تبلیغ در پارکشهر(بخش اول)
با خراب شدن وضعیت حجاب در پارکهای شهر، با چند نفر از رفقا تصمیم گرفتیم آتش به اختیار با خونواده بریم توی یکی از همین پارکها و یک کار فرهنگی نو انجام بدیم
تقریبا ۱۵ نفر از دوستان روحانی قبول کردن که با زن و بچه ما رو همراهی کنن
سن هیچکدوم از دوستان از ۴۰ تجاوز نمیکرد
جلسه اتاق فکر گذاشتیم
با همهٔ دوستان روحانی، توی مسجد محل اقامه نماز یکی از رفقا جمع شدیم
نماز مغرب و عشا رو خوندیم و جلسه در اتاق پایگاه برگزار شد
اتفاقا فرمانده پایگاه هم لطف کرد و با نفری یک فلافل، شام جلسه رو هم تقبل کرد
در جلسه، بعضی از دوستان پیشنهاد دادن که مومنین رو توی پارکهای شهر جمع کنن تا بیحجابها جرأت عرض اندام و کشف حجاب نداشته باشن
اما بعضی از دوستان دیگه نظرشون روی کار فرهنگی و گفتگو بود
میگفتن ما باید بریم با این افراد به صورت غیر مستقیم گفتگو کنیم و اونها رو نسبت به فلسفه حجاب و عاقبت بیحجابی توجیه کنیم
بعضی دیگه از دوستان که در زمینهٔ مشاوره و روانشناسی اسلامی تخصص داشتن نظر دقیقتری دادن
اونها گفتن که باید مردم به با یک سری ترفندهای تبلیغاتی به طرف خودمون بکشونیم و غیر مستقیم این مسائل رو بهشون بگیم و نه به صورت مستقیم و استدلالی خشک
و جالب این بود که اکثر دوستان با این پیشنهاد موافقت کردن اما نتیجهٔ جلسه، تجمیع دو نظر آخر بود هر چند که پیشنهاد دوستان مشاور در اولویت کاری ما قرار داشت
طبق همین پیشنهاد، شروع کردیم برنامه ریختن که چه کارهایی در این قالب میشه انجام داد
این جلسات ما یک هفته ادامه پیدا کرد و هر شب نزدیک سه ساعت گفتگو کردیم و همه جوانب کار رو سنجیدیم
دو نفر از روحانیون شهر که تخصص بیشتری در زمینهٔ مشاوره داشتند رو آوردیم تا خروجی کارمون پختهتر باشه
جلسه آخر، رئیس سازمان تبلیغات شهرستان رو دعوت کردیم تا از برنامهٔ ما مطلع بشن و با ما همکاری کنن
اتفاقا خیلی هم استقبال کردن و قرار شد سازمان تبلیغات هدیهای به دوستان ما بدن و امکانات مورد نیازمون رو هم فراهم کنن
بعد از این جلسات و برنامهریزی های دقیق، وارد فاز اجرایی شدیم
یکی از پارکهای شلوغ شهر رو انتخاب کردیم و با خانواده و تجهیزاتی که از قبل آماده کرده بودیم به اونجا رفتیم
با شهرداری هم هماهنگیهای لازم انجام شد و یک سری امکانات هم ازشون گرفتیم
تعدادی از خانمها و تعدادی از دوستان طلبه که تخصص کار با کودک دارن رو با خودمون همراه کردیم تا بچهها رو سرگرم کنند و به اصطلاح روی نسلهای آینده هم کار کرده باشیم
با سرگرم شدن بچهها، خانوادهها فرصت بیشتری پیدا میکردن که به سراغ غرفههای ما بیان
چندتا غرفه توی پارک دائر کردیم
و کنار هر غرفه، یک استند گذاشتیم و اسم غرفه رو روی اون نوشتیم
اسمهای جذابی هم برای غرفهها انتخاب کردیم
تست عشق- چقدر من رو میشناسی- ده سال دیگه کجاییم- بیا فالت بگیروم
حالا میگم غرفه، ذهنتون نره سراغ غرفههای آنچنانی
هر غرفه رو یک روحانی با تجربه در امر مشاوره با کمک خانمش میگردوند و از دوتا میز با فاصله ۱۵ متری و چندتا صندلی تشکیل میشد
بعضی از بچههای بسیج با لباس شخصی برای کنترل اوضاع در مواقع بحرانی هم اومده بودن
نماز مغرب و عشا رو به امامت یکی از دوستان روحانی وسط همون پارک و روی چمنها خوندیم
از بین مردمی که برای تفریح اومده بودن هم تعدادی با ما نماز خوندن اما بیشترشون با تعجب به ما نگاه میکردن
بعد از نماز، استندها رو نصب کردیم و دوستان غرفهدار سر جای خودشون نشستن
بریم سراغ کار غرفهها
درسته که اسم غرفهها متفاوت بود، اما در واقع یک کار مشترک انجام میدادن
توی این غرفهها، پسر و دخترهای جوون که ادعا میکردن زن و شوهر یا نامزد هستن(راست و دروغش رو تجسس نمیکردیم) میاومدن و به صورت جداگونه یک فرمی رو با سوال و جواب غرفه دار پر میکردن
توی این فرم، افراد میاومدن و انتظارات خودشون از همسر و زندگی آینده و چیزهایی که باعث رنجشِشون میشد رو میگفتن
توی بعضی از سوالات به صورت نامحسوس، انتظارات افراد نسبت به نوع پوشش و برخورد همسرشون در مقابل جنس مخالف رو پرسیده بودیم
بعد از تکمیل فرم، دوتاشون پیش روحانی مسئول غرفه میرفتن و شروع میکردن تک تک جوابها رو با هم چک میکردن
مسئول غرفه در اینجا سعی میکرد اونها رو برای به تفاهم رسیدن کمک کنه و با داوری، اونها رو به یک نقطهٔ مشترک صحیح میرسوند
در این بین، سوالات اصلی رو خیلی پررنگتر اما نامحسوس کار میکرد
مثلا خانم دوست نداشت شوهرش همکار خانم داشته باشه اما شوهر، معتقد بود اگر مردی تعهد خانوادگی داشته باشه، بین زنهای لخت هم بزاریدش به زنش خیانت نمیکنه
ادامه دارد...
@yousofnaseri
تبلیغ در پارکشهر (بخش دوم)
اینجا مسئول غرفه از اهمیت عفاف و حجاب صحبت میکرد و به خانم میگفت اگر همکاران همسرش با حیا و عفت باشن، شوهرش حتی اگر مشکل دار هم باشه، جرأت نمیکنه با اونها رفتار نامناسبی داشته باشه و با این حرف در واقع به خانم، این تلنگر رو میزد که اگر خودت عفت و حیا نداشته باشی باعث سوء ظن شوهر نسبت به خودت میشی چون داری به مردهای غریبه این پیام رو میدی که من نفوذ پذیر هستم
یا مثلا در مورد پوشش خانم، مرد نوشته بود که دوست داره همسرش مثل کشورهای خارجی و اروپایی، لباس راحت بپوشه و روسری رو لازم نمیدونه اما در جواب سوالِ ارتباط با نامحرم نوشته بود دوست داره خانمش حد و حدود رو رعایت کنه
اینجا مسئول غرفه میپرسید به نظر شما میشه لباس اروپایی پوشید اما توی معاشرت اروپایی نبود؟
سبک زندگی اروپایی همینه
اونجا زن محدود به شوهر نیست همون طوری که شوهر محدود به زنش نیست
در واقع راحتی اونها فقط به لباس خلاصه نمیشه و توی همه چیز راحتن
آیا شما اینها رو قبول میکنید؟
بعضی از مراجعین همدیگه رو نگاه میکردن و میگفتن نه ما اینطوریش رو قبول نداریم
اما بعضیها توی دو جا انقلت میکردن
بعضیها میگفتن اروپاییها اینطوری نیستن و قبول نمیکنن همسراشون با جنس مخالف باشن و جواب میگرفتن که این دیگه به خواستهٔ اونها نیست و جوامع آزاد، وقتی دارن همجنسبازی و ازدواج با حیوانات رو جایز میکنن، دیگه این چیزها در عمل براشون جا افتاده هست
اونهایی هم که قبول نمیکنن، در واقع برای همسرشون قبول نمیکنن اما پاش برسه، خودشون راحت به همسرشون خیانت میکنن
بعضیها هم میگفتن ما چرا باید همه فرهنگشون رو بگیریم
میتونیم قسمت پوشش رو بگیریم اما قسمت ارتباط با نامحرم رو بزاریم کنار
اونجا مسئول غرفه جواب میداد که متاسفانه این جداسازی میتونه در ذهن شما رخ بده اما مردی که همسر شما رو با اون لباس اروپایی میبینه، از اینکه شما این جداسازی رو انجام دادید بی خبره و سراغ همسر شما میره و باعث آزار و اذیتش میشه چون این پوشش یک نشانه از پذیرفتن فرهنگ غربه که راحتی در ارتباط هم جزئشه
ضمن اینکه این نوع پوشش یعنی اینکه مردهای دیگه هم حق دارن از دیدن بدن من لذت ببرن اما یک بحث روانشناسیه که میگه در واقع مردها از دیدن بدن زنها لذت نمیبرن بلکه دیدن بدن زنها باعث تحریک مرد و ورودش به رابطه میشه و رابطه باعث لذت مرد میشه و اگر رابطه ایجاد نشه با خودارضائی لذت رو برای خودش ایجاد میکنه
پس دیدن بدن زنها برای مرد، مقدمه لذت بردن هست و نه خود لذت بردن
پس زنی که این مقدمه رو ایجاد میکنه نمیتونه خودش رو از ادامه ماجرا جدا کنه و گاهی کار به خفت گیری و تجاوز و تعرض میرسه که همین اروپاییها توی این بحث رکورددار هستن
وقتی مسئول غرفه از روانشناسان غربی سند می آورد و میگفت این حرف دین نیست این حرف فلان روانشناس غربی هست، طرف مقابلش قبول میکرد و در تفکرات خودش بیشتر تردید میکرد
کار ما فقط به این چهار غرفه ختم نمیشد و بعضی از دوستان روحانی و خواهران طلبه که معمولا با همسران روحانی خودشون بودن، در قسمتهای مختلف پارک، میز و صندلی میزاشتن برای پاسخگویی به سوالات اعتقادی و فقهی مردم که اونجا هم مراجعین زیادی داشتن
یک ماه کار به این شکل ادامه داشت و تاثیر کار در سطح شهر هم مشهود بود و کشف حجاب به شدت کاهش پیدا کرد
اما به نظر شما چرا کار متوقف شد؟
فقط و فقط بخاطر اینکه بنده از خواب بیدار شدم
با بیدار شدن بنده، این رویای شیرین هم به پایان رسید
ماجرا شوخی بود اما خواستم بگم واقعا ظرفیت برای این کارها در بین طلاب و روحانیون، وجود داره اما باید حمایت مالی و معنوی ازشون صورت بگیره
مسئولینی که میگید باید کار فرهنگی بشه تا مسالهٔ بی حجابی و شل حجابی حل بشه؛ چرا به طرحهایی که دوستان دارن اعتنا نمیکنید و حاضر نیستید براشون هزینه کنید؟
همین طرح رو یکی از دوستان روحانی پیشنهاد دادن به بعضی از دستگاهها و سازمانهای فرهنگی، اما با طرح مشکلات بودجهای، دست رد به سینش زدن
@yousofnaseri
آیا در صورت تبرئهٔ طبری، قطعا یکی از دو رئیس قوه قضائیه ظلم کرده و مستحق حساب پس دادنه؟
@yousofnaseri
لاشخورهای فضای مجازی و سرمایههای رژیم اسرائیل؛
بفرمایید کوفت کنید
@yousofnaseri
پیشرفت کشور از مسیر افزایش تولید میگذرد
بدون مقدمه شروع میکنم
تولید کننده به دنبال سود خودش است
اگر قیمتش را در بازار سرکوب کنید، محصول خود را شده از طریق قاچاقچی به آنطرف مرز قاچاق میکند
گرفتن ۶ هزار کیلومتر مرز زمینی و ۳ هزار کیلومتر مرز دریایی، به اندازهٔ سیر کردن کل جمعیت کشور هزینه دارد و امری غیر ممکن است
پس تنها راه این است که دولت به تولید کننده اجازه دهد قیمت خود را منطقی بالا ببرد تا صرفهٔ اقتصادی قاچاق را برای او کاهش دهد
با این کار، قیمت بالا رفته اما قحطی و کمبود ایجاد نمیشود
کمبود کالا و ایستادن در صف های طولانی برای گرفتن کالایی محدود، آن هم با ارائهٔ کد ملی، به مراتب از تورم و گرانی آزار دهندهتر است علی الخصوص که خود کمبود، به گرانی منتج میگردد
دادن مجوز افزایش قیمت، منافع دیگری نیز برای کشور و مردم خواهد داشت
تولید کننده از قِبَل سودی که عایدش میشود، تولیدش را افزایش داده و عرضهٔ بیشتری به بازار خواهد داشت
وقتی عرضه بیشتر شود، قیمت متعادل میگردد و مازاد آن هم صادر شده و ارز آوری برای کشور پیدا میکند
با ارز وارد شده، نهادههای دام و دارو و صنعت وارد میشوند تا علاوه بر افزایش بیشتر تولید و ایجاد اشتغال بیشتر، مجددا از راه صادراتِ مازاد بر نیاز داخلیِ تولیداتمان، ارز وارد کشور میشود
اینگونه است که میتوانیم صادرات غیر نفتی را افزایش داده و به یک کشور تولیدکننده تبدیل شویم
وقتی تولید در کشوری، رونق گرفت و صرفهٔ اقتصادی پیدا کرد، سرمایهگذاران به سراغ تولید هر آنچه امکان تولید داشته باشد میروند
وقتی صادرات غیر نفتی بتواند بودجه کشور را تامین کند، صندوق توسعهٔ ملی، پول نفت را تنها برای تحقیق و توسعهٔ محصولات هایتک و دانشبنیان هزینه میکند
یعنی گسترش تولید محصولاتی که دنیا تشنیهٔ آنهاست و به هیچ وجه قابل تحریم و تحدید نیست
تولید این محصولات، در مرحلهٔ تحقیق و تولید اولیه، پر هزینه است اما در مرحلهٔ تولید انبوه، بواسطهٔ ارزش افزودهای که پیدا میکند، صرفهٔ اقتصادی بالایی خواهد داشت
سود مردم از افزایش تولید و ارز آوری بیشتر و تامین بودجهٔ سالانهٔ کشور:
۱. دست دولت برای افزایش حقوق کارکنان بازتر میشود
۲. تولیدکننده به افزایش حقوق کارگر خود رضایت میدهد
۳. با افزایش تولید، نیاز به نیروهای کار بیشتر شده و اشتغال ایجاد میشود
۴. امکان افزایش یارانهٔ دهکهای پایین فراهم میشود
۵. بودجهٔ لازم برای تولید مسکن فراهم میشود
۶. پروژههای عمرانی بدون دغدغهٔ مالی گسترش پیدا میکنند
۷. به صرفه شدن تولید، سرمایه را به سمت تولید آورده و با کاهش تقاضای سوداگری در بخش زمین و مسکن و طلا و ارز، قیمت این اقلام نیز پایین می آید
۸. با افزایش تولید و تولید کننده، رقابت در بین تولیدکنندگان افزایش پیدا میکند که نتیجهٔ آن، افزایش کیفیت و کاهش قیمت است؛ علی الخصوص تولیدکنندگانی که محصولات خود را صادر میکنند و باید با تولیدات کشورهای دیگر به رقابت بپردازند
همهٔ این اتفاقات، بواسطهٔ فعالیت تولیدکننده و سرمایهگذاری سرمایهگذار در بخش تولید حاصل میشود
دولت با نشان دادن چراغ سبز به تولید کننده در افزایش قیمت و دادن مجوز صادرات و پیگیری بازارهای جهانی برای صادرات از طریق دیپلماسی اقتصادی، قدم بزرگی را برداشته است تا خیال تولیدکننده از بابت سودش راحت گردد اما رسانههای دشمن و برخی مزدوران داخلی و همچنین دوستانی که از برنامههای دولت بیخبر هستند، قصد دارند با دمیدن در این التهاب بازار، مردم را برای فشار به دولت جهت کنترل قیمتها به خیابان بکشانند
این جو رسانهای و همراهی مردمی، تولیدکننده را در افزایش تولید و سرمایهگذار را در سرمایهگذاری در بخش تولید دچار تردید کرده و باعث شده است این روند، با کندی مواجه شود و زحمات دولت، آنگونه که باید، به ثمر ننشیند
ما مردم ایران باید بدانیم که دولت، هیچ سودی از تورم نمیبرد و تنها هزینههای خود را بالا و اعتبار خود را نزد مردم پایین میآورد
پس اگر راهی غیر از این مسیر ناهموار وجود داشت، دولت مجبور به انتخاب این مسیر نمیبود
لازم است کمی بیشتر از قبل صبوری کنیم و به رسانههای دشمن بیاعتنایی و با مشکلات اقتصادی سازگاری بیشتری پیدا کنیم، به امید خدا، آیندهٔ روشنی در انتظار این نظام اسلامی برآمده از خون صدها هزار شهید والامقام خواهد بود
*لازم به ذکر است که این مطلب به معنای تبرئهٔ بخشهای نظارتی دولت که وظیفهٔ نظارت بر بخش توزیع را دارند نیست
بسیاری از افزایش قیمتها از ناحیهٔ دلال و عمده فروش است و ربطی به تولید کننده ندارد
دولت موظف است با نظارت مستمر، بخش توزیع را کنترل کند تا مردم، تنها گرانی بخش تولید که برای پیشرفت کشور، مجبور به تحمل آن هستند را تحمل کنند
و دولت نباید اجازه دهد دلال، برای سود بیشتر، قیمتها را افزایش داده و فشار دوچندان بر مردم تحمیل نماید
@yousofnaseri
سلام علیکم
دوست عزیز
به جای قلم فرسایی و تحقیر حقیر و تأسف به حال بنده و تعجب بابت جهلم، بهتر نبود اشکال دقیقتری به مطلب میگرفتید؟
سرکوب قیمت و اجازه افزایش قیمت دو مسیری هست که مقابل ما قرار گرفته و
راه سومی وجود نداره
یا باید قیمت رو بابت نفع کوتاه مدت جیب مردم و به ضرر تولید کننده کنترل کنی و تولید رو از صرفه بندازی و دو روز دیگه که تولید کننده تولید رو متوقف کرد یا تولیداتش رو قاچاق کرد، مردم در به در دنبال مایحتاج خودشون بگردن و دولت هم ارزی که باید صرف تهیه نهادهها و مواد اولیهٔ دارو و صنعت و دام بکنه رو خرج واردات محصول نهایی مصرف بکنه
که با این کار، صنایع تعطیل، نرخ بیکاری افزایش، دامها قاچاق و دارو کمیاب میشه
فقط به قیمت اینکه مردم، مایحتاج خودشون رو در کوتاه مدت راحت به دست بیارن
یا باید اجازه افزایش منطقی قیمت رو بدی تا تولید کننده تشویق بشه با افزایش تولید، قیمت تمام شدهٔ تولیدات خودش رو پایین بیاره و کالا برای مردم هم ارزونتر بیفته
خیلی واضح و بدیهی هست که قیمت یک محصول با تیراژ ۱ هزار، بالاتر از محصولی در میاد که با تیراژ ۱۰۰ هزار تولید میشه
حالا این در حد اطلاعات بنده هست
شما بفرمایید عامل اصلی گرانی چیه؟
یوسف ناصری
بسیاری از دوستان، این مطلب رو به شکلهای مختلف از بنده پرسیده بودن
و اما جوابی که به این بزرگواران دادم👇
میخواستم این نکته رو در اصل مطلب بنویسم اما دیدم خیلی طولانی میشه و ننوشتم
شیخنا واقعا معتقد هستید دید اقتصادی دولت رئیسی و روحانی یکی هست؟
اتفاقا این تحلیل بنده با نگاه به حرکت دو سالهٔ دولت رئیسی بوده
دولتی که دیپلماسی اقتصادی رو فعال کرده تا برای کالای ایرانی بازار خارجی پیدا کنه
دولتی که در هر سفر استانی، پیگیر افتتاح بنگاههای اقتصادی و تولیدیهای تعطیل شده در دولت قبل هست
دولتی که داره مالیات رو برای تولید کاهش میده و پیگیر بستن مالیات بر عایدی سرمایه هست
دولتی که رانت رو از جلوی پای تولیدکننده برداشته تا در رقابت سالمتری تولیدش رو انجام بده
دولتی که به شهادت حضرت اقا، در گسترش تولیدات دانشبنیان عملکرد خوبی داشته
این کارها یعنی اهمیت دادن این دولت به تولید داخلی
شما میتونید این دولت رو با دولتی که دیپلماسیش فقط در کشورهای اروپایی خلاصه میشد و با همین نگاه به غرب، حتی کود انسانی از خارج وارد کرد و خواستار تعطیلی تولید گندم و واردات گندم از ارمنستان بود و با قرار دادن ارز ترجیحی، برخی از تولیدیهای بی نصیب رو به ورشکستگی کشوند مقایسه کنید؟
کارهای دولت نشون میده که این دولت داره مسیر تولید رو هموار میکنه
در حالی که دولت سابق، با شخم زدن مسیر تولید، همه بنگاههای تولیدی رو به ورشکستگی کشوند
این یعنی اینکه دید اقتصادی این دولت با دولت سابق بسیار متفاوته
میدونم برخی از عزیزان با شنیدن فرمایشات آقای دکتر جبرائیلی معتقد شدند که این دولت در مسیر دولت قبل قدم گذاشته و تغییر ریل اتفاق نیفتاده
اما بنده بر خلاف این عزیزان، فقط صحبتهای دکتر جبرائیلی رو نمیشنویم
بلکه صحبتهای طرف مقابل رو هم میشنوم و مهمتر از همه با تحقیق و نهایتا تامل و تفکر به جمع بندی میرسم
نگاه و مسیر حرکت این دولت، با دولت سابق بسیار متفاوته و در بالا تنها مسلمات این تفاوتها رو آوردم
تفاوتهایی که همه بهش معتقد هستند
یا علی
@yousofnaseri
یوسف ناصری
این هم از پیامهای مهمی بود که در نقد مطلب بنده نوشته بودن و دیدم جواب به این مطلب هم اهمیت بالایی دا
اتفاقا این نسخهٔ لیبرالیسم برای سرکوب اقتصاد و تولید داخلی کشورهای جهان سوم هست تا همیشه وابسته به کالای خارجی باشن و وارد عرصه تولید نشن
کدوم کشور از این نسخه تونست به موفقیت برسه که ما دومیش باشیم؟
عرض کردم حکمت اهتمام دولت به افزایش تولید، بالا بردن حجم صادرات غیر نفتی و افزایش درآمد ارزی هست
اگر قرار باشه تولیدکنندهٔ داخلی با تولیدکنندهٔ خارجی که محصول خودش رو در تیراژ بالا تولید میکنه و قیمتش خیلی ارزونتر از کالای ایرانی در میاد رقابت کنه، قطعا ورشکسته میشه و کارش به صادرات و ایجاد درآمد ارزی نمیرسه
دولت باید با ایجاد امکاناتی برای تولید کنندهٔ داخلی، کاری کنه که این تولید کننده با بالا بردن تیراژ محصول خودش، در خارج از کشور با برندهای دیگه رقابت کنه نه اینکه با وارد کردن رقبا، ورشکستش کنه
ضمن اینکه خیلی از کشورها حاضر هستن برای سرکوب تولیدات داخلی کشورهای در حال توسعه، کالای خودشون رو ارزونتر از قیمت تمام شده بفروشن تا بعد از حذف رقیب داخلی، قیمتشون رو بالا ببرن و کسری اولیه رو جبران کنن
علی الخصوص نسبت به اقلام ضروری زندگی مردم که وابستگی سیاسی رو هم به همراه داره
علت تاکید حضرت آقا بر خودکفایی در محصولات استراتژیک، دقیقا بخاطر جلوگیری از وابستگی به قدرتها هست
اینکه میفرمایید نسخهٔ افزایش تولید و حمایت از تولید مال دلار هزار تومنیه باید عرض کنم که حضرت آقا در سخنرانی تحویل سال خودشون و در شعار امسال، بر افزایش تولید و حمایت از تولید داخلی تاکید فرمودند
یعنی زمانی که دلار ۵۰ تومن بوده
اتفاقا با بالا بودن قیمت ارز، تولید و صادرات توجیه اقتصادی بهتری پیدا میکنه
چین یک زمانی تعمدا قیمت دلار رو بالا کشید تا بواسطه ارزونتر شدن نیروی کار داخلی، قیمت کالای خودش رو برای کشورهای وارد کننده پایین بیاره و بهتر بتونه با کالاهای دیگه رقابت کنه
@yousofnaseri
یوسف ناصری
انتصاب این روش دولت به پیروی از مکتب لیبرالیسم در اظهار نظر چند نفر از دوستان بود جواب👇
ما باید بدونیم که هر گردی گردو نیست
هر کسی گفت: «اجازه افزایش قیمت منطقی به تولید کننده بدید» لیبرال نیست
همون طوری که هر کسی معتقد به عدالت اجتماعی شد متهم به نگاه مارکسیستی نمیشه
حریت داشتن و آزادی، مورد تأکید و تایید دین اسلام هست اما این حریت و آزادی به معنای لیبرالی اون تفسیر نمیشه
کسی که داره میگه این افزایش قیمتها برای افزایش تولید و صادرات و ایجاد درآمد ارزی برای کشور هست، نمیتونه تأیید کنندهٔ واردات بی رویه به کشور باشه
چون واردات بی رویه یعنی از بین بردن درآمد ارزی کشور
پس برادر بزرگوار
فعالیت دولت با آنچه غنینژاد و هالک و امثالهم میگن فاصله داره
چرا شما درباره کسی که مدافع واردات بدون تعرفهٔ خودرو از خارج هست لیبرال نمیگید
اون هم مثل این دولت، معتقِد به بخشی از معتقَد لیبرالها هست
بخاطر اینکه اونجا برای شما ثابت شده این کار در بلند مدت باعث بهبود تولید داخل میشه
حرف اصلی مطلب بنده هم همین هست
مجوز افزایش قیمت به تولید کننده، در آیندهٔ نزدیک، منتج به افزایش تولید و اشتغال و درآمد ارزی و کاهش تورم خواهد شد
@yousofnaseri
یوسف ناصری
یکی از سوالات پر تکرار ارتباط بین گرانی محصول نهایی و تسعیر فولاد و پتروشیمی به قیمت دلار آزاد بود ج
۱. حذف ارز ۴۲۰۰ در واقع حذف رانتی بود که بعضی از تولیدکنندگان با در اختیار گرفتنش، رقابت ناسالمی رو با تولیدکنندگان دیگه در پیش گرفته بودن
مرغدارها رو بپرسید بهتون میگن که اون زمان همهٔ نهادههای خودشون رو با قیمت دولتی نمیگرفتن و مجبور بودن از بازار آزاد هم نهاده تامین کنن
در حالی که اون نهادهٔ بازار ازاد، همون نهادیهٔ دولتی بود که تولیدکننده ذی نفوذ، مازاد بر نیازش از دولت گرفته و توی بازار آزاد به بقیه فروخته
این باعث میشد تولید برای تولیدکننده بیکس و کار به صرفه نباشه و تعطیل کنه
۲. تا وقتی که سرمایه به سمت تولید حرکت نکنه، تقاضا برای ارز و طلا و زمین و مسکن رو به افزایش هست و تنها وقتی تولید رونق میگیره و سرمایهگذار به سمت تولید رغبت پیدا میکنه که شما تولید رو به صرفه کنید
یعنی در واقع به صرفه کردن تولید، باعث از رونق افتادن بازار سوداگری ارز و طلا و ملک میشه و قیمتشون رو پایین میاره
بستن مالیات سنگین بر سوداگری هم میتونه به این هدف کمک کنه
۳. اما اینکه فکر کنیم دولت میتونه قیمت دلار تلگرامی رو پایین بیاره، دیگه توی این اوضاع جنگ رسانهای ممکن نیست
اینکه فکر کنیم مثل سال ۷۴ میشه نرخ دلار رو تثبیت کرد و مردم هم بخاطر ترس از مأمور و دادگاه، زود دلارهاشون رو بفروشن و قیمت دلار بکشه پایین، موندن در گذشته هست
در حال حاضر کانالهای تلگرامی دارن ترفندهای ارزی بانک مرکزی رو قبل از اعلام خود بانک مرکزی، برای مخاطبین خودشون پیشبینی و تحلیل و خنثی میکنن
۴. با به صرفه کردن تولید، حتی در بخش فولاد و پتروشیمی هم رقابت ایجاد میشه و انحصار از بین میره
و اتفاقا سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی در این بخشها، تنها در صورتی محقق میشه که دولت نگاه سوسیالیستی به سرمایهدار نداشته باشه و اون رو یک کارآفرین ببینه
کارآفرینی که عمدهٔ درآمد ارزی غیر نفتی کشور رو داره تامین میکنه
یعنی بخش عمدهای از تولیدکنندگان صنعتی و دام و دارو ، برای تهیهٔ مواد اولیهٔ خودشون، وابستهٔ به همین ارز حاصل از صادرات مواد پتروشیمی و پالایشگاهی و فلزات هستن
اما این بخش هم مثل سایر بخشهای خصوصی، دنبال منافع خودش هست و باید دولت هدایتگری و نظارت خودش رو روی اونها حفظ کنه و مماشات بیش از اندازه با اونها، خرابکاری دیگهای به بار میاره
یکی از مشکلات این بخش، تسعیر فرآوردههای خروجی به قیمت دلار آزاد هست که دولت سعی کرده جلوی تسعیر این شکلی رو بگیره و بخشنامههاشون رو ابطال کنه
@yousofnaseri
به نظر شما این مطلب، توجیه حمله و بمباران خونههای مردم نیست؟
دیگه کسی میتونه به نیروهای نظامی رژیم غاصب قدس خرده بگیره که چرا خونههای مردم رو میزنید؟
اگه صهیونیستها برای توجیه حمله به خونه های مردم میگفتن نیروهای مقاومت داخل خونهٔ مردم پناه گرفتن، قبول میکردیم؟
نمیدونم صابرین نیوز از کجا خط میگیره
اگر خودیه که باید با بصیرت بیشتری عمل کنه و آنقدر آب به آسیاب دشمن نریزه
@yousofnaseri
من هم یک روحانی هستم(بخش اول)
من هم یک روحانی هستم
در کشوری که یک زمانی اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدادند اما گویا امروز دیگر اکثریت آن بی دین شدهاند
میگویند بیش از ۷۰ درصد
صحت و سقم این آمار را نمیدانم
چون خیلی وقت است که به آمار دولتمردان اعتقاد و اعتماد ندارم
درست است که اسمی از مسلمانی داریم اما آثاری از مسلمانی دیگر وجود ندارد
مدارس ما از ابتدایی تا دبیرستان به صورت کامل مختلط است
حجاب برای دختران ما ممنوع است
بسیاری از دختران شیعهٔ معتقد، بخاطر این اوضاع، از درس خواندن محروم هستند
همجنسبازی در مدارس نه تنها ممنوع نیست بلکه تبلیغ هم میشود
نه تنها روحانی حق ورود به مدارس را ندارد، سایر معلمین هم حق هر گونه صحبتی درباره دین و مذهب را ندارند
اوضاع دانشگاههای ما از این هم بدتر است
دانشجوهای ما یا به دردبخور هستند که بواسطه دلالیِ اساتید دانشگاه، برای خدمت به کشورهای غربی به خارج از کشور اعزام میشوند و یا به دردبخور نیستند که برای کار در کارخانجات داخلی که همگی مونتاژکار هستند مشغول میشوند
صنعت کشور ما یک صنعت نابود شده است و تنها کار صنعتی در اینجا سوار کردن قطعات آمادهٔ چینی است
کشاورزی ما نیز بخاطر خشک کردن بسیاری از رودخانهها و دریاچهها تعطیل شده است و مردم ما آنقدر تنبل شدهاند که دیگر حس و حال کشاورزی ندارند
محصولات کشاورزی ما غالبا از خارج وارد میشود
پزشکی در کشور ما رشتهٔ نیمه تعطیلی است چون اکثر اساتید این رشته و پزشکان متخصص ما در اروپا و آمریکا مشغول هستند و برای تدریس در دانشگاههای ما وقت خود را هدر نمیدهند
کمبود پزشک در کنار مردم فقیری که از سوء تغذیه حاصل از گرانی محصولات غذایی خارجی رنج میبرند باعث شده است بیماریها در کشور ما، تلفات زیادی بگیرد
سیاستهای کنترل جمعیتی در کشور ما چند سال است اجرا شده و جمعیت کشور را شدیدا پیر کرده است
اکثر جوانان ما با وجود کاباره ها و بخاطر فقر و بیکاری، تن به ازدواج نمیدهند
طبق آماری که دولتمردان ما میدهند که گفتم اعتمادی به آن نیست، جمعیت کشور سال به سال در حال پیری و کاهش است
و اما مساجد
مساجد ما تعطیل یا نیمه تعطیل هستند
معمولا 10 الی 20 نفر پیرمرد در مساجد نماز می خوانند
در کمتر مسجدی پیشنماز پیدا میشود
علت این تعداد کم امام جماعت نیز اولا کمبود روحانی است و ثانیا عدم تأمین زندگی روحانیون پیش نماز توسط مردم و دولت
صادقانه بگویم اینجا برای شما با لباس روحانیت، هیچگونه معاشی وجود ندارد حتی اگر دولت متوجه شود که از وجوهات شرعی ارتزاق میکنید، می آید و زندگی شما را زیر و رو میکند و اگر بعد از بررسی حسابهای بانکی شما و خانواده، متوجه شوند کسی به شما کمکی کرده یا وجوهاتی پرداخت کرده است، هم شما جریمهٔ سنگینی میشوید و هم آن شخص را مجازات میکنند
از سایر محدودیتهای مذهبی اینجا این است که مسجد، حق پخش اذان را ندارد
روضه و نوحه و منبر ممنوع است
دولت معمولا در نزدیکی هر مسجدی یک بار مشروب فروشی یا کاباره قرار داده است و وقتی پیرمردها برای نماز به مسجد میآیند، جوانها برای شرب خمر و فسق و فجور به سراغ کابارهها میروند
بسیاری از ما روحانیون دیگر در خیابان هم ملبس ظاهر نمیشویم چون وقتی با جوانان مست در خیابان مواجه میشویم شروع به فحش و ناسزا به ما و دین و مذهب و مقدساتمان میکنند و ما هم حق هیچگونه برخورد و جوابی را نداریم چون این از مصادیق آزادی بیان است
لذا ما ترجیح میدهیم بدون لباس و با محاسن کوتاه در بین مردم ظاهر شویم تا مقدساتمان را از ناسزای اینگونه افراد حفظ کنیم
مراجعی که داشتیم یا به این اوضاع اعتراض کردند و اعدام شدند و یا بخاطر شرایط بدی که برای آنها ایجاد شد، به کشورهای همسایه مهاجرت کردند
حوزه های علمیهٔ فعالی در کشور داشتیم اما تحت فشار دولت و عدم تامین هزینههای آنها، بالکل تعطیل شدند
دسترسی ما به دروس حوزه و کتب حوزوی قطع شده است چون این کتب، جزء کتب ممنوعه به حساب میآیند
و اما فضای مجازی
فضای مجازی در دسترس جوانان ما یک فضای مجازی آلوده و بدون ضابطه است
البته در خصوص مباحث دینی ضوابط بسیار سختگیرانهای وجود دارد و حتی در فضای مجازی نیز ممنوع از تبلیغ آموزههای دینی هستیم
همه این ضدیتهای دولتمردان ما با دین، تنها بخاطر انقلاب و حکومت شماست
انها میترسند حکومتی همانند حکومت شما دوباره تشکیل بشود و دوباره یک حکومت دینی پا بگیرد
البته این ترس بیشتر از آنکه ترس دولتمردان ما باشد ترس استعمارگران غربی است
آنها میترسند حکومتی مستقل تشکیل شود و دست آنها از منابع و معادن کشورمان کوتاه گردد
آنها برای جلوگیری از این کار، جوانان ما را بی دین کرده و به فساد و تباهی میکشانند و افراد به درد بخور را برای استفاده در کشور خودشان میبرند
صنایع و کشاورزی ما را از بین بردند تا همیشه وابسته باشیم
ادامه دارد.....
@yousofnaseri
من هم یک روحانی هستم(بخش دوم)
یعنی اگر شما انقلاب نمیکردید، ما به این اندازه دچار سختی و مشکلات نمیشدیم
همانگونه که شیعیان، قبل از انقلاب شما به این مقدار تحت فشار نبودند
اما وقتی شما انقلاب کردید و حکومت اسلامی تشکیل دادید و غرب را به چالش کشیدید، باعث شدید آنها به زحمت بیفتند و حواسشان را جمع کنند تا بار دیگر چنین حکومتی ایجاد نشود
البته ما روحانیون شیعه اینجا نیز دست روی دست نگذاشتهایم
تشکیلاتی در سایه برای خود راهاندازی کردهایم و مشغول کار و تبلیغ دین و مذهب هستیم و امیدوار به امدادهای خداوند در این زمینه
قبلا گفتم که ما روحانیون از طریق این لباس معاش و درآمدی نداریم لذا باید در کنار تبلیغ دین، برای امرار معاش، کاری انجام دهیم
مثلا بنده لوله کشی و برق کاری انجام میدهم
برخی از روحانیون ما مکانیک و صافکار و... هستند
به علت اینکه مدارک تحصیلی ما مورد قبول وزارت علوم نیست، امکان اشتغال در ادارات دولتی برای ما فراهم نیست اما به صورت آزاد و با حداقل حقوق، کارهایی انجام می دهیم
در کنار امرار معاش خانواده، با تعدادی از روحانیونِ دیگر شهر هفته ای یک جلسه برگزار میکنیم و برای تبلیغ دین راهکار میجوییم
تبلیغ دین در اینجا بسیار سخت است و حتی آموزش یک آیه قرآن به یک دانشآموز مجازات سنگینی در پی خواهد داشت
شاید این کار برای شمایی که امکان تدریس و آمد و شد در همه جای آموزش و پرورش را دارید خیلی ساده باشد اما برای ما بازی کردن با جان است
چند وقت پیش یکی از دوستان روحانی برای آموزش یک حدیث به یک دانش آموز متوسطه، به شش ماه زندان محکوم شد
به هر حال ما مجبور هستیم مخفیانه کارهای ابتدایی انجام دهیم تا مردم دین و مذهب را فراموش نکنند
شاید بگویید اگر جای ما بودید به سیم آخر میزدید و علنیتر تبلیغ دین میکردید
باید به شما بگویم تصورات شما اشتباه است
در اینجا تبلیغ علنی دین اگر اعدام را به همراه نداشته باشد، زندانهای طولانی مدت را قطعا دارد
در این مدتی هم که در زندان هستید ارتباطتان با دنیای بیرون کامل قطع میشود و دیگر حتی از اوضاع زن و بچهٔ خودتان نیز بیخبر خواهید بود
دولتمردان ما و استعمارگران غرب، دیگر حاضر نیستند همانگونه که با انقلاب شما برخورد کردند با ما برخورد کنند
غرب ابتدا فکر کرد که انقلاب دینی شما بعد از دو سه سال مردم را خسته کرده و خود مردم آن را کنار میزنند برای همین با شما مماشات کردند و با جنگ نرم پیش رفتند اما دیدند که بعد از مدتی موی دماغشان شدید و آنها را به چالش کشیدید
برای همین دیگر حاضر نیستند کوتاه بیایند
آنها دیگر کوچکترین تحرکی را در نطفه سرکوب میکنند
خلاصه اینکه تبلیغ دین در اینجا بسیار سخت است
هم بسیار سخت است و هم به کندی انجام می شود اما نباید از پا نشست
باید ادامه داد
ای کاش ما امکانات شما را برای تبلیغ دین داشتیم
فضاهای آموزشی از شما استقبال می کنند
دانشگاهها مدرک شما را برای تدریس یا ادامه تحصیل قبول میکنند
در مقابل تبلیغ دین هدیهای مالی هر چند اندک به شما تعلق میگیرد
میشود حداقلهای زندگی را بدون اشتغال غیرطلبگی تامین کرد
مساجد و تکایا و حسینیههای شما به راه است
احترام شما در جامعه محفوظ است
به جای برخورد با مظاهر دینی، با مظاهر ضد دینی برخورد میکنند
کشوری مستقل و سرپا دارید که وابستگی سیاسی و اقتصادی و نظامی به کشورهای دیگر ندارد
دولتمردان شما سالانه میلیاردها تومان برای دین مردم هزینه میکنند
حوزه های علمیهٔ فعالی دارید و طلاب بدون اینکه خطر جانی برایشان باشد میتوانند به کتب و منابع دینی دسترسی داشته باشند و تحصیل کنند
صدا و سیما و رادیو و رسانههای مختلف و فضای مجازی، برای حضور شما آماده است
در همه عرصه های تبلیغی و هنری امکانات حضور شما فراهم است
اینها فرصتهای طلایی هستند که ما آرزوی داشتن یکی از این امکانات را داریم
ای کاش و ای کاش ما نیز اینچنین امکاناتی در اختیار میداشتیم
میدانیم گروهی از شما، دریای فرصتها را ندیده گرفته و از راه تبلیغ دین رویگردان شدهاید و به فکر زرق و برق دنیا افتادهاید و گروهی از شما نیز مسیر خود را مطابق با وظیفه صنفی خود انتخاب کردهاید اما از همهٔ تواناییها و ظرفیتهای خود استفاده نمیکنید
قدر این فرصتها را بدانید که اگر ندانید و مشغول دنیای خود شوید و به جای دین مردم به فکر زندگی خود باشید و چنین حکومت و سیستمی را از دست بدهید کفران نعمت بزرگی کردهاید که شاید صدها سال دیگر، آیندگان، شما را برای این قدرنشناسی لعن و نفرین کنند
یک هملباس
از ایران آینده
آیندهای که گذشتگانش قدر فرصتهایشان را ندانستند
@yousofnaseri