کمک بی حساب و کتاب پهلوی به کشورهای دیگر 🇮🇷@yousefi_ravi باماهمراه باشید

🇮🇷 ادامه همایش با شکوه و کم نظیر مجمع پیشکسوتان و راویان دفاع مقدس ( خواهر و برادر ) استان همدان ؛ 🇮🇷 در این بخش از همایش ؛ به مناسبت ولادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر ؛ از فرزندان پدران آسمانی تجلیل به عمل آمد و همچنین جمعی از راویان و پیشکسوتان برادر و خواهر ؛ خاطراتی را بیان کردند ؛ 🇮🇷 این همایش ( فصلی و دائمی ) که در هر سه ماه از ۸ صبح تا نماز ظهر برگزار می گردد ؛ از فرماندهان ؛ پیشکسوتان و راویان دفاع مقدس ؛ سپاه ؛ بسیج ؛ تیپ زرهی ارتش ؛ پایگاه نیروی هوایی ارتش ؛ پدافندهوایی غرب کشور؛ گروه مهندسی رزمی ۴۳ امام علی علیه السلام ؛ پیشکسوتان کميته های انقلاب اسلامی سابق ؛ جهاد سازندگی و همچنین جمعی از خانواده های معظم شهداء حضور دارند و علاوه بر سخنرانان همچنین یک عملیات به طور تخصصی بازخوانی می شود : 🇮🇷 دانشگاه بوعلی سینا همدان ؛ ۲۴ دی ماه ۱۴۰۳

با تلفن نخست وزیر انگلستان با شاه ایران، استان چهاردهم ایران بعنوان یک کشور از ایران جدا شود، بدونِ جنگ و خونریزی مقامات سیاسی رژیم پهلوی: خیانت رژیم پهلوی در جدایی بحرین و بی توجهی به ایرانیان جدا شده از وطن. نخست وزیر شاه: هویدا: به هیچکس ربطی ندارد، بحرین دختر خودمان بود، شوهرش دادیم #شاه_منفورِ_ملت 🇮🇷@yousefi_ravi باماهمراه باشید

حمید داودآبادی: وقتی پیکر مصطفی را آوردند بهشت زهرا، موقع دفن، نادر محمدی با خودکارش گوشه کفن چیزی نوشت. موقع برگشت ازش پرسیدم چی نوشتی؟ اول جواب نداد، اما وقتی اصرار مرا دید، گفت: «گوشه ی کفن مصطفی نوشتم اگه خیلی معرفت داری کاری کن تا هرچی زودتر منم بیام پهلوی تو و داداشم حمید». سال ۶۲ شهدای عملیات خیبر را آوردند، دیدم عکس پرچم جمهوری اسلامی بالای درب خانه وسط پرچم عکس نادر بود. وقتی می خواستند نادر را دفن کنند، دیدم کیوان گوشه کفن برادرش چیزی نوشت.گفتم چی نوشتی؟ گفت: «منم همون کاری رو انجام دادم که نادر کرد و رفت. نوشتم اگه خیلی معرفت داری کاری کن منم بیام پیش تو و داداشمون حمید». قرار بود دوباره عازم جبهه شویم، مادر کیوان آمد درِخانه مان و اشک من و مادرم را درآورد. گفت: «قبل از اینکه خبر حمید را بیاورند، خواب دیدم که دارم با پارچه ای یکی از پنجره های غبار گرفته خانه را تمیز می کنم. قبل از آوردن خبر نادر هم، خواب دیدم که پنجره گردگرفته دوم را با پارچه ای تمیز می کنم. دیشب هم خواب دیدم که دارم پنجره سوم را تمیز می کنم. تورو خدا نگذار کیوان باهات بیاد جبهه. من دیگه طاقت داغ سوم را ندارم». آخر شب رفتم جلوی در خانه کیوان و شوخی و جدی بهش گفتم که جبهه با تو نمیام جبهه. خندید و با تمسخر گفت: «نمی یایی؟ خب فکر کردی رئیس جبهه ای؟ یعنی اگه تونیایی، من نمی تونم برم جبهه؟». موقع رفتن زهرا خانم گفت: «کیوان را می سپارمش به تو». گفتم: «نه زهرا خانوم …. بسپرش دست خدا، من که کاره ای نیستم» و رفتیم. تیر ماه شصت و پنج نادر هم نشان داد که بی معرفت نیست و کیوان را برد پیش خودش. @yousefi_ravi

پایان‌نامه ای با موضوع راهیان نور روایتگری حاج حسین یکتا 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید 📡@yousefi_ravi 👈

#تلنگرانه⚡️ زمـانہ‌عجیبۍست! جملہ‌ۍ: "این‌مڪان‌مجھـز‌بہ‌دوربیـن‌مـداربستہ‌است" بیشتـراثـرمیگـذارد..! تـا "الـم‌یعلـم‌بان‌الله‌یـرۍ" آیانمـیدانۍڪہ‌خـداتورامیبیند..؟ 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید 📡@yousefi_ravi 👈

#حدیث ✨ حضرت رسول صلی الله علیه و آله : هر كس بـه شـما نیکی كرد، جبران كنيد و اگر نتوانستيد، آن قدر براى او دعا كنيد كه مطمئن شويد تلافى كرده ايد🤲🏻🪞. ‌ تحف العقول، ص 218📚| 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید 📡@yousefi_ravi 👈

🌷🌷 نذر لاله ها 🎙 نوای: حاج صادق آهنگران کجا رفت تاثیر سوز دعا...🤲 @yousefi_ravi

راهیان نور یادمان طلائیه #طلائیه_عجب_طلاییه 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید

جامانـدھ‌ ڪھ باشے‌؛ دیگـࢪ جامانـدھ‌ اے‌..!🥲💔 درد دارد دویدن و نرسیدن.. کھ دویدنِ ما ؛ درجا زدن است . . ! #اللهم‌الرزقنا‌توفیق‌شهادت‌فی‌سبیلک 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید

بعد از «والفجر 4»، اعضای کادر لشکر را در دوکوهه جمع کرد و از یکی از روحانیان خواست که شبانه خودش را به آن جا برساند و به آن ها آموزش بدهد، تا برای عملیات بعدی آماده شوند. بندة خدا می گفت: «خُب، آموزش چه ربطی به من دارد؟ من روحانی ام.» حاجی می گفت: «می خواهم به نیروها آموزش اعتقادی بدهید؛ من با این ها کار نظامی ندارم.» می گفت: «وای بر ما! وای بر پاسدارِ ما، اگر روزی برسد که فقط پاسدارِ نظامی باشد. اگر پاسدار و بسیجیِ عقیده باشید، در راهتان تزلزل و سستی ایجاد نمی شود. ما پاسدار و بسیجی پوچ نمی خواهیم. ما اول باید پاسدار و بسیجی ایدئولوژی، عقیده و مکتب باشیم، بعد پاسدار و بسیجی نظامی.» #شهیدمحمدابراهیم_همت 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈