eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد ... @yousof_e_moghavemat
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تظاهرات ضد صهیونیستی در کربلای معلی 🔹زائران اربعین حسینی با برگزاری تظاهرات، کنفرانس اربیل و توصیه به عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را محکوم کردند. 🔹شمار زیادی از مردم کربلای معلا با برگزاری تظاهرات گسترده در حاشیه مراسم اربعین امام حسین(ع)، مخالفت شدید خود را با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کردند. 🔹شرکت کنندگان در این تظاهرات شعار‌هایی علیه آمریکا، رژیم صهیونیستی و خائنان سر دادند. @yousof_e_moghavemat
جانباز نام پدر: تیمور نام مادر: تاریخ تولد : 1345/2/1 تاریخ شهادت: 1389/7/6 محل شهادت : بابل گلزار: شایستگان امیرکلا جانباز شهید حسین فرزانه (در تصویر روی ویلچر هستند) مجروحیت سال 1360 در عملیات فتح المبین ، رقابیه @yousof_e_moghavemat
از این ڪانال‌های افلاکی فقط به "خدا" می رسیدند... @yousof_e_moghavemat
💌 رحمتم همه چیز را فرا گرفته است 📖 سوره فاطر آیه ۳۵ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
خاطره گویی آقای عفتی از هم‌رزمان حاج قاسم در جنوب شرق کرمان: به خاطر دارم یک مرتبه در شمال شرق کرمان که متصل به کویر لوت می‌شد ناامنی زیاد بود. سردار از من خواستند که خانواده‌ام را به کرمان بیاورم چون در زمان عصر نمی‌شد که به شناسایی بپردازیم. من هم خانواده‌ام را به مکانی آوردم که سردار آن را برای خانواده‌های شهدا و جانبازان و ایثارگران آماده کرده بودند. یک شب به همسرشان گفتند که امشب من و آقای عفتی برای شام نیستیم. به یاد دارم در خانه ایشان اتاقی بود که تمامش عکس شهدا بود و سردار می‌گفتند من هر وقت دلم می‌گیرد به این اتاق می‌آیم و عکس دوستان شهیدم را می‌بینم. به سمت مرکز شهر کرمان به راه افتادیم و همه هم سردار را می‌شناختند و با ایشان سلام و علیک داشتند. به مرکز شهر که رسیدیم ما را به یک رستوران سنتی بردند و من هم بسیار از این کار تعجب کردم، ایشان رو به من کرد و گفتند حتما با خودت گفتی چرا مرا به اینجا آورده؟! گفتم بله حقیقتش برایم سؤال شده! با مزاح گفتند فکر نکنی فقط شما مشهدی‌ها طرقبه شاندیز دارید. گفتند البته سه دلیل دارم برای اینکه تو را به اینجا آوردم این اولین دلیل! گفتم خوب دومین دلیل چیست؟ ایشان گارسون را صدا زدند گارسون هم آمد و گفت بله سردار؟ گفتند شغلت چیست؟ و گارسون گفت: عرض کردم خدمتتان قبل که من افسر هوانیرو هستم و بعد سردار از او خواست برود و رو به من کرد و گفت دلیل دومش این است آقای عفتی. در مملکتی که افسر هوانیروی آن مجبور باشد شب مشغول به گارسونی باشد روزگار خوشی را نمی‌بینم و مسئولان باید جواب دهند. سردار از من خواست پرده را کنار بزنم و از من پرسید چه چیز می‌بینی؟ گفتم شهر و مغازه و مردم را می‌بینم، سردار به من گفتند: من هر سه چهار ماهی که فرصت کنم به اینجا می‌آیم و می‌نشینم پرده را کنار می‌زنم و می‌گویم: قاسم یادت نرود که تو روزی اینجا کارگری می‌کردی! @yousof_e_moghavemat
جانباز شهید حسین فرزانه🌹 🌺شهید عزیز فرزانه بعد از مجروح شدنش ،وقتی دیدتوان حضور درمنطقه را ندارد،درسنگر هنرخطاطی وترسیم تصاویر شهدا فعالیت میکرد،تصویرسواری براسب با صورتی نورانی و پرچم سبز در دست را روی پیراهن رزمنده ها میکشید،تا با این عمل حضوری دیگردر نبرد داشته باشد. 🔸در سنگر ورزش ،بازی تنیس را که آن زمان درامیرکلا ورزشگاه فعالی نداشت ،در منزل شهیدعسکری اسدی شروع کرد،و زمانی که شهید اسدی در جبهه بود در پارک جنب فرمانداری بابل ،آنقدر تمرین و بازی کرد تا به تیم ملی جانبازان راه یافت،با بازیکن اسرائیل بازی نکرد. 🔹در سنگر مخابرات تلاش کرد و خانه نشینی را نپذیرفت،در سنگر خانواده ،سنت حضرت رسول (ص ) را عملی کرد ،و از خداوند مهربان سه فرزند نیک هدیه گرفت،شهید فرزانه مهربان،دلسوز،و خانواده دوست بود،رفقایش را احترام میگذاشت، با ناملایمات مبارزه میکرد،در اواخر عمرش از درد رنج میبرد،و با افتخار جانبازی دعوت حق را لبیک گفت،و به رفقای شهیدش پیوست. ✍️مهدی یوسفی ازراست: 1-🌷زنده یاد جانبازحاج سید اسماعیل کریم پور(پدرشهید) 2-آقای علی تقی زاده 3-🌷جانباز @yousof_e_moghavemat
هنوز مانده در گوشمان سوز صدای تان ؛ تا کربلا رسیدن یک یاحسین دیگر ... @yousof_e_moghavemat
به خودشان هم رحم نمی‌کردند ...! این تصویر بعد از «شکست حصر آبادان»، در جاده‌ اهواز - آبادان است، بالاتر از انرژی اتمی سال ۱۳۶۱ بود که خـرمشهر آزاد شده‌ بود ولی آبادان هـنوز در محاصره‌ ی دشمن قرار داشت. خیلی‌سخت بود که‌از خرمشهربه آبادان برویم ولـی شکرخدا پـس از «شکست حصـر آبادان» می‌توانستیم‌ از جاده پائین بهمن‌شیر به آبادان رفت‌وآمد کنیم. این جنازه‌های پوسیده مربوط به عراقیهاست، آنها حتی به نیروهای خودشان هم رحم نکرده و آنهایی را که قصد فرار و پناه آوردن به نیروهای ما را داشتند، به رگبار بسته بودند و جنازه‌هایشان را رها کرده بودند. راوی: رضا شالی منبع : کتاب ماندگاران حسن شکیب زاده @yousof_e_moghavemat
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 اینان دریادلان صف شکنی هستند که دل شیطان را از رُعب و وحشت می‌لرزانند و در برابر قوّۀ الهیِ آنان هیچ قدرتی یارای ایستایی ندارد.ِ با صدای همیشه جاودان: 🌷 @yousof_e_moghavemat