eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ 🔹شهید کاظم نجفی رستگار یکی از شهدایی است که پس از شهادت به خواب مادرش آمد و یکی از خواسته‌های زیبا و معنوی مادر را در خواب برآورده کرد. 🔹حاج کاظم نجفی رستگار در روزهای نخست بهار سال ۱۳۳۹ در شهرستان ری در خانواده‌ای مؤمن و زحمتکش به‌ دنیا آمد. علیرغم محدودیت‌های مالی خانواده با تلاش و پشتکار خود تحصیلاتش را تا سوم متوسطه ادامه داده است. ورود کاظم نجفی رستگار به مبارزات انقلابی و ضدشاهنشاهی با همان روزهای نوجوانی و بحبوحه ورود به جوانی مصادف شد و از این رو دیگر نتوانست به درس خواندن ادامه دهد. در روزهای نخست پیروزی، با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضدانقلاب، همراه نیروهای دکتر شهید راهی کردستان شد و آموزش‌های چریکی را در آن‌جا فرا گرفت. شهید کاظم نجفی رستگار  تربیت‌یافته مکتب بزرگانی چون شهید دکتر چمران و شهید حاج احمد بود و مدتی به عنوان فرمانده یکی از گردان‌های تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن احمد متوسلیان بود، انتخاب شد. 🔹شهید رستگار که تمام عمر خود را در جستجوی رستگاری ابدی گذرانده بود، در حین عملیات بدر، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل شد. 🔹در کرامات شهید حاج قاسم رستگار آمده است که شبی مادرش خواب او را می‌بیند و به پسرش می‌گوید: «پسرم چیزی از تو نمی‌خواهم؛ فقط جلسه قرآن که می‌روم، همه قرآن می‌خوانند و من نمی‌توانم بخوانم و از این موضوع خجالت می‌کشم.» شهید کاظم نجفی رستگار به مادرش می‌گوید: « صبحت را که خواندی را بردار و بخوان» 🔹بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را برمی‌دارد و مشغول خواندن قرآن می‌شود و این حکایت کرامت شهدایی است که به اذن خداوند متعال بر آن توانمند هستند. 🌷 @yousof_e_moghavemat
🔹 کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار، رزمنده و معاون عملیات ستاد جنگ های نامنظم ▫️او در آغاز جنگ همگام و همدوش شهید دکتر در خوزستان حضور داشت و لحظات ناب صحنه های نبرد را به تصویر کشید ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📷 عکاس و خبرنگاری که معاون اطلاعات شد 🔺 ، دست پرورده مکتب شهید و جزو مدرسه معرفتی ایشان بود و از خطرات راه نمی ترسید و علیرغم این که خیلی از دوستانش به او گفتند که سفر خطرناکی را انتخاب کرده و می خواستند او را از رفتن پشیمان کنند، کاظم قبول کرد که با و یاران دیگر همراه شود. در آن زمان شرایط سختی در بود و در محاصره اسرائیلی های غاصب قرار داشت و راه های مختلف بسته شده بود اما کاظم، هدفی مقدس را دنبال می کرد و داوطلبانه به این سفر رفت. 🔸کاظم در حدود یک سال و نیم در جبهه زندگی کرد و همه عشقش آن جا بود و در 3 جنگ نامنظم در کنار شهید شرکت داشت. من هم مدتی در همان ستاد جنگ های نامنظم و در زمان محاصره سوسنگرد بودم. کاظم در جنگ معاون اطلاعات عملیات در ستاد جنگ های نامنظم بود و کار عکاسی هم می کرد و اصلا با تشویق های دکتر چمران به عرصه عکاسی ورود پیدا کرد. کاظم در عملیات و آزادسازی خرمشهر با بود و به نظرم آغاز آشنایی آن ها از آن دوران بود. (راوی: همکار کاظم اخوان) @yousof_e_moghavemat
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 آخرین نصیحت مادر قبل از پرواز و پاسخ آقامصطفی بعد از ۲۲ سال هنگام بازگشت 🌴 به بهانه سالروز شهادت l مثل بمیرید 🔹امام خمینی(ره): مثل چمران بمیرید... 🔹مقام معظم رهبری: باید دنبال پرورش چمران ها بود...؛ مرحوم شهید چمران حقاً یک نمونه و مظهری بود از آن چیزی که انسان دوست میدارد تربیت جوانان ما و دانشگاهیان ما به آن سمت حرکت کند ❤️ دست نوشته هایی از مناجات شهید چمران: 💢 ‏ای زمین تو شاهدی که خون از بدنم جاری بود و با خاکهای پاک تو گلی گلگون بوجود آورده بود، احساس می­کردم عاشورا است و من در حضور حسین(ع) میجنگم و او چابکی و زبردستی مرا تحسین میکند و از تپش بی­ پایان من، و قربانی شدن در بارگاه عشق آگاهی دارد ❇️ ‏من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راهش تحمل کرده است پاداش میدهد وارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است و میبینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده­ اند علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است.. ۱۳۶۰ @yousof_e_moghavemat