eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
628 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونی چی مادرم میخواهد سایه ات رو روی سرم میخواهد هر موقع میره امام رضا واسه پسرش حرم میخواهد دنیامه حرم رویامه حرم وقتی میگم حسین جلو چشمامه حرم تنها دلیل بارش اشکامه حرم دنیامه حرم اسم کربلات میاد وسط حسین حسین میگم فقط چی جز حرم میخواهم ازت شه مرام و معرفت حسین آقام همه میرن تو میمونی برام ... دلمو ببین کجا میره حوالی کربلا میره یه شب اگه کربلا نرم حرم امام رضا میره من مال تو ام دنبال تو ام من دلشکسته ته گودال تو ام گریون زخم پیکر پامال تو ام من مال تو ام همونایی که نقاب زدن تو رو واسه ثواب زدن جلو چشم رباب زدن برا یه قطره آب زدن حسین آقام همه میرن تو میمونی برام ... اسم تو برام غزل شده عشق دلم از ازل شده به خدا که مشکلات من با گریه تو روضه حل شده میگم علنی تو عشق منی بالاترین عبادت این سینه زنی از لطف مادرت منم هستم حسنی تو عشق منی همه عشقمه امام حسن رفیق با مرام حسن بهت میدم سلام حسن یه بار بزن صدام حسن حسن آقا همه میرن تو میمونی برام . 💫💫💫💫💫💫💫💫
بسم‌ الله الرحمن الرحیم 🌹غزل مناجاتی بر اساس متن مناجات شعبانیه ▶️ وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده دارم فراری می شوم از خود به سوی تو در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده ناجی تویی راجی منم در دست های من بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد باید بگیری دست من را که رها مانده پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده شعبان به پایان آمد و روی لبان من وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو پس فَاقْبَل عُذری که‌دلیل روضه ها مانده جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو تازه عنایات علی موسی الرضا مانده بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده تنها محبت راه ترک معصیت گشته با دوستت دارم جهانی روی پا مانده @majmazakerinee
یا صاحب الزمان(عج) گفتم بجـزهوایت ایـــن سرهواندارد                               گفـــتاكه قلبــم ازتواصــلا رضاندارد گفتم كه دوری توآتـش زده به جانم                             گفتاكه عشق بازی این شكوه هاندارد گفتم من گدارابرسـفره ات رهــی ده                                 گفـتاكه سفره بازاست شاه وگداندارد گفتم كه عاشـقم برروی  ندیـده تــو                              فكرم همیشه باتوست صبح ومساندارد گفتابكــوش قلبت تا روشـنی بیـابد                                     پیـش توام ولیكن چشمت ضـیاندارد گفتم كجابیـــابم آن روی مثل ماهت                         گفــتابجزقلوب بشكــسته جـــاندارد گفتم منادیت را دردیست چاره ای كن                         گفتاكه دردعشـق است آن هم دواندارد
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 بجز نگاه تو بر زخم سينه مرهم نيست اسير عشق تو را كار با دو عالم نيست ببين كه غرقه ی درياى اشك شد دل من به بيقرارى چشمم فرات و زمزم نيست تو اى مسافر صحراى ناکجا برگرد كه قرن‎ها غم و دلواپسى ما كم نيست اگر که حال من خسته را سوال کنی به غیر دوری دیدار روی تو غم نیست عنایتی که تحمل کنیم هجران را مقدمات وصالت اگر فراهم نیست براى منتظران ظهور تو مولا جگر گدازتر از روضه ی محرم نيست کمیل کاشانی عَجّلََ اللهُ تعالی عَجّلََ اللهُ تعالی
شنبه های امام زمانی(عج) آن حضرت عشق خواهدآمد آن صولت عشق خواهدآمد آن روح ادب .خدای احساس آن غیرت عشق خواهدآمد باشدهمه جا همیشه سردار آن دولت عشق خواهدآمد او قبله ی عیسای مسیح است باهیبت عشق خواهدآمد از روز ازل منجی عشق است باغربت عشق خواهدآمد بر پایه ی عرش پرچم اوست باهمت عشق خواهدآمد مستان همه جرعه نوش جامش آن ساحت عشق خواهدآمد قدسی نفسان اسیر اویند آن وحدت عشق خواهدآمد رویش شده خورشید جهانی باهیبت عشق خواهدآمد رویش همه جلوه ی حسین است آن حضرت عشق خواهدآمد ازجلوه ی او نماز برپاست قدقامت عشق خواهدآمد مهدی ع.به تو(مجنون)زمانم آن کثرت عشق خواهدآمد شاعرآرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
نیمهٔ مَهِ شعبان،من گرفته ام اِحیا تا شود مرا شامِل،لطف مهدیِ زهرا بی پناه و گمراهم،سَیّدی بده راهم من گدای تو هستم،دل به لطف تو بستم یَابن زهرا یا مهدی... مالِ شُبهه و غفلت کرده غرقِ عصیانم گرچه من گنهکارم،سَیّدی پشیمانم گشته زار و آواره،این گدای بیچاره سوز و اشک و آهم دِه،نَزد خود پناهم دِه یَابن زهرا یا مهدی... از ازل به لطف حق،عهدْ با حسین بستم خاک کوی جدّ تو،اهل یا حسین هستم روضه خوان غمهایم،غرق سوز و آوایم رأسِ شَه جدا گشته،ماهِ نیزه ها گشته یا سیّدی یا مظلوم...
از همه جا رانده شدم، آمدم باز به تو، باز به تو رو زدم چشم سرم بسته و با پای دل همسفر قافله‌ٔ مشهدم ای همه‌ٔ دلخوشی ام، السلام سایه‌ٔ تو روی سرم مستدام دست مرا مثل همیشه بگیر عالی مقام ای جانم و جانانم و ای دردم و درمانم حاجت بدهی یا ندهی پای تو میمانم سلطانم سلطانم سلطانم " السطان اباالحسن " رو به روی گنبد تو جنتم نوکریِ خانه‌ٔ تو عزتم روز ازل دل به حرم داده‌ام تا به ابد بر سر آن بیعتم آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجا درماندگان، راهم بده ای یارم و دلدارم و ای ماه شب تارم تو محرم اسراری و من جز تو کرا دارم؟ ای یارم ای یارم ای یارم " السطان اباالحسن " جز نظرت مرحم هر غصه چیست؟ در همه جا جز تو مرا یار کیست؟ یاورم این بوده که جز لطف تو هر چه رسد، هر که رسد رفتنی‌ست من به کرم خانه‌ٔ تو دلخوشم منت دستان تو را می‌کشم ای همه‌ٔ آبرو و عزت و آرامشم آقایم و مأوایم و آن مرحم غم‌هایم هر جا بروم آخر سر سوی تو می‌آیم مولایم مولایم مولایم " السطان اباالحسن ➖➖➖➖➖➖➖➖
❃﷽❃ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست ســلام می دهـــم از دور بر امیــن الله که زیر سایهٔ امنش جهان چراغانیست پر از تلاطم موج است اشک چشمانم دلم به وسعت دریا دوباره توفانیست به پای پنــجره فولاد می رسم با اشک برای شستن قلبی که تار و ظلمانیست برای عــرض نیـــازم دخیـل می بنـدم به آن دریچه که در آن امید پنهانیست مگر به روی سیــاهم نظر کند سلطان که زائـرش به هوای گنـاه ، زندانیست دلم شکــسته ، امام الرئوف ! دریــابم کرم نمـا به دلی که پر از پریشانیست ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۲/۲۰
کجاست اهل دلی که نگاه به ما بکند برای حال خراب دلم دعا بکند کجاست خبره طبیبی که کیمیا داند مس وجود مرا بهتر از طلا بکند به ذره گر نظر لطف بوتراب بکند به یک نگاه مرا بنده‌ی خدا بکند همین که داد وفغانم بلند شدم دیدم جناب خواجه شیرازی این ندا بکند طبیب عشق مسیحا دم است و مشفقی شد درد تو را نبیند که را دوا بکند عاشق منم که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست ولیکن طبیب هست چو درد در تو نبیند که را دوا بکند مرا بگیر و در خانه‌ات مقیمم کن چقدر ابر فراری برو بیا بکند کار من گره خورده است اما گشایش از گره‌ام اما ذکر یا رضا بکند چه می‌شود شب جمعه یکی ز کرب و بلا هواله‌ای بفرستد مرا صدا بکند حسین
حرف ناگفته چشمان ترش بسیار است اشک او راوی یک عمر غم و آزار است روز و شب گریه کن روضه یک مسمار است قلب او زخمی از ضرب در و دیوار است داغهایی که کشیده است همه معروف است پس ببخشید اگر روضه من مکشوف است در نماز شب و هنگام دعا می گرید صبح با گریه او باد صبا می گرید یاد آن کوچه و بی چون و چرا می گرید بعد چل سال بیادش همه جا می گرید قصد این بار من از شعر که آقا بوده قسمت انگار کمی روضه زهرا بوده زهر در تن نه که از غم جگرش می سوزد یاد مادر که بیفتد به سرش می سوزد غرق آتش در و پروانه پرش می سوزد از همان روز حسن با پدرش می سوزد کودکی بود ولی رنج پدر پیرش کرد غم مادر دگر از زندگی اش سیرش کرد نه فقط زخم زبان از همه مردم بوده ابتدا چادر مشکی حرم سوخته بود بعد هم تیر کفن را به بدن دوخته بود داشت آن روز به لب روضه ای از سر می خواند قصه درد وغم وغربت حیدر می خواند داشت از سوز جگر روضه مادر می خواند بعد هم روضه جانسوز برادر می خواند چشمش افتاد به چشمان برادر, با آه گفت لا یوم کیومک به ابا عبدالله ((دل من دست خودش نیست اگر می شکند)) قصه کرببلای تو کمر می شکند دل زینب هم از آن رنج سفر می شکند بر سر دیدن تو شام چه سر می شکند صوت قرآن تو در شام شنیدن دارد چوب دست از لب ودندانت اگر بردارد مهدی چراغ زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴# 🏴 ✍شاعر:رضا دین پرور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دوباره مستی من بی حد و عدد شده است مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است دوباره عید رسیده، زمان دیدار است دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است میان میکده ها غصه استحاله شده دوباره غورهء نارس هزار ساله شده سبو و می به لب مست ها حواله شده چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است همین پسر که نمک دارد و نمکدان است... رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود همیشه تاج سر آقای ما همه بشود چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است گدای سامره ات بیقرار تذکره است چه خوب میشود از تو به ما امان برسد نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست درون سینهء من قلب بیقراری نیست ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست بهار آمده اما دلم بهاری نیست نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت من آبروی ترا هم به باد دادم رفت فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن من را به رو نیاوردی در این زمانهء نامردها، خودت مردی همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی میان عشق من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد