eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار ناب آیینی: آه که دیگر توان آه نداری ... تکیه ی عرشی و تکیه گاه نداری پای گناه همه نشسته ای آقا گرچه خودت ذره ای گناه نداری مثل حسینی اگرچه حضرت خورشید حیف که در لشکرت تو ماه نداری پشت و پناهی برای هر که غریب است خود که غریبی چرا پناه نداری ؟ یوسفی و رفته ای که شهر نرنجد پس تو نیازی به قعر چاه نداری اشک تو دریا شود اگر دو سه روزی بغض فروخورده را نگاه نداری 🔸شاعر: 🔹 🔹 ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا... میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر 🔸شاعر: 🔹 ذاکران امام حسین
غافل شدن از مرگ وقیامت هنری نیست رسوایی در  روز قیامت به چه قیمت دلبسته دنیا شدم و ماحصلم سوخت رفت از کف من فیض شهادت به چه قیمت درمانده ام از معرفت حق که مرا هم با کوه گناه کرده دعوت به چه قیمت مقصود علی باشد و فردوس بهانه است بی روی علی دیدن جنت به چه قیمت 👉 ذاکران امام حسین
395.6K
▪️زمزمه مناجات با خدا در ماه رمضان بنده‌ی بی آبرویم، آبرویی از تو خواهم در ضیافت‌خانه‌ی‌ تو، بارالها روسیاهم دل‌شکسته‌،دیده‌گریان‌،آمدم‌من‌تابه‌سویت در مسیر بندگی افتاده از لطف تو راهم یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی با دعای افتتاح و، با ابوحمزه رسیدم من‌به‌غیرعشقت‌آقا، ازهمه‌دل‌را بریدم رحمتت را، شامل حالم نما ای مهربانم بار غم های تو من تا به دوش خود کشیدم یاالهی الهی یاالهی یاالهی ای طبیب دردمندان، درد من درمان ندارد از غم دوری رویت، هستیَم سامان ندارد من دعا کردم که آیی ای فروغ دیده‌ی من درد هجرانم همیشه بی توام پایان ندارد یاالهی الهی یاالهی یاالهی _ ✍مرتضی محمودپور ✅کانال شعر و سبک مداحی https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
ختم وترحیم خوانی: آمدم غرقِ خطا رَبَّنا یا رَبَّنا سَیّدی اِغْفِرْ لَنا رَبَّنا یا رَبَّنا من که یا ربّ آمدم در دل شب آمدم آمدم با صد رَجا رَبَّنا یا رَبَّنا این تویی معبود من شاهد و مشهود من مهربان من خدا رَبَّنا یا رَبَّنا من که بشکسته پرم از همه مُجرم ترم حال می خوانم تو را رَبَّنا یا رَبّنا ای تو سَتّارُالْعُیُوب ای تو غَفّارُالذُّنُوب ای همه لطف و عطا رَبَّنا یا ربَّنا یا مُحِبُّ الصّابِرین یا مُحِبُّ الْمُحْسِنین ای همه جود و سخا رَبَّنا یا رَبَّنا یا حَبیبَ الْاَتْقیا ، یا اِلهَ الْاَغْنیا یا اَنیسَ الْاَصْفیا رَبَّنا یا رَبَّنا من غریب و بی کَسَم خسته و دلواپَسَم دیگر افتادم ز پا رَبَّنا یا رَبّنا سویت آوردم پناه بگذر از این روسیاه این من و این اِلْتِجا رَبَّنا یا رَبَّنا بنده ی بُحرانی ات کرده نافرمانی ات دارد او شور و نوا رَبَّنا یا رَبَّنا بنده را مولا تویی خالق والا تویی گویمت حمد و ثنا ربَّنا یا رَبَّنا با همه گمراهی ام ، در عمل کوتاهی ام رفته دل در کربلا رَبَّنا یا رَبَّنا این من و این چشمِ تر شعله دارم در جگر بر شهید نینوا رَبَّنا یا رَبَّنا می رود جانم ز تن بر شهید بی کفن بر شهید سر جدا رَبَّنا یا رَبَّنا یا مَتین و یا مُبین ، یا اَمین و یا مُعین «یاسر» آمد چون گدا رَبَّنا یا رَبّنا «یاسر» 👉 توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم 👉 یا رب مرا آواره جز این در مگردان دیگر گدای خانه‌ای دیگر مگردان غیر علی من‌که کس و کاری ندارم هرگز اسیرِ کَس، به‌جز حیدر مگردان تنها امیدم اینکه زهرا مادرم هست یا رب مرا شرمنده‌ی مادر مگردان دیوانه‌ی عشق حسینم کن خدایا امّا مرا درمانده در محشر مگردان گاهی غم دنیا دلم سوزاند امّا جز داغ زینب دیده ام را تر مگردان از روی تل دخت علی با گریه می‌گفت ای بی ادب گلچین! گلم پرپر مگردان تازه رسیده مادرم در بین گودال در پیش مادر، یوسفش را برمگردان ذاکران امام حسین
اشعار ناب آیینی: باران که می بارد تو را در یاد آورده در ماتم تو رعد هم فریاد آورده بی شک برای رقص پرچم بوده که خالق از عرش ، سوی کربلایت باد آورده چشمان مجنون خیز تو ، لبهای شیرینت دسته به دسته سوی تو فرهاد آورده آنکه تو را میخواست بی لشکر ، نمی داست بر نوکری ات انس و جن اولاد آورده نقص خودش را بر دوعالم جار خواهد زد آنکس که بر بزم شما ایراد آورده 🔸شاعر: 🔹 🔹 قومی که مسیرش همه بر عکس شهید است در حسرت دیدارِ کمی،خوابِ سفید است. جمعی که زر وسیم شود کعبه ی آنها، آمرزششان پیشِ خداوند بعید است در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است! وقتی که به بازار پر از وعده وعید است با مردم شهری که به هم رحم نکردند دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است ‌ دیگر به سراپرده ی خورشید رسیدن از راهِ سیه گشته ی ما قطع امید است روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا؛ مردم همه گویند که دینِ تو جدید است اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟ هجران نفس از این دل دیوانه بریده است... تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو... این زهر فراق است که از غصه چشیده است.. طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی برگرد تن خفته ی ما شاخه ی بید است برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی است آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است 🔸شاعر: 🔹 🔹 ذاکران امام حسین
420.2K
▪️زمزمه مناجات با خدا در ماه رمضان یارب‌نظرکن‌امشب برعبد روزسیاهت بنشسته‌ام به زاری در حسرت نگاهت یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) آمد ز ره صیام و من در فراق یارم غیر از تو یا کریما پشت و پناه ندارم یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) بگذر تو از گناهم یارب که بی پناهم بر درگه تو مولا من عبد روسیاهم یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) آورده‌ام شفیعی بر درگه تو امشب یارب مرا ببخشا دیگر به حق زینب یارب‌الهی‌العفو یارب‌الهی‌العفو(۲) _ ✍مرتضی محمودپور ✅کانال شعر و سبک مداحی https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
ختم وترحیم خوانی: بیا تا با همدیگه به درگهِ مولا بریم دلا مونو پَر بدیم تا به سوی خدا بریم بیا تا با همدیگه دلا مونو صفا بدیم خدا رو صدا کنیم به سینه ها جلا بدیم بیا تا همیشه ما گدای خونش بمونیم برا آشتی با خدا صیغه ی توبه بخونیم دیگه وقتش رسیده از گناها جدا بشیم برای همیشه ما همسایه یِ خدا بشیم دیگه وقتشه که ما در خونش دعا کنیم برا آمرزش مون همش خدا خدا کنیم آ خدا دست ما رو از کرمت جدا نکن توی گرداب گناه به حال خود رها نکن آ خدا مهمونتیم بنده ی سر گردونتیم تشنه ی پیمونه ی معرفتِ مِیخونتیم ای کریم و مهربون تو آبرو مونو بخر سرِ خوانِ رحمتت مهمونمون کن و بِبَر دلای مضطر ما تو این شبا ِشفا بده نماز نیمه شب و حال خوش دعا بده ایوون تموم طلایِ نجف مولا بده دیدن عرشِ عظیمت تویِ کربلا بده 👉 دل شب خالق خود را صدا کن به یارب یاربی هر دم صفا کن به دامانش بزن دست توسل ز صدق دل به درگاهش دعا کن ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ ز جا برخیز تو یاد خدا کن ز غفلت جسم و جانت را رها کن به ذکر و یاد رب قلبت جلا ده به سوی درگه لطفش دعا کن 👉 ذاکران امام حسین
افتخار دین و آیین را اگر می‌شد سرود شعر اول از خدیجه لب به گفتن می‌گشود ای که بر شأن بلندت کوه‌ها زانو زدند وی که بر خاک قدم‌هایت فلک دارد سجود تو که هستی؟ که شدی همراه ختم الانبیا در نزول وحی یا در جاده‌ی قوس صعود حق تعالی گر که احمد را ستایش کرده است تو که هستی؟ که مقامت را محمد می‌ستود از مقامات تو بس که مادر زهرا شدی غیر تو بانو کسی شایسته‌ی کوثر نبود اولین فردی که هرچه داشته بخشیده است جود تو شد مبدأ تاریخی هجری جود هر شب از چادرنمازت رنگ و بوی نور داشت هر سحر با دیدن تو بخت خود را می‌گشود آبرو جبریل از آب وضویت می‌گرفت در پی این بحر می‌شد هر چه اقیانوس رود ** با چنین شأن و مقامی در زمان احتضار غیر زهرای سه ساله کس به بالینت نبود بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی آهِ پیغمبر زدل برخاست تا رب ودود ناگهان از سوی حق بر دست‌های جبرئیل پنج پیراهن برای آمد فرود پنجمین پیراهنِ این پنج تن شد قسمتت بر تو سهمش را حسین از عرشِ حق هدیه نمود فاطمه که دید می‌ماند حسینش بی کفن بافت پیراهن برای یوسفش یاس کبود بافت تا عریان نماند بین صحرای بلا بافتش با اشکِ تار و بافتش با آهِ پود از حریر کهنه‌ای آن پیرهن را بافت تا وقت غارت در نیاید از تنش اما چه سود وقتِ غارت گشت، یک لشگر به آن گودال ریخت یک نفر با خود زره را برد و یک نامرد خُود بر سر پیراهن کهنه نزاعی در گرفت می‌کشیدند از تنش از هر طرف قوم جُهود پاره پاره گشت و آمد از تنش آخر برون ماند عریان یوسف و آن جامه را گرگی ربود نیمه‌ی شب ماند یک انگشتر و یک ساربان ختم شد غارت به خاتم... خنجری آمد فرود... ✍ 🔹 ذاکران امام حسین
ختم وترحیم خوانی: 🌷 جمـــــعه احوال عجیبی دارد هر کس از عشق نصیبی دارد در دلم حس غریبی جاری است و جهان منتـــــظر بیداری است جمـــــعه، با نام تو آغاز شود یابن یاسین همه جا ساز شود جمعه هر ثانیه اش یکسال است جمـــــعه از دلهره مالامال است... ابر چشمان همه بارانی است عشق در مرحله پایانـی است کاش این مرحله هم سر می شد چشـــــم ناقابـــل ما تر می شـد... 🌺🍃 جمعه با بوی فراقش نگرانم کرده به گمانم که فقط نیت جانم کرده موی یعقوب نگاهم همگی گشته سپید هجر تو لرزه به اندام بیانم کرده چه کنم دست خودم نیست پر از آشوبم عشق تو دلهره سهم ضربانم کرده سرکویت به هوای نظری آمده ام سر راهت همه دم اشک فشانم کرده یا قدم رنجه بکن بر سر چشمان ترم یا بِکش دست نوازش پدرانه به سرم ذاکران امام حسین
🌷 جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟ کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری کاش من لایق دیدار تو گردم سحری تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد با نگاه تو دل من به صفایی برسد نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما . به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا 👉 ذاکران امام حسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا اُم المومنین 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام ای مادر خیر النسا السلام ای دلخوشیِ مصطفی ای خدیجه یار احمد بوده ای یار دلسوز و شفیق و با وفا ای خدیجه ای تو اُم المومنین ای که بودی کُفو ختم الانبیا اولین یار وفادار نبی درکنار او به وقت غصه ها بوده ای غمخوار ختم المرسلین هستی ات دادی تو در راه خدا از تمام ثروتت بگذشته ای ای که بودی مظهر جود وسخا حامی دین پیمبر بوده ای بر تو می نازد نبی روز جزا حق به پاس خدمت واخلاص تو گوهری چون فاطمه کرده عطا از غمت امشب جهان ماتم سراست در مدینه شور وغوغایی به پا گشته ار داغ تو گریان مصطفی می‌سراید ناله ی واویلتا (( حجت اله رجب زاده جرجافکی )) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
امشب فضایِ دل ملال‌انگيز باشد پيمانه‌ی جانم ز غم لبريز باشد گرآسمان از دودِ آهم تيره گرديد غم آمد و بر جسم و جانم چيره گرديد اكنون كه مرغِ غم سرودِ غم سُرايد چشم انتظارم تا اجل كي از در آيد أسما بيا همراز و همدرد دلم باش هنگام مُردن باخبر از مشكلم باش زهرای من از كودكی درموج غم‌هاست من می‌روم امّا دلم در پيش زهراست هر مادری را شيره‌ی جان‌ست دختر هر دختری را مَحرم رازست مادر أسما پس از من دخترم ياور ندارد شام عروسی فاطمه مادر ندارد ترسم ازاين غم بردلش اندوه آيد برجان او بارِ غمی چون كوه آيد او را به جای من تو أسما ياوری كن در حق زهرايم پس از من مادری كن اين قول را بگرفت از أسما و آن‌گاه آهي برآورد و بگفت الحمدلله اين بانويی كه در ره اسلام كوشيد چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد كی باورش می‌شد گلش پژمرده گردد بعد از پدر او ياس سيلی خورده گردد كی باورش می‌شد ز گلچين زمانه بر دست و بازويش نشيند تازيانه كی باورش می‌شد كه دربين هياهو فرياد «يا فضه خُذينی» سردهد او كی باورش می‌شد كه غم‌پرور شود او در سن هجده سالگی پَرپَر شود او كی باورش می‌شد شبانه دفن گردد در ظلمت شب مخفيانه دفن گردد بس كن «وفایی» از غمِ سوزان مادر ديگر مگو از تربت پنهانِ مادر ✍ 🔹 ذاکران امام حسین