eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🎬 🔻۱۳ تیرماه سالروز شهادت شهید سید محمدرضا دستواره گرامی باد. @yousof_e_moghavemat
آه ، تا کـــی ز سفر بـاز نــیــایـی ، باز آ اشــتیاق تو مـرا سوخت کجایی ، باز آ کرده ای عهد که باز آیی و ما را بکشی وقت آن سـت کـه لطفی بنمایی ، باز آ (وحشی بافقی) تصویر ارسالی یکی از اعضای محترم کانال حاج احمد(یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
●می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید. با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم. ●کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید. در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم: حلال ِ حلال. ‌●چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم. ‌‌✍️روای: مادر شهید 🌷 @yousof_e_moghavemat
📌تعجیل حاج قاسم برای خواندن نماز شب در روضه مسجدالنبی(ص) ✍محمود خالقی، هم‌ر‌زم سردار شهید سلیمانی در برنامه "مسافر بهشت" رادیو معارف: در سال ۷۱ به حج مشرف شدیم، من و سردار مسئولیتی در بعثه مقام رهبری داشتیم البته کاروان‌های ما مستقل بود؛ کاروان حاج قاسم به مسجدالنبی(ص) نزدیک‌تر بود و من شب‌ها به محل استقرار کاروان ایشان می‌رفتم. آن زمان درب‌های مسجدالنبی(ص) از ۱۱ شب تا یک ساعت قبل از اذان صبح بسته می‌شد، زائران از دو ساعت قبل از اذان پشت درهای بسته می‌ایستادند تا به محض بازگشایی به سرعت وارد شوند؛ من و حاج قاسم جزء اولین نفرها بودیم که می‌ایستادیم و به محض آنکه درها باز می‌شد به سرعت داخل می‌شدیم و هدفمان این بود که به بخش روضه مسجد برویم و نماز شب را بخوانیم.روزها هم مشغول کار می‌شدیم، در مکه هم مشغول امور بودیم حاج قاسم معمولاً روز عرفه را با نذر قصد روزه می‌کرد و آن زمان که عرفه در فصل گرمای عربستان بود، روزه‌دار بود یکی دو باری که غار حرا مشرف شدیم از سکوت و خلوتی آنجا بسیار خوشش آمد.  @yousof_e_moghavemat
وقتش رسیده ! شب بود ، زیر چادر نشسته بودیم ، حرف ازدواج شد، همه به هم تعارف می‌كردند، هركس سعی میكرد دیگری را جلو بیندازد. یكی‌ از برادران گفت: « ننه من قاعده‌ ای دارد، می‌گوید هر وقت پایت از لحاف آمد بیرون، موقع زن گرفتن است! » وقتی این حرف را می زد كه « علی‌ پروینی» فرمانده دسته خوابیده بود و اتفاقاً پایش از زیر پتو بیرون افتاده بود همه خندیدیم و یك‌ صدا گفتیم : « با این حساب وقت ازدواجِ برادر پروینی است...:) @yousof_e_moghavemat
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... مجنون تر از مجنون لیلا تر از لیلا ماندیم تا این خاک آزاد شد از بند... آهنگ قلب وطن با صدای علیرضا افتخاری دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد از دست رفته بود وجود ضعیف من صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد (حافظ) به مناسبت @yousof_e_moghavemat
🌼 ✍ پیامبر مهربانی‌ها صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: ای مردم! دنیا، سرای اندوه است و نه شادی! و جای دشواری است و نه آسودگی!به همین خاطر هرکس آن را بشناسد، با امیدی شاد نمی‌شود و با اندوهی غمگین نمی‌شود 📚 اعلام الدین ص ۳۴۳ @yousof_e_moghavemat
یک گروه از اشرار را اسیر کردیم. توی روستا نگه‌شان داشتیم تا برسد. چشمش که به آن‌ها افتاد، گفت: این چه وضعی است؟ چرا به‌شان آب و غذا ندادید؟ چرا وسط روستا نگه‌شان داشتید؟ این چه طرز برخورد با اسیر است؟! گفتم: سردار، همین‌ها دارند توی کشور آشوب می‌کنند... گفت: این‌ حرف‌ها مال وقتی است که اسیر تو نباشند. وقتی اسیر شدند، نمی‌توانی هر طور خواستی با آن‌ها برخورد کنی. راوی همرزم @yousof_e_moghavemat
: وقتۍ عقل عاشق شود، عشق عاقل می شود! و شهید می شوی ... @yousof_e_moghavemat
پشت ماشین عروس نوشته شده: امنیت مراسم ما مدیون حاج قاسم و همرزمان اوست @yousof_e_moghavemat