eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
813 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷جان فدای تربت پاک و نکویت یا حسین ✨آب کوثر رشحه ای از آبِ جویت یا حسین 🌷از قیام پر شکوهت دین ما رونق گرفت ✨آبروی ما بود از آبرویت یا حسین 🌷شد مشام جان، معطر هر زمان در هر نفس ✨از شمیم کربلای مشکْ بویت یا حسین 🌷راز ثار اللّه نشانی از بهای خون توست ✨صبغة الله رنگی از آن رنگ و بویت یا حسین @yousefezahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
            💖 💖       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
❤️🌟✼═══┅ 🕊🌿ملاقات با امام زمان 🕊🌿 مدرسه قدیمی (جستجو در تشرفات معاصر) طلبه ای از اهالی مشهد که بسیار علاقه مند به وجود مقدس امام زمان علیه السلام و مناجات خدمت حضرتش داشت نقل میکرد در یه صبح بهاری که تازه شکوفه ها سر زده بودند... برای قدم زدن بیرون آمدم ... چون نزدیک حرم رسید ناخودآگاه درب مدرسه قدیمی تقریبا ناشناخته که بیش ۵۰ سال قدمت دارد مواجه شد...(مدرسه ای که درس برگزار نمیشود و گاهی میزبان طلاب است) چون درب باز بود بی اختیار وارد شد... خادم مدرسه پیرمردی بود که در اتاق کوچک دهلیز نشسته بود... تعدادی هم در مدرسه بودند فکر کرد من با آنها هستم پس نگاهی کرد و منم سلام کردم 👇داخل که شدم ... چند نفر بودند با لباس ها و دشداشه های سفید بوی عطری فضا را گرفته بود ... با روی خوش از من دعوت کردند یکی گفت صبحانه آماده است و سفره پهن است ... شیخ مهمان ماست... با من همراهی کرد تا سر سفره نشستیم جالب بود که نان محلی و پنیر و کنجد و گردو... داشتند !! خیلی مودب بودند و تمام آداب را رعایت میکردند‌‌‌... نوجوانی که حدود ۱۶ یا ۱۷ سال سن داشت رو به رویم نشسته بود سوالاتی پرسید که جواب قانع کننده ای نداشتم ... با تعجب گفت مگر توحید مفصل را نمیخوانی گفتم خوانده ام گفت با دقت بخوان شیخ !! جواب سوال ها آنجاست و اینها مقدمات معرفت است... تشکر کردم و برخاستم 👇 در حیاط مدرسه یکی از آنها در حال ساختن وضو بود و من در فکر فرو رفته بودم ناگهان به من گفت صدای گریه می آید... میشنوی ... دقت بیشتر کردم و حواسم جمع شد دیدم از اتاق پایین که درش نیمه باز هست صدای گریه و ناله بلند است... نزدیک شدم دیدم سیدی جلیل القدر بر زمین نشسته اند که شال سبزی بر سر انداخته که شانه هایش را پوشانده بود و بسیار بی تاب است دیدم یکی از آن جوان ها در کنارش هست و روضه حضرت قاسم (ع) را به زبان عربی میخواند... و ایشان به شدت گریه میکرد... مدتی توقف کردم و حالم دگرگون شد... احساس کردم بیشتر بمانم احساس کنند برای استراق سمع ایستاده ام و خلاف ادب باشد لذا برگشتم... گفتم فردا باز به دیدنشان می آیم... 👇فردا که آمدم کسی را ندیدم‌...رفته بودند پیرمرد خادم از رفتن زود هنگام آن ها ناراحت بود و گفت شب قبل از آنکه اینا بیایند در خواب دیده مدرسه پر از نور شده تا جایی که چشم جایی را جز سفیدی نبیند... خیلی تاسف خوردم که چرا روز گذشته بیشتر نماندم... ▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ @yousefezahra
🍃🌸گل نرگس چه شودبوسه به پایت بزنیم 🌸🍃تابه کی خسته دل ازدور صدایت بزنیم 🍃🌸گـل نرگس نکندمهر زما برداری 🌸🍃داغ دیدار رخت رابه دلمان بگذاری 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @yousefezahra
4_5801121582638172194.mp3
15.95M
🌸 🌷 تفسیر کلّ قرآن، بر اساس مباحث مهدوی.. 👈سورۀ بقره آیات 183 تا 195. 👉 سیدحامدغضنفری @yousefezahra
✍ برای دردهای عمیق و به استخوان‌رسیده‌ی آخرالزمان، پناهگاهی لازم است؛ که بتوان همه‌ی زخمها را یکجا، همانجا، زار زد... نمی‌توان در نبردِ عظیم و وارد شد؛ اما دائمی ... هر روز .. هر لحظه ... از چشمه‌‌های ننوشید و قدرت نگرفت! رازِ همان عشقی که تو در سینه نهانش کردی، و به موطن مرموزش | | رساندی ؛ کم‌کم دارد از گوشه‌ی قدس ، طلوع می‌کند! ▪️ @yousefezahra
در سینه اَش که نیزهء وَحشی مَکان گِرفت ای وای، قَلبِ خاتَمِ پِیغمبران گِرفت وَحشی تَر از همیشه غُلامی که هِندِه داشت می خواست تا که سُود بِگیرد زیان گرفت بیرون شد از کمین و دلِ شیر را شِکافت یا سینهء رَسولِ خدا را نِشان گرفت آزادی اَش به قِیمتِ سَنگین تَمام شد از مُصطفی قرارِ دل، از حَمزه جان گرفت آن روز در هوای غَریبانهء اُحُد از داغِ آن شَهید دلِ آسمان گرفت خواهر کنارِ نَعشِ بَرادر زِ هُوش رَفت آه از جِگر کِشید و به ناله زَبان گرفت در سُوگِ او مَدینهء دل شد سیاه پُوش بَغضی غَریب اَشگِ مَرا در میان گرفت یک لَحظه از مَدینه دلم رَفت کَربلا آنجا که خون زِ چشمِ اِمامِ زَمان گرفت زینب نِشست پیشِ بَرادر به قَتلگاه گُلبوسه ها زِ حَنجرهء خون فِشان گرفت @yousefezahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ رازی در سینه ام حبس است؛ که خواب را برمن حرام کرده! و تا این راز به اهلش نرسد، مأموریت من، ناقص است ... رازی که سخت ترین آزمون امّت پیامبر است و روزی در پسِ پرده ، فاش می شود... ✨ 🕯اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا اَبَاالْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبی اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مَنْ بِِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَة سَیِّدِ الشُّهَداءِ یُرْتَجی🕯 🥀ای به شهر ری، مزارت رشک جنات النعیم 🕊آیت عظمای حق نجل الحسن، عبدالعظیم 🥀دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین 🕊یافتم از تربتت اینجا، همان فوز عظیم @yousefezahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
            💖 💖       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
🍃🌹ملاقات با امام زمان🌹🍃 , در زیر میزاب (ناودان خانه کعبه ), بعد از نماز عشاء, در سجده بودم و دعا و تضرع می نمودم ناگاه شخصی مراحرکت داد و گفت : یا حسن بن وجناء, برخیز. سـر بـرداشتم دیدم زنی زرد و لاغر, به سن چهل سال یا بیشتر بود. زن براه افتاد و من پشت سر او بدون آن که سؤالی کنم , روانه شدم تا آن که به خانه حضرت خدیجه عليها‌السلام رسیدیم خـانـه , اتـاقـی داشـت که در آن وسط دیوار بود و نردبانی گذاشته بودند که به طرف دراتاق بالا می رفت آن زن بالا رفت و صدایی آمد که یا حسن بالا بیا. من هم رفتم و کناردر ایستادم در این موقع حضرت صاحب الزمان عليه‌السلام فرمودند: یا حسن بر من نترسیدی ؟ (کنایه از این که چقدر به فکر من بودی ؟) به خدا قسم در هیچ سالی به حج مشرف نشدی ,مگر آن که من با تو (و همیشه به یاد تو) بودم تا این مطلب را شنیدم , از شدت اضطراب بیهوش شدم و روی زمین افتادم بعد ازدقایقی به خود آمدم و برخاستم فـرمـودنـد: یا حسن در مدینه ملازم خانه جعفر بن محمد عليه‌السلام باش و در خصوص آذوقه و پوشاک نمی خواهد به فکر باشی , بلکه مشغول طاعت و عبادت شو. بعد از آن دفتری که در آن دعای فرج و صلوات بر خودشان بود, عطا کردند وفرمودند: این دعا را بـخـوان و همان طور بر من صلوات فرست و آن را به غیر ازشیعیان و دوستانم نده , زیرا که توفیق در دست خدا است حسن بن وجناء می گوید عرض کردم : مولای من , آیا بعد از این شما را زیارت نخواهم کرد. فـرمـودنـد: یـا حـسن , هر وقت خدا بخواهد, می بینی و در این هنگام مرا مرخص کردندو من هم مراجعت نمودم پس از آن همیشه ملازم خانه امام جعفر صادق عليه‌السلام بودم و از آن جا بیرون نمی رفتم ,مگر برای وضو یـا خـواب یا افطار. وقتی هم برای افطار وارد خانه می شدم , می دیدم کاسه ای گذاشته شده و هر غـذایـی که در روز به آن میل پیدا کرده بودم , با یک نان برایم قرار داده شده بود. از آن غذا به قدر کفایت می خوردم لباس زمستانی و تابستانی هم در وقت خود می رسید. از طـرفـی مردم برای من آب می آوردند و من آب را در میان خانه می پاشیدم غذا هم می آوردند, ولـی چـون احـتـیـاجـی نـداشـتـم , آن را به خاطر این که کسی بر حالم اطلاع پیدانکند, تصدق می نمودم. ✍️تشرفات نویسنده: علی اکبر نهاوندی @yousefezahra
سلام حضرت نور ، مهدی جان از شما سپاسگزاریم که دل هایمان را با تشعشع محبتتان روشن کردید و جان هایمان را با شمیم زهرایی یادتان ، معطر نمودید ... از شما سپاسگزاریم که رخصت دادید دوستتان بداریم و نامتان را برلب جاری سازیم ... از شما سپاسگزاریم که ما را در آستان پرکرامتتان راه دادید و جیره خوار خوان مهرتان نمودید . خدا شما را برساند مهربان پدر ... @yousefezahra
4_5805625182265542879.mp3
10.36M
🌷 تفسیر کلّ قرآن، بر اساس مباحث مهدوی.. 👈سورۀ بقره آیات 196 تا 203. 👉 سیدحامدغضنفری @yousefezahra
🌷نام جانبخش تو چون بر دهنم می آيد ✨عطر فردوس برين از سخنم می ‌آيد 🌷زمزم اشک ز چشم تر من می جوشد ✨نام شيرين تو چون بر دهنم می آيد 🌷ای مسيحا دم عالم ز نسيم مهرت ✨روح ايمان و يقين بر بدنم می آيد 🌷گر پس از مرگ ببويند مرا در دل خاک 🕊نکهت مهر حسين از کفنم می آید @yousefezahra
مداحی آنلاین - ظهور اسم کریم خداوند در آخرت - استاد فاطمی نیا.mp3
2.5M
🏴 آیت الله استاد ♨️ظهور اسم " کریم " خداوند در آخرت 👌 بسیار شنیدنی 🎤استاد 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ @yousefezahra
            💖 💖       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
🍃🌹ملاقات با امام زمان🌹🍃 , در زیر میزاب (ناودان خانه کعبه ), بعد از نماز عشاء, در سجده بودم و دعا و تضرع می نمودم ناگاه شخصی مراحرکت داد و گفت : یا حسن بن وجناء, برخیز. سـر بـرداشتم دیدم زنی زرد و لاغر, به سن چهل سال یا بیشتر بود. زن براه افتاد و من پشت سر او بدون آن که سؤالی کنم , روانه شدم تا آن که به خانه حضرت خدیجه عليها‌السلام رسیدیم خـانـه , اتـاقـی داشـت که در آن وسط دیوار بود و نردبانی گذاشته بودند که به طرف دراتاق بالا می رفت آن زن بالا رفت و صدایی آمد که یا حسن بالا بیا. من هم رفتم و کناردر ایستادم در این موقع حضرت صاحب الزمان عليه‌السلام فرمودند: یا حسن بر من نترسیدی ؟ (کنایه از این که چقدر به فکر من بودی ؟) به خدا قسم در هیچ سالی به حج مشرف نشدی ,مگر آن که من با تو (و همیشه به یاد تو) بودم تا این مطلب را شنیدم , از شدت اضطراب بیهوش شدم و روی زمین افتادم بعد ازدقایقی به خود آمدم و برخاستم فـرمـودنـد: یا حسن در مدینه ملازم خانه جعفر بن محمد عليه‌السلام باش و در خصوص آذوقه و پوشاک نمی خواهد به فکر باشی , بلکه مشغول طاعت و عبادت شو. بعد از آن دفتری که در آن دعای فرج و صلوات بر خودشان بود, عطا کردند وفرمودند: این دعا را بـخـوان و همان طور بر من صلوات فرست و آن را به غیر ازشیعیان و دوستانم نده , زیرا که توفیق در دست خدا است حسن بن وجناء می گوید عرض کردم : مولای من , آیا بعد از این شما را زیارت نخواهم کرد. فـرمـودنـد: یـا حـسن , هر وقت خدا بخواهد, می بینی و در این هنگام مرا مرخص کردندو من هم مراجعت نمودم پس از آن همیشه ملازم خانه امام جعفر صادق عليه‌السلام بودم و از آن جا بیرون نمی رفتم ,مگر برای وضو یـا خـواب یا افطار. وقتی هم برای افطار وارد خانه می شدم , می دیدم کاسه ای گذاشته شده و هر غـذایـی که در روز به آن میل پیدا کرده بودم , با یک نان برایم قرار داده شده بود. از آن غذا به قدر کفایت می خوردم لباس زمستانی و تابستانی هم در وقت خود می رسید. از طـرفـی مردم برای من آب می آوردند و من آب را در میان خانه می پاشیدم غذا هم می آوردند, ولـی چـون احـتـیـاجـی نـداشـتـم , آن را به خاطر این که کسی بر حالم اطلاع پیدانکند, تصدق می نمودم. ✍️تشرفات نویسنده: علی اکبر نهاوندی @yousefezahra
❄️ بلای نبودنت، به زانو درآورده همه را... هراسان، در پی یافتنِ یک منجی الهی دارد بیدار می‌شود این بشرِ به خوابِ غفلت فرو رفته...❄️ جهان تشنه ی منجی است و "لامنجی الا المهدی"... السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِينَهِ النَّجَاهِ وَ عَلَمِ الْهُدَي 🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج @yousefezahra
4_5807693397997127467.mp3
10.52M
🌸 🌷 تفسیر کلّ قرآن، بر اساس مباحث مهدوی.. 👈سورۀ بقره آیات 204 تا 218. 👉 سیدحامدغضنفری @yousefezahra