eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
285 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضی ها وقتی مـی روند آن قَدر سبکبارند که آدم بهشان غبطه مـی خورد.. دَر وصیت نامه ش نوشته بود: " فقط هَفت تا نماز غفیله ام قضا شده لطفاً برایم بخوانید! @yousof_e_moghavemat
✋ 🌺اي آفتاب حُسن به زيبائيت سلام 🌟وي آسمان فضل به دانائيت سلام 🌟در صبر شاخصي به شکيبائيت سلام 🌺تنها تو کاظمي که به تنهائيت سلام (ع)💕💖 💕💖 @yousof_e_moghavemat
🔺مادری که خواندن و نوشتن آموخت تا وصیت نامه فرزند شهیدش را روی قالیچه ببافد خانم گل بانو سوری مادر ۷۵ساله شهید عزت‌الله کرمعلی از شهرستان در اقدامی مادرانه در حال بافتن وصیت‌نامه فرزند شهیدش بر روی قالیچه است تا بتواند از این راه نام و یاد فرزندش را برای همیشه زنده نگه دارد مادر شهید کرمعلی : کار بافتن وصیت‌نامه بر روی قالی در حالت عادی بسیار سخت و مشکل است و برای من هم که سواد نداشتم تقریباً غیرممکن بود ولی با کمک فرزندانم این کار را شروع کردم با کمک اهالی محل و فرزندانم به کلاس‌های نهضت سوادآموزی رفتم و به خاطر هدف بالایی که داشتم با این سن و سالم سواد خواندن و نوشتن را آموختم تا بتوانم وصیت‌نامه را بخوانم وقتی از فرزندانم درخواست می‌کردم وصیت‌نامه پسرم را برایم بخواند شور و شوقم برای بافتن آن زیاد می‌شد و به هیچ‌چیز دیگری فکرنمی‌کردم برای بافت این فرش خیلی زحمت کشیدم و فرزندانم نیز به من خیلی کمک کردند و این قالیچه را با عمق عشق و ارادت مادرانه نسبت به فرزند شهیدم بافته‌ام برای بافتن این فرش همیشه وضو داشتم و با صلوات و خواندن دعای فرج شروع به بافتن آن کرده‌ام @yousof_e_moghavemat
✨ گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش، اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه... @yousof_e_moghavemat
امام كاظم عليه السلام: 🍃🌸پايان اعمال شمابه اين است كه درحدّ توان خود، نيازهاى برادرانتان را بر آوريد وبه آنان نيكى كنيد. در غير اين صورت، اعمال شما پذيرفته نشود 📚ميزان الحكمه ج3 ص296 🍃🌸میلاد موسی بن جعفر علیه السلام مبارک باد🌸🍃 @yousof_e_moghavemat
🌷لیاقت شهادت شهید علی یعقوبی «علی» دفعه آخری که آمده بود ماه صفر بود مجروح شده بود و از ناحیه آرنج دست چپ تیر خورده بود ما بهش اسرار میکردیم که دیگه برنگرده سوریه؛ ولی اصلا گوش نمیداد،همیشه بیمارستان پیش دوستانی که با او برگشته و بیمارستان بستری بودند میرفت و کمکشون میکرد. حتی مرخصی مجروحیتش رو نموند،انگار زمین زیر پاش داغ شده بود و همیشه میگفت:میرم و اسرار بازگشت به سوریه رو داشت و آخرشم رفت. از پادگان بهم زنگ زد گفت: دارم میرم خیلی اصرار کردم داداش نرو بمون همین قدر هم که رفتی خدا قبول کنه کافیه. گفتم: داداش «شهید» میشی خندید و گفت: آبجی من لیاقت «شهادت» در ر«علی» دفعه آخری که آمده بود ماه صفر بود مجروح شده بود و از ناحیه آرنج دست چپ تیر خورده بود ما بهش اسرار میکردیم که دیگه برنگرده سوریه؛ ولی اصلا گوش نمیداد،همیشه بیمارستان پیش دوستانی که با او برگشته و بیمارستان بستری بودند میرفت و کمکشون میکرد. حتی مرخصی مجروحیتش رو نموند،انگار زمین زیر پاش داغ شده بود و همیشه میگفت:میرم و اسرا بازگشت به سوریه رو داشت و آخرشم رفت. از پادگان بهم زنگ زد گفت: دارم میرم خیلی اصرار کردم داداش نرو بمون همین قدر هم که رفتی خدا قبول کنه کافیه. گفتم: داداش «شهید» میشی خندید و گفت: آبجی من لیاقت «شهادت» در راه حضرت زینب(س) رو ندارم. به روایت خواهر شهید @yousof_e_moghavemat
✨ شهدامیخواستن و میشد ما میخوایم‌ و...نمیشه؟ چیکارکردیم بادڶآموݩ؟ @yousof_e_moghavemat
ما را شریک بزم عاشقانه‌تان کنید ... سال ۱۳٦٤ اردوگاه جاده سد دز رزمندگان لشکر۱۰سیدالشهداء @yousof_e_moghavemat
پیکر شهیدی که شب‌ها می‌خواند 🌷 🌷هر وقت به (ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز🌳 آن منطقه را برعهده دارد به نزدم می آید و می گوید 🌷 هم مانند شبهای گذشته به مزار آمدم، صدای از اینجا (قبر ) در ساعت سه شب🕒 تا اذان صبح می آید و تمام دشت🌾 را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ 🌷من هم جواب می دهم: است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست🕊، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی✨ چشمانم در ظلمت فرو رفته است😔. راوی: @yousof_e_moghavemat
: یکی از نزدیکان امام میگوید دیدم در اتاق خصوصی ‌موسی‌بن‌جعفر سه چیز است: شمشیری هست که نشان میدهد هدف، جهاد است. لباس خشنی هست که نشان میدهد وسیله، زندگی خشونت‌بارِ رزمی و انقلابی است و قرآنی هست که نشان میدهد هدف، این است؛ میخواهیم به زندگی قرآن برسیم با این وسائل و این سختیها را هم تحمل کنیم. ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانه‌ی زیبائی است! ‌۱۳۶۴/۰۱/۲۳ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شوخی حاج قاسم سلیمانی یکی از افسران عراقی با عجله می آید وبا فارسی لهجه عربی میگوید به ما نیرو بدهید برویم حلیمه حاج قاسم:حلیمه؟! افسر عراقی:فارسیم خوب نیست منظورم محلبیه بود😄 ... @yousof_e_moghavemat