eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳اسفند ماه سال 63 رزمندگان گردان جعفر طیار اهواز در حال حرکت بسمت جزیره مجنون 🌴شروع عملیات بدر ▫️ایستاده از چپ : انور دغاغله، علی بنی اسد ، شهید حمید محرابی، کریم شالباف، ؟؟ @yousof_e_moghavemat
🔍 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝 ✔ "قسمت هفتم" 🔸️ 🌹 💠 #احمد_متوسلیان در ساعت ۱۴ روز چهارشنبه ۱۵ شهریور سال ۵۷ حین تکثیر دوبرگ اعلامیه ضد رژیم، توسط مامورین اکیپ گشتی دایره اطلاعات شهربانی لرستان دستگیر و بلافاصله مورد بازجویی قرار گرفت. در این ماجرا، علاوه بر #احمد ، دو تن از همرزمان او نیز دستگیر شدند. همین واقعه، خود به عرصه ای جهت بروز روح پرفتوت #احمد مبدل گردید. به روایت مادر بزرگوارش: "...توی یک شرکت خصوصی کار می کرد و رفته بود خرم آباد. آنجا درگیر کار پخش اعلامیه بود که او را با دو نفر دیگر از دوستانش می گیرند. آن دو نفر زن و بچّه داشتند و به همین خاطر، به محض دستگیری، #احمد تمام مسئولیت چاپ و تکثیر اعلامیه ها را یک تنه به گردن گرفت تا پرونده آنها را سبک تر کند." 📚 با تخلیص و اختصار از کتاب #در_هاله_ای_از_غبار . #حاجی_متوسلیان #حاج_احمد_متوسلیان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #متوسلیان #سردار_بی_نشان #جاوید_نشان #دفاع_مقدس #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله @yousof_e_moghavemat
﷽ 🌸 خاطراتی از #نماز #شهید عباس حاجی زاده جانشین گردان سیدالشهدا 🌸 #نماز_اول_وقت @yousof_e_moghavemat
📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📢 🔸️ "قسمت هشتم" ✔ 🔍 💠 آغاز دوران اسارت #احمد در زندان مخوف فلک الافلاک خرم آباد، در حقیقت به مثابه ورود او به میدان آزمون دشوار وفاداری به آرمان الهی انقلاب و حفظ اسرار نهضت به شمار می رفت. قریب به ۲ ماه مشقت بار از این دوران تلخ و مردآزمای را به صورت ممنوع الملاقات، در سلول انفرادی محبوس بود. بازجویان ساواک برای در هم شکستن روح مقاوم او، از پیشرفته ترین شیوه های شکنجه جسمی و روحی استفاده می کردند. #احمد_متوسلیان پس از تحمل شدیدترین شکنجه ها سرانجام در هفتم آذر سال ۱۳۵۷ همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی از زندان فلک‌الافلاک خرم‌آباد رهایی یافت. سپس از به تهران بازگشت و بلافاصله نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات مردمی در محلات جنوب شهر تهران را برعهده گرفت و ارتباط تنگاتنگی با حرکت های مکتبی دانشگاه علم و صنعت و روحانیت مبارز تهران برقرار کرد. در جریان درگیری های مسلّحانه روزهای سرنوشت ساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ همیشه و همه جا می شد #احمد را دید که بی پروا و خستگی ناپذیر معرکه گَردان مصاف مردم مسلّح با نیروهای روحیه باخته ساواک و گارد شاهنشاهی است.🌸 ✅ 🔘 📚 با تخلیص و اختصار از کتاب #در_هاله_ای_از_غبار 📃 . . . #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #حاج_احمد_متوسلیان #حاجی_متوسلیان #حاج_احمد #متوسلیان #سردار_بی_نشان #دفاع_مقدس #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله #لشکر_۲۷ 🆔 @yousof_e_moghavemat
#جبهه و چای آتشی و چند سیب‌زمینی هم کنارش!😋 #زندگی_در_جنگ @yousof_e_moghavemat
خوزستان ، سال ۱۳۶۰ ، اندیمشک ، پادگان دوکوهه ، مقر گردانهای لشکر امام حسین (ع) ، مقدمات عملیات فتح المبین ، پرواز به سوی منطقه دالپری @yousof_e_moghavemat
#زیباترین_عکس زیباترین عکسی که از تواضع، احترام، بزرگواری و عظمت یک #شهید می توان دید، این است... #سردار_شهید_علی‌رضا_نوری قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)؛ هنگام ادای احترام و بوسیدن دست مادر خود شهید نوری بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در #شلمچه به شهادت رسید‌. @yousof_e_moghavemat
صبح روز جمعه هفدهم اردیبهشت 1361محور دژهای مرزی کوت سواری,از راست به چپ:ابراهیم کمال ابادی کادر ارشد واحد ادوات.احمدمتوسلیان ونفراخر سمت چپ بهرام میثمی مسوول واحد اطلاعات تیپ 27در مرحله دوم نبردالی بیت المقدس @yousof_e_moghavemat
📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📢 ◽ "قسمت نهم" ✔ ⚘ 💠 پس از آغاز تعطیلی تابستانی دانشگاه ها، در اوایل تیرماه ۱۳۵۸، #احمد به عضویت نهاد نوپای "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" درآمد و دوره آموزشی نظامی ۱۵ روزه ای را در پادگان امام علی علیه السلام تهران گذراند. پس از پایان دوره آموزش نظامی به پادگان ولی عصر (عج) سپاه تهران منتقل شد. آشنایی او با #نصرت_الله_قریب - که بعدها یکی از صمیمی ترین و وفادارترین یاران #حاج_احمد_متوسلیان شد - از همینجا شروع می شود. #احمد_متوسلیان مسئول گروه ضربت سپاه شد که وظیفه اش برنامه ریزی برای مقابله و مهار آشوب‌های خیابانی منافقین و سایر گروهک هایی بود که هر روز، در سطح معابر و گلوگاه های اصلی شهر تهران درگیری های ایذایی و اغتشاش موضعی ایجاد می کردند. #احمد در برخورد با این آشوب گری ها، خیلی فعال عمل می کرد و به همراه هم رزمان صمیمی اش "غلامرضا قربانی مطلق" ، "غلامعلی پیچک" ، "محمد توسلی" "حاج علی اصغر اکبری" و سایرین به کار مقابله با اغتشاشات ضدانقلابی سطح #تهران مشغول بود. 📚 با تخلیص و اختصار از کتاب #در_هاله_ای_از_غبار #حاجی_متوسلیان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #حاج_احمد #متوسلیان #سردار_بی_نشان #جاوید_نشان #دفاع_مقدس #حب_الحسین_یجمعنا @yousof_e_moghavemat
🌸 #زندگینامه_احمد_متوسلیان ⚘ ✔ "قسمت دهم" 💠 در پی تشکیل نخستین گردان‌های سپاه تهران، #احمد_متوسلیان به عضویت گردان ۲ درآمد. سپس با تشدید درگیری ها در استان‌های غربی کشور به خصوص کردستان، #احمد و رزمندگان تحت امر او به آن منطقه اعزام شدند. در پی اعزام #احمد و ۱۸۰ نفر از نیروهای همراه او به کردستان، آنان در وهله نخست نخست آزمون بوکان شدند؛ شهری که حکم ستاد پشتیبانی و لجستیک ائتلاف گروهک های تجزیه طلب به سرکردگی حزب مُنحلّه دموکرات را داشت. در جریان پاکسازی بوکان از لوث وجود عناصر ضد انقلاب، #احمد به یُمن ابتکار عمل، برنامه ریزی هوشمندانه و فرماندهی قاطع خود توانست شبه‌نظامیان تجزیه‌طلب احزاب دموکرات، کومله، پیکار و فدائیان خلق را از این شهر متواری کند. نبرد بوکان در حکم اولین آزمون رزمی پیروزمندانه برای #برادر_احمد در جبهه های غرب بود. پس از تثبیت مواضع قوای انقلاب در شهر بوکان، #احمد برای درهم شکستن سنگرهای ضد انقلابیون در دیگر نقاط کردستان اذن خود را جذب کرد و در روز دوازدهم شهریور ۱۳۵۸ روانه شهر #مهاباد شد. نبرد مهاباد، ساعت سیزده ظهر دوازدهم شهریور آغاز شد و در شامگاه همین روز، با شکست ذلت بار تجزیه‌طلبان، پایان یافت. 📚 برگرفته از کتاب #در_هاله_ای_از_غبار 📃 📸 اطلاعات عکس: اوایل سال ۱۳۵۸، تهران، پادگان سعدآباد (امام علی علیه السلام) - دوره سوم آموزشی سپاه ✔ . . . #حاج_احمد_متوسلیان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #حاج_احمد #حاجی_متوسلیان #متوسلیان #سردار_بی_نشان #رزمنده_با_اخلاص #جاوید_نشان #دفاع_مقدس     🆔 @yousof_e_moghavemat
🌸داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود. رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا. عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟ یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت. 🌸گفتم: آقا مهدی این حلبی حتماً خیلی وقته که اینجاست نمیشه خوردش. یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: میدونی پول این از کجا اومده؟ میدونی پول چند نفر جمع شده تا شده یه حلب خرما؟ میدونی اینو با پول اون پیرزنی خریدند که اگر ۲۰ تومن به جبهه کمک کنه مجبوره شب رو با شکم گرسنه زمین بگذاره؟! شما نخورش خودم میبرم تا تهش رو میخورم. #شهید_مهدی_باکری 🌹 @yousof_e_moghavemat
❤️ رفاقتی، به رسم #شهدا.. فقط یکی از رفقا، #شربت_شهادتش را بیست سال دیرتر تمام کرد.. #سردار_شهید_حاج_حسین_خرازی #سردار_شهید_حاج_احمد_کاظمی @yousof_e_moghavemat