eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
628 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
61054_13981013110914_1481003.mp3
1.55M
▪️نوحه ایام فاطمیه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه ای شده جان تو فدا در رَهِ عشقِ وَلی ذکر تو در پشت درِ خانه بُوَد یا علی نامِ تو ما را زمزمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه بهرِ غریبیِ علی رفته زِ کف قرارت صورت نیلی تو شد مدال افتخارت علیمه ای و عالمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه ای دل غصه دارِ تو به درد و غم‌ مبتلا مصیبتت شروعِ روضه های کرببلا مادرِ شاهِ علقمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه @nohe_sonati ✍امیر عباسی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
79341_1400923164823_423727.mp3
423.9K
▪️نوحه ایام فاطمیه آه و واویلا، صد آه و واویلا آتش کینه، خانه ی زهرا @nohe_sonati ناجوانمردی، زد یک لگد بر در آیه آیه شد، پشت در کوثر آه و واویلا.. @nohe_sonati پشت در شد، جان مصطفی نالان زد صدا بابا، دیده ها گریان آه و واویلا.. @nohe_sonati ناله زد زهرا، ای فضه دریابم ضربه ی مسمار، کرده بی تابم آه و واویلا... @nohe_sonati باغبان را دست، نامردمان بستند یاس او را از، ساقه بشکستند آه و واویلا... @nohe_sonati غرق خاک وخون، شد همسر حیدر شیرحق گردید، خجل از کوثر آه و واویلا... @nohe_sonati زین مصیبت شد، عرش خدا نالان دربهشت حق، مصطفی گریان آه و واویلا... @nohe_sonati ✍اسماعیل تقوایی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
58560_13981030110111_753917.mp3
822.6K
▪️زمزمه ایام فاطمیه مرو ای مهربان، جوان قد کمان ببین بی یاورم، کنار من بمان بیا با رفتنت قرارم را مبر تو را جان علی مرو ای همسفر مرو یا فاطمة... @nohe_sonati خودم دیدم تو را، شدی نقش زمین چه خاکی بر سرم، شده زهرا ببین پس از تو می‌شود سلامم بی جواب امیرالمومنین شده خانه خراب مرو یا فاطمة... @nohe_sonati همه هیزم به دست.به کوچه آمدند چهل تایی تو را، به پیش من زدند حلالم می کنی؟ دو دستم بسته بود خودم دیدم شده همه صورت کبود مرو یا فاطمة... @nohe_sonati ✍قاسم نعمتی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
نشسته‌ایم و کمر بسته دیوِ دیوانه به قتل عام هزاران هزار پروانه خبر رسیده که در باد مادری تنها به موی دخترکی مُرده می‌زند شانه خبر رسیده که از خون و اشک کودک‌ها پر از ستاره شده شانه‌های مردانه نمانده ردی از آن خاطرات پُر لبخند نمانده حرفی از آن کودکان پُرچانه شکسته گیرهٔ مویی کنار بُغض اتاق عروسکی شده مفقود، کنج ویرانه چقدر خون به جگر باشد و سکوت کنیم؟! چقدر صبر؟! ببین پُر شده‌ست پیمانه چقدر دم به دم از غصه آهِ تازه کنیم؟! مباد تا ابد اندوه سهم این خانه برای نسل‌کشیِ بنفشه‌هایِ کبود برای ذبح هزاران هزار ریحانه برای بال پُر از خون بچه‌گنجشکی که بی‌پناه‌ترین است گوشهٔ لانه بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم که صبحِ فتح نبوده‌ست و نیست افسانه ✍ 🔹 کانون ذاکران امام حسین زرند
اشعار ناب آیینی: از این خبر دنیا سراسر غرق حیرانی‌ست باور نمی‌کردم در این حد دشمنت جانی‌ست دیدم گلوی زخمی‌ات را... آتش است و خون دیدم غبار صورتت را... آب حتّی نیست جنگ نفس‌گیری‌ست، شاید آخرین جنگ است حال‌وهوای قلب‌ها بدجور طوفانی‌ست ناخواسته وجدان انسان را نشان رفته‌ست آن موشکی که در سقوطش فکر ویرانی‌ست "أشهد" نخوان در گوش زخمی‌ها برادرجان! نه! وقت مُردن نیست، هنگام رجزخوانی‌ست ما با شهادت زنده‌ایم و زنده می‌مانیم صهیون ولی در قبر تنگِ حرص، زندانی‌ست باید هم از ترسش بمیرد قبل نابودی وقتی حریفش دست مجروح سلیمانی‌ست طاقت بیاور شمعدانی! تشنگی‌ها را فردا تمام کوچه‌های بارانی‌ست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 ؛ ؛ ؛ غروب در صدد ناله‌ای‌ست آهسته قلم شکسته، نفس بسته، سینه‌ها خسته هوا گرفته فضای نفس کشیدن نیست قلم شکسته و این شعر همدم من نیست قلم شکسته، نفس خسته، این نفس زخمی‌ست و قلب کوچک من -گرچه در قفس- زخمی‌ست نفس بریده، قلم درد می‌کشد امشب تمام دور و برم درد می‌کشد امشب قلم نشسته که از بغض مرد بنویسد از ازدحام نفسگیر درد بنویسد «ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»* قلم نشسته که از خواب ما گلایه کند نشسته است که از ما، به ما گلایه کند از این حکایت خونبار با که بنویسم؟! بدون دغدغه بگذار تا که بنویسم نوشتنی که چو خون از گلوی من جاری‌ست اگر چه قصه‌ی این "فیلمنامه" تکراری‌ست: سکانس یک: لندن، ساعت مذاکره ـ شب سکانس دو: آتش، دشت در محاصره ـ شب سکانس سه: سرطان در اراضی موعود سکانس چار: نبرد مسیح با تلمود سکانس پنج: کفن پوش، از کلان تا خُرد سکانس شش: ورق نقشه‌ی جهان تا خورد سکانس هفت: تلاویو خیره در طوفان سکانس هشت: تقلای آخر شیطان سکانس نُه: استیصال حاکمان عرب سکانس ده: اجلاس سران صلح طلب همین سکانس: هلوکاست، خوانشی دیگر گریم چهره‌ی اخبار پشت میز خبر نمای بسته: کراوات... رأی... حق وِتو نمای باز: مدرنیته در طویله‌ی نو سلامِ ژست تمدّن به جاهلیتِ قبل تَوحّشی که منظم شده‌ست در اصطبل جهان نشسته به سوگ زنان بی فرزند سکانس پایانی: هیس! مسلمین خوابند جهانِ غمزده در جویِ خون گرفتار است تمام دهکده در بویِ خون گرفتار است ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند آهای نظم نوین! باز چیست در سَرِ تو؟ و ای حقوق بشر، خاک... خاک بر سر تو شما که زهر بیان را به جام خود دارید مگر نه اینکه جهان را به کام خود دارید مگر نه اینکه زمان، شاخ و برگتان شده است خدایتان بکشد... هان! چه مرگتان شده است کدام پاسخ را یا کدام مسئله را؟! نشسته‌اید فقط این توحّش یله را؟ ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید؟... نخیر جهان به خواب رود، خواب بر شهید... نخیر برای تشنه شدن ما مگر چه کم داریم؟ حسین نیست اگر، ما ولی "علَم" داریم هنوز از دلمان ماتمش نیفتاده‌ست حسین نیست، ولی پرچمش نیفتاده‌ست در این طریق به جز پرچمش پناهی نیست و "پیر" گفته که تا فتح قله راهی نیست به دست پیر، هزاران چراغ، روشن شد زمان دوباره ورق خورد و باغ، روشن شد نگاه کن! همه‌ی آیه‌ها پرنده شدند حروف سرخ جهان یکصدا پرنده شدند جهان به پا شده تا خون ما قلم بزند سکانس آخر این فیلم را به هم بزند سمندِ صبح چو بر شام تار تاخته است قمار مضحکتان روی اسب باخته است طنین پرچم توحید را نشان بدهید و غیرتی که ندارید را تکان بدهید به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است بگو که سنّت پروردگار ما این است بگو دوباره بخوان قصه‌های قرآن را و آیه آیه ببین روزگار طغیان را بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند و آب بود که فرعون را هلاک افکند سپاه ابرهه با سنگ‌ریزه ویران شد و عاد را وزش باد، خط پایان شد بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان و ما روایت فتحیم در مقابلتان تمام لشکر شیطان شده‌ست یاورتان ولی گسیخته از هم، زمام لشکرتان از این به بعد به دنبال شر نمی‌گردند فراریانِ تلاویو، بر نمی‌گردند شکستِ شوکتِ طاغوت، وعده‌ی ازلی است کلید فتح توکّل، به یک نگاه علی است به نام فاتح خیبر، زمانتان ندهیم به نام نامی حیدر، امانتان ندهیم قسم به جان پیمبر حریفتان ماییم شما گذشته و ما فاتحان فرداییم طلوع صبح علیه‌السلام نزدیک است و پیر گفته که شُرب مدام نزدیک است «حوالتش به لب یار دلنواز کنید» «معاشران گره از زلف یار باز کنید» ✍️حجت‌الاسلام * وام از محمدسعید میرزایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7