میگن بعد از اینکه رضاخان مردونگی کرد و اون شاطر رو انداخت توی تنور، توی راه برگشت دید یه عده توی گرما چادر و روسری دارن واسه اینکه از گرما نجات‌شون بده داد همه رو تیر بارون کردن. #قیام_گوهرشاد #حجاب 💬محسن انصاری نژاد ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

برای پر زدنم، ذکر "یا رضا" كافیست.... چه حاجت است، دگر قالی سلیمان را #دهه_کرامت #امام_رضا 💬فطرس ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

میگن گفتگوی بین خانواده‌ها از دو ساعت به بیست دقیقه کاهش یافته، البته اون بیست دقیقه هم گفتگو نیست. ما سرمون تو گوشیه، مادرا دارن نصیحتمون میکنن. 💬محراد مدیری ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

یه بارم رفتیم خواستگاری ، دختره رشته ش تاریخ بود بهم گفت من با بی‌پولی‌ت مشکلی ندارم ولی دلیلش چیه؟ گفتم دلیلش بی کفایتی درباریان و دخالت عوامل بیگانه و ناکامی نیروهای خودی بخاطر خیانت نمیدونم چرا پا شد رفت روانی، معلوم بود رشته شو دوست نداره 💬آدم ابن حوا ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

+کارگر هفت‌تپه رو نوشتی؟ -آره فیواستار هم شد. +آفرین، حالا بنویس من یه دختر ۱۴ساله هستم، امروز روسریم از سرم افتاد یه بسیجی از پشت موهامو با قیچی برید انداخت توی جوب 💬سیدحسین‌ عبدی ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

عجیب‌ترین کادوی تولدی که گرفتم تو 15 سالگیم بود عموم کادو رو داد گفت "حدس بزن کی قراره بشه مرجع تقلیدت؟" و یه لبخند ترسناک زد گفتم این چه سوال پرسید تو این موقعیت و باز کردم دیدم بله، مکارم قراره بشه مرجع تقلیدم یک دستگاه رساله مکارم شیرازی از طرف عمو جان #توئیت 💬 قاوف ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

صد هزار تومن ميذارى تو جيبت با ٣ هزار تومن برميگردى خونه. مثل هشت سال دفاع مقدس شده گردان ميرفت نفر برميگشت :| #توئیت 💬شارلی ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

ما هر وقت جارو برقی رو روشن می‌کنیم، علاوه بر پول برق و مالیات، هزینه‌ی از بالانس در اومدن دستگاه‌های مرکز لرزه‌نگاری دانشگاه تهران رو هم می‌دیم. 💬محراد مدیری ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

حالا فهمیدم منظور روحانی از مذاکره ی برد برد چیه! بزرگوار منظورش این بود که هم آمریکا برد هم اروپا, اونی که باخت ما بدبختا بودیم، مااااا بدبخخختاااا #برجام 💬برادر چاوز ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

همسایمون داشت دَر ماشینشو باز می‌کرد یهو با صدای بلند گفت "چطوری مهندس؟" منم دست راستمو گذاشتم رو سینم دست چپمو بردم بالا یه کم خم شدم و بلند گفتم "سلام چاکرم"، وقتی برگشت دیدم گوشی دستشه و هِی می‌گه "الو مهندس الو..."، توی همون حالت خشک شدم و فقط دوست داشتم بمیرم :,( 💬محسن پیریایی ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid

بعد از این اتفاق دیگه اون آدم سابق نشد :) 💬حمیدرضا پیرهادی ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid