خیلی خسته ام سی سال است که نخوابیده ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم.
من در چشمان خود نمک می ریزم
که چشم هایم جرات برهم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی پناه را سر ببرند.
حاج قاسم
🆔 @z_tabatabaee
حاجی با اخبار غزه خوابیدن و بیدار شدن خیلی سخته
دیدن و رد شدن...
حاجی بازهم براشون پدری کن...
حاجی با آقا امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)برگرد...
ما نمی فهمیم اما شما که احتیاج ما رو می فهمید به دادمون برسید
#شعر_غنی
گفت دانایی که: گرگی خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!
---------------
لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
---------------
زور بازو چاره ی این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
---------------
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
---------------
وی بسا زور آفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
---------------
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
---------------
وآنکه از گرگش خورد هردم شکست
گرچه انسان می نماید گرگ هست
---------------
وآن که با گرگش مدارا می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
--------------
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
---------------
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
---------------
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
---------------
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند
---------------
وآن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
---------------
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟...
فریدون مشیری
مولانا شمس را گفت: پس زخم هایمان چه؟
و او پاسخ داد
نور از محل همین زخم ها وارد می شود...
🌱 @z_tabatabaee
اکنون ابراهیم است که در پایان راهِ دراز رسالت، بر سر یک دو راهی رسیده است: سراپای وجودش فریاد می کشد: اسماعیل! و حق فرمان می دهد: ذبح! باید انتخاب کند!
اکنون، ابراهیم دل از داشتن اسماعیل برکنده است، پیام پیام حق است. اما در دل او، جای لذت داشتن اسماعیل را، درد از دست دادنش پر کرده است. ابراهیم تصمیم گرفت، انتخاب کرد، پیداست که انتخابِ ابراهیم، کدام است؟ آزادی مطلقِ بندگی خداوند!
ذبح اسماعیل! آخرین بندی که او را به بندگی خود می خواند!
اسماعیل نفس را برای خدا به قربانگاه بیاور
خدا یا اسماعیل؟
انتخاب تو چیست؟
💠نشونهی رسیدن به خدا❤️
🔸من و شما اینجوری هستیم؟
#امتحان
#خانه_ادب
#استاد_پناهیان
🏠@khaaneh_adab
فایلی که نگاهتون رو خیلی عمیق تر می کنه به زندگی
اگر مدام توی زندگی میگیم چرا چرا
این فایل صوتی کمک کننده است‼️
دریابید🌹
JCO_Sharhe_nameye_sioyek_1_lobolmizan[H].mp3
9.64M
#پیشنهاد_ویژه
شرح نامه ۳۱ نهجالبلاغه
نامه پدری دلسوز (امامعلی جانمون)
برای فرزندانشون (یعنی ماها 🥺)
توسط استاد طاهرزاده
قسمت اول
حیفه که ندونیم پدرمون چه توصیههای برای ما داشتند. 🥺
بقیه قسمتها رو اینجا گوش بدید.
🌧 @baran_bash
هدایت شده از زینب سادات طباطبایی🇵🇸
شب آرزو ها_mixdown.mp3
13.51M
🎧 پادکست #لیلةالرغائب
نویسنده
و گوینده: خانم خیامی
🆔 @z_tabatabaee
امیرالمونین علیه السلام فرمودهاند:
مَنْ أیْقَنَ أنّهُ یُفارِقُ الأحبابَ، ویَسکُنُ التُّرابَ، ویُواجِهُ الحِسابَ، ویَسْتَغْنِی عَمّا خَلَّفَ، ویَفْتَقِرُ إلی ما قَدَّمَ، کانَ حَرِیّا بِقِصَرِ الأملِ وطُولِ العَملِ؛
هر که یقین کند که از دوستان جدا خواهد شد و در دل خاک خواهد خفت و حساب و کتابی در پیش رو دارد و آنچه بر جای می نهد به کارش نخواهد آمد و به آنچه پیش فرستاده نیازمند است، سزاوار است که رشته آرزو را کوتاه و دامنه عمل را دراز گرداند.
منبع: بحار الأنوار، جلد۳۱، صفحه۱۷۶
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به ابن مسعود ـ فرمود :
قَصِّرْ أمَلَكَ ، فإذا أصْبَحْتَ فَقُلْ : إنّي لا اُمْسِي ، و إذا أمْسَيْتَ فَقُلْ : إنّي لا اُصْبِحُ ، و اعْزِمْ على مُفارَقَةِ الدُّنْيا ، و أحِبَّ لِقاءَ اللّه ِ .
آرزويت را كوتاه گردان و چون صبح شد [پيش خود ]بگو: من روز را به شب نخواهم رساند. و چون شب درآمد بگو: من تا صبح زنده نخواهم بود، و بر جدا شدن از دنيا مصمّم باش و ديدار خدا را دوست بدار.
( بحار الأنوار: ۷۷/۱۰۱/۱ )
سفر به خیر
جوونی که شدی عاقبت به خیر...
من هنوز رفتنتون رو باور نکردم و باور دارم که یه روزی دوباره یه جایی میبینمتون
امید دارم به اون روز
به خواسته پارسالم با وجود مشغله زیاد لطف کردید جواب دادید و متن شب لیله الرغائب رو نوشتید
میشه امسالم به خواستم جواب بدید
ممنون میشم آرزو کنید عاقبت به خیر بشیم
همین.
🆔 @z_tabatabaee
✅ یکی از امتحانات خاص خداوند متعال اینه که در مقاطعی از زندگی انسان، او رو در بن بست قرار میده و بعد نگاه میکنه که آیا بندۀ مؤمن امیدش رو از دست میده یا نه؟
اگه از این دست اتفاقات براتون افتاد هیچ وقت ناامید نشید تا خدا شما رو به درجات بالاتر معنوی برسونه....
کسی که سعی کرده همه زندگیش درست باشه
کسی مثل امام خمینی ره
امروز بریم چندتا خاطراتشونو بخونیم
دوستان قدیمی
یکی از شب ها در حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام، جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند که ظاهر آنها، یک ظاهر ناپسندی در محیط ما بود؛ چه از نظر وضع و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت؛ اما ما شاهد بودیم که امام به گونه ای با آنان برخورد کرد که گویی با دوستان قدیمی اش نشسته و مشغول صحبت است. آنها آن چنان مجذوب امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت، با یک دنیا نیرو، ایمان و امید، از کنار وی برخاستند.
یک مرجع بزرگ در خدمت چند نوجوان
زمانی که امام در پاریس بود، اغلب در آن جا می دیدم که او برای 5 یا 6 نوجوان دختر و پسر، جلسه ای ترتیب داده، با آنها صحبت می کند و برای آماده کردن و روشن کردن آنها، وقتی طولانی صرف می کند. گاهی من تعجب می کردم از این که مثلاً یک مرجع بزرگ، نشسته و برای عده ای نوجوان، اوضاع سیاسی را تحلیل و یا اسلام را تشریح می کند
ورزش را دوست داشت
امام ورزش را دوست داشت؛ ولی رشته خاصی را ترجیح نمی داد؛ شاید بشود گفت که به کشتی و ورزش باستانی، بیشتر علاقه داشت؛ ولی ژیمناستیک، بیشتر از سایر ورزش ها، نظر ایشان را جلب می کرد. در پرش طول و ارتفاع، خودش در کودکی تمرین می کرد و دو دست و یک پای او بر اثر همین ورزش، شکسته بود. بیش از ده جای سر و چند جای پیشانی وی نیز شکستگی داشت. امام تا همین اواخر روزی یک ساعت و نیم پیاده روی می کرد و حرکت های ورزشی را به راحتی انجام می داد و مرتب حرکاتی را که پزشکان برای کمردرد و پادرد، تجویز کرده بودند، انجام می داد.