نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
☫﷽☫ اللهم عجل لولیک الفرج خاطرات یک وهابی مبارزه با دشمن خدا #قسمت_چهاردهم سه بار بیهوش شدم 🥷دو
☫﷽☫
اللهم عجل لولیک الفرج
خاطرات یک وهابی
مبارزه با دشمن خدا
#قسمت_پانزدهم
خون علی اصغر در میان قلبم جوشید
🥷روز سوم، چند تا از بچه ها دور هم جمع شده بودند و درباره سخنرانی شب گذشته صحبت می کردند ...
سخنران درباره جریان های فکری و سیاسی حاضر در عاشورا صحبت کرده بود ...
خیلی از دست خودم عصبانی شدم ...
می تونستم کلی مطلب درباره عاشورا و امام حسین یاد بگیرم که به خاطر یه فکر احمقانه بر باد رفته بود ...
همون شب، لباس سیاه پوشیدم و راهی حسینیه شدم ...
هر شب یک سخنران و مداح ... با غذای مختصر حسینیه ... بدون خونریزی و قمه زنی ...
با خیال راحت و آرامش می نشستم و مطالب رو گوش می کردم و تا شب بعد، در مورد موضوع توی منابع شیعه و سنت مطالعه می کردم ...
سوالاتی که برام مطرح می شد و موضوعات جانبی رو می نوشتم تا در اسرع وقت روشون کار کنم ...
بدون توجه به علت کارم اما دیگه سراغ منابع وهابی ها نمی رفتم ...
همه چیز به همین منوال بود تا شب سخنرانی درباره علی اصغر ...
اون شب، یک بار دیگه آرامشم طوفانی شد ...
خودم تازه عمو شده بودم ... هر چی بالا و پایین می کردم و هر دلیلی که میاوردم ... علی اصغر فقط شش ماهه بود ... فقط شش ماه ...
حتی یک لحظه از فکر علی اصغر و حضرت ابالفضل خارج نمی شدم ...
من هم عمو بودم ... فقط با دیدن عکس برادرزاده ام توی اینترنت، دلم برای دیدنش پر می کشید ...
این جنایتی بود که با هیچ چیز قابل توجیه نبود ...
اون شب، باز هم برای من شب وحشتناکی بود ... بی رمق گوشه سالن نشسته بودم ... هر لحظه که می گذشت ...
میان ضجه ها و اشک های شیعیان، حس می کردم فرشته مرگ داره جونم رو از تک تک سلول هام بیرون می کشه ...
این اولین احساس مشترک من با اونها بود ...
اون شب، من جان می دادم ... دیگران گریه می کردند ...
ادامه دارد
🥷https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
12-tarkeshhaye_velghard.mp3_95323.mp3
1.8M
کتاب صوتی " ترکش های ولگرد" اثر داوود امیریان
(داستان های طنز دفاع مقدس)
با صدای #محمد_رضا_سرشار (رضا رهگذر)
قسمت یازدهم
🥀https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
#حدیث🌺
💞 امام صادق عليه السّلام :
✍ بر شما باد به تلاوت قرآن ؛ به درستي که درجات بهشت به تعداد آيات قرآن است ، پس زماني که روز قيامت شود به قاري قرآن گفته مي شود :
✨ قرآن بخوان و بالا برو.
📚 وسائل الشيعه، ج 2، ص 842
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
🔴 وصیت تکاندهندهی شهیدی به مادرش:
مادرم زمانی که خبرشهــادتم را شنیدی گریه نکن!
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن!
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن!
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را!
وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت مادرم گریه کن که اسلام در خطر است.
یکم فروردین ۱۳۵۰، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدعلی، خوار و بار فروش بود و مادرش،زهرا نام داشت. تا اول متوسطه در رشته علوم اقتصادی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفدهم تیر ۱۳۶۷، در شاخ شمیران عراق بر اثر اصابت گلوله و ترکش به سینه شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است
🌹 شهید سعید زقاقی
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
38.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این آقا نمیزاره 💪
🇮🇷@yousefi_ravi باماهمراه باشید
راهیان نور دانش آموزی منطقه ۱ و ۲ آموزش و پرورش همدان
یادمان شهدای هویزه
۲۳ آبان ۱۴۰۳
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
☫﷽☫ اللهم عجل لولیک الفرج خاطرات یک وهابی مبارزه با دشمن خدا #قسمت_پانزدهم خون علی اصغر در میان ق
☫﷽☫
اللهم عجل لولیک الفرج
خاطرات یک وهابی
مبارزه با دشمن خدا
#قسمت_شانزدهم
من در تقابل اندیشه ها
🥷محرم تمام شد اما هیچ چیز برای من تمام نشده بود ...
تمام سخنرانی ها و سیرهای فکری - اعتقادی نهضت عاشورا، امام شناسی، جریان شناسی ها و ... باب جدیدی رو دربرابر من باز کرد ...
هر کتابی که درباره سیره امامان شیعه به دستم میومد رو می خوندم ...
و عجیب تر برام، فضایل اهل بیت و مطالبی بود که درباره اونها در کتب اهل سنت اومده بود ...
سخنرانی شیخ احمد حسون درباره امام حسین هم بهش اضافه شد ...
کم کم مفاهیم جدیدی در زندگی من شکل می گرفت ... مفاهیمی که با اطاعت کورکورانه ای که علمای وهابی می گفتند زمین تا آسمان فاصله داشت ... دیدگاه و منظرم به آیات قرآن هم تغییر می کرد ...
شروع کردم به مطالعه نهج البلاغه و احادیث امامان شیعه ...
اونها رو در کنار قرآن می گذاشتم ...
ساعت ها روی اونها فکر و تحقیق می کردم ...
گاهی رسیدن به یک جواب یا نتیجه، چند روز طول می کشید ...
سردرگمی من روز به روز بیشتر می شد ...
در تقابل اندیشه ها گیر کرده بودم ... و هیچ راه نجاتی نداشتم ...
کم کم بی حال و حوصله شدم ...
حوصله خودم رو هم نداشتم ...
کتاب هام رو جمع کردم ... حس می کردم وسط اقیانوسی گیر افتادم و امواج هر دفعه منو به سمتی می کشه ...
من با عزم راسخی اومده بودم امادیگه نمی تونستم حتی یه قدم جلوترم رو ببینم ...
من که روزی بیشتر از 3 ساعت نمی خوابیدم و سرسخت و پرتلاش بودم ...
من که هیچ چیز جلودارم نبود ... حالا تمام روز رو از رختخواب بیرون نمیومدم ... هیچ چیز برام جالب نبود و هیچ حسی برای تکان خوردن نداشتم ...
دیگه دلم نمی خواست حتی یه لحظه توی ایران بمونم ...
خبر افسردگیم همه جا پیچید ... بچه ها هم هر کاری می کردن فایده نداشت ... تا اینکه ... .
اون صبح جمعه از راه رسید ...
ادامه دارد
🥷https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
میگویند ؛
باران که میزند
بوی خاک بلند میشود
اما اینجا باران که میزند
بویِ خاطرهها بلند میشود ...🌱
#مردانبیادعا
#منطقه_سومارسال۶۳
عاقبت همه مون شهدایی🌦✋🏻
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #شهیدان_مست
📽 تصاویری بسیار زیبا و دیدنی از دوران دفاع مقدس با نوایی شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران :
کجا رفت تأثیر سوز و دعا..!؟
کجایند مردان بیادّعا..!؟
کجایند شورآفرینان عشق..!؟
علمدار مردان میدان عشق
کجایند مستان جام الست..!؟
دلیران عاشق ، شهیدان مست
همانان که از وادی دیگرند
همانان که گمنام و نامآورند
من از انتهای جنون آمدم
من از زیر باران خون آمدم
ز دشتی که با خون چراغانی است
ز دشتی که پر شور و عرفانی است
از آنجا که دم ساز یعنی خدا...
سرانجام و آغاز یعنی خدا...
نه ، این دل سزاوار ماندن نبود
سزاوار ماندن ، دل من نبود...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید