eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
280 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️ سرگرمی دو رزمنده نوجوان در جبهه 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
●توی عملیات مجروح شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین ‌بکشیم ‌و آروم‌آروم ‌بیایم ‌عقب... ●رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چاره‌اے ‌نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها... ●رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام‌ روی ‌سنگ ‌و خار ڪشیده ‌شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل‌ کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد. ●فرمانـده ‌مےگفت : ‌این مسیری ‌ڪه ‌پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون‌ مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به ‌شام‌ هست ... ✍ راوی : همرزم شهیــد @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰صوت شهید حاج حسین خرازی؛ یکی از شرایط پیروزی ، صداقت در جهاد کردن. ( چه جهاد با نفس و چه جهاد با دشمن ) @yousof_e_moghavemat
برای خدا عملیات بیت المقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده است. از طرف سپاه چند نفر رو انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند . من هم یکی از انتخاب شده ها بودم .وقتی برادرم حسن،فهمید آماده ی رفتن شدم .بهم گفت:<<نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسرائیل انتخاب شدی ،کسی هستی و مهم شدی ؛نکنه غرور بگیردت .اینم بدون که تو با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری . اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گم کنی.>> خاطره ای از شهید حسن باقری(غلامحسین افشردی) @yousof_e_moghavemat
قال الامام الصادق علیه السلام: فَإِنْ هُوَ مَاتَ مِنْ عَامِهِ أَوْ فِي لَيْلَتِهِ أَوْ يَوْمِهِ لَمْ يَلِ قَبْضَ رُوحِهِ إِلَّا اللَّهُ. حضرت امام صادق علیه السلام: اگر زائر در سالی که امام حسین علیه السلام را زیارت کرد یا در آن روز یا در شبی که حضرت را زیارت کرد از دنیا برود فقط خداوند روح او را قبض خواهد کرد. 📚كامل الزيارات.ص207 📚بحار الأنوار.ج‏98.ص164 📚مستدرك الوسائل.ج‏10.ص301 @yousof_e_moghavemat
سلام اربابم✋🌸 جهان زنده شد تا که گفتم ز دل اَمیري حسینٌ و نِعمَ الامیرْ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین @yousof_e_moghavemat
🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷 فرمانده قرارگاه فتح (نفرجلو با پیشانی بند قرمز وپرچم یا ابوالفضل هستند) @yousof_e_moghavemat
✍ همیشه با دو نفر میرفت گلزار🌸 شهداقدم به قدم که جلو ، دلتنگ 💔تر از قبل میشد ، دلتنگ ،دلتنگ رفقای شهیدش.... 🔹کنار قبور می و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. از جنس دلتنگی ، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن📖 همراهتون هست⁉️》 🔹اگر بود که حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل📲 برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار حتما میخواند..🍂 🌷 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
هو الحکیم 🔹خداحافظ من رفتم... در برگ‌های آلبوم عکس رزمندگان همدان در دوران دفاع مقدس، تصویری از پیکر یک شهید دیده می‌شود که پیکر مطهرش روی تخته سنگی آرام گرفته؛ روی کلاه آهنی این شهید نوشته شده است: و روی لباس پاسداری‌‌اش نوشته شده ؛ شهیدی که یازده ماه، آفتاب، سایه‌بانش بود و ابرها بر پیکرش گریه می‌کردند. مسئول و مربی آموزش بود، در اجتماعات دینی فعالیت می‌کرد، اگر برای نیرویی مشکلی پیش می‌آمد، آن را رفع می‌کرد؛ یکی از ویژگی‌های بارز او این بود که حقوقی را که از سپاه می‌گرفت به فقرا می‌داد؛ با اخلاصی که داشت، فقط به فکر دیگران بود و دنبال منافع خودش نبود. او فرماندهی بود که خودش را بین نیروها می‌دید و می‌گفت: «برویم و این کار را انجام دهیم». وقتی با ضدانقلاب مواجه بودیم، بارها او تهدید شد. او از فعالانی بود که مقابل مخالفان نظام و منافقین ایستاد. در عین حال با افراد زیر دست خودش مهربان بود. 💠💠💠 در جریان عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در ۱۱ شهریور ماه ۱۳۶۰ در منطقه سر پل ذهاب، این فرمانده عزیز در قسمت مقابل ارتفاع ۸۰۱ و ۸۱۶ مسئولیت سخت‌ترین نقطه را بر عهده گرفت. طراحی این عملیات در سه محور بود که فرماندهی محور میانی را بر عهده داشت. ۴_۳ روز قبل از عملیات در پادگان ابوذر به شدت بیمار شد. وقتی که او را دیدم، دو تخته پتو روی خود کشیده بود و در آن گرمای شهریور به خود می‌لرزید. با دیدن این وضعیت جسمی‌اش به او گفتم: «به آقای همدانی و شهبازی می‌گویم که شما برای عملیات نیایید». اجازه نداد و با همان حالت بیماری فرماندهی محور میانی عملیات را رها نکرد و در ارتفاعات قراویز حضور پیدا کرد. او نیروها را به خوبی مدیریت کرد؛ آقایان شریفی و رضایی که از اسرای این حمله بودند، پا به پای حرکت کردند تا جایی که سنگر عراقی‌ها را گرفتند و تلفات سنگینی بر آنها وارد کردند. جلوی سنگرهای دشمن به شهادت رسید؛ بعثی‌ها هم برای تلافی پیکر او را به میان صخره‌ها پرتاب کرده بودند؛ در اصل پیکر شهید جلوی دید ما باشد. با توجه به وجود میدان مین و شرایط حاکم در منطقه، ما نمی‌توانستیم پیکر شهدا را به عقب برگردانیم. بالأخره بعد از یازده ماه محاصره منطقه قراویز توسط دشمن، خرمشهر آزاد شد و بعثی‌ها از قراویز عقب‌نشینی کردند و پیکر شهدا را به عقب برگرداندیم. @yousof_e_moghavemat
🔴حاج حسین یکتا: 🌺رزمنده‌ای که در فضای سایبر و مجازی می‌جنگی! 🌺 برای فشردن کلیدها و دکمه‌های کامپیوتر و موبایلت بگیر! 🌺و با نیت قربةً إلی الله مطلب بنویس. بدان که تو مصداق "و ما رَمَیتَ اذ رَمَیت" هستی. @yousof_e_moghavemat