yekta-19.mp3
8.1M
روایتگری
جوان ديروز، جوان امروز، جوان فردا.
#حاج_حسین_یکتا
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
🌿🌿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّـٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ🌿🌿🌿 🇵
🌿🌿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّـٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ🌿🌿🌿
🇵🇱 تمام زندگی من👰♀
🌱داستان واقعی🌱
زندگی آنیتا دختر تازه مسلمان لهستانی
#قسمت_5 راهبه شدی؟
👩🦰من به لهستان برگشتم … به کشوری که 96 درصد مردمش کاتولیک⛪️ و متعصب هستند …
و تنها اقلیت یهودی🕍 … در اون به آرامش زندگی می کنن … اون هم به خاطر ریشه دار بودن حضور یهودیان در لهستانه … کشوری که یک زمان، دومین پایگاه بزرگ یهودی های جهان محسوب می شد …
هیجان و استرس😧 شدیدی داشتم … و بدترین لحظه، لحظه ورود به خونه بود😓 …
در رو باز کردم و وارد شدم … نزدیک زمان شام🍖 بود … مادرم داشت میز رو می چید … وارد حال که شدم با دیدن من، سینی از دستش افتاد🤷♀ …
پدرم با عجله دوید تا ببینه صدا از کجا بود … چشمش که به من افتاد، خشک😲 شد …
باورشون نمی شد … من با حجاب🧕 و مانتو وسط حال ایستاده بودم …
با لبخند 😊و درحالی که از شدت دلهره قلبم وسط دهنم می زد … بهشون سلام کردم …
هنوز توی شوک بودن … یه قدم رفتم سمت پدرم، بغلش کنم که داد😬 زد … به من نزدیک نشو …
به سختی نفسش در می اومد … شدید دل دل می زد …
👴– تو … دینت رو عوض کردی؟ … یا راهبه شدی؟ 🤔…
لبخندی صورتم رو پر کرد😇 … سعی کردم مثل مسلمان ها برخورد کنم شاید واکنش و پذیرش براشون راحت تر بشه …
🧕– کدوم راهبه ای رنگی لباس می پوشه؟ … با حجاب اینطوری … شبیه مسلمان ها …
و دوباره لبخند زدم …
رنگ صورتش عوض شد … دل دل زدن ها به خشم 😡تبدیل شد …
👴– یعنی تو، بدون اجازه دینت رو عوض کردی؟ … تو باید برای عوض کردن دینت از کلیسا اجازه می گرفتی …
و با تمام زورش سیلی👋 محکمی به صورت من زد … یقه ام رو گرفت و من رو از خونه پرت کرد بیرون …
رفتم هتل … اما زمان زیادی نمی تونستم اونجا بمونم … و مهمتر از همه … دیگه نمی تونستم روی کمک مالی خانواده ام حساب کنم … برای همین خیلی زود یه کار پاره وقت پیدا کردم …
پیدا کردن کار توی یه شهر 300 هزارنفری صنعتی-دانشگاهی کار سختی نبود … یه اتاق کوچیک هم کرایه کردم … و یه روز که پدرم نبود، رفتم وسایلم رو بیارم …
مادرم با اشک🥲 بهم نگاه می کرد … رفتم جلو و صورتش رو بوسیدم …
🧕– شاید من دینم رو عوض کردم اما خدای محمد و مسیح یکیه … من هم هنوز دختر کوچیک شمام … و تا ابد هم دخترتون می مونم …
مادرم محکم بغلم کرد …
🧓– تو دختر نازپرورده چطور می خوای از پس زندگیت بربیای و تنها زندگی کنی؟ …
محکم مادرم رو توی بغلم فشردم …
🧕– مادر، چقدر به خدا ایمان داری؟ …
🧓– چی میگی آنیتا؟ …
🧕– چقدر خدا رو باور داری؟ … آیا قدرت خدا از شما و پدرم کمتره؟ …
خودش رو از بغلم بیرون کشید … با چشم های متحیر و مبهوت😳 بهم نگاه می کرد …
#رمان_دنباله_دار
🛰 به کانال نهر خَیِّن بپیوندید⬇️
🔊@yousefi_ravi ⬅️
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه آسمان ؛ فکه
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
قرآن کریم:
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّـۧنَ رَسُولࣰا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلࣲ مُّبِينࣲ
سوره جمعه آیه ۲
او كسى است كه در ميان درس ناخواندگان پيامبرى از ميان خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مىخواند و پاكشان مىدارد و به آنان كتاب و حكمت مىآموزد، و به راستى آنان قبل از آن در گمراهى آشكارى بودند
🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇
📡@yousefi_ravi 👈
🌸تمام آفرینش سبز پوش است
🌸حریمِ عرش، لبریز از سروش است...
🌸ملائک پای کوبان نغمه بر لب
🌸محمد خلعت بعثت به دوش است...
🌱سلام بر مبعث، بهاریترین فصل گیتی...
سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت...
✨۲۷ ماه رجب،عیدبزرگ رسالت پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را به محضر مولایمان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شیعیانشان بخصوص عزیزان کانال نهر خَیِّن تبریک و تهنیت می گوییم.
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ - یادمان نهر خَیِّن
حاج مهدی سلحشور -
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ مولودی تبریک عید مبعث پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی {صلاللهعلیهوآله}
🌸طنز جبهه دفاع مقدس
شنیده اید می گویند عدو شود سبب خیر؟
دیروز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند. نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت! باید می بودید و با چشمان خودتان می دیدید.
دار و ندارش پخش شده بود روی زمین، کمپوت، کنسرو و هر چه که تصورش را بکنید، همه آنچه احتکار کرده بود! بچه ها هم مثل مغولها هجوم بردند سمت آنها،
هر کس دو تا، چهار تا کمپوت زده بود زیر بغلش و می گریخت و بعضی همانجا نشسته بودند و می خوردند و طاقت اینکه آنرا تا سنگر ببرند نداشتند.
تا چند روز دو لپی می خوردند و شعار می دادند: جنگ جنگ تا پیروزی، صدام بزن، جای دیروزی😄
🌴@yousefi_ravi باماهمراه باشید
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ شهدای مازندران در خانطومان
شادی روحشان صلوات
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
🍂🍂🍂
🥀شهید ناظمپور به کاکاعلی معروف بود.
اسمش کاکاعلی بود، بچههای تخریب هم یک حال و هوای خاصی داشتند. یکی از ویژگیهای بچههای تخریب این بود که هیچ وقت در پادگان نمیآمدند، اردوگاهی زندگی میکردند. هیچ وقت به کولر و پنکه و اینها پناه نمیآوردند. گرمای خوزستان را شما میدانید اینها در پادگان نمیآمدند خیلی با هم مأنوس بودند اخوت و برادری در بین اینها در حد اعلا بود.
یک روز ما کنار کارون رفته بودیم چون آنجا مقر دریاییمان آنجا بود. من دیدم آقای ناظمپور آنجا دارد آموزش غواصی میبیند.
گفتم چیکار میکنی؟
گفت دارم آموزش غواصی میبینم.
گفتم برای چی؟ شما که فرمانده هستید.
گفت: میخواهم فردا بچهها را غواصی بفرستم میخواهم خودم اول تست کنم در آبی که بچهها آموزش میبینند.
این خیلی نکته مهمی است که فرماندهان ما در سپاه هر وقت میخواستند نیروهایشان را به کارگیری کنند اول سعی میکردند خودشان آن راه را طی کنند خصوصاً در شناسایی که انجام میشد. اول خود فرماندهها شناسایی میرفتند مطمئن که میشدند معبرها دقیق است، آلوده نیست، روی آن معبرها رفتوآمد میکردند بعد نیروی مردمی را جلو میفرستادند. آخرین روزی هم که شهید شد روز تلخی برای ما بود.
راوی سردار لطف الله یداللهی
شیراز
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید