☀️۲) الف. از امام صادق ع از پدرش از پدرانش روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
اى مردمان! به درستى كه شما در زمانه هُدنَة [= موقعیت «آرامش قبل از طوفان»] قرار داريد، و شما بر پشت [مرکب] سفريد، و رفتن با شما شتاب مىكند، و ديدهايد که شب و روز و آفتاب و ماه، هر نويى را كهنه مىكنند، و هر دورى را نزديك مىسازند، و هر وعده داده شدهای را مىآورند. پس آماده شوید براى این مسیر طولانی.
پس مقداد بن اسود برخاست و عرض كرد كه: يا رسول اللَّه! سرای هدنه چيست؟
فرمودند: خانهی بلاء و جدا شدن. پس چون فتنهها مانند پارههاى شب تار، فتنهها را بر شما مشتبه سازد، پس بر شما باد به قرآن؛ زيرا كه او شفاعتگری است که شفاعتش مقبول است؛ و سعایتکنندهای است که بدگوییاش رد نمیشود، هر كه آن را در پيش روى خود قرار دهد [كه آن را پيروى كند]، او را به سوى بهشت كشاند، و هر كه آن را در پشت سر خود قرار دهد، او را به سوى آتش دوزخ براند؛ و آن راهنمايى است كه بر بهترين راهها دلالت مىكند. و آن [كتابى است كه در آن] تفصيل و بيان [= توضیح] و تحصیل [= حاصل شدن مقاصد و اهداف] هست، آن است فیصلهبخشی که شوخى و سرسرى نيست، ظاهرى دارد و باطنى، ظاهرش حكمت است، و باطنش علم و دانش؛ ظاهرش خرّم و زيبا است و باطنش ژرف. مرزهایی دارد و مرزهایش هم مرزهایی دارند؛ شگفتىهايش شماره نشوند و تازههايش كهنه نگردند؛ در آن است چراغهاى هدايت و منارههای حكمت، و راهنمایی به سوی کار خیر است براى كسى كه آن را بشناسد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص2-3
✅تبصره:
📚راوندی در النوادر (ص21-22) همین خطبه رسول الله ص را به همین صورتی که عیاشی نقل کرده، با تفاوتهای بسیار مختصری به روایت از حضرت علی ع آورده است ؛ و در پایانش این فراز را هم دارد:
☀️پس سزاوار است كه انسان ديده خود را به جولان درآورد، و شخص منصف نظرش را بدان افکند؛ که نجات بخشد هر كه در معرض هلاك است، و رها سازد هر كه در چنگالی گرفتار است؛ پس بهراستى این تفکر است كه حیاتبخش دل بيناست، چونان كه طالب نور به راه میافتد و نور است که خلاص شدن را برایش نیکو میگرداند و درنگ وی را کوتاه میگرداند.
📚شبیه این حدیث قبلا در کافی (ج2، ص598-599) در جلسه ۱۰۴۴ (حدیث۳ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-77/) گذشت.
📚دیلمی نیز این خطبه نبوی را به صورت مختصرتر و با اندک تفاوتی روایت کرده است (إرشاد القلوب، ج1، ص79 ؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص333).
☀️ب. حارث اعور میگوید: بر امیرالمومنین ع وارد شدم و عرض کردم: یا امیرالمومنین ع! ما وقتی نزد شما هستیم چیزهایی میشنویم که دینمان را محکم می کند و هنگامی که از نزد شما بیرون میرویم چیزهای مختلف مشتبهی میشنویم که نمیدانیم چیست؟ [ظاهرا مقصودش احادیثی است که احتمالا جعلی باشد]
فرمودند: آیا واقعا چنین کردهاند؟
گفتم: بله.
فرمود: از رسول الله ص شنیدم که می فرمود: جبرئیل نزدم آمد و گفت: ای محمد! در امت تو فتنهای رخ خواهد داد.
گفتم: راه خروج از آن چیست؟
گفت: کتاب الله، که در آن بیان آن اخباری است که مربوط به گذشتگان شماست و اخبار آنچه بعد از شماست و اخبار آنچه بین شماست؛ و آن فیصلهبخش است و شوخی نیست؛ هر جباری که آن را پشت سر اندازد و به غیر آن عمل کند خداوند او را درهم میشکند؛ و هرکس که هدایت را در غیر آن بجوید خداوند گمراهش کند. و آن ریسمان محکم خداوند است و آن همان ذکر حکیم است و صراط مستقیم؛ که هواهای نفسانی او را به انحراف نکشاند و زبانها او را نپوشاند و گذر زمان مندرسش نگرداند؛ عجایبش پایان نپذیرد و علما از آن سیر نشوند؛ آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از گفتن این مطلب خودداری کنند که: «همانا ما قرآن عجیبی شنیدیم که به راه راست هدايت مىكند» (جن/۱-2). کسی که بدان سخن گوید راست گفته، و کسی که بدان عمل کند پاداش برده، و کسی که بدان اعتصام جوید به صراط مستقیم هدایت شده است؛ آن همان کتاب عزیزی است که «از پيش روى آن و از پشت سرش باطل به سويش نمىآيد؛ فروفرستاده شدهای است از حكيمى ستودهصفات.» (فصلت/42).
📚تفسير العياشي، ج1، ص3
📚مرحوم دیلمی در أعلام الدين في صفات المؤمنين (ص99) همین حدیث را با اندک تفاوتهایی در تعبیر از كَنْز الْفَوَائِدِ مرحوم کراجکی نقل کرده است. فقط
🔸اولا عبارت حارث اعور را بدین صورت آورده است که وی به امیرالمومنین ع گفت: «أَ لَا تَرَى النَّاسَ قَدْ وَقَعُوا إِلَى الْأَحَادِيثِ: آیا نمیبینی که مردم چگونه در احادیث افتادهاند [یعنی به جعل حدیث اقدام میکنند]» و
🔸ثانیا سخنانی که رسول الله ص از جبرئیل نقل کرده را به عنوان سخن خود رسول الله ص آورده است.
@yekaye
👇ادامه این احادیث👉
ادامه احادیث شماره ۲
☀️ج. از امام حسن ع روایت شده که فرمودند:
به رسول الله ص گفته شد: همانا امت تو بزودی دچار فتنه خواهند شد. از ایشان پرسیدند: راه خروج از آن چیست؟
فرمودند: همان کتاب عزیز خداوند که «از پيش روى آن و از پشت سرش باطل به سويش نمىآيد؛ فروفرستاده شدهای است از حكيمى ستودهصفات.» (فصلت/42). کسی که علم را در غیر آن بجوید خداوند گمراهش کند، هر جباری که عهدهدار این امر [= حکومت بر جامعه اسلامی] شود و به غیر آن عمل کند خداوند او را درهم میشکند؛ و آن همان ذکر حکیم و نور مبین و صراط مستقیم است؛ در آن است خبر آنچه قبل از شما بوده و اخبار آنچه بعد از شماست و حکم بر آنچه بین شماست؛ و و آن فیصلهبخش است و شوخی نیست؛ آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از گفتن این مطلب خودداری کنند که: «همانا ما قرآن عجیبی شنیدیم که به راه راست هدايت مىكند» (جن/۱-2). گذر زمان مندرسش نگرداند؛ و عبرتهایش منقضی نگردد و عجایبش پایان نپذیرد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص6
@yekaye
🔹برای مشاهده سند و متن احادیث فوق اینجا را کلیک کنید
🔹برای مشاهده شبیه این احادیث در منابع اهل سنت اینجا را کلیک کنید
سند و متن احادیث شماره ۲
☀️ الف. روى جعفر بن محمد بن مسعود عن أبيه عن أبي عبد الله جعفر بن محمد ع عن أبيه عن آبائه ع قال: قال رسول الله ص:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّكُمْ فِي زَمَانِ هُدْنَةٍ وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ، وَ السَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ، فَقَدْ رَأَيْتُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ يُبْلِيانَ كُلَّ جَدِيدٍ وَ يُقَرِّبْانَ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يَأْتِيانَ بِكُلِّ مَوْعودٍ، فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَفَازِ.
فَقَامَ الْمِقْدَادُ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا دار الهدنة؟
قَالَ: دَارُ بَلَاءٍ وَ انْقِطَاعٍ، فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمْ الفتن كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ، فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ، مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ، وَ هُوَ الدَّلِيلُ يَدُلُّ عَلَى خیر سَّبِيلٍ، وَ هُوَ [كِتَابُ فیه] تَفْصِيلٍ وَ بَيَانٍ وَ تَحْصِيلٍ و هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ، فَظَاهِرُهُ حكْمة وَ بَاطِنُهُ عِلْمُ، ظَاهِرُهُ أنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عمیق، لَهُ تُخُومٌ وَ عَلَى تُخُومِهِ تُخُومٌ، لَا تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تُبْلَى غَرَائِبُهُ، فِيهِ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ مَنَازلُ الْحِكْمَةِ وَ دَلِيلٌ عَلَى الْمَعْروف لِمَنْ عَرَفَه.
📚تفسير العياشي، ج1، ص2-3
تتمته فی:
📚 النوادر للراوندی (ص21-22)
فَلْيَرِعْ رَجُلٌ بَصَرُهُ وَ لْيَبْلُغِ النَّصَفَةَ نَظَرُهُ، يَنْجُو مِنْ عَطَبٍ وَ يَتَخَلَّصُ مِنْ نَشَبٍ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمُسْتَنِيرُ وَ النُّورُ يُحْسِنُ التَّخَلُّصَ وَ يُقِلُّ التَّرَبُّصَ.
☀️ب. عن يوسف بن عبد الرحمن رفعه إِلَى الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ بن أبي طالب ع فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إنا إذا كنا عندك سمعنا الذي نسد به ديننا، و إذا خرجنا من عندك سمعنا أشياء مختلفة مغموسة لا ندري ما هي؟
قال: أ و قد فعلوها؟
قال: قلت: نعم.
قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: أتاني جبرئيل فقال: يا محمد سَيَكُونُ في أمتك فِتْنَةٌ. قُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا؟ قَالَ: كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ بیان مَا كَانَ قَبْلَكُمْ من خبر، وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، و هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، مَن ولّاه مِنْ جَبَّارٍ فعمل بغيره قَصَمَهُ اللَّهُ وَ مَنِ التمس الْهُدَى فی غَيْرِهِ أَضَلَّهُ اللَّهُ، وَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ، وَ هُوَ الذِّكْرُ الْحَكِيمُ، وَ هو الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، لَا تَزِيغه الْأَهْویةُ وَ لَا تَلْبِسُه الْأَلْسنة وَ لَا يَخْلُقُ عَلی الرَّدِّ وَ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ وَ لَا يَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَمَاءُ [هُوَ الَّذِي] لَمْ تكنه الْجِنُّ إذ سَمِعَتْهُ أَنْ قَالُوا «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ»، مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ، وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ، وَ مَنْ اعتصمَ بِهِ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ، هو الكتاب العزيز الذي «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيد».
📚فی أعلام الدين في صفات المؤمنين (ص99)
قول حارث اعور لأمیرالمومنین ع: «أَ لَا تَرَى النَّاسَ قَدْ وَقَعُوا إِلَى الْأَحَادِيثِ؟»
☀️ج. عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ:
قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص: إِنَّ أُمَّتَكَ سَيَفْتَتِنُ. فَسُئِلَ مَا الْمَخْرَجُ مِنْ ذَلِكَ؟
فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ الْعَزِيزُ الَّذِي «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ». مَنِ ابْتَغَى الْعِلْمَ فِي غَيْرِهِ أَضَلَّهُ اللَّهُ، وَ مَنْ وَلِيَ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَعَمِلَ بِغَيْرِهِ قَصَمَهُ اللَّهُ، وَ هُوَ الذِّكْرُ الْحَكِيمُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، فِيهِ خَبَرُ مَا قَبْلَكُمْ وَ نَبَأُ مَا بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، وَ هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، وَ هُوَ الَّذِي سَمِعَتْهُ الْجِنُّ فَلَمْ تنَاهى أَنْ قَالُوا: «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ» لَا يَخْلُقُ عَلَى طُولِ الرَّدِّ، وَ لَا يَنْقَضِي عِبَرُهُ وَ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ.
📚تفسير العياشي، ج1، ص6
@yekaye
🔸۳) شبیه احادیثی که در بند ۲ گذشت در منابع اهل سنت هم آمده است:
☀️الف. ابن مردویه با سند خود از حضرت علی ع روایت کند که فرمودند:
از رسول الله ص شنیدم که میفرمود: جبرئیل نزدم آمد و گفت: ای محمد! امت تو بعد از تو دچار اختلاف خواهند شد.
گفتم: جبرئیل! راه خروج از آن چیست؟
گفت: کتاب الله، که هر جباری را در هم میشکند، کسی که بدان اعتصام جوید نجات یافته و کسی که آن را ترک کند هلاک شود؛ سخن فیصلهبخشی است که شوخی نیست.
📚الدر المنثور، ج6، ص337
☀️ب. از حارث اعور نقل شده که: داخل مسجد شدم و دیدم مردم در احادیث افتادهاند [یعنی احادیثی نقل میکنند که برخی از آنها جعلی است] سراغ حضرت علی ع رفتم و ایشان را خبردار کردم.
فرمودند: آیا واقعا چنین کردهاند؟ از رسول الله ص شنیدم که فرمود: فتنهای رخ خواهد داد. گفتم: یا رسول الله ص! راه خروج از آن چیست؟ فرمود: کتاب الله، که در آن بیان آن اخبار گذشتگان شماست و اخبار کسانی که بعد از شمایند و حکم آنچه بین شماست؛ و آن فیصلهبخش است و شوخی نیست؛ هر جباری که آن را ترک گوید خداوند او را درهم میشکند؛ و هرکس که هدایت را در غیر آن بجوید خداوند گمراهش کند. و آن ریسمان محکم خداوند است و آن همان ذکر حکیم است و همان صراط مستقیم؛ آن همان است که هواهای نفسانی او را به انحراف نکشاند و علما از آن سیر نشوند و زبانها او را نپوشانند و گذر زمان مندرسش نگرداند؛ عجایبش پایان نپذیرد. آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از گفتن این مطلب خودداری کنند که: «همانا ما قرآن عجیبی شنیدیم که به راه راست هدايت مىكند» (جن/۱-2). کسی که بدان سخن گوید راست گفته، و کسی که بدان حکم کند عدالت ورزیده و کسی که بدان عمل کند پاداش برده، و کسی که بدان بخواند «به صراط مستقیم هدایت شده است» (آل عمران/۱۰۱).
📚الدر المنثور، ج6، ص337
☀️ج. از معاذ بن جبل روایت شده که یک بار رسول الله سخن از فتنهها گفت و آنها را عظیم و شدید شمرد.
علی بن ابیطالب گفت: یا رسول اللهْ راه خروج از آنها چیست؟
فرمود: کتاب الله، که راه خروج در آن است؛ در آن حکایت گذشتگان شماست و اخبار کسانی که بعد از شمایند و فصیلهبخش آنچه بین شماست؛ هر جباری که آن را ترک گوید خداوند او را درهم میشکند؛ و هرکس که هدایت را در غیر آن بجوید خداوند گمراهش کند. و آن ریسمان محکم خداوند و ذکر حکیم و صراط مستقیم است. آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از گفتن این مطلب خودداری کنند که: «همانا ما قرآن عجیبی شنیدیم که به راه راست هدايت مىكند» (جن/۱-2). آن همان است که زبانها در آن اختلاف نکند و طولانی شدن گذر زمان مندرسش نگرداند.
📚الدر المنثور، ج6، ص337
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👉
سند و متن احادیث شماره ۳
☀️الف. أخرج ابن مردويه عن على قال:
سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول: أتانى جبريل فقال: يا محمد ان أمتك مختلفة بعدك.
قلت: فأين المخرج يا جبريل؟
فقال: كتاب الله به يقصم كل جبار، من اعتصم به نجا، و من تركه هلك، قول فصل ليس بالهزل.
📚الدر المنثور، ج6، ص337
☀️ب. و أخرج ابن ابى شيبة و الدارمي و الترمذي و محمد بن نصر و ابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث. فأتيت عليا فأخبرته.
فقال: أ و قد فعلوها؟! سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول: انها ستكون فتنة.
قلت: فما المخرج منها يا رسول الله؟
قال: كتاب الله، فيه نبا من قبلكم و خبر من بعدكم و حكم ما بينكم، هو الفصل ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، و من ابتغى الهدى في غيره أضله الله، و هو حبل الله المتين و هو الذكر الحكيم و هو الصراط المستقيم، هو الذي لا تزيغ به الاهواء و لا تشبع منه العلماء و لا تلتبس منه الألسن و لا يخلق من الرد و لا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ». من قال به صدق، و من حكم به عدل، و من عمل به أجر، و من دعا اليه «هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
📚الدر المنثور، ج6، ص337
☀️ج. و أخرج محمد ابن نصر و الطبراني عن معاذ بن جبل قال: ذكر رسول الله صلى الله عليه و سلم يوما الفتن، فعظمها و شددها.
فقال على بن أبى طالب: يا رسول الله! فما المخرج منها؟
قال: كتاب الله فيه المخرج، فيه حديث ما قبلكم و نبأ ما بعدكم و فصل ما بينكم، من تركه من جبار يقصمه الله و من يبتغى الهدى في غيره يضله الله، و هو حبل الله المتين و الذكر الحكيم و الصراط المستقيم، هو الذي لما سمعته الجن لم تتناه ان قالوا «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ»، هو الذي لا تختلف به الألسن و لا تخلقه كثرة الرد.
📚الدر المنثور، ج6، ص337
@yekaye
☀️۴) روایت شده است که یکبار جماعتی از اصحاب رسول الله ص با هم گفتگو میکردند که کدام یک از حروف الفبا پرکاربردترین حرف در زبان عربی است و همگی متفق بودند که آن حرف، حرف الف است. پس امیرالمومنین ع برخاست و فی البداهه خطبهای خواند که یک حرف الف در آن نبود و آن را «مونقه» (یا موقعه) نامید. در فرازی از این خطبه، بعد از اینکه به تفصیل وضع بهشتیان و جهنمیان را توضیح میدهد میفرماید:
این منزلت کسی است که خشیت پروردگارش را داشته باشد و خویشتنداری کند؛ و آن عقوبت کسی است که پدیدآورندهاش را عصیان کند و نفسش گناه را برای وی بیاراید؛ و همانا این سخنی فیصلهبخش و حکمی عادلانه است، بهترین قصههایی است که حکایت شده و بهترین موعظهای است که بیان شده، نازل شده از جانب خداوند حکیم حمید [عزیز حکیم] است؛ که آن را روح القدسی مبین بر قلب پیامبری هدایتیافته و رشید نازل کرده است، صلوات سفیران اکرام شده نیکخصلت بر ایشان باد...
📚 جمع الجوامع (للسیوطی)، ج18، ص439-442؛
📚جامع الأحاديث (للسیوطی)، ج30، ص253؛
📚كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب (گنجی شافعی)، ص۳۹۴-۳۹۶
📚كنز العمال، ج16، ص208-213
📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص72
📚 شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج19، ص140-143
📚المصباح للكفعمي، ص741-744.
... هَذِهِ مَنْزِلَةُ منْ خَشِىَ رَبَّهُ، وَحَذِرَ نَفْسَهُ، وَتِلكَ عُقُوبَةُ مَنْ عَصَى مُنْشِئَهُ وَسَوَّلَتْ لَهُ نَفسُهُ مَعْصِيتَهُ، لَهُوَ قَوْلٌ فَصْلٌ وَحُكْمٌ عَدْلٌ، خَيْرُ قَصَصٍ قُصَّ، وَوَعْظٍ نُصَّ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ، [عَزِيزٍ حَكيِمٍ] نَزَلَ بِهِ رُوحُ قُدُسٍ مُبِينٌ عَلَى قَلْبِ نَبِىٍّ مُهْتَدٍ رَشَيدٍ صَلَّتْ عَلَيْهِ سَفَرَةٌ مُكْرَمُونَ بَرَرَةٌ، ...
@yekaye
👇سند و متن کامل خطبه بیالف امیرالمومنین ع👉
سند و متن کامل خطبه بیالف امیرالمومنین ع (مذکور در حدیث۴)
قَالَ أَبُو الْفُتُوحِ يُوسُفُ بْنُ الْمُبَارَكِ بْنِ كَامِلِ الْحَقَّافِ فِى مَشْيَخَتِهِ،
أَنا (أنبأنا) أبُو الْفَتْحِ عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ مُحَمَّد بْنِ الْحُسَيْنِ الصَّابُونِى قَراءَةً عَلَيْهِ وَأَنا أَسْمَعُ: فِى جُمَادَى الآخِرَة مِنْ سَنَةِ خَمْسٍ وَثَلَاثِينَ وَخَمْسِ مِائَةٍ،
أَنَا أَبُو الْمَعَالِى ثَابِتُ بْنُ بِندَارِ بْنِ إِبْرَاهيمَ الْبَقَّالُ، قَرَاءَةً عَلَيْهِ،
أَنَا أَبُو مُحمَّدِ اَلْحَسنَ بْنُ مُحَمَّدِ الْخَلَّال قَالَ:
قَرَأتُ عَلَى أَبِى الْحَسَنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمدِ بْنِ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى بْن عُرْوَةَ بن الْجَرَّاحِ في يَوْمِ الْخَمِيسِ لِثَمَانٍ بَقينَ مِنْ ذَى الْحِجَّةِ سَنَةَ ثَمَانٍ وَثَمَانينَ وَثَلَاثمِائَةٍ فَقُلْتُ لَهُ:
حَدَّثَكُمْ أَبُو عَلِى الغِمَّارِى قَالَ:
حَدَّثَنِى أَبُو عَوْسَجَةَ مسيحلة (سَجْلَةَ) بْنُ عَرْفَجَةَ مِنَ الْيَمَنِ، قَالَ:
حَدَّثَنِى أَبِى عَرْفَجَةَ بْنِ عَرْفَطَةَ قَالَ:
حَدَّثنى أَبُو الْهَرَّاشِ جَرْىُ بْنُ كُلَيْبٍ قَالَ:
حَدَّثَنى هشَامُ بْنُ مُحَمَّدٍ
عَنْ أَبِيهِ مُحمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِى،
عَنْ أَبِى صَالِحٍ قَالَ:
جَلَسَ جَمَاعَةٌ مِن أَصْحَابِ رَسُولِ الله ص يَتَذَاكَرُونَ فَتَذَاكَرُوا: أَىّ الْحُرُوفِ أَدْخَل فِى الْكَلَامِ؟
فَأَجْمَعُوا عَلَى أَنَّ الأَلِفَ أَكْثَرُ دُخُولًا مِنْ سَائِرهَا،
فَقَامَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين عَلِىُّ بْنُ أَبِى طَالِبٍ رضي الله عنه، فَخَطَب هَذِهِ الْخُطْبَة عَلَى الْبَدِيَهِ (الْبَدِيهَةِ) وَأَسْقَطَ مِنْهَا الأَلِفَ، وَسَمَّاهَا الْمُوَقَعة (الْمُؤْنَقَة)،
وَقَالَ:
حَمِدْتُ (وَعَظَّمْتُ) مَنْ عَظُمَتْ مِنَّتُهُ (مِنَنُهُ)، وَسَبَغَتْ نِعْمَتُهُ، وَسَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ وَتَمَّتْ كَلِمَتُهُ، وَنَفَذَتْ مَشِيئَتُهُ، وَبَلَغَتْ قَضِيَّتُهُ، حَمِدتُهُ حَمْد (عَبْدٍ) مُقرٍّ بِربُوبِيَّتِهِ، مُتَخَضِّعٌ لِعُبُوديَّته مُتَنَصِّلٌ لِخَطِيئَتِهِ، مُعْتَرِفٌ بِتَوْحِيدِهِ، مُؤَمِّلٌ مِنْ ربِّهِ مَغْفِرَةً مُنْجِيَةً (تُنْجِيهِ) يَوْمَ يُشْغَلُ عَنْ فَصِيلَتِهِ وَبَنِيهِ، وَيَسْتَعينُهُ وَيَسْتَرْشِدُهُ وَيَسْتَهْدِيهِ، وَيُؤْمِنُ بِهِ وَيَتَوَكَّلُ عَلَيْهِ
وَشَهِدْتُ لَهُ تَشَهُّدَ مُخْلِصٍ مُوقِنٍ، وَبِعزَّتِهِ مُؤْمِنٌ، (وَفَردتُهُ) تَفْرِيدَ مُؤْمِنٍ مُتَيقنٍ،
وَوَحَّدتُهُ لَهُ تَوْحِيدَ عَبْدٍ مُذْعِنٍ، لَيْسَ لَهُ شَرِيكٌ فِى مُلْكِهِ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىٌّ فِى صُنْعِهِ، جَلَّ عَنْ (مُشِيرٍ) وَوَزِيرٍ، وَعَنْ عَوْنِ مُعِينٍ وَنَظِيرٍ،
عَلمَ فَسَتَرَ، وَبَطَنَ فَخَبَرَ، وَمَلكَ فَقَهَرَ، وَعُصِىَ فَغَفَر، وَحَكَمَ فَعَدَلَ، لَمْ يَزَلْ وَلَا (وَلَنْ) يَزُولَ، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شئٌ، وَهُوَ قَبْلَ كُلِّ شَئٍ وَبَعْدَ كُلِّ شَئٍ،
رَبٌّ مُنْفَرِدٌ بعِزَّتِهِ مُتَمَكِّنٌ بِقُوَّتِه، مُتَقَدِّسٌ بِعُلُوِّهِ، مُتكَبِّرٌ بِسُمُوِّهِ، لَيْسَ يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، وَليْسَ يُحِيطُ بِهِ نَظَرٌ، قَوِىٌ مَنِيعٌ (مُعِينٌ)، (عَلِيمٌ) بَصِيرٌ سَمِيعٌ، رَءُوفٌ رَحِيمٌ (عَطُوفٌ)،
عَجَزَ عَنْ وَصْفِهِ مَنْ يَصفهُ، وَضَلَّ عَنْ نَعْتِهِ منْ يَعْرِفُهُ، قَرُبَ فَبَعُدَ، وَبَعُدَ فَقَرُبَ،
يُجِيبُ دَعْوَةَ مَنْ يَدْعُوهُ وَيَرْزُقُهُ وَيُجِيرهُ (وَيَحْنُوهُ)
ذُو لُطفٍ خَفِىٍّ، وَبطْشٍ قَوِىٍّ، وَرَحْمَةٍ مُوسِعَةٍ، وَعُقُوبَةٍ مُوجِعَةٍ،
رَحْمَتُهُ جَنَّةٌ عَرِيضَةٌ مُؤْنَقَةٌ،
وَعُقُوبَتُهُ جَحِيمٌ مَمْدُودَةٌ مُوبِقَةٌ،
وَشِهدْتُ بِبَعْثِ مُحَمَّدٍ عَبْدِهِ وَرَسُولِه وَصَفِيِّهِ وَنَبِيِّهِ وَحَبيبِهِ وَخَلِيلِهِ، صَلَّى رَبٌّ عَليْهِ صَلَاةً تُحِيطُهُ (تُحْظِيهِ)، وَتُزْلِفُهُ وَتُعْلِيهِ، وَتُقَرِّبُهُ وَتُدْنِيهِ،
بَعَثَهُ فِى خَيْرِ عَصْرٍ وَحِين فَتْرَةٍ وكُفْرٍ،
رَحْمَةً مِنْهُ لِعَبِيدِهِ، وَمِنَّةً لِمَزِيدِهِ،
خَتَمَ بِهِ نُبُوَّتَهُ، وَوَضَعَ (وَوَضَّحَ) بِهِ حُجَّتَهُ
فَوَعَظَ وَنَصَحَ، وَبَلَّغَ وَكَدَحَ،
رَءُوفٌ بِكُلِّ مُؤْمِنٍ، رَحِيمٌ سَخِىٌّ، رَضِىٌّ وَلِىٌّ زَكِىٌّ
عَلَيهِ رَحْمَةٌ وَتَسْلِيمٌ وَبَرَكةٌ وَتَكْرِيمٌ من رَبٍّ غَفُورٍ رَحَيمٍ، قَرِيبٍ مُجِيبٍ،
وَصيَّتُكُمْ مَعْشَرَ مَنْ حَضَرَنِى بِوَصِيَّةِ رَبِّكُمْ، وَذَكَّرتُكُمْ سُنَّةَ نَبِيَّكُمْ،
فَعَليْكمْ بِرَهْبةٍ تُسْكِنُ قُلُوبكُمْ، وَخَشْيَةٍ تُذْرِى دُمُوعَكُمْ، وَتُقْيَةٍ تُنجِيكُمْ قَبْلَ يَوْم يُذْهِلُكُمْ وَيُبَلِّدُكُمْ، يَوْمَ تَفُوزُ (يَفُوزُ) فِيهِ مَنْ ثَقُلَ وَزْنُ حَسَنتِهِ، وخَوف (وَخَفَّ) وَزْنُ سَيِّئَتِهِ
@yekaye
👇ادامه خطبه👇
فراز دوم خطبه بیالف امیرالمومنین ع
وَلْيَغْتَنِمْ كُلٌّ مِنْكُمْ صِحّتَهُ قَبْلَ سَقَمِهِ، وَشَبِيبتهُ قَبْلَ هِرَمِهِ وكِبَرِهِ، وَسَعتِهِ قَبْلَ فَقْرِهِ، وَفَرْغَتِهِ قَبْلَ شُغلِهِ، وَحَضْرَتِهِ (وَحَضَرِهِ) قَبْلَ سَفَرِهِ،
قَبْلَ أَنْ يَكْبَرَ فَيَهْرَمَ وَيَمْرَضَ وَيسْقَمَ، وَيَملَّهُ طَبِيبُهُ، وَيُعْرضَ عَنْهُ حَبِيبُهُ وَيَنْقَطَع عُمْرُهُ، وَيَتَغَيَّر عَقْلُهُ،
ثُمَّ قَبْل (قِيلَ) هُوَ مَوْعُوكٌ، وَجِسْمُهُ مَنْهُوكٌ ثُمَّ حِد (أَخذَ) فِى نَزْعٍ شَدِيدٍ، وَحَضَرهُ كُلُّ حَبِيبٍ قَرِيبٍ وَبَعِيدٍ، فَشَخَصَ بِبَصَرِهِ، وَطَمَحَ بِنَظَرِهِ، وَرَشَحَ جَبِينُهُ، وَغَطَفَ (وَخَطَفَ) عَرِينَّتَهُ، وَسَكَنَ حَنينُهُ، وَجُذِبَتْ نَفْسُهُ، وَبَكت (وَبَكتهُ) عُرْسُهُ، وَحُفِرَ رَسْمُهُ (رِمْسُهُ)
وَيُتَّم مِنْهُ وَلَدُهُ، وَتَفَرَّق عَنْهُ صديقُهُ وَعدُوُّهُ، وَقُسّمَ جَمْعُهُ، وَذَهَبَ بَصَرُهُ وسمعه،
وَكُفِّنَ وَمُدِّدَ وَوُجِّه وجُدِّدَ (وَجرِّد) وغُسِّلَ وعُرِّىَ، وَنُشِّفَ وَسُجِّىَ، وَبُسِطَ وَهُىِّءَ، وَنُشِرَ عَلَيْهِ كَفَنُهُ، وَشُدَّ مِنْهُ ذَقْنُهُ، وَقُمِّصَ وَعُمِّمَ وَوُدِّعَ وَعَليه سُلِّمَ،
وَحُمِل فَوْقَ سَرِيرِهِ، وصُلِّى عَلَيْه بِتَكْبيرَةٍ،
وَنُقِلَ مِنْ دُورٍ مُزَخْرَفَةٍ، وَقُصُورٍ مُشَيَّدَةٍ، وَحُجْرٍ مُنَجَّدَةٍ
فَجُعَل فِى ضَريحٍ مَلْحَودٍ وَضَيِّقٍ موْصُودٍ بِلَبِنٍ مَنْضُودٍ مُشَقَّفٍ (مُسَقَفٍ) بِجُلْمُودٍ، وَهِيلَ عَلَيْهِ عَفْرُهُ، وَحُثِىَ عَلَيْهِ مَدَرُهُ،
فَتَحقَّقَ حَذَرُهُ، ونُسِىَ خبَرُهُ، وَرَجعَ عَنْهُ وَلِيُّهُ وَصَفيُّهُ وَندِيمُهُ وَنَسِيبُهُ، وَتَبَدَّلَ بِهِ قَرِينُهُ وَحَبِيبُهُ
فَهُوَ حَشْوُ قَبْرٍ، وَرَهِينُ قَفْرٍ، يَسْعَى فِى جِسْمِهِ دون (دُودُ) قَبْرِهِ وَيَسِيلُ صَدِيدُهُ عَلَى صَدْرِهِ وَنَحْرِهِ، وَيسْحَقُ تُرُبُه (تُرْبتُهُ) لَحْمَهُ، وَيَنْشَفُ دَمُهُ وَيَرُّم عَظْمُهُ
حَتَّى يَوْمَ حَشْرِهِ، فَيُنْشَرُ مِنْ قَبْرِهِ، وَيُنْفَخُ فِى صُورِهِ، وَيُدْعَى لَحَشْرِه وَنُشُورِهِ،
فَثَّمَ بُعْثِرَتْ قُبُورٌ وَحُصِّلَتْ سَرِيرةُ صُدورٍ، وَجِئَ بِكُلِّ نَبِىٍّ وَصدّيقٍ وَشَهِيدٍ، وَقَصَدَ لِلْفَضْلِ (لِلْفَصْلِ) بِعَبْدِهِ خَبِيرٌ بصِيرٌ،
فَكَمْ زَفْرَةٍ تُغْنِيهِ، وَحَسْرَةٍ تقصيه (تُفْضِهِ) فِى مَوْقِفٍ مَهِيلٍ، وَمشْهَدٍ جَليلٍ بَيْنَ يدَىْ مَلِكٍ عَظِيمٍ بِكُلِّ صَغِيرَةٍ وَكَبِيرَةٍ عَلِيمٌ حِينَئِذٍ يَلْجُمُ (يُلْجِمُهُ) عَرَقُهُ، ويَحْقِرُهُ (وَيحْفِزُهُ) قَلَقُهُ؛
عَبْرَتُهُ غَيْرُ مَرْحُومَةٍ، وَضَرْعَتُهُ غَيْرُ مُسَمْوُعَةٍ، وَحُجَّتُهُ غَيْرُ مَقْبُولَةٍ تُنْشَرُ صَحِيفَتُهُ، وَتَبِينُ جَرِيدتُهُ (حِينَ)،
نُظِرَ فِى سُوءِ عَمَلِهِ، وَشَهِدَتْ عَيْنُهُ بِنَظَرِهِ، وَيَدُهُ بِبَطْشِهِ، وَرِجْلُهُ بخَطْوهِ، وَفَرْجُهُ بِلَمْسِهِ، وَجلْدُهُ بِمَسِّهِ، وَيُهَدِّدُهُ مُنْكَرٌ وَنَكيرٌ،
فَكُشفَ لَهُ عَنْ حَيْثُ يَصِيرُ، فَسُلْسِلَ جِيدُهُ، وَفُلْفِلَ: (وَغُلْغَلَ) مُلْكُهُ يَده،
وَسِيقَ يُسْحَبُ وَجْدَهُ فَوَرَدَ جَهَنَّم بِكَرْبٍ وَشِدَّةٍ فَظَلَّ يُعَذَّبُ فِى جَحِيمٍ، وَيُسْقَى شَرْبَةً مِنْ حَمِيمٍ، تُشْوَى (يُشْوَى) وَجْهُهُ، وَتُسْلَخُ (ويسلخ) جِلْدهُ،
يَضْرِبُهُ مَلَكٌ بِمَقْعٍ (بِمَقْمَعٍ) مِنْ حَدِيدٍ، يَعُودُ جِلْدُهُ بَعْدَ نُضْجِهِ كَجِلْدٍ جَدِيدٍ يَسْتَغيِثُ فَتَعْرضُ عَنْهُ خَزَنَةُ جَهَنَّمَ،
وَيَسْتَصْرخُ فَلَم يُجِيبُ (يُجبْ)، يَنْدَمُ حينَ (حَيْثُ) لَمْ يَنفَعْهُ نَدمٌ (ندمه) فَيلْبَثُ حُقْبَةً
نَعُوذُ بِرَبٍّ قَدِيرٍ، مِنْ كُلِّ شَرٍّ (مِنْ شرِّ كلّ) مَصِير، وَنسْأَلُهُ عَفْوَ مَنْ رَضِىَ عَنْهُ، وَمَغْفِرَةَ مَنْ قَبِلَ مِنْهُ،
فَهُوَ وَلِىُّ مَسْأَلَتِى، وَمَنجح طُلْبتِى،
فَمَنْ زُحْزِحَ عَنْ تَعْذِيبِ رَبَّهِ جُعِلَ في جنَّتِهِ بِقُرْبهِ، وَخُلِّدَ فِى قُصُورٍ مُشَيَّدَةٍ، وَمُلِّكَ حُورٌ عِينٌ وَحَفَدَةٌ، وَطِيفِ عَليْهِ بِكُؤُوسٍ وَسَكَنَ حَظِيرَةَ قُدْسٍ فِى فِرْدَوْسٍ، وَتَقَلَّبَ فِى نَعِيمٍ، وَيُسْقَى (وَسُقَى) مِنْ تَسْنِيمٍ، وَشَرِبَ مِنْ عَيْنٍ سَلْسَبِيلٍ، قَدْ مُزِجَ بِزَنْجبِيلٍ خُتِمَ بِمِسْكٍ وَعَنْبَرٍ مُسْتَدِيمٍ لِلْمك (لِلْمَلَكِ)، مُسْتَشْعِرٍ لِلسُّرُور، يَشْرَبُ مِنْ خُمُورٍ فِى رَوْضٍ مُغْدقٍ، لَيْسَ يَنْزفُ فِى شُرْبِهِ،
@yekaye
👇ادامه خطبه👉
فراز پایانی خطبه بیالف امیرالمومنین ع
هَذِهِ مَنْزِلَةُ منْ خَشِىَ رَبَّهُ، وَحَذِرَ نَفْسَهُ، وَتِلكَ عُقُوبَةُ مَنْ عَصَى مُنْشِئَهُ وَسَوَّلَتْ لَهُ نَفسُهُ مَعْصِيتَهُ، لَهُوَ قَوْلٌ فَصْلٌ وَحُكْمٌ عَدْلٌ، خَيْرُ قَصَصٍ قُصَّ، وَوَعْظٍ نُصَّ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ، [عَزِيزٍ حَكيِمٍ] نَزَلَ بِهِ رُوحُ قُدُسٍ مُبِينٌ عَلَى قَلْبِ نَبِىٍّ مُهْتَدٍ رَشَيدٍ صَلَّتْ عَلَيْهِ سَفَرَةٌ مُكْرَمُونَ بَرَرَةٌ،
وَعُذْتُ بِرَبٍّ عَليِمٍ حَكِيمٍ قَدِيرٍ رَحِيمٍ مِنْ شَرِّ عَدُوٍ لَعِينٍ رَجِيمٍ يَتَضَرَّعُ مُتَضَرِّعُكُمْ، وَيبْتَهِلُ مُبْتَهِلُكُمْ، وَيَسْتَغْفِرُ (وَنَسْتَغْفِرُ) رَبَّ كُلِّ مَرْبُوبٍ لِى وَلَكُمْ.
ثُمَّ قَرَأَ بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» ثُمَّ نَزَلَ - رَضِى الله عَنْهُ -
@yekaye
☀️۵) از امیرالمومنین ع روایت شده است که درباره قرآن مجید فرمودند:
همانا آن فصیلهبخشی است که شوخی نیست؛ آن سخنگوینده به سنت عدل و امر کننده به جدایی [حق از باطل] است؛ آن ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم است؛ آن وحی امین الهی است؛ آن بهار دلها و چشمههای علم است؛ آن صراط مستقیم است؛ آن هدایتی است برای کسی که آن را امام خویش قرار دهد و زینتی است برای کسی که بخواهد با آن زیبا شود و مایه عصمت و حفاظت از کسی است که بدان اعتصام جوید و ریسمانی است برای کسی که بدان متمسک شود.
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص513
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص111
وَ قَالَ [امیرالمومنین ع] فِي ذِكْرِ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ:
هُوَ الْفَضْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، هُوَ النَّاطِقُ بِسُنَّةِ الْعَدْلِ وَ الْآمِرُ بِالْفَصْلِ، هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينِ وَ الذِّكْرُ الْحَكِيمِ، هُوَ وَحْيُ اللَّهِ الْأَمِينِ، هُوَ رَبِيعُ الْقُلُوبِ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ، هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمِ، هُوَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ زِينَةٌ لِمَنْ تَحَلَّى بِهِ وَ عِصْمَةٌ لِمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَ حَبْلٌ لِمَنْ تَمَسَّكَ بِه.
@yekaye
☀️۶) روایت شده است که امام صادق ع نامهای خطاب به اصحاب رأی و قیاس نوشتهاند. در فرازی از آن آمده است:
اما بعد؛ همانا کسی که دیگری را با تردید و بر اساس قیاسکردنها به دین خود بخواند، انصاف را رعایت نکرده و به سهم خود هم نرسیده است، زیرا دعوت شونده نیز خالی از تردید و قیاسکردنها نیست. و هر گاه منادى در ندا كردن شخصی که مورد دعوتش قرار گرفته بر او تفوقی [علمی] او نداشته باشد، ایمن از آن نیست كه پس از مدتى به همان شخص دعوتشده محتاج نشود، چرا که ما ديدهايم که گاه شاگرد از معلم خود برتر میشود، هرچند بعد از مدتی و نیز دیدهایم معلمی که دعوت میکند، گاه برای نظر دادنش نیازمند نظر همان کسی است که او را دعوت میکرده است، و در این که جاهلان متحیر میشوند، تردیدکنندگان شک میکنند و اهل ظن و گمان به گمان میافتند. و اگر چنین رویهای نزد خدا جایز بود، خداوند پیامبران را با آنچه فیصلهبخش است نمیفرستاد و از شوخی برحذر نمیداشت و جهالت را مذمت نمیکرد؛ ولیکن مردم هنگامی که در تشخیص حق سفاهت ورزیدند و از نعمت بیزاری جستند و با تکیه بر جهل و تدبیرهای خود، نسبت به علم خداوند احساس استغنا کردند و بدان - و نه به پیامبران و کسانی که قائم به امر خداوندند- بسنده نمودند و گفتند: چیزی نیست جز آنچه عقل ما به آن پی برده است و مغزهای ما آن را تشخیص داده است، خداوند آنها را به همان چیزی واگذار کرد که تن به ولایتش دادند و آنها را به حال خود رها کرد و خوار نمود تا اینکه از آنجا که نمیدانستند برده خویشتن شدند.
📚المحاسن، ج1، ص209
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رِسَالَتِهِ إِلَى أَصْحَابِ الرَّأْيِ وَ الْقِيَاسِ:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّهُ مَنْ دَعَا غَيْرَهُ إِلَى دِينِهِ بِالارْتِيَاءِ وَ الْمَقَايِيسِ لَمْ يُنْصِفْ وَ لَمْ يُصِبْ حَظَّهُ، لِأَنَّ الْمَدْعُوَّ إِلَى ذَلِكَ لَا يَخْلُو أَيْضاً مِنَ الِارْتِيَاءِ وَ الْمَقَايِيسِ، وَ مَتَى مَا لَمْ يَكُنْ بِالدَّاعِي قُوَّةٌ فِي دُعَائِهِ عَلَى الْمَدْعُوِّ لَمْ يُؤْمَنْ عَلَى الدَّاعِي أَنْ يَحْتَاجَ إِلَى الْمَدْعُوِّ بَعْدَ قَلِيلٍ؛ لِأَنَّا قَدْ رَأَيْنَا الْمُتَعَلِّمَ الطَّالِبَ رُبَّمَا كَانَ فَائِقاً لِمُعَلِّمٍ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ، وَ رَأَيْنَا الْمُعَلِّمَ الدَّاعِيَ رُبَّمَا احْتَاجَ فِي رَأْيِهِ إِلَى رَأْيِ مَنْ يَدْعُو، وَ فِي ذَلِكَ تَحَيَّرَ الْجَاهِلُونَ وَ شَكَّ الْمُرْتَابُونَ وَ ظَنَّ الظَّانُّونَ. وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ جَائِزاً لَمْ يَبْعَثِ اللَّهُ الرُّسُلَ بِمَا فِيهِ الْفَصْلُ وَ لَمْ يَنْهَ عَنِ الْهَزْلِ وَ لَمْ يَعِبِ الْجَهْلَ؛ وَ لَكِنَّ النَّاسَ لَمَّا سَفِهُوا الْحَقَّ وَ غَمَطُوا النِّعْمَةَ وَ اسْتَغْنَوْا بِجَهْلِهِمْ وَ تَدَابِيرِهِمْ عَنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ اكْتَفَوْا بِذَلِكَ دُونَ رُسُلِهِ وَ الْقُوَّامِ بِأَمْرِهِ وَ قَالُوا لَا شَيْءَ إِلَّا مَا أَدْرَكَتْهُ عُقُولُنَا وَ عَرَفَتْهُ أَلْبَابُنَا، فَوَلَّاهُمُ اللَّهُ مَا تَوَلَّوْا وَ أَهْمَلَهُمْ وَ خَذَلَهُمْ، حَتَّى صَارُوا عَبَدَةَ أَنْفُسِهِمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُون.
@yekaye
☀️۷) ابوسلام کندی دعایی را روایت کرده است که حضرت علی ع در مقام صلوات فرستادن بر پیامبر ص تعلیم داده است. در فرازی از آن دعا آمده است:
خدایا! عرصه وی را تحت سایه خودت گسترده فرما و از فضل خودت به وی کثراتی از خوبیها را پاداش بده. خدایا، بنای او را بر بنای همه بناکنندگان برتری بخش و جایگاه و منزلت او را نزد خودت گرامی بدار و نورش را به تمامیت برسان و در ازای برانگیختن او [به رسالت] پاداشی به او بده که شهادتش مقبول و سخنش مورد رضایت و صاحب منطق و خطبهای فیصلهبخش باشد و حجت و برهانی عظیم؛ آمین ای پروردگار جهانیان. [خدایا بین ما و او در آن جایگاه خنکای زندگی و استقرار نعمت و وصول به خواستهها و لذتهای فراوان و گستردگی درخواستها و نهایت آرامش و هدیههای کرامت جمع کن.]
📚الغارات، ج1، ص96؛
📚 نهجالبلاغه، خطبه۷۲
عَنْ أَبِي سَلَّامٍ الْكِنْدِيِّ قَالَ:
كَانَ عَلِيٌّ ع يُعَلِّمُنَا الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ ص يَقُولُ:
قُولُوا: اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْمَدْحُوَّاتِ ...
اللَّهُمَّ [افْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ وَ] فَاجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ مَثْوَاهُ لَدَيْكَ وَ مَنْزِلَتَهُ وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ مَرْضِيَّ الْمَقَالَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ حَظٍّ [/ خُطْبَةٍ] فَصْلٍ (وَ حُجَّةٍ وَ بُرْهَانٍ عَظِيمٍ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ) [اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ وَ أَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ وَ تُحَفِ الْكَرَامَةِ].
@yekaye