ممنونیم از این همه لطف و مهربونیتون که دغدغه مند کارای فرهنگی هستین و مارو با نظراتتون توی بهتر و بهتر شدن یاری میکنید....
بریم رضایت مخاطبین یسرایی رو ببینیم
و کیف کنیم ازینکه دقیقا تیرمون به هدف خورده و هیچی برای ما بهترازین نیست😍
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
مجموعه یسری
سلام سلام
یکی از برنامه های مورد توجهمون توی اجراها بازی گوی و میدان مقاومته...
که حسابی ازش استقبال شده و حتی توی فرم رضایتمندی اجراها هم مادران بهش اشاره می کنن...
من که خودم عاشق هیجان بچه هام ....
وقتی موشکشون میخوره تو اسراییل و فریاد مرگ برررررررر اسراییل سرمیدن....😍😌
هدایت شده از محصولات مجموعه یسری
بازی گروهی و تعاملی
«گوی و میدان مقاومت»
یک بازی مهیج با محوریت استکبارستیزی و کمک به جبهه مقاومت
جنس : پاناما
چاپ : سابلیمیشن
اندازه : ۲۰۰×۱۴۰
+۸عدد توپ
قیمت : ۳۸۰ ت
https://eitaa.com/joinchat/731250766Cd76e45d851
هدایت شده از محصولات مجموعه یسری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«گوی و میدان مقاومت»
نقشه جهان صفحه ی بازیمونه😍
و توپامون آذوقه و کمک های مومنانه و بمب و موشکه....
حالا نوبت بازیه
آماده این؟
موشک ایرانی رو بزنیم به کجا؟؟؟؟
اسراییییییییل
همه با هم بگیم مررررررگ بر اسرایییییییییل👏🏻
آذوقه بفرستیم برای کجا؟
حزب الله
همه باهم بگیم
لبیک یا حزب الله👏🏻
مجموعه یسری
«الحمدلله علی هذه النعمه» توفیق شد اینبار در جوار سردار دلها برای کودکان حاج قاسم داستانی از مهربان
سلام😌
همراهای قدیمی کانال یادتونه؟
بیاین یه چیزی براتون تعریف کنم....
فروردین ۱۴۰۲ بود خانوادگی دعوت شدیم کرمان😌
همسرم راوی شهداست و چه جایی بهتر از گلزار شهدای کرمان و روایتگری پیش سرداردلها....
اگه خشک و خالی میرفتم دلم آروم نمیشد...😢
با بچه های حسینیه کودک صحبت کردم و اجازه ی استفاده از داستان دعای آهوها رو گرفتم و
با یه تصویرگر صحبت کردم
چندتا کاراکتر و زمینه و کارهایی که میخواستم دادم برام کشید و پرده نمایش دعای آهوها آماده شد.
صوت داستان رو هم دادم ریحانه گلی ضبط کرد و بارو بندیل اجرارو برداشتیم و راهی کرمان شدیم...
یه گروه طلبه های خواهران موکب کودک زده بودن و منم دست تنها بودم رفتم باهاشون درمیون گذاشتم و استقبال کردن...
اما یه مساله ای که بود جای موکب کودک دوراز مزار سردار بود و استقبال به نسبت کم بود و این مسأله دلخورمون کرده بود🥺 ...
اگه گلزار رفته باشین یه مقبره شهدای گمنام هست که تو تصاویر گزارشمون هم هست...
غرفه کودک کنار شهدای گمنام بود...
چند روزی اجرا داشتیم و برگشتیم...
مسئول غرفه بهم پیام داد و باخوندن پیامش اشک از چشمام سرازیر شد و چشمام قلب قلبی...😍🥲
پیام ایشون :
«دوستان امروز زمانیکه موکب تعطیل شد و وسایل موکب جمع شده بود و من تنها بودم و داشتم آشغال های روی موکت ها رو جمع میکردم یه خانم و آقایی از شهر اراک اومدن موکب
آقاشون گفتن من چند وقت پیش خیلی حالم بد بود یه شب خواب دیدم که اومدم مزار حاج قاسم ولی هر چی میگشتم قبر حاجی رو پیدا نمیکردم
خسته شدم از پله ها که اومدم بالا دیدم یه ضریح درست مثل همین جا که شهدای گمنام هستن
هستش اومدم به طرف ضریح وقتی رسیدم دیدم یه تعداد بچه دارن دور ضریح میچرخن و بازی میکنن از صدای خندشون پیدا بود که یکی داره باهاشون بازی میکنه بعد یدفعه حاج قاسم رو دیدم که بچه کوچک بغلش بود رفتم به طرفشون و ازشون سوال کردم شما اینجائید
بهم گفتن : من دارم از این بچه ها مواظبت میکنم تا مادراشون استراحت کنن بهشون گفتم کاش منم بچه بودم از بس درد کشیدم خسته شدم بهم گفتن ان شاالله به حق خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها خوب میشی
میگفت بعد از اون خواب حالم خیلی خوب شد
و الانم اومدم کرمان ببینم اون ضریح کجاست ؟؟؟؟
وقتی دیدم شما دارین اینجا رو تمیز میکنین و نقاشی زدین به دیوار و ریسه بچه گونه آویزون کردین
تعجب کردم که چطور اینجا رو موکب کودکان گذاشتن ؟؟؟ »
بللللللللله اینجوریاااااست....
حتی جای خدمت کردن ماهم دست خودشونه....
و چقدر دلم این روزا هوای گلزاااااااار کرررررده😢
https://eitaa.com/joinchat/731250766Cd76e45d851
روز شهادت سردار هم پرده نمایشمون با سردار و رفیقشون و آهوها مهمون حسینیه کودک شده بودن....
هدایت شده از 🍃🌻حسینیه کودک🌻🍃
56.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمایش عروسکی تمام شد
میخواهم وسایل نمایش رو جمع کنم ،
دوباره یکیشان گفت :
- خاله ! خاله ! من حاج قاسم رو بغل نکردم !🙁
+ آهوها رو بغل کردی دیگه😕
- نه حاج قاسم رو میخوام 🥲
...
انگشترت را آوردیم
نوبتی زیارت کنند ،
انگشتر را نوبتی در دستهایشان میکردند،
بی اغراق ۳ تا از انگشت هایشان با هم در انگشتر جا میشد ☺️
ولی ژست مردانه میگرفتند 😎
سرشان را عقبتر میبردند
تا نگین سلیمانی تو را بهتر روی دست کوچکشان ببینند
بعد سرشان را خم میکردند
جای صورت ماه تو ،
انگشتری که قنوت نماز شبهایت نگاهش میکردی،
میبوسیدند
این نو سربازهایی که میبینی
موقع رفتنت
یا تازه به دنیا آمده بودند
یا هنوز پا به این دنیا نگذاشته بودند
پس چطور
مثل خون در رگهایشان میدوی❤️
کی وقت کردند تو را بشناسند ؟!
کی وقت کردند تورا به عنوان قهرمان زندگی شان انتخاب کنند ؟!
اصلا مگر اینها چقدر زندگی کرده اند؟
جز این است که اولیا خدا بر قلب ها حکومت میکنند ❤️🔥
╔═🍃🌻🍃══════╗
@hoseiniekoodak
╚══════🍃🌻🍃═╝