eitaa logo
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
726 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
15 فایل
این کانال راهیان نور است روایتگرِ. هشت سال دفاع مقدس؛ سیره شهدا و فرماندهان؛ آزادگان؛ مدافعان حرم ؛ راهیان نور؛ جبهه مقاومت؛ گام تمدن ساز، روایت پیشرفت، جهاد تبیین امام و رهبری می باشد مطالب خود را ارسال بفرمایید آی دی ادمین: @Yousefiravi کپی آزاد 🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزندانِ رهبر فرزانه حضرت امام خامنه ای عزیز 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 خصیصه های مهم جنگ 📽 سخنان زیبا و شنیدنی سردار شهید در خصوص مشخصه های مهم جنگ تحمیلی و اخلاص و حالات عرفانی رزمندگان اسلام در ایام دفاع مقدس 🌸 روحش شاد و یادش گرامی 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
چای مرا حبّه‌ی لبخند تو بس ... 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی در راهیان نور، اهل کشور کانادا (بــے پـنــاه) اون شب خیلی گریه کردم ... توی همون حالت خوابم برد ... توی خواب یه خانم رو دیدم که با محبت دلداریم می داد ... دستم رو گرفت .. سرم رو چرخوندم دیدم برگشتم توی مکتب نرجس ... . با محبت صورتم رو نوازش کرد و گفت: مگه ما مهمان نواز خوبی نبودیم که از پیش مون رفتی؟ ... . صبح اول وقت، به روحانی مسجد گفتم می خوام برم ایران ... با تعجب گفت: مگه اونجا کسی رو می شناسی؟ ... گفتم: آره مکتب نرجس ... باورم نمی شد ... تا اسم بردم اونجا رو شناخت ... اصلا فکر نمی کردم اینقدر مشهور باشه ... . ساکم که بسته بود ... با مکتب هم تماس گرفتن ... بچه های مسجد با پول روی هم گذاشتن ... پول بلیط و سفرم جور شد ... . کمتر از هفته، سوار هواپیما داشتم میومدم ایران ... اوج خوشحالیم زمانی بود که دیدم از مکتب، چند تا خانم اومدن استقبال من ... نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... از اون جا به بعد ایران، خونه و کشور من شد ... ادامه دارد... 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
سردار ستار اورنگ شهید مدافع حرم شهیدی از استان کهگیلویه و بویراحمد سال‌ها به عنوان مربی و فرمانده آموزشی در پادگان آموزشی تیپ ۴۸ فتح و به عنوان فرمانده ای لایق در رده‌های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت بود و در آموزش‌های تخصصی و هدف گیری یک رزمنده‌ای فوق العاده بود. وی که دی ماه سال ۹۴ به جبهه سوریه اعزام شده بود در ۹ بهمن ۹۴ حین ماموریت مستشاری در سوریه در عملیاتی برای آزادی دو شهر نبل و الزهرا که در محاصره ۴ ساله تروریست‌ها بود در حومه شهر حلب به فیض شهادت نائل آمد. این شهید بزرگوار در زمان جنگ جانشین فرماندهی معاونت آموزش تیپ مستقل ۴۸ فتح و آخرین مسوولیتش فرماندهی تیپ سوم دانشگاه امام حسین (ع) بود و به عنوان فرمانده نمونه از دست مقام عظمای ولایت جایزه گرفته بود. 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈
🔻 شیرزن ایرانی ✍در ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای آوه‌زین گیلانغرب مردم به دره های اطراف فرار می کنند. فرنگیس حیدرپور 18 ساله شب هنگام همراه برادر و پدرش برای تهیه غذا به روستا باز می‌گردند که در طول راه پدر و برادرش ضمن درگیری با عوامل عراقی شهید میشوند و خود او در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن هیچگونه سلاحی فقط با یک تبر که یادگار پدرش بوده با آنها درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با داشتن تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. تندیس او امروز در کرمانشاه نصب و نمادی از مقاومت زنان ایرانی میباشد. 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روز 💠 💎 غیبت حضرت ولی عصر(عج) در نگاه مردم 💎 امام حسين عليه‌السلام: لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فيها اَقْوامٌ وَيَثْبِتُ فيها اخَرُونَ فَيَوُذُّونَ وَ يُقالُ لَهُمْ: «مَتى هذَا الْوَعْدُ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ». اَما اَنَّ الصّابِرَ فى غَيْبَتِةِ عَلَى الاَْذى وَالتَّكْذيبِ بَمِنْزِلَةِ المجاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَىْ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ✳️ حضرت مهدى داراى غيبتى است كه گروهى در آن مرحله مرتد می‌شوند و گروهى ثابت‌قدم می‌مانند و اظهار خشنودى می‌كنند. افراد مرتد به آنها می‌گويند: «اين وعده كى خواهد بود اگر شما راستگو هستيد؟» ولى كسى كه در زمان غيبت در مقابل اذيّت و آزار و تكذيب آنها صبور باشد، مجاهدى است كه با شمشير در كنار رسول خدا صلي الله عليه و آله جهاد كرده است. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳. ‌ 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
🌸اعزام به جبهه پدرش اجازه نمي‌داد برود. يك روز آمد و گفت: «پدر جان! مي‌خواهيم با چند تا از بچه‌ها برويم ديدن يك مجروح جنگي.» پدرش خيلي خوشحال شد. سيصد تومان هم داد تا چيزي بخرند و ببرند. چند روزي از او خبري نبود... تا اين‌كه زنگ زد و گفت من جبهه‌ام. پدرش گفت: «مگر نگفتي مي‌روي به يك مجروح سر بزني؟» گفت: «چرا؛ ولي آن مجروح آمده بود جبهه.» 😁@yousefi_ravi باماهمراه باشید
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ❌هـــــــــرزگی در نُهم ربیع! 🎙سخنان مهم و کمتر شنیده شده از آیت‌الله شهید بهشتی پیرامون مراسماتی که به اسم عیدالزهرا و با استناد به حدیث جعلی گرفته می‌شود ... 📍پ.ن: پیشاپیش از تصاویر نامناسب و زشت و رفتارهای ناصحیح داخل فیلم عذرخواهی میکنیم... فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ | شهیدی که امام زمان(عج) را ملاقات کرد! ▫️دست نوشته شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده: ▫️شبی که توفیق ملاقات با صاحب عصر را نصیبم کردی بر من یقین شد که شهادت را هم نصیبم می‌کنی. 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی #دختری در راهیان نور، اهل کشور کانادا #عــاشــقـانـہ
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی در راهیان نور، اهل کشور کانادا (زنــدگــے در ایــران) به عنوان طلبه توی مکتب پذیرش شدم ... از مسلمان بودن، فقط و فقط حجاب، نخوردن شراب و دست ندادن با مردها رو بلد بودم ... . همه با ظرافت و آرامش باهام برخورد می کردن ... اینقدر خوب بودن که هیچ سختی ای به نظرم ناراحت کننده نبود ... . سفید و سیاه و زرد و ... همه برام یکی شده بود ... مفاهیم اسلام، قدم به قدم برام جذاب می شد ... . تنها بچه اشراف زاده و مارکدار اونجا بودم ... کهنه ترین وسایل من، از شیک ترین وسایل بقیه، شیک تر بود ... اما حالا داشتم با شهریه کم طلبگی زندگی می کردم ... اکثر بچه ها از طرف خانواده ساپورت مالی می شدن و این شهریه بیشتر کمک خرج کتاب و دفترشون بود ... ولی برای من، نه ... . با همه سختی ها، از راهی که اومده بودم و انتخابی که کرده بودم خوشحال بودم ... . دو سال بعد ... من دیگه اون آدم قبل نبودم ... اون آدم مغرور پولدار مارکدار ... آدمی که به هیچی غیر از خودش فکر نمی کرد و به همه دنیا و آدم هاش از بالا به پایین نگاه می کرد ... تغییر کرده بودم ... اونقدر عوض شده بودم که بچه های قدیمی گاهی به روم میاوردن ... . کم کم، خواستگاری ها هم شروع شد ... اوایل طلبه های غیرایرانی ... اما به همین جا ختم نمی شد ... توی مکتب دائم جلسه و کلاس و مراسم بود ... تا چشم خانم ها بهم می افتاد یاد پسر و برادر و بقیه اقوام می افتادن ... . هر خواستگاری که می اومد، فقط در حد اسم بود ... تا مطرح می شد خاطرات امیرحسین جلوی چشمم زنده می شد ... چند سال گذشته بود اما احساس من تغییری نکرده بود. ادامه دارد... 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید