتْ: فَمَا شَيْءٌ بَلَغَنِي عَنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ يَتَحَدَّثُونَ بِهِ يَقُولُونَ: ذُو الثُّدَيِّ ذُو الثُّدَيِّ؟ فَقُلْتُ: قَدْ رَأَيْتُهُ وَوَقَفْتُ عَلَيْهِ مَعَ عَلِيٍّ فِي الْقَتْلَى فَدَعَا النَّاسَ، فَقَالَ: هَلْ تَعْرِفُونَ هَذَا؟ فَكَانَ أَكْثَرُ مَنْ جَاءَ يَقُولُ: قَدْ رَأَيْتُهُ فِي مَسْجِدِ بَنِي فُلَانٍ يُصَلِّي، وَرَأَيْتُهُ فِي مَسْجِدِ بَنِي فُلَانٍ يُصَلِّي، فَلَمْ يَأْتِ بِثَبْتٍ يُعْرَفُ إِلَّا ذَلِكَ. قَالَتْ: فَمَا قَوْلُ عَلِيٍّ حِينَ قَامَ عَلَيْهِ كَمَا يَزْعُمُ أَهْلُ الْعِرَاقِ؟ قُلْتُ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: صَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ. قَالَتْ: وَهَلْ سَمِعْتَهُ أَنْتَ مِنْهُ قَالَ غَيْرَ ذَلِكَ؟ قُلْتُ: اللَّهُمَّ لَا. قَالَتْ: أَجَلْ صَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ. ▪️هذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ، إِلَّا ذِكْرَ ذِي ‌الثُّدَيَّةِ فَقَدْ أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ بِأَسَانِيدَ كَثِيرَةٍ. ▪️‌‌[التعليق - من تلخيص الذهبي]2657 - على شرط البخاري ومسلم وأخرج منه ذكر ذي ‌الثدية. 🔸تتمة الکلام فی مسند أبي يعلى (ج۱، ص369 ت حسين أسد) هکذا: قَالَتْ: فَهَلْ سَمِعْتَ أَنَّهُ قَالَ غَيْرَ ذَلِكَ؟، قَالَ: اللَّهُمَّ لَا، قَالَتْ: أَجَلْ، صَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ، يَرْحَمُ اللَّهُ عَلِيًّا إِنَّهُ كَانَ مِنْ كَلَامِهِ لَا يَرَى شَيْئًا يُعْجِبُهُ إِلَّا قَالَ: صَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ، فَذَهَبَ أَهْلُ الْعِرَاقِ فَيَكْذِبُونَ عَلَيْهِ وَيَزِيدُونَ عَلَيْهِ فِي الْحَدِيثِ! ‌‌ ▪️[حكم حسين سليم أسد] : إسناده صحيح. @yekaye
یک آیه در روز
🔹ب.۲. احادیث خاص جنگ‌های جمل و صفین و نهروان در منابع اهل سنت تا اینجا به برخی از احادیث نبوی‌ای که
🔹ب.۳. اشاره به جنگهای امیرالمومنین ع در منابع شیعه اگر قرار باشد تمام احادیث در منابع شیعه درباره این سه جنگ را بیاوریم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. و اشاره به سه واقعه مهم متناظر با هریکاز این سه جنگ که در منابع اهل سنت ذکر شد در منابع شیعی هم مکرر آمده و نیازی به تکرار آنهانیست. در اینجا صرفا به برخی از احادیثی که توضیحی درباره این جنگها دارد که به نحو مستقیم یا غیرمستقیم ناظر به این آیه می‌تواند باشد اشاره می‌شود: @yekaye
🔹۱) درباره هر سه جنگ ☀️۵۴) الف. حضرت علی ع در خطبه‌ای که در نهج‌البلاغه نیز آمده فرمودند: امّا بعد، اى مردم! من بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و كسى جز من بر آن جرأت نداشت، از آن پس كه موج تاريكى آن برخاسته بود، و گزندش همه جا را فرا گرفته. پس، از من بپرسيد، پيش از آنكه مرا نيابيد. بدان كس كه جانم به دست اوست، من نخواهيد پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت است، و یا از گروهى كه صد تن را هدایت ویا صد تن را گمراه کند، جز آنكه شما را از آن آگاه مى‏ كنم: از آن كه مردم را بدان مى ‏خواند، و آن كه رهبريشان مى‏ كند، و آن كه آنان را مى‏راند، و آنجا كه فرود آيند، و آنجا كه بار گشايند، و آن كه كشته شود از آنان، و آن كه [به مرگ طبیعی] بميرد از ايشان. و اگر مرا از دست بدهيد، و آن گاه حوادث ناگوار و مشكلات طاقت فرسا بر شما فرود آيد بسيارى از پرسش كنندگان سر فرود آورند، و جمع زيادى از پرسش شوندگان از جواب فرو مانند؛ و اين هنگامى است كه پيكار ميان شما دراز و فراگير شود و سختى آن آشكار، و جهان بر شما تنگ گردد و زندگى دشوار. روزهاى بلاى خود را دراز شماريد.- و بسيار در آن بلا عمر به سر آريد- تا آنكه خدا بر مانده نيكوان- ببخشايد- و به روى آنان- درى- گشايد. همانا، فتنه ‏ها چون روى آورد، امر مشتبه گردد، و چون پشت كند، حقيقت چنانكه هست نمايد؛ به وقت آمدن ناشناسند، و هنگام رفتن شناخته مى ‏شوند. همچون باد در گردشند، به شهرى اصابت مى ‏كنند و شهرى را واگذارند. همانا، ترسناكترين فتنه‏ ها، در ديده من، فتنه بنی‌اميّه است، كه فتنه ‏اى است کور[کننده] و ظلمانی. مرزهایش فراگیر است، و بلایش خاص؛ آن كه در آن اهل بصیرت باشد، بلا دامنگيرش شود، و آن كه کوردل و نابینا باشد از بلاى آن رهد! به خدا سوگند! پس از من بنی اميّه را، براى خود اربابان بدى خواهيد يافت: چون ماده شتر كلانسال بدخوى كه به دست به زمين كوبد و به پا لگد زند و به دهان گاز گيرد، و دوشيدن شيرش را نپذيرد. پيوسته با شما چنين كنند، تا از شما كسى را به جاى نگذارند، جز آنكه به آنان سودى رساند، يا زيانى به ايشان باز نگرداند. و بلاى آنان چندان ماند كه يارى خواستن شما از ايشان، چون يارى خواستن بنده باشد از خداوندگارى كه او را پرورده، يا همراهى آنكه همراهى او را پذيرفته! بلاى آنان بر سرتان آيد، با چهره‏اى زشت و ترس‏ آور، و ظلمتى با تاريكى عصر جاهليت برابر. نه نور هدايتى در آن آشكار، و نه نشانى در آن پديدار. ما اهل بيت از آن فتنه در امانيم، و در آن دعوت‌کننده نیستیم. سپس خدا آن فتنه را براندازد چنانكه- سلّاخى- پوست را- از تن گوسفند- جدا سازد، به دست كسى كه آنان را خوار و ذليل گرداند و به راهى كه نخواهند براند، و جام لبالب- بلا- را بديشان خوراند. عطايى جز شمشير به آنان نبخشد، و خلعتى جز ترس و بيم بر تنشان نپوشد. در اين هنگام قريش دوست دارد دنيا را با آنچه در آن هست بدهد، و در عوض زمانى كوتاه مرا ببيند، تا آنچه امروز برخى از آن را مى‏ خواهم و به من نمى‏ دهند يكجا تسليمم نمايد. 📚نهج البلاغة، خطبه93 📚ترجمه: اقتباس از ترجمه شهيدى، ص85-86 @yekaye متن خطبه امیرالمومنین ع: https://eitaa.com/yekaye/9712
☀️۵۴) و من خطبة له ع و فيها ينبّه أمير المؤمنين على فضله و علمه و يبيّن فتنة بني أمية أَمَّا بَعْدَ حَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ‏ عَيْنَ‏ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا؛ فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا [تَسْأَلُونَنِي‏] تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْ‏ءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِي مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ‏ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا وَ مُنَاخِ رِكَابِهَا وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَ مَنْ يَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً؛ وَ لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِي وَ نَزَلَتْ بِكُمْ كَرَائِهُ الْأُمُورِ وَ حَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ كَثِيرٌ مِنَ السَّائِلِينَ وَ فَشِلَ كَثِيرٌ مِنَ الْمَسْئُولِينَ وَ ذَلِكَ إِذَا قَلَّصَتْ حَرْبُكُمْ وَ شَمَّرَتْ عَنْ سَاقٍ وَ [كَانَتِ‏] ضَاقَتِ الدُّنْيَا عَلَيْكُمْ ضِيقاً تَسْتَطِيلُونَ مَعَهُ أَيَّامَ الْبَلَاءِ عَلَيْكُمْ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِيَّةِ الْأَبْرَارِ مِنْكُمْ. إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ يُنْكَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ يُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّيَاحِ يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً. أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا؛ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَجِدُنَّ بَنِي أُمَيَّةَ لَكُمْ أَرْبَابَ سُوءٍ بَعْدِي كَالنَّابِ الضَّرُوسِ تَعْذِمُ‏ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدِهَا وَ تَزْبِنُ بِرِجْلِهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا لَا يَزَالُونَ بِكُمْ حَتَّى لَا يَتْرُكُوا مِنْكُمْ إِلَّا نَافِعاً لَهُمْ أَوْ غَيْرَ ضَائِرٍ بِهِمْ وَ لَا يَزَالُ بَلَاؤُهُمْ عَنْكُمْ حَتَّى لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا [مِثْلَ انْتِصَارِ] كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ وَ الصَّاحِبِ مِنْ مُسْتَصْحِبِهِ تَرِدُ عَلَيْكُمْ فِتْنَتُهُمْ [شَوْهاً] شَوْهَاءَ مَخْشِيَّةً وَ قِطَعاً جَاهِلِيَّةً لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى؛ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا [بِنَجَاةٍ] بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ ثُمَّ يُفَرِّجُهَا اللَّهُ عَنْكُمْ كَتَفْرِيجِ الْأَدِيمِ بِمَنْ يَسُومُهُمْ خَسْفاً وَ يَسُوقُهُمْ عُنْفاً وَ يَسْقِيهِمْ بِكَأْسٍ مُصَبَّرَةٍ لَا يُعْطِيهِمْ إِلَّا السَّيْفَ وَ لَا يُحْلِسُهُمْ إِلَّا الْخَوْفَ. فَعِنْدَ ذَلِكَ تَوَدُّ قُرَيْشٌ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا لَوْ يَرَوْنَنِي مَقَاماً وَاحِداً وَ لَوْ قَدْرَ جَزْرِ جَزُورٍ لِأَقْبَلَ مِنْهُمْ مَا أَطْلُبُ الْيَوْمَ بَعْضَهُ فَلَا [يُعْطُونَنِيهِ‏] يُعْطُونِيهِ. 📚نهج البلاغة، خطبه93 ترجمه در: https://eitaa.com/yekaye/9711
☀️۵۵) حقیقت این است که فراز فوق که سید رضی در نهج‌البلاغه آورده تنها قسمتی از خطبه‌ای طولانی است که سالها قبل از وی متن کامل آن را سلیم بن قیس (م۷۶) در کتاب معروف خویش (کتاب سلیم یا همان اسرار آل محمد ص) و سپس فرازهای فراوانی از آن را ابن‌هلال ثقفی (م۲۸۳) در کتاب الغارات (به عنوان اولین حدیث) آورده است؛ و طبق توضیحی که ابن هلال می‌دهد این خطبه‌ای است که حضرت بعد از بازگشت از جنگ نهروان ایراد کرده‌اند. ⛔️متاسفانه در حدود یک قرن اخیر نزد بسیاری از گویندگان مذهبی چنین تلقی شده که گویی عبارت «من چشم فتنه را بیرون آوردم و غیر از من احدی جرأت این کار را نداشت» ناظر به خوارج است؛ که اگر چنین باشد جای تعجب دارد که چرا حضرت علی ع اینجا فتنه خوارج را بدترین فتنه ممکن معرفی کرده است اما در جایی دیگر معاویه را بسیار بدتر دانسته و در مقام مقایسه بین خوارج و اصحاب معاویه تاکید فرموده که اینها طالب حق بودند و خطا کردند، اما معاویه از اول دنبال باطل بودند (که این حدیث ان شاء الله در ادامه خواهد آمد). 💢در حالی که اولا اگر در متن همین خطبه هم دقت شود می‌بینیم که حضرت بدترین فتنه را فتنه بنی‌امیه خوانده است؛ و ثانیا متن کاملتر این خطبه که در دو منبع فوق آمده تصریح دارد که منظور از چشم فتنه، هرسه‌تای این جنگهاست، نه صرفا جنگ با خوارج. از این رو و با توجه به رواج این دیدگاه نادرست درباره خطبه فوق، مناسب دیدیم که خطبه را بر اساس آن منابع بیاوریم که معلوم شود چه فرازهایی در کلام سید رضی حذف شده است و مراد حضرت از فقرات مختلف این خطبه بهتر معلوم شود. اما پیش از آن، فراز مختصری از این روایت که ناظر به همین نکته است و در دو متن قدیمی دیگر آمده است، تقدیم می‌شود: ☀️الف. از امیرالمومنین ع روایت شده است که در خطبه‌ای فرمود: من بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و كسى جز من بر آن جرأت نداشت، و اگر من در میان شما نبودم کسی با اهل جمل و اهل شام و اهل نهروان نمی‌جنگید. به خدا سوگند اگر خوف این نبود که سخنانی [ناروا] می‌گفتید و عمل را رها می کردید به شما خبر می‌دادم براساس آنچه بر زبان پیامبرتان صلوات الله علیه و آله جاری شده درباره هرکس از شما که با آنان می‌جنگد در حالی که به ضلالت آنان آگاه و به هدایتی که ما بر آن هستیم معرفت دارد. سپس فرمود: از من بپرسيد، پيش از آنكه مرا نيابيد. که از من نخواهيد پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت است، و یا از گروهى كه صد تن را هدایت ویا صد تن را گمراه کند، جز آنكه شما را از آن آگاه مى‏كنم: از آن كه آنان را می‌خواند، و آن كه آنان را مى‏راند. 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام (ابن حیون م۳۶۳)، ج‏2، ص39 و عن علي صلوات اللّه عليه، أنه قال في خطبة خطبها: أنا فقأت‏ عين‏ الفتنة، [لم يكن ليفقأها أحد غيري‏] و لو لم أك فيكم ما قوتل أهل الجمل و لا أهل الشام و لا أهل النهروان، [و أيم اللّه‏] لو لا أن تتكلموا فتدعوا العمل لأخبرتكم بما سبق على لسان نبيكم صلوات اللّه عليه و آله لمن قاتلهم منكم مبصرا لضلالتهم عارفا بالهدى الذي نحن عليه. ثم قال: سلوني قبل أن تفقدوني‏ ، فانكم لا تسألوني عن شي‏ء فيما بينكم و بين الساعة، و لا عن فئة تهدي مائة أو تضل مائة إلا حدّثتكم بناعقها و سائقها. ☀️ب. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: من بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و اگر من نبودم کسی با اهل جمل و اهل صفین و اهل نهروان نمی‌جنگید. از من بپرسيد، پيش از آنكه مرا نيابيد، یا به خاطر مرگ یا شهادت، بلکه شهادت خواهد بود، چیزی نمانده که آن شقی‌ترینشان آن را به خونی که از بالایش سرازیر شود رنگین کند. به کسی که دانه را شکافت و بشر را آفرید از من نخواهيد پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت است، و یا از گروهى كه صد تن را هدایت ویا صد تن را گمراه کند، جز آنكه شما را از آن آگاه مى‏كنم: از آن كه رهبريشان مى‏كند، و آن كه آنان را می‌خواند و آن که آنان را مى‏راند. 📚التشريف بالمنن في التعريف بالفتن (سید بن طاوس)، ص221 قال: حدّثنا ابن عقيل الأنصاري، قال: حدّثنا عمران بن موسى، قال: حدّثنا محمد بن إدريس، قال: حدّثنا الطنافسي، قال: سمعت ابن حميد الملائي، قال: سمعت عبد الرحمن بن حميد، قال: سمعت عمرو الملائي يقول: سمعت زرّ بن حبيش، قال: سمعت علي بن أبي طالب عليه السلام يقول: «أنا فقأت‏ عين‏ الفتنة، و لولاي ما قوتل أهل الجمل و لا أهل صفّين و لا أهل النهروان. سلوني قبل أن تفقدوني: إمّا ميّتا و إمّا مقتولا بل قتلا، ما يحبس أشقاها أن يخضبها بدم من أعلاها، و الذي فلق الحبّة و برأ النسمة لا تسألوني فيما بيني و بين قيام الساعة عن فئة تضلّ مائة أو تهدي مائة إلّا أنبأتكم بسائقها و قائدها و ناعقها.» @yekaye
☀️۵۶) الف. ابن هلال ثقفی ازطریق منصور بن عمرو و هم از طریق ابن ابی لیلی، از زر بن جبیش خطبه‌ای را از امیرالمومنین ع روایت کرده‌اند که اگرچه عباراتشان اندکی تفاوت دارد اما معنایش واحد است؛ روایت کرده است که شنیدم که امیرالمومنین ع خطبه‌ای خواندن و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: «امّا بعد، اى مردم! من بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و كسى جز من بر آن جرأت نداشت» و در روایت ابن ابی لیلی آمده است: «و كسى جز من اهل اینکه آن را کور کند نبود و اگر من در میان شما نبودم کسی با اهل جمل و اهل نهروان نمی‌جنگید. به خدا سوگند اگر خوف این نبود که رویگردان شوید و عمل را رها کنید به شما خبر می‌دادم براساس آنچه بر زبان پیامبرتان صلوات الله علیه و آله جاری شده درباره هرکس از شما که بر آنان مردانه یورش می‌آورد در حالی که به ضلالت آنان آگاه و به هدایتی که ما بر آن هستیم معرفت دارد.» سپس فرمود: «از من بپرسيد، پيش از آنكه مرا نيابيد؛ که بزودی من می‌میرم با شهید می‌شوم؛ بلکه شهادت خواهد بود، چه چیزی آن شقی‌ترینشان را منتظر نگه داشته که آن را به خونی که از بالایش سرازیر شود رنگین کند.» سپس دستی به محاسن خویش کشید و فرمود: «بدان كس كه جانم به دست اوست، من نخواهيد پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت است، و یا از گروهى كه صد تن را هدایت ویا صد تن را گمراه کند، جز آنكه شما را از آن آگاه مى‏كنم: از آن كه مردم را بدان مى‏خواند، و آن كه آنان را مى‏راند. » پس مردی برخاست و گفت: یا امیرالمومنین ع! به ما از آن بلا خبر بده. فرمود: «همانا شما در زمانی هستید که وقتی سوال‌کننده‌ای سوالی می‌پرسد باید تعقل کند و وقتی از کسی سوالی می‌شود باید درنگ کند؛ همانا در ورای شما حوادثى به سوی شما می‌آید بزرگ و به هم پيوسته، و بلاهایی عبوس و درهم‌کوبنده. سوگند به آن خداوندى كه دانه را شكافت و بشر را آفريد كه اگر مرا از دست بدهيد، و آن گاه حوادث ناگوار و مشكلات طاقت فرسا بر شما فرود آيد بسيارى از پرسش كنندگان سر فرود آورند، و کثیری از پرسش شوندگان از جواب فرو مانند؛ و اين هنگامى است كه پيكار ميان شما فراوان شود و جنگ آستینش را بالا زند و دنیا بر شما و بر اهل بیت من بلا شود تا آنگاه كه خداوند در كار نيكانى كه بر جاى مانده‌اند راهى بگشايد، پس بر شماست كه مردانى را كه اصحاب پرچم جنگ بدر و حنين بوده‌اند يارى كنيد و پاداش يابيد، مباد كه بر آنها سبقت بگیرید که بلا شما را درهم‌کوبد. پس شخص دیگری برخاست و گفت: یاامیرالمومنین ع! برای ما از فتنه‌ها بگو. فرمود: همانا، فتنه‏ها چون روى آورد، امر مشتبه گردد، و چون پشت كند، حقيقت چنانكه هست نمايد؛ به وقت آمدن ناشناسند، و هنگام رفتن شناخته مى‏شوند. فتنه‌ها همچون باد در گردشند، به شهرى اصابت مى‏كنند و شهرى را واگذارند. همانا، ترسناكترين فتنه‏ها که در انتظار شماست، در ديده من، فتنه بنی‌اميّه است، كه فتنه‏اى است کور[کننده] و ظلمانی و مخفی. فتنه‌اش فراگیر است، و بلایش خاص؛ آن كه در آن اهل بصیرت باشد، بلا دامنگيرش شود، و آن كه کوردل و نابینا باشد بلا از سرش رد شود! اهل باطل آن بر اهل حق آن چیره شوند تا اینکه زمین از دشمنی و ظلم و بدعت پر شود. و همانا اول کسی که جبروت آن را زمین زد و ستون خیمه‌اش را بشکند و میخ آن را درآورد خداوند رب العالمین است. به خدا سوگند! پس از من بنی اميّه را، براى خود اربابان بدى خواهيد يافت: چون ماده شتر كلانسال بدخوى كه به دهان گاز گيرد و به دست به زمين كوبد و به پا لگد زند و دوشيدن شيرش را نپذيرد. پيوسته با شما چنين كنند، تا در دیارتان از شما كسى را به جاى نگذارند جز آنكه پیرو آنان باشد، يا زيانى به ايشان نرساند. و بلاى آنان چندان بر شما باقی مانَد كه يارى خواستن شما از ايشان، چون يارى خواستن برده باشد از اربابش، که وقتی او را ببیند اطاعتش کند و وقتی از او غایب شود دشنامش دهد. به خدا سوگند اگر شما را زیر هر سنگی از هم جدا کند خداوند شما را برای روزی که برای آنان بد است گرد آورد. همانا بعد از من جماعتهایی پراکنده خواهید بود. قبله‌تان واحد و حج و عمره‌تان واحد است و دلهایتان در اختلاف. سپس انگشتانش را در هم فرو کرد؛ پس مردی برخاست و گفت: یا امیرالمومنین! اين به چه معنى است‌؟ فرمود: این اینچنین است؛ این آن را مى‌كشد و آن اين را. فرازی از جاهلیت، نه در آن هدايتى است و نه پرچمى افراشته كه بدان راه جويند. ما اهل بيت از آن فتنه در امانيم، و در آن دعوت‌کننده نیستیم. پس مردى بر خاست و گفت:يا امير المؤمنين، در چنين روزگارى چه بايد کنیم؟ گفت:به خاندان پيامبر خود بنگريد، اگر در خانه نشسته‌اند در خانه بنشينيد و اگر شما را به يارى خوانده‌اند ياريشان كنيد، تا پاداش يابيد. ولى بر آنان پيشى مگيريد که بلا شما را درهم‌کوبد. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه حدیث 56 يكى ديگر بر خاست و گفت:يا امير المؤمنين، از آن پس چه خواهد شد؟ فرمود: همانا خداوند به وسيلۀ مردى از ما، خاندان پيامبر، فتنه را مى‌شكافد، چنانكه- سلّاخى- پوست را- از تن گوسفند- جدا سازد. پدرم فداى آن فرزند بهترين كنيزان باد، كه به خواريشان افكند و جام لبريز شوكران مرگ به كامشان مى‌ريزد و جز زخم شمشير برّان عطايشان ندهد. هشت ماه تيغ آخته بر روى شانه دارد و قريش در آن روز آرزو كند كه اى كاش مى‌توانست دنيا را و هر چه در آن هست بدهد و كوتاه زمانى، به قدر دوشيدن گوسفندى يا كشتن شترى، مرا ببيند، تا پاره‌اى از آنچه از آن زمان خواسته بودم و در دادن آن امساك مى‌كرد، اكنون تدارك كند و من بپذيرم. تا حدی که قريش گويد: اگر اين از فرزندان فاطمه می‌بود بر ما رحم می‌کرد. پس خداوند او را بر بنى اميّه مسلط‍‌ ساخته كه آنان را قرار دهد «لعنت‌شدگان، هر جا يافته شوند بايد دستگير گردند و به سختى كشته شوند. اين است سنت خداوندى كه در ميان پيشينيان نيز بود و در سنت خداى تبدیلی نخواهى يافت.» (احزاب/۶۱-۶۲) ☀️ب. ابن هلال ثقفی با سند دیگری از همین زر بن حبیش این فراز از خطبه را هم روایت کرده است که حضرت فرمود: «من بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و اگر من در میان شما نبودم کسی با اهل جمل و اهل نهروان نمی‌جنگید. و اگر خوف این نبود که به خود واگذار شوید و عمل را رها کنید به شما خبر می‌دادم براساس آنچه بر زبان پیامبرتان صلوات الله علیه و آله جاری شده درباره هرکس از شما که با آنان می‌جنگد در حالی که به ضلالت آنان آگاه و به هدایتی که ما بر آن هستیم معرفت دارد.» 📚الغارات (ط - القديمة)، ج‏1، ص۴-۱۰ @yekaye سند و متن روایات فوق: https://eitaa.com/yekaye/9717 ☀️ج. همچنین متن واقعه به نقل از کتاب سلیم که طولانی‌تر است در ادامه تقدیم می‌شود. با توجه به اینکه بسیاری از قسمتهای آن مشابه است، ترجمه نشد. 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص712-717، حدیث۱۷ سند و متن خطبه در کتاب سلیم: https://eitaa.com/yekaye/9720
سند و متن روایت الغارات از خطبه امیرالمومنین ع بعد از جنگ نهروان (حدیث56) حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ‏ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْكَرِيمِ الزَّعْفَرَانِيُ‏ قَالَ: قَالَ‏ إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الثَّقَفِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبَانٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ قَيْسِ بْنِ قَهْدٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ: حَدَّثَنَا الْمَنْصُورُ بْنُ عَمْرٍو عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَخْطُبُ؛ قَالَ إِبْرَاهِيمُ وَ أَخْبَرَنِي أَحْمَدُ بْنُ عِمْرَانَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ‏ بْنِ أَبِي لَيْلَى قَالَ: قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي ابْنُ أَبِي لَيْلَى عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ: خَطَبَ عَلِيٌّ ع بِالنَّهْرَوَانِ‏ ثُمَّ اتَّفَقَا يَزِيدُ أَحَدُهُمَا حَرْفاً وَ يَنْقُصُ حَرْفاً وَ الْمَعْنَى‏ وَاحِدٌ قَالَ: خَطَبَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: «أَيُّهَا النَّاسُ أَمَّا بَعْدُ أَنَا فَقَأْتُ‏ عَيْنَ‏ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا غَيْرِي» وَ فِي حَدِيثِ ابْنِ أَبِي لَيْلَى «لَمْ يَكُنْ لِيَفْقَأَهَا أَحَدٌ غَيْرِي وَ لَوْ لَمْ أَكُ بَيْنَكُم‏ مَا قُوتِلَ أَصْحَابُ الْجَمَلِ وَ أَهْلُ النَّهْرَوَانِ وَ ايْمُ اللَّهِ‏ لَوْ لَا أَنْ تَنْكُلُوا وَ تَدَعُوا الْعَمَلَ لَحَدَّثْتُكُمْ بِمَا قَضَى اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّكُمْ ص لِمَنْ فَاتَكَهُمْ‏ مُبْصِراً لِضَلَالَتِهِمْ‏ عَارِفاً لِلْهُدَى الَّذِي نَحْنُ عَلَيْهِ». ثُمَّ قَالَ: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي‏ إِنِّي مَيِّتٌ أَوْ مَقْتُولٌ بَلْ قَتْلًا مَا يَنْتَظِرُ أَشْقَاهَا أَنْ يَخْضِبَهَا مِنْ فَوْقِهَا بِدَمٍ». وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى لِحْيَتِهِ‏ «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تَسْأَلُونِي عَنْ شَيْ‏ءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تُضِلُّ مِائَةً أَوْ تَهْدِي مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ سَائِقِهَا». فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: حَدِّثْنَا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَنِ الْبَلَاءِ؟ قَالَ: «إِنَّكُمْ فِي زَمَانٍ إِذَا سَأَلَ سَائِلٌ فَلْيَعْقِلْ وَ إِذَا سُئِلَ مَسْئُولٌ فَلْيَثَّبَّتْ أَلَا وَ إِنَّ مِنْ وَرَائِكُمْ أُمُوراً أَتَتْكُمْ جَلَلًا مُزَوَّجاً وَ بَلَاءً مُكْلِحاً مُلِحّاً وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ أَنْ لَوْ فَقَدْتُمُونِي وَ نَزَلَتْ كرائه [كَرَاهِيَةُ] الْأُمُورِ وَ حَقَائِقُ الْبَلَاءِ لَقَدْ أَطْرَقَ كَثِيرٌ مِنَ السَّائِلِينَ وَ فَشِلَ كَثِيرٌ مِنَ الْمَسْئُولِينَ‏ وَ ذَلِكَ إِذَا قَلَّصَتْ‏ حَرْبُكُمْ وَ شَمَّرَتْ عَنْ سَاقٍ‏ وَ كَانَتِ الدُّنْيَا بَلَاءً عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِيَّةِ الْأَبْرَارِ فَانْصُرُوا قَوْماً كَانُوا أَصْحَابَ رَايَاتٍ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ تُنْصَرُوا وَ تُؤْجَرُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَصْرَعَكُمُ الْبَلِيَّةُ». @yekaye 👇تتمه👇
ادامه سند و متن حدیث 56 فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَدِّثْنَا عَنِ الْفِتَنِ. قَالَ: «إِنَّ الْفِتْنَةَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ‏ يُشْبِهْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ يُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ إِنَّ الْفِتَنَ تَحُومُ كَالرِّيَاحِ يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ أُخْرَى أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ إِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ مُطَيَّنَةٌ عَمَّتْ فِتْنَتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ‏ عَمِيَ عَنْهَا يَظْهَرُ أَهْلُ بَاطِلِهَا عَلَى أَهْلِ حَقِّهَا حَتَّى تُمْلَأَ الْأَرْضُ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً وَ بِدَعاً أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يَضَعُ جَبَرُوتَهَا وَ يَكْسِرُ عُمُدَهَا وَ يَنْزِعُ أَوْتَادَهَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ. وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَجِدَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ أَرْبَابَ سَوْءٍ لَكُمْ بَعْدِي كَالنَّابِ الضَّرُوسِ تَعَضُّ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدَيْهَا وَ تَضْرِبُ بِرِجْلَيْهَا تَمْنَعُ دَرَّهَا لَا يَزَالُونَ بِكُمْ حَتَّى لَا يَتْرُكُوا فِي مِصْرِكُمْ إِلَّا تَابِعاً لَهُمْ أَوْ غَيْرَ ضَارٍّ وَ لَا يَزَالُ بَلَاؤُهُمْ‏ بِكُمْ حَتَّى لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلَ انْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ‏ إِذَا رَآهُ أَطَاعَهُ وَ إِذَا تَوَارَى عَنْهُ شَتَمَهُ. وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ فَرَّقُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ حَجَرٍ لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ أَلَا إِنَّ مِنْ بَعْدِي جُمَّاعَ‏ شَتَّى إِنَّ قِبْلَتَكُمْ وَاحِدَةٌ وَ حَجَّكُمْ وَاحِدٌ وَ عُمْرَتَكْم وَاحِدَةٌ وَ الْقُلُوبُ مُخْتَلِفَةٌ». ثُمَّ أَدْخَلَ أَصَابِعَهُ بَعْضَهَا فِي بَعْضِ‏ فَقَامَ رَجُلٌ إِلَيْهِ فَقَالَ: مَا هَذَا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: «هَذَا هَكَذَا يَقْتُلُ هَذَا هَذَا وَ يَقْتُلُ هَذَا هَذَا قِطَعاً جَاهِلِيَّةً لَيْسَ فِيهَا هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى‏ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ». فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا نَصْنَعُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ. قَالَ: «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنِ اسْتَصْرَخُوكُمْ‏ فَانْصُرُوهُمْ تُؤْجَرُوا فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَصْرَعَكُمُ الْبَلِيَّةُ». فَقَامَ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ: ثُمَّ مَا يَكُونُ بَعْدَ هَذَا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: «ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُفَرِّجُ الْفِتَنَ بِرَجُلٍ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ كَتَفْرِيجِ الْأَدِيمِ‏ بِأَبِي ابْنُ خِيَرَةِ الْإِمَاءِ يَسُومُهُمْ خَسْفاً وَ يَسْقِيهِمْ بِكَأْسٍ مُصَبَّرَةٍ فَلَا يُعْطِيهِمْ إِلَّا السَّيْفَ هَرْجاً هَرْجاً يَضَعُ السَّيْفَ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ وَدَّتْ قُرَيْشٌ عِنْدَ ذَلِكَ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا لَوْ يَرَوْنِي مَقَاماً وَاحِداً قَدْرَ حَلْبِ شَاةٍ أَوْ جَزْرِ جَزُورٍ لِأَقْبَلَ مِنْهُمْ بَعْضَ الَّذِي يَرِدُ عَلَيْهِمْ‏ حَتَّى تَقُولَ قُرَيْشٌ لَوْ كَانَ‏ هَذَا مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ لَرَحِمَنَا فَيُغْرِيهِ‏ اللَّهُ بِبَنِي أُمَيَّةَ فَيَجْعَلُهُمْ‏ مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلا. ☀️ب. حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ‏ قَالَ: أَخْبَرَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُبَارَكِ الْبَجَلِيُّ وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْبَصْرِيُّ الْأَزْدِيُّ أَنَّهُمَا حَدَّثَانِي بِهَذَا الْحَدِيثِ عَنِ ابْنِ الْمُبَارَكِ قَالَ: حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عِيسَى‏ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي خَالِدٍ الْبَجَلِيُ‏ عَنْ عَمْرِو بْنِ قَيْسٍ‏ عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ الْأَسَدِيِّ أَنَّهُ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع يَقُولُ‏: «أَنَا فَقَأْتُ‏ عَيْنَ‏ الْفِتْنَةِ وَ لَوْ لَا أَنَا مَا قُوتِلَ أَهْلُ النَّهْرَوَانِ وَ لَا أَصْحَابُ الْجَمَلِ وَ لَوْ لَا أَنِّي أَخْشَى أَنْ تَتَّكِلُوا فَتَدَعُوا الْعَمَلَ لَأَخْبَرْتُكُمْ بِالَّذِي قَضَى‏ اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّكُمْ لِمَنْ قَاتَلَهُمْ مُبْصِراً بِضَلَالِهِمْ عَارِفاً لِلْهُدَى الَّذِي نَحْنُ عَلَيْهِ». 📚الغارات (ط - القديمة)، ج‏1، ص۴-۱۰ @yekaye
☀️۵۶) ج. متن خطبه امیرالمومنین ع بعد از جنگ نهروان به نقل از کتاب سلیم (۱) أَبَانٌ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ‏ قَالَ‏ صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ قَالَ: أَبَانٌ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ‏ قَالَ‏ صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا الَّذِي فَقَأْتُ‏ عَيْنَ‏ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا غَيْرِي وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ لَمْ أَكُنْ فِيكُمْ لَمَا قُوتِلَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ لَا أَهْلُ صِفِّينَ‏ وَ لَا أَهْلُ النَّهْرَوَانِ وَ ايْمُ اللَّهِ‏ لَوْ لَا أَنْ تَتَكَلَّمُوا [أَنْ تَنْكُلُوا] وَ تَدَعُوا الْعَمَلَ لَحَدَّثْتُكُمْ بِمَا قَضَى اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ ص لِمَنْ قَاتَلَهُمْ مُسْتَبْصِراً فِي ضَلَالَتِهِمْ عَارِفاً بِالْهُدَى الَّذِي نَحْنُ عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ ع: سَلُونِي [عَمَّا شِئْتُمْ‏] قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَ اللَّهِ إِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوَّلُ السَّابِقِينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ وَ خَاتَمُ الْوَصِيِّينَ وَ وَارِثُ النَّبِيِّينَ وَ خَلِيفَةُ رَبِّ الْعَالَمِينَ أَنَا دَيَّانُ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَسِيمُ اللَّهِ بَيْنَ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ وَ الْفَارُوقُ الَّذِي أُفَرِّقُ بَيْنَ‏ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ إِنَّ عِنْدِي عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ مَا مِنْ آيَةٍ [نَزَلَتْ‏] إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ فِيمَا نَزَلَتْ وَ أَيْنَ نَزَلَتْ وَ عَلَى مَنْ نَزَلَتْ. أَيُّهَا النَّاسُ [إِنَّهُ وَشِيكٌ أَنْ تَفْقِدُونِي‏] إِنِّي مُفَارِقُكُمْ وَ إِنِّي مَيِّتٌ أَوْ مَقْتُولٌ‏ مَا يَنْتَظِرُ أَشْقَاهَا أَنْ يَخْضِبَهَا مِنْ فَوْقِهَا يَعْنِي لِحْيَتَهُ مِنْ دَمِ رَأْسِهِ؛ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَا تَسْأَلُونِّي مِنْ فِئَةٍ تَبْلُغُ ثَلَاثَمِائَةٍ فَمَا فَوْقَهَا فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ قِيَامِ السَّاعَةِ إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِسَائِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ نَاعِقِهَا وَ بِخَرَابِ الْعَرَصَاتِ مَتَى تَخْرُبُ وَ مَتَى تَعْمُرُ بَعْدَ خَرَابِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنَا عَنِ الْبَلَايَا. فَقَالَ ع: إِذَا سَأَلَ سَائِلٌ فَلْيَعْقِلْ وَ إِذَا سُئِلَ مَسْئُولٌ فَلْيَلْبَثْ‏ إِنَّ مِنْ وَرَائِكُمْ أُمُوراً مُلْتَجَّةً مُجَلْجِلَةً وَ بَلَاءً مُكْلِحاً مُبْلِحاً؛ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِي وَ نَزَلَتْ عَزَائِمُ الْأُمُورِ وَ حَقَائِقُ الْبَلَاءِ لَقَدْ أَطْرَقَ كَثِيرٌ مِنَ السَّائِلِينَ وَ اشْتَغَلَ‏ كَثِيرٌ مِنَ الْمَسْئُولِينَ؛ وَ ذَلِكَ إِذَا ظَهَرَتْ حَرْبُكُمْ وَ نَصَلَتْ عَنْ نَابٍ‏ وَ قَامَتْ عَنْ سَاقٍ وَ صَارَتِ الدُّنْيَا بَلَاءً عَلَيْكُمْ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِيَّةِ الْأَبْرَارِ. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه متن خطبه به نقل از کتاب سلیم (۲) فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَدِّثْنَا عَنِ الْفِتَنِ! فَقَالَ ع: إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شُبِّهَتْ‏ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ أَسْفَرَتْ [وَ إِنَ‏ الْفِتَنَ‏] لَهَا مَوْجٌ كَمَوْجِ الْبَحْرِ وَ إِعْصَارٌ كَإِعْصَارِ الرِّيحِ تُصِيبُ بَلَداً وَ تُخْطِئُ الْآخَرَ. فَانْظُرُوا أَقْوَاماً كَانُوا أَصْحَابَ الرَّايَاتِ يَوْمَ بَدْرٍ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُوجَرُوا وَ تُعْذَرُوا. أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ إِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ صَمَّاءُ مُطْبِقَةٌ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ فِتْنَتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا؛ أَهْلُ بَاطِلِهَا ظَاهِرُونَ عَلَى أَهْلِ حَقِّهَا يَمْلَئُونَ الْأَرْضَ بِدَعاً وَ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ وَ أَوَّلُ مَنْ يَضَعُ جَبَرُوتَهَا وَ يَكْسِرُ عَمُودَهَا وَ يَنْزِعُ أَوْتَادَهَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ قَاصِمُ الْجَبَّارِينَ. أَلَا إِنَّكُمْ سَتَجِدُونَ بَنِي أُمَيَّةَ أَرْبَابَ سَوْءٍ بَعْدِي كَالنَّابِ‏ الضَّرُوسِ تَعَضُّ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدَيْهَا وَ تَضْرِبُ‏ بِرِجْلَيْهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا؛ وَ ايْمُ اللَّهِ لَا تَزَالُ فِتْنَتُهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ نُصْرَةُ أَحَدِكُمْ لِنَفْسِهِ إِلَّا كَنُصْرَةِ الْعَبْدِ السَّوْءِ لِسَيِّدِهِ‏ إِذَا غَابَ سَبَّهُ وَ إِذَا حَضَرَ أَطَاعَهُ‏. [وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ شَرَدُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَبٍ لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ‏]. فَقَالَ الرَّجُلُ: فَهَلْ مِنْ جَمَاعَةٍ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ ذَلِكَ؟ قَالَ ع إِنَّهَا سَتَكُونُونَ جَمَاعَةً شَتَّى عَطَاؤُكُمْ وَ حَجُّكُمْ وَ أَسْفَارُكُمْ [وَاحِدٌ] وَ الْقُلُوبُ مُخْتَلِفَةٌ. [قَالَ قَالَ وَاحِدٌ: كَيْفَ تَخْتَلِفُ الْقُلُوبُ؟ قَالَ ع‏] هَكَذَا وَ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ. [ثُمَّ قَالَ‏] يَقْتُلُ هَذَا هَذَا [وَ هَذَا هَذَا هَرْجاً هَرْجاً] وَ يَبْقَى طَغَامُ جَاهِلِيَّةٍ لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى.‏ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ. قَالَ: فَمَا أَصْنَعُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ ع انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا [فَالْبُدُوا] وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُعْذَرُوا فَإِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يَدْعُوكُمْ إِلَى رَدًى‏ وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ بِالتَّقَدُّمِ فَيَصْرَعَكُمُ‏ الْبَلَاءُ وَ تُشْمِتَ بِكُمُ الْأَعْدَاءُ. @yekaye 👇ادامه مطلب👇