💠💠
وسط درس یهو در زدن و برامون پذیرایی آوردن. 😍منور به چهره مبارک شهید هادی ذوالفقاری... 🌱
به قول یکی از استادامون پذیرایی دختر پسند 😄 لواشک و پفک طبیعی😁
#جامعهچهخبر
#جامعهگردی
💠💠
یه خانوم طلبه🌱
|¦ یه خانوم طلبه ¦|
💠💠 وسط درس یهو در زدن و برامون پذیرایی آوردن. 😍منور به چهره مبارک شهید هادی ذوالفقاری... 🌱 به قول یک
دوستم قبل از آوردن اینا رفت دندون پزشکی. پذیراییش دست منه....
دوستان این خلاصهی قنج و منج و جمع و جوری از صحبتای آخرین دیدار آقاست. دیدار بسیجیا.
اگه مثل من فرصت نکردید کلشو بخونید ولی دوست داشتید اقلا یه مرور کنید، این نگاره که نهایت دو دقیقه طول میکشه تقدیم شما😄
ما رو به دوستاتون معرفی بفرمایید.
یه خانوم طلبه 🌱
25.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠
💠
این روزا سالگرد شهادت میرزا کوچیک خان جنگلیه. طلبهای که نهضتش به قول «آقا» یه نمونه مینیاتوری از جمهوری اسلامی بود...
دیگه چیز زیادی نگم که خود کلیپ با صدای حاج ابوذر بیوکافی، کفایت میکنه. 😄
#تصویر_طلبه
💠
💠
یه خانوم طلبه 🌱
از وقتی وارد سطح سه شدیم، کلاسا یکم فرق کرده. یکی از فرقاش اینه که تو سطح دو اکثرا کلاسا یه ساعت یه ساعت بود(بخوانید ۵٠ دقیقه)؛ ینی اینجوری که مثلا از هفت صبح تا دوازده یا دو: صرف، احکام، سیره، قرائت، کلام...
الان کلاسا دوساعت دوساعته اکثرا، و روزت اینجوری میشه : فقه، اصول. یا مثلا ما که رشتهمون "تربیت دینی کودک و نوجوانه" روزایی که درس گرایشی داریم: نظریههای تحول دینداری، روانشناسی شخصیت.
یه خوبی که داره اینه که استادا یه سره درس میدن و آدم هرچند خسته میشه، اما استراحت بین کلاسا زیاده و وسطش برنامههای جنبی میذارن. مثلا این تصویر از جلسه هفتگی تفسیر قرآنه. 😄 تو سالن مباحثهی مرکز تخصصی تفسیر برگزار شد و بهمون چایی دادن و خیلی هم چسبید. چون چایی بود؟ نه.
چون با صدای فوقالعاده آرامشبخش یه استاد خیلی مهربون بود که تفسیر سوره اسرا میگفتن و هرچند نمیشناختم شون، اما واقعا صحبتها شون عین چایی به جون آدم مینشست...
#خاطره
پ. ن: این متنو سه چهار روزه نوشتم، فرصت نمیشه بذارم. درگیر مقدمات یه سفر فرهنگی تبلیغی بودم. الانم که دو روزه رسیدم، فرصت نمیشه تکمیل کنمش. عکسشم پرید. 😐 خودتون یه لیوان چای و دوتا قند روی موکت سالن مباحثه تصور کنید. 😄
یه خانوم طلبه 🌱
|¦ یه خانوم طلبه ¦|
از وقتی وارد سطح سه شدیم، کلاسا یکم فرق کرده. یکی از فرقاش اینه که تو سطح دو اکثرا کلاسا یه ساعت یه
|¦ یه خانوم طلبه ¦|
ماشالا این قدر سفرمون پربار و پرکار بود که فرصت نکردم از اون همه اتفاق قابل نوشتن، چیزی بنویسم. 😅 م
💠
💠
... و ما هم مثل شما از کانال آقا پیگیر اخبار هستیم. 😕😄
اشتباه نشه کسی ما رو دیدار نبرده... 🥲
سر صبحی یکی از دوستام پیام داد که از جامعه دیدار رهبری بردن؟ من از همه جا بیخبر هم گفتم نه بابا دیدار نوزده دیه! گفت ولی الان اینجا سه تا اتوبوس از جامعهالزهرا اومده!
از جامعه؟
سه تا اتوبوس؟
"اینجا"؟
هیچی دیگه، دوستمون از طرف کجا رفتهبود نفهمیدم. چون دیگه جواب نداد. احتمالا رفته داخل...💔
💠
💠
یه خانوم طلبه 🌱
51.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه
یادواره شهدا
مادر شهید معماریان
و قصه شال... ❤️🌺
پ. ن: شب جمعه شهدا رو یاد کنیم با صلوات و سوره قرآن، تا ما رونزد اقا اباعبدالله یاد کنن.
پ. ن٢: میدونم طولانیه با حجم زیاد🥺😄 خودمم وقتی بارگذاری میکردم فشار زیادی متحمل شدم. 😂 ولی اگه ماجرای شال رو نمیدونید ارزششو داره همشو ببینید. من شنیده بودم ولی از زبون خود مادر شهید یه لطف دیگهای داره... یه لیوان هم از آب متبرک به اون شال گرفتم و امشب آوردم خونه. باشد که بخوریم و آدم شویم! تا اینترنت گرونتر نشده دانلود کنید و ببینید. 😄
پ. ن٣: بعد مراسم تو راهپله مسجد بودم که یکی از خانما با یه لیوان آب سررسید و یکم ریخت داد دست دوستمون. با خودم گفتم ایول تشنمون بودا. حالا این یه ذره چرا؟ عب نداره آب کم برای آدم تشنه بیشتر میچسبه. دوست آب آور مون برگشت به من گفت شمام میخوای؟ گفتم بله چراکه نه. گفت ولی به شما کمتر میدم چون ما شیش نفریم! لیوان یک سوم پر رو گرفتم و همینجوری که نمیفهمیدم شیش نفر این وسط چی بود سر کشیدم و هنوز آخيش نگفتهبودم شیش تا جیغ بنفش از اطرافم بلند شد.
- چرا خوردیش؟
تازه نگاهم افتاد به خانمای اطرافم که با دقت لیوانهای نصفه نیمه رو نگه داشتهبودن. کسی لب نزده بود!
- آب متبرک به شال بود؟
سر تکون دادن عاقل اندر سفیه حضار. مادر شهید گفتهبود این آب رو با دستور خاصی ( هفت روز صبح و شب یا عصر، با وضو، اونم یه ذررره که همون اولای مری و نای جذب بشه و به معده و گوارش نرسه) میخورید و الا بیاحترامیه! بعد من...🤦♂خلاصه که دعا کنید بخشوده بشم. هعی عذاب وجدانمو کجا ببرم...💔🥲
پ.ن۴: یه لیوان دیگه گرفتم!
یه خانوم طلبه 🌱
💠💠
دیروز رفتیم یه کارگاهی به اسم «کاربردمهارتهاینرمدرتربیت». اگه اسمش درست یادم باشه. همه شرکتکنندهها، خانومای رشته تعلیم و تربیت، تربیت دینی کودک و نوجوان، و مشاوره خانواده بودن.
جامعهالزهرا قبلا یه رشته واحد تعلیم و تربیت داشت. الان شده سه تا شاخه:
١. مشاوره خانواده
٢. تربیت دینی کودک و نوجوان
٣. مدیریت آموزشی
اینا رشتههایی هستن که تو جامعهالزهرا خیلی پر متقاضی هستن. البته چون تازه تاسیس هستن خلا و چالش هم زیاد دارن. ولی خب دانشگاه هم بیخلا نیست. اینجا حداقل همه دغدغه دینی دارن. البته اینکه دروس چهقدر واقعا به این دغدغه پاسخ میده یه بحث مفصلیه که بماند.
دوره رو کی برگزار کردهبود؟ انجمن علمیپژوهشی تعلیم و تربیت. تو جامعه یه سری انجمن علمی پژوهشی تاسیس شده تازگیا. اعضا و مسیولینش هم از طلبههان. این اولین مواجهه من با این انجمنها بود. شیک و مجلسی هم بود. 😁
چایی هم که مستحضرید دادن! (نسکافه هم دادن من بهخاطر ضرر کمتر چایی خوردم. 😅)
#جامعهچهخبر
#جامعهگردی
#یادمرفتهکدومهشتگروقرارشدنگهدارم
💠💠
یه خانوم طلبه 🌱
|¦ یه خانوم طلبه ¦|
شب جمعه یادواره شهدا مادر شهید معماریان و قصه شال... ❤️🌺 پ. ن: شب جمعه شهدا رو یاد کنیم با صلوات و
پ. ن۵: وقتی تازه از مهمونی شهدا و فضای راهیان نور برگشتی، این جور مراسمات خیلی بیشتر میچسبه...