eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
628 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی رباعی ای سفیر پسر شیر خدا یا مسلم اولین کشته ی شاه شهدا یا مسلم در ره عترت و قرآن پیمبر از کین شد سر از پیکر پاک تو جدا یا مسلم ◾️ کوفیان دست به نیرنگ زدند از تو بگسسته دم از جنگ زدند عوض آن که مرا یار شوند بر سفیر تو ز کین سنگ زدند ◾️ تو میا کوفه همه پست و بدند همگی ظلم و ستم را بلدند جای یاری سفیر تو حسین مسلمت را ز ستم سنگ زدند ◾️ کوفیان بس که لعین و پستند همه بی غیرت و بی‌دین هستند مسلمت گشته غریب و تنها ز سفیر تو همه بگسستند ◾️ روح صبر و شهامتی مسلم معنی استقامتی مسلم ای سفیر کریم ثارالله تو سراپا کرامتی مسلم ◾️ میا کوفه که در کوفی وفا نیست کسی مانند آنان بی حیا نیست خدا داند حسین جان کار آن ها به غیر از کینه و ظلم و جفا نیست @yaghubianreza
روی تو را به چشم دل، از سر دار دیده‌ام جانب مکه پر زند، جان به لب رسیده‌ام حرمت جان شکسته‌ام، در دل خون نشسته‌ام تا که به دست بسته‌ام، ناز غمت کشیده‌ام دیده به شعله دوختم، لحظه به لحظه سوختم هستی خود فروختم، عشق تو را خریده‌ام تن به قضا سپرده‌ام، منّت تیغ برده‌ام بلکه تو خنده‌ای کنی پایِ سرِ بریده‌ام تا بزنم ز زخم تن، بوسه به خاک مقدمت کوچه به کوچه می‌رود، جسم به خون طپیده‌ام از سر بام بر زمین چون تن خود نیفکنم من که ز خاک کوچه‌ها بوی تو را شنیده‌ام هست امیدم از درت، بعد تو نزد خواهرت شود کنیز دخترت، دختر داغدیده‌ام از تو جدا نزیستم، پیش رویت گریستم من سر دار نیستم، نزد تو آرمیده‌ام ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین خنجر نامردمی خوردن ز اهل کوفه را خوب می‌داند که میراث از پدر دارد حسین وای من! مابین رود دجله و رود فرات لب ز شن‌های بیابان خشک‌تر دارد حسین اهل بیتش را ببین همراه خود آورده است چون که از پایان کار خود خبر دارد حسین تا بگوید شرط دینداری فقط آزادگی‌ست روی دستش غنچه‌ای بی بال و پر دارد حسین بانگ بر زد پیکری بی دست «اَدرک یا اَخا!» ناگهان دیدند دستی بر کمر دارد حسین کوه صبر است او که هم داغ برادر دیده است هم تک و تنهاست، هم داغ پسر دارد حسین بر فراز نی نگاهش را به صحرا دوخته‌ست آه اگر از اهل بیتش چشم بردارد حسین کاروانی نیزه و شمشیر و خنجر پیشِ رو کاروانی اشک و ماتم پشت سر دارد حسین تا که حج ناتمام خویش را کامل کند ترک سر کرده‌ست، احرامی دگر دارد حسین ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی احرام حج بستی و عزم کربلا کردی تو در تمام راه، دور عشق چرخیدی حاشا اگر یک لحظه حَجّت را رها کردی هفتاد دفعه دور معشوق خودت گشتی آخر به روی نیزه حَجَّت را ادا کردی شیطان به رویت سنگ زد، از کوفه پرسیدم: کافر چرا اعمال حج را جا به جا کردی تا پای جان ماندن همان عهد قشنگی بود عهدی که کوفی بست اما تو وفا کردی خون خدا بودن قیامت می‌کند در تو حق داشتی تا محشرت را خود به پا کردی تو خوب می‌دانستی آنجا یار و یاور نیست حس می‌کنم از کربلا ما را صدا کردی اینکه تو ابن بوترابی اتفاقی نیست تو خاک را با خون پاکت کیمیا کردی حالا دلم با هر تپش صحن و سرای توست یک کعبهٔ شش‌گوشه در قلبم بنا کردی ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ ترحیم مادر # سالگرد(,هفتم..چهلم فاطمه زهرا(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️گلـی مـانند مـادر دادم از دست ♦️اَنیس و یار و یاور دادم از دست ♦️مـرا در سینه دردی دیگر افتاد ♦️غـم جانسوز جـان مـادر افتاد ♦️عـزیـز و نـازنینم بـود مـادر ♦️فـرشته ی زمینم بـود مادر ♦️صفای خانه ام رفته ز خانه ♦️گـرفته در دل قبـر آشیـانه ♦️دریغا کـه مـرا گـردیده باور ♦️غــروب آفتـاب عمـر مـادر ♦️عجب ایـن روزگـار بـی وفـایی ♦️زند بـر طبل هجران و جدایی ♦️نمی دانم چه باید کرد زین غم ♦️کـه بـی مـادر بُـوَد دنیـا جهنم ⬅️مجلس امروز به مناسبت سالگرد مادری دلسوز خواهری غم خوار بر گزار گردیده خانواده داغ دیده یک سال گذشت که جای خالی مادر احساس می کنید امروز همه آشنایان فامیل همسایگان اقشار مردم آمدند درمراسم سالگرد مادرتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند حالا می خواهی ازغم مادر ناله بزن بگو مادرخوبم قربان دردهای دلت بشم مادر....مادرجان امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ⏪ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته خانواده محترم شما چند روزه صدای نازنین مادر به گوش شما نمی رسه خیلی سخته عزیزان داغ دیده به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید واقعا خیلی سخته انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ندهدخدا به شما صبربده اما جمله ای از زبان شما عزیزان بگم 🔸همی نالم که مادر دربرم نیست 🔸صفای وسایه او برسرم نیست 🔸مرا گر دولت عالم ببخشید 🔸برابر با نگاه مادرم نیست ⏪ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا... میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله... صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید... صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه ... شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادر حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا کانون ذاکران امام حسین زرند
۞﴾﷽﴿۞} 🔸مراسم جشن عید قربان 🔸 ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤سوره یاسین: کربلایی محمد میرزایی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤زیارت آل یاسین: کربلایی مهدی مختاری ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤سخنران: کربلایی علی هادی زاده ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤مجری: کربلایی علیرضا ظهیر صادقی کربلایی مهدی رحمانی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🕖زمان و مکان: دوشنبه ۲۸ خرداد_ هم زمان با نماز مغرب و عشاء خیابان پزشک ۴ _ تکیه دارالشفا فاطمیه ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🔹لینک کانال روبیکا، هیئت خادمین بقیة اللَّه            https://rubika.ir/khademin_baghiatalah ...................................... 🔹لینک کانال ایتا هیئت خادمین بقیة الله: https://eitaa.com/dkitla ...................................... 🔹لینک پیج صدا برداری هیئت خادمین بقیة الله: https://rubika.ir/heiat_khadmin_biqiyt_allah ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ {هیئت خادمین بقیة اللَّه}
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ پدر هفتم(کاربرد چهلم سالگرد) امام علی (ع)عید غدیر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم. السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ♦️پدرم یاد تو آرامش این جان من است ♦️ذکر تو جان پدر قوت ایمان من است ♦️تا که رفت سایه ی پر مهر تو از روی سرم ♦️آتش افتاد همان دم به همه بال و پرم ♦️قاب عکست شده بعد از تو پدر همدم من ♦️درد دل با تو بگویم که تویی محرم من ♦️کاش بودی، به قدومت سر و جان میدادم ♦️جان که قابل نبود بهتر از آن میدادم ♦️حیف از دست من آن گوهر دردانه برفت ♦️سرو رعنای من آن اسوه ی مردانه برفت ♦️بعد تو سنگ مزارت شده غم خانه من ♦️گشته تاریک چراغ دل و کاشانه من ♦️ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی ♦️رفتی ای نور تو با خاک هم آغوش شدی ⬅️مجلس امروزبه مناسبت هفتمین روز درگذشت پدری مهربان برادری دلسوز برگذارگردیده خانواده محترم شما هفت روز جای خالی عزیزتان را احساس می کنید به خدا قسم عزیزان داغ دیده هیچ کس جای بابا را برای شما نمی گیره مجلس ختم این پدر مصادف با عید غدیره وهم چنین اولین عید این پدر است عزیزان همه سال در این روز پدر کنارتان بود ولی حالا جایش دربین شما خالیست انشاالله روحش برسر سفره امیرالمومنین مهمان بشه اما امروزهمه دوستان و آشنایان همسایگان و اقشار مردم آمدند در مراسم ختم پدرتان در کنار شما بودند و به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ پدر برای دخترها خیلی سخت است ا چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم درخونه مولا امام علی برای اولین مظلوم عالم ناله بزن برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادرن الخصوص روح این پدر فیض ببرد عزیزان وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت. امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد. سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... " الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ ترحیم مادر(عید قربان) . کاربرد.چهلم سالگرد فاطمه زهرا(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود) ♦️دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود بود ♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من ♦️بذراندوه نمیکاشت اگر مادربود ♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام ♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر مادربود ♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا ♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود ♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش ♦️دل من بال وپری داشت اگر مادربود ♦️چه مادری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت ♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت ♦️گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود ⬅️مجلس امروز به مناسبت هفتمین روز مادری دلسوز خواهری غم خوار بر گزار گردیده خانواده داغ دیده یک هفت روز گذشت که جای خالی مادر احساس می کنید روز عید قربان است عزیزان اولین عید این مادر است همه سال در چنین روزها مادر درکنارتان شما بود اما امروز باید برید سر قبر مادر بشنید عقده دل را خالی کنید خیلی سخته خدا به شما صبر بده اما امروز همه آشنایان فامیل همسایگان اقشار مردم آمدند درمراسم هفتم مادرتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند حالا می خواهی ازغم مادر ناله بزن بگو مادرخوبم قربان دردهای دلت بشم مادر....مادرجان امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ⏪ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته خانواده محترم شما چند روزه صدای نازنین مادر به گوش شما نمی رسه خیلی سخته عزیزان داغ دیده به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید واقعا خیلی سخته انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ندهدخدا به شما صبربده اما جمله ای از زبان شما عزیزان بگم 🔸همی نالم که مادر دربرم نیست 🔸صفای وسایه او برسرم نیست 🔸مرا گر دولت عالم ببخشید 🔸برابر با نگاه مادرم نیست ⏪ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا... میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله... صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید... صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه ... شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادر حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28
سلام‌ خدمت همه بزرگواران مداح 💥لطفا تا اواخر امشب کلیپ دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات به عنوان یک شخص تاثیر گزار در شهرستان زرند را برای بارگزاری در کانال بسیج مداحان کشور،استان و شهرستان برای بنده ارسال نمایید مدت زمان کلیپ حداکثر ۳ دقیقه باشد آیدی ارسال کلیپ👇 @Abolfazlakbari135
مراسم هفتگی هیئت ام المصائب کرمان همراه با جشن دهه امامت و ولایت سخنران:حجت‌الاسلام حاج مجتبی کرمی بانوای :حاج علی کدخدایی سه‌شنبه ۲۹ خرداد ماه 1403 ساعت 20:15 سرآسیاب خیابان شهید مغفوری کوچه 19 هیئت ام المصائب کرمان
🌃داستان شب🌙🌟 💥روزی از روزها، گوسفندی و شتری و گاوی با هم در حال رفتن به خانه شان بودند، که در بین راه تکه علف تازه ای که غذای لذیذی برای چارپایان است یافتند و هر یک می‌خواستند که آن را برای خود بردارند، چونکه مقدار آن غذا بسیار کم بود و فقط می‌توانست یک کدام از آنها را سیر کند و به دیگران نمی رسید، هر سه می‌خواستند که این غذای کم را تصاحب کنند. پس گوسفند رو به آنها کرد و گفت: ای دوستان بنا به رسم و رسوم ما، کسانی که بزرگتر و کهنسالتر باشد، باید این غذا را بخورد و همه ما می‌دانیم که حق با بزرگترهاست و آنها بر همه جا ارجحتر هستند. پس بیایید ببینیم که چه کسی از همه بزرگتر است و سن و سالش از دیگران بیشتر است. هر کس که کهنسالتر و مسن تر بود او این غذا را تصاحب می‌کند. بعد خود گوسفند گفت: ای رفیقان من همان گوسفندم که با گوسفندی که به جای قربانی کردن اسماعیل علیه السلام خداوند فرستاد تا حضرت ابراهیم علیه السلام آن را قربانی کند در یک جا با هم بودیم و در یک علفزار با هم می‌چریدیم و موقع قربانی کردنش من هم حضور داشتم. پس نوبت به گاو رسید که طول عمر خودش را عنوان کند و گاو گفت: ای دوستان من همان گاوی هستم که جفت من، زمین آدم علیه السلام را شخم می‌زد و برای حضرت آدم علیه السلام بسیار کارها می‌کرد و او را یاری می‌کرد. من هم در آن موقع شیر خوراکی برای آنها تأمین می‌کردم، و هر روز حضرت آدم علیه السلام مرا می‌دوشید و شیر مرا می‌خوردند و همانطور که گفتم جفتم نیز هر روز زمینهای حضرت آدم علیه السلام و حوا و هابیل و قابیل را شخم می‌زده است. ضمناً من و شوهرم همیشه به آنها خدمت می‌کردیم. بعد از آن دو، شتر چون دید که هر یک به دروغ چیزی گفته اند، آن علف تازه و خوشمزه را با یک حرکت سریع برداشت و به سرعت شروع به خوردن آن کرد و گفت: ای دوستان تعجب نکنید، چون من دیدم که از هر دوی شما به مراتب بزرگتر و کهن سالترم، این کار را انجام دادم و این غذا را تصاحب کردم، زیرا همگان واقفند که من از هر دوی شما بزرگتر هستم و همه می‌دانند که من قبل از خلق حضرت آدم علیه السلام وجود داشته ام و در زمین و صحراها می‌گشتم و سرگردان بودم تا اینکه خداوند حضرت آدم علیه السلام را خلق کرد و آنگاه من نیز از این سرگردانی نجات یافتم و کمر به خدمت آدم و فرزندان آدم بستم، پس می‌بینید که من از شما بزرگترم و سالمندترم و باید قبول کنید که حق با من بود که این علف تازه را تصاحب کنم. پس گوسفند و گاو نیز به ناچار قبول کردند و همگی به خانه هایشان رفتند. منبع مقاله : داستان از (کلیله و دمنه- سیاستنامه- مرزبان نامه- مثنوی معنوی- تحفةالمجالس- سندبادنامه- قابوسنامه- جوامع الحکایات- منطق الطیر)‏برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/I4H9bMPMgS380tN2KCVETW