eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
812 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 حلول ماه شوال المکرّم و فرا رسیدن عید سعید فطر را به محضر مبارک قطب عالم امکان، حضرت صاحب‌الزّمان عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان و منتظران تبریک و تهنیت عرض نموده و قبولی طاعات و عبادات عزیزان را از درگاه پروردگار منّان مسئلت داریم. حضرت صلوات‌الله‌علیه فرمودند: 🍃 «عید فطر، عيدِ كسى است كه خدای تعالی روزه‌اش را پذيرفته و شب‌زنده‌داری‌اش را ستوده است؛ و هر روز كه خدا را در آن نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.» از حضرت عليه‌السلام روایت شده است که فرمودند: 🌿 «شب عيد فطر را با دعا و بيداری در شب، به عبادت سپری کنيد.»
✨✨✨ ⚪️ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ... 🌱 ﺍﻟﻬﯽ ﻧﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺼﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺑﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﯾﻢ. 🌱 ﺍﻟﻬﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﯾﻤﺎﻥ ﺑﺰﺩﺍﯼ، ﺯﺑﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ 🌱 ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺘﻤﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﺷﺎﮐﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ، ﺍﮔﺮ ﺑﻼ ﺍﻓﮑﻨﺪﯼ ﺻﺎﺑﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ اگر ﺁﺯﻣﻮﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﻣﺎﻥ ﮐﻦ .🤍 "ﺁﻣﯿﻦ یــارب الــعــالــمــیــنــ" 🤲 💫🌹 عــیــد ســعــیــد فــطــر بــر همــه شــمــا عــزیــزان  مــبــارڪــ🌹 💫
🌹 همه جا زمزمه عید و هلال است بیا عاشقان را هوس روز وصال است بیا بی تو کی عید بود بر همه منتظران ماه من رؤیت تو عین کمال است بیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸حلول ماه عید و شادی مسلمین است💖 🍃🌸پایان ماه روزه، برای صائمین است... 💖 🍃🌸نشاط و افتخار و شادی و سربلندی از محک الهی برای مؤمنین است... 💖   عید سعید فطر💖 بر همه عزیزان مبارک باد🌸🍃
1_4938617773652705502.mp3
9.71M
«صبح بهاری» 👆👆👆👆👆👆 باصدای: مهدی خلیلی
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
#داستان ازدواج امام حسن عسکری(ع) با شاهزاده روم «ملیکا» مادر امام زمان(ع) از طرف پدر، دختر «یشوعا»
اسلام در عالم خواب«ملیكه» می‌گوید‌: از خواب بیدارشدم ولی ماجرای خواب را به هیچ كس و حتّی جدم امپراطور روم، نگفتم، تا مبادا به من آسیبی برسانند، ولی شب و روز در فكر این خواب عجیب بودم، و با خود می‌گفتم من در اینجا، و امام حسن عسكری(ع) در شهری بسیار دور از اینجا، چگونه به خانة ‌او راه می‌یابم، محبّت امام حسن عسكری(ع) سراسر دلم را گرفته بود تنها به او می‌اندیشیدم تا اینكه بیمار و رنجور شدم، تمام پزشكان روم را به بالین من آوردند، ولی معالجه آنها بی‌نتیجه ماند، چرا كه بیماری من، بیماری جسمی نبود! تا با معالجة آنها خوب شوم.روزی پدرم كه از من ناامید شده بود، به من گفت: آیا هیچ آروزیی داری تا آن را برآورم،‌ گفتم‌: آرزویم این است كه به زندانیان مسلمان كه در جنگ اسیر و دستگیر شده‌اند، سخت نگیرید،  و آنها را از شكنجه معاف دارید تا شاید به خاطر این كار خوب، خداوند حال مرا نیك كند و سلامتی مرا به من بازگرداند، و حضرت مسیح(ع) و مادرش مریم(ع) بر این كار نیك به من لطف و مرحمت كنند.پدرم خواستة مرا برآورد، عدّه‌ای از زندانیان مسلمان را آزاد كرد، و مجازات و شكنجة بعضی را بخشید، بسیار خوشحال شدم، از آن به بعد روز به روز حالم بهتر می‌شد، همین موضوع باعث شد كه پدرم دستور داد تا بیشتر از زندانیان مسلمان، دلجویی كنند و آنها را ببخشند و خوشنودی آنها را به دست آورند.چهارده شب از این جریان گذشت، شبی خوابیده بودم،‌ در خواب دیدم فاطمه زهرا(س) بانوی بزرگ دنیا و آخرت، همراه مریم(علیها السلام) و بانوان دیگر نزد من آمدند، حضرت مریم به من گفت كه این بانو مادر همسر توست.بی اختیار به یاد همسرم امام حسن عسكری(ع)  افتادم، و قلبم فرو ریخت و به حضرت فاطمه «علیها السلام» عرض كردم از حسن عسكری گله دارم كه سری به من نمی‌زند دیگر گریه امانم نداد، زار زار گریستم.فاطمه(س) فرمود: تا تو مسیحی هستی، فزندم به سراغ تو نمی‌آید، اگر می‌خواهی خدا و حضرت مسیح(ع) از تو خشنود شوند، دین اسلام را بپذیر تا چشمت به جمال امام حسن عسكری روشن شود.گفتم: ای بانوی بزرگ! با تمام وجودم حاضرم كه اسلام را بپذیرم.فرمود: بگواَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهی می‌دهم به یكتایی خدا و پیامبری حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»».آنگاه فاطمه زهرا «علیها السلام» مرا به آغوش محبتش گرفت و نوازش داد و فرمود: خوشحال باش! به تو مژده می‌دهم كه از این به بعد امام حسن عسكری «علیه‌السلام»  به دیدارت خواهد آمد و تو به زیات او موفّق می‌شوی!از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال بودم و همواره شهادت به یكتایی خدا و پیامبری محمد(ص) را به زبان می‌گفتم، و در انتظار دیدار امام حسن عسكری(ع) بودم تا شب بعد شد، در همین فكر و اندیشه خوابیدم، در خواب دیدم امام حسن عسكری(ع) به دیدار من آمد، از دیدار او بسیار خوشحال شدم، گله كردم كه چرا به دیدار من نمی‌آمدی با اینكه دلم غرق محبّت تو بود!فرمود: علت جدایی این بود كه تو در دین اسلام نبودی، از این به بعد به دیدار تو خواهم آمد،‌ تا روزی كه خداوند تو را در ظاهر همسر من گرداند.از خواب بیدار شدم، هر شب آن بزرگوار را می‌دیدم، از آن به بعد حالم رو به بهبود می‌رفت و به لطف خدا سلامتی خود را باز یافتم.جنگ مسلمانان با رومیان«ملیكه» همچنان آروز می‌كرد كه روزی بیاید و از میان خاندان امپراطور روم دور شود، و از آلودگی دنیا پرستی این خاندان نجات یابد تا به افتخار و سعادت خدمت در خانه امام حسن عسكری برسد.در یكی از مسافرتها كه «ملیكه» با عدّه‌ای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشكر اسلام برخوردند، سپاه روم با سپاه اسلام درگیر جنگ شد، در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عده‌ای از زنان از جمله«ملیكه »‌اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله كشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند، یكی از فروشندگان، برده فروش معروفی بنام«عمرو یزید» بود.تعیین نماینده امام هادی«علیه‌السلام» برای خریداریروزی امام هادی(ع) پدر بزرگوار امام حسن عسكری(ع) یكی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را كه در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامه‌ای كه به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا كرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: «می‌خواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، كنیزی را خریداری كنی و به اینجا بیاوری».بشر بن سلیمان گفت: بسیار خوب، هر امری بفرمایی اطاعت می‌كنم.امام هادی(ع) فرمود: حال بشنو تا توضیح دهم كه چگونه كنیزی را خریداری می‌كنی؟ فلان روز از اینجا به طرف بغداد حركت می‌كنی، سعی كن اوّل صبح فلان روز در كنار پل رودخانة معروف بغداد باشی، وقتی به آنجا رسیدی می‌بینی چند كشتی كنار آب می‌آیند تا بار خود را خالی كنند، در این میان می‌بینی زنانی را كه اسیر كرده‌اند، از كشتیها پیاده می‌كنند و به عنوان كنیز در معرض فروش قرار می‌دهند.مشتری
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
مولاجان🌷 تقصیر شما نیست که تصویر شما نیست ما آینه ای پر شده از گرد و غباریم... -عجل-الولیک-الفرج
4_5987682197333609308.mp3
7.2M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء بیستم 🎧استاد دولتی
4_6001262024930101696.mp3
4.84M
ادعاهای کذب رهبر فرقه : ✅امام معصوم هستم و وصی امام زمان ✅فرزند امام زمان و سفیر ایشان هستم ✅یمانی موعود منم ✅خلیفه خدا روی زمین و امام ناطقم ✅قائم آل محمد منم که جهان را هم پر از عدل و داد میکنم ، ✅کشتی نوح را من نجات دادم ✅یونس را از شکم ماهی نجات دادم ✅اعلم مردم به قرآن و تورات و انجیل و رسول مبین هستم ✅اول المهدیین واول المقربین منم ✅مکلم موسی هم من هستم ✅قسیم النار و الجنه ✅زره حضرت علی ✅بشرط ها و شروطها در حدیث سلسله الذهب منم ✅نبأ عظیم من هستم و..... ✅دین با وجود من کامل شد نه با غدیر، ✅فرستاده خضر نبی و باغی از باغ‌های بهشت و رکن شدید هستم ✅شبیه عیسی منم که اشتباهی به جای عیسی به صلیب کشیده شدم و ادعاهای دیگر..... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ سخنرانی جناب استاد مهندس مؤمنی ⏰ ۱۰ دقیقه
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
اسلام در عالم خواب«ملیكه» می‌گوید‌: از خواب بیدارشدم ولی ماجرای خواب را به هیچ كس و حتّی جدم امپراطو
ها می‌آیند و كنیزها را می‌خرند و با خود می‌برند، همچنان نگاه كن یك وقت می‌بینی در یكی از این كشتیها «عمرو بن یزید» دختری را در معرض فروش قرار می‌دهد، با اینكه پرده‌داران می‌خواهند كنیزان را به خریداران نشان دهند، آن دختر، خود را نشان نمی‌دهد، حجاب و عفّت خود را حفظ می‌كند، ‌او دو لباس حریر پوشیده و یك لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.خریداران متوجّه او می‌شوند، و اصرار می‌كنند كه او را خریداری كنند، او ناراحت می شود و به زبان رومی‌ می‌گوید :‌«وای كه حجابم آسیب دید» یكی از خریداران می‌گوید: من این كنیز را به سیصد دینار خریدارم.آن دختر به او می‌گوید: «اگر به اندازة ملك سلیمان دارایی داشته باشی، حاضر نیستم كنیز تو شوم.»عمرو بن یزید به آن دختر می‌گوید: چاره‌ای نیست، باید تو را فروخت.او می‌گوید: شتاب نكن، آن خریداری كه من می‌خواهم پیدا می‌شود، مگر نه این است كه معامله باید از روی رضایت باشد.در این موقع نزد «عمر بن یزید» برو؛ بگو نامه‌ای برای این بانو دارم كه به زبان رومی نوشته شده است، این نامه را به آن بانو بده بخواند اگر راضی شد، او را برای صاحب نامه كه اوصاف و نشانه‌های صاحب نامه در آن نوشته شده، خریداری می‌كنم، وقتی كه نامه را به او دادی او راضی می‌شود آنگاه او را خریداری كن و به اینجا بیاور.«ملیكه» وقتی كه همراه عدّه‌ای از بانوان اسیر شد، برای اینكه كسی او را نشناسد، خود را نرگس نامید (كه تلفّظ عربی‌اش همان نرجس است)بشر بن سلیمان طبق پیشنهاد امام هادی«علیه‌السلام» همان روز معین به بغداد آمد، صبح زود كنار پل بغداد رفت، دید كشتیها رسیدند، و كنیزها را در معرض فروش قرار دادند، در این هنگام كنیزی را دید كه دارای آن اوصافی است كه امام هادی«علیه‌السلام» فرموده بود، خریداران اصرار دارند كه او را بخرند، ولی او مایل نیست كنیز آنها شود.بُشر جلو آمد و با اجازة فروشنده، نامة امام هادی«علیه‌السلام» را به «نرجس» داد، نرجس تا آن را گشود و خواند، بی‌اختیار منقلب شد و اشك در چشمانش حلقه زد، در حالی كه گریة شوق گلویش را گرفته بود به صاحبش عمرو بن یزید گفت: مرا به صاحب این نامه بفروش، و اصرار و تأكید كرد كه مرا حتماً به صاحب این نامه بفروش.عمرو بن یزید، گفت: ‌بسیار خوب، مانعی ندارد، آنگاه در مورد قیمت او با بُشر بن سلیمان صبحت كرد، او به همان مقدار پولی كه در همیان بود و امام هادی«علیه‌السلام» فرستاده بود، راضی شد. بُشر می‌گوید: همیان را دادم و كنیز را خریدم و با او از آنجا حركت كردیم. او همواره نامه را بیرون می‌آورد و می‌بوسید و به چشم می‌كشید، من از روی تعجب گفتم تو كه هنوز صاحب نامه را نمی‌شناسی چرا این قدر نامه را می‌بوسی؟گفت: «معرفت و شناخت تو اندك است، اگر پیامبر «صلی الله علیه و آله» و جانشینان آنان را می‌شناختی چنین نمی‌گفتی!»آنگاه داستان خود را از اوّل تا آخر برای من بیان كرد، من به پاكی و شخصیت معنوی و فكر بلند و عالی حضرت نرجس«علیها السلام» پی بردم، و از آن پس بیشتر احترامش كردم تا رسیدیم، به سامّرا، و او را به حضور امام هادی علیه‌السلام بردم.در این وقت امام هادی(ع) به او خوش آمد گفت، و احوالپرسی كرد، و سپس خواهر حكیمه خاتون را خبر كرد، و به او فرمود:‌ این است آن بانوی محترمه‌ای كه در انتظار او بودی، حكیمه او را در آغوش گرفت، و خوش آمد و تبریك به او گفت، امام هادی«علیه‌السلام» به او فرمود: «عزّت اسلام و ذلّت نصرانیت را چگونه دیدی؟» او عرض كرد: «چگونه چیزی را بیان كنم كه شما بهتر از من می‌دانید.»سپس امام هادی علیه‌السلام به خواهرش حكیمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامی را به او بیاموز، او همسر فرزندم حسن، و مادر مهدی آل محمد(ص) خواهد بود. ✨مژده امام هادی«علیه‌السلام» به نرجس«علیها السلام»✨ امام هادی «علیه‌السلام» به «نرجس» رو كرد و گفت: «مژده باد تو را به فرزندی كه سراسر جهان را با نور حكومتش پر از عدالت و دادگری كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد.»خواهر امام هادی«علیه‌السلام» حكیمه، او را به عنوان سیده (خانم) می‌خواند. آن بانوی با سعادت در سال 261 هجری و به روایتی قبل از شهادت امام حسن عسكری «علیه‌السلام» از دنیا رفت، قبر شریفش در سامّرا كنار قبر منوّر امام حسن عسكری «علیه‌السلام» است.
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
مولای‌مهربان و تو ای‌عشق من سلام عجل ولیڪ الفرج آقای من سلام✋ حسین منزوی بحق مادر و عمه سادات
4_6005699005319744249.mp3
7.2M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء بیست و یکم 🎧استاد دولتی
4_6010057284728654315.mp3
4.85M
احکام و بدعت های فرقه : ✅در اذان بگویی اشهد ان المهدی و المهدیین من ولده حجج الله ✅ در وضو مسح حلقوی غوزک های پا ✅در نماز هفت تکبیر و اذان و اقامه واجب و تغییرات دیگه ✅شیعیان ۱۲ امامی واقفی هستند ✅مخالفین احمد نماز و روزه و حجشون قبول نیست... ✅خمس حرامه به مراجع بدهید،... ✅یک شبانه روز نماز بیست و سوم ماه رمضان جبران تمام نمازقضاها است ✅شیعیان نجس و کافرند ✅سرقت از اموال مخالفین جایز است ✅احمد میگوید: در جنگ تمام زنان اسیر و اسب و پارچه گرانبها همه برای من هست! ✅شرکت در مجلس عزای امام حسین ممنوع مگر به شرط تبلیغ برای من منع حجاب و آزاد کردن موسیقی منکر رجعت هستند و معتقد به تناسخ. و.... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ سخنرانی جناب استاد مهندس مؤمنی ⏰ ۱۰ دقیقه
🌟حضرت ولی عصر(عج)🌟 💐موضوع: (عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌺(داستان اول) 1 ✨سخن گفتن حضرت مهدی (عج) در هنگام تولد✨        🌹حکیمه خاتون (س) روایت میکند که روزی به مجلس امام حسن عسکری(ع) رفتم و مدتی از کلام گوهربار آن سرور اخیار مستنفیذ شدم. هنگامی که قصد رفتن داشتم، حضرت فرمود: ای عمه! امشب نزد ما بمان که خلف آل محمّد (ص) امشب متولد میشود ، و آن شب نیمه شعبان بود. گفتم: یابن رسول اللّه (ص) از کدامیک از زنان پاکت این فرزند ارجمند متولد خواهد شد. فرمود: از نرجس. گفتم: علامت حاملگی در او نمیبینم. فرمود: مَثَل، مثل مادر موسی کلیم است که در او آثار حمل تا هنگام ولادت ظاهر نبود. 🌷 پس آن شب به امر آن حضرت در آن خانه ماندم. نزدیک به نصف شب برخاستم، وضو گرفتم و نماز شب به جای آوردم و چون از نماز فارغ شدم، گمان کردم که نزدیک صبح است با خود گفتم که به زودی خورشید طلوع میکند و آن بدر منیر که طلوع او در این شب موعود بود، طلوع نکرد. ناگهان صدای حضرت ابومحمّد (ع) را از حجره شنیدم که فرمود: عجله نکن و ساعتی صبر کن. 🍃 من از فکری که کرده بودم خجالت کشیدم و از اتاق بیرون آمدم و به اتاقی که نرجس در آن بود رفتم. چون به در اتاق رسیدم، نرجس به استقبال من آمد، من دیدم که بدنش میلرزد و بسیار مضطرب است، او را دربر گرفتم... و به درون اتاق بردم و قل هواللّه احد و انا انزلناه و آیة الکرسی را میخواندم و به او میدمیدم. ناگاه شنیدم که حضرت ابوالقاسم محمّد(مهدی) از درون شکم مادرش این سوره ها را با من میخواند... (حضرت مهدی موعود) به طرف قبله متولد گردید و در همان لحظه صورت مبارک بر زمین نهاده و (حضرت حق) را سجده نمود. پس من آن دُر(گوهر) یگانه را برداشتم و در آغوش گرفتم. همان موقع صدای ابومحمّد (ع) را شنیدم که فرمود: ای عمه! قرة العين مرا بیاور. پس آن (حضرت) را به نزد پدر ماجدش بردم. آن حضرت او را از من گرفته، بر ران راست خود نشانید و زبان معجز بیان خود را در دهان او نهاد و آن خلف ساعتی زبان مبارک پدر را مکید (و در حدیقةالشیعه ذکر شده که زبان خود را به چشمش مالید آن گاه در دهانش گردانید) و اذان در گوش او گفته و دست بر سرش کشید و بر زانوی خود نشانید و فرمود: یا بنی انطق باذن الله (ای پسرک من ، به اذن خدا سخن بگو). 🌸 پس اولین کلمه ای که حضرت صاحب الزمان(عج) به زبان آورد، استعاذه بود! فرمود: " اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و نرید ان نمن علی الذین استضعفو فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما ما کانو یحذرون."  بعد از آن فرمود: " صلی اللّه علی محمّد المصطفی (ص) و علی المرتضی (ع) و فاطمةالزهرا (س) و الحسن المجتبی(ع) و الحسین الشهید بکربلا(ع) و علی بن الحسین(ع) و محمدبن علی(ع) و جعفربن محمد(ع) و موسی بن جعفر(ع) و علی بن موسی(ع) و محمد بن علی(ع) و علی بن محمد(ع) و حسن بن علی(ع) ابی." 🌻 و نیز روایت میکند که در آن وقت که خلف آل محمد (ص) متولد شد، پرندگان سبز رنگی دیدم که در اطراف خانه پرواز میکردند و حضرت امام حسن عسکری (ع) به یکی از آن پرندگان نگاه کرد و او را به نزد خود طلبید و فرمود: این فرزند ارجمند مرا محافظت کن تا آن وقت که حقتعالی رخصت دهد و او ظاهر شود. پس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: "ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لکل شیء قدرا." .... گفتم: یابن رسول اللّه(ص) این پرندگان عجیب خوشرنگ و خوش صدایند. فرمود: این پرندگان سبز که میبینی، ملائکه رحمت هستند و آن پرنده ای که سفارش فرزند خود را به او کردم ، جبرئیل است. بعد از آن، ابو محمّد(ع) فرمود: ای عمه! این فرزند را پیش مادرش ببر. " کی تقر عینها و لا تحزن ان وعداللّه حق و لکن اکثر الناس لا یعلمون." پس به دستور حضرت، آن نور چشم نبوت و جلالت را پیش مادرش بردم. (و در روایت است که، در هنگامی که حضرت صاحب الزمان(عج) از مادر جدا شد، به دو زانو در آمد و انگشت سبابه را به جانب آسمان بلند کرده و شهادتین بر زبان مبارک جاری ساخت. بعد از آن عطسه کرد و فرمود: "زعمت الظلمة ان حجة الله داحضة و لو اذن الله لنا فى الكلام لزال الشك." (یعنی؛ ظالمان گمان میکنند که حجت الهی باطل است و در زمانی از زمانها میتواند از روی زمین مفقود شود. اگر خدایتعالی به من رخصت سخن گفتن میداد، به حجت و دلیل، دشمن را قانع میکردم و دیگر شکی باقی نمی ماند.)
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
سلام مولای من ، مهدی جان دوباره صبح و دوباره سلام بر شما ... دوباره صبح و دوباره پرواز در نیلی پرطراوت یادتان ... دوباره صبح و دوباره نفس کشیدن در هوای دوست داشتنتان ... دوباره صبح و دوباره دل سپردن به محبت بی نهایتتان ... دوباره صبح و دوباره آرزوی بارانی دیدارتان ... چه خوشبختم که در سرزمین یاد شما صبح را آغاز می کنم ... چه خوشبختم که شما را دارم...
4_5992060070383323817.mp3
7.2M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء بیست‌و‌دوم 🎧استاد دولتی
4_6017059168047861196.mp3
4.83M
کلید واژه های شناخت فرقه یمانی بسم الله الرحمن الرحیم و بذکره پایه اتباع فرقه یمانی که در صدد فریب شیعیان هستند در ابتدا مانع از نشر عقائد خود میشوند و با سؤاستفاده از آیات و روایات و احادیث جعلی و بی اعتبار شخص مورد نظر را آماده کرده و برای رسیدن به اهداف خود دست شستشوی مغزی میدهند و بمرور اعتقادات انحرافی آنها مشخص میشود.! این گروه در امتدادفرقه بهاییت است به عنوان مثال : همانطور که بهایی ها خاتمیت پیامبر صلی الله علیه و آله را منکر میشوند این گروه هم خاتم بودن امام زمان علیه السلام را انکار میکنند. مدعی هستند که به امام زمان علیه السلام دعوت میکنند در حالیکه خبری از دعوت به حضرت نیست و تمام تبلیغات و صحبت‌ها بسوی احمد اسماعیل بصری است فقطط!!!! برای شناخت بهتر این فرقه و مبلغین آنها بهتر هست با بعضی از کلید واژه های فرقه یمانی آشنا باشید. سخنرانی جناب استاد مهندس مؤمنی