آسمان روی زمین بود و نمی دانستم آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا

همه آرام گرفتند و #شب از نیمه گذشت وآنچه در #خواب نشد چشم من و پروین است #سعدی

اگر چه #خواب، نیاید به چشم کم سویم ولی به خاطر تو،_شب_بخیر می‌گویم من از هجوم #خیال تو باز بیدارم بخواب، راحت و خوش ای نگار مه‌رویم #مهدی_امیری

عجب از #چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند #سعدی 🦋🌵

گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید راستش زورِ من #خسته به #طوفان نرسید #شهریار 🦋🌵

هست #دل عاشقان همچون تنوری به تاب چون به #تنور آمدی ، جز که ز آذر مپرس مرغ #دل تو اگر #عاشق این #آتش است سوخته پر خوشتری ، هیچ تو از #پر مپرس #مولانا 🦋🌵

#دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که #راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشـــد که بازبینم دیدار آشنا را #حافظ 🦋🌵

فکر #بلبل همه آن است که #گل شد یارش گل در اندیشه که چون #عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که #عاشق بکشند خواجه آن است که باشد #غم خدمتگارش #حافظ 🦋🌵

بجز غوغای #عشق تو درون #دل نمی‌یابم بجز سودای #وصل تو میان جان نمی‌دانم اگر مقصود تو #جان است، رخ بنما و جان بستان و گر قصد دگر داری، من این و آن نمی‌دانم #عراقی 🦋🌵

#ساکِت شُدَن نه اینکه نِشانِ رِضایَت است گاهی #سُکوت قَطعِ امید از مُخاطَب است #سید_محمد_جواد_کاشانی 🦋🌵

از باغ می برند چراغانی ات کنند تا کاج جشن های زمستانی ات کنند پوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار» تنها به این بهانه که بارانی ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می روی شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند #آب #طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ای است که #قربانی ات کنند #فاضل_نظری 🦋🌵

مرا دردیست اندر #دل که گر گویم #زبان سوزد. وگر پنهان کنم ترسم که مغز #استخوان سوزد. #سعدی 🦋🌵