السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین #یاحسین🖤 ‌ 🍃💔@zainabeion

دوشنبه، طبق روایات عشق باید گفت: که رزقِ‌ ما همه در دست حضرتِ‌ حسن(ع)💚 است... #امام_حسنی_ام @zainabeion

💠تا میتونید بسم الله بگید💠 ✍در روایت آمده چون بنده را پای میزان حساب حاضر می کنند نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او میدهند،بنده در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» داشته آن را بر زبان جاری می‌کند و نامه اعمال را به دست می‌گیرد،چون نامه اعمال را می‌گشاید آن را سفید می‌بیند، در حالی که هیچ عمل بدی در او نوشته نشده است. در این هنگام بنده عاصی به فرشتگانی که حاضرند می‌گوید:در این نامه عمل چیزی نوشته نیست که بخوانم، و فرشتگان گویند:در همین نامه تمام اعمال بد تو نوشته بود اما به برکت و میمنت کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» که بر زبانت جاری کردی،‌ محو شد. و در روایت دیگر رسول اکرم (ص) فرمودند:چون روز قیامت شود به بنده خدا امر می‌شود که وارد آتش دوزخ شود، چون نزدیک دوزخ می‌شود می‌گوید:«بسم الله الرحمن الرحیم» و پا در دوزخ می‌نهد آتش دوزخ هزاران سال راه از او دور می شود. 📚منهج الصادقین، ج1، ص33 ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ @zainabeion

دوشنبه 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌸اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید...🌸 🌺خداوندا مرا در آن پوششی که ازهر بلا و آفتی حفظ میکنی و هر کسی را که بخواهی در آن قرار میدهی قراربده🌺 سلام علیکم 🌸 امروز:دوشنبه ۲۴مهر ۱۴۰۲ ۳۰ربیع الاول۱۴۴۵💐 🌹امروز متعلق است به:🌸 🌹سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام❤️🌹🌹 🌹سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام💖 💐 اذکار روز:🌸 🌺یا قاضِیَ الْحاجات (۱۰۰ مرتبه)🌹 🌺سبحان الله و الحمدلله (۱۰۰۰ مرتبه)🌹 🌺یا لطیف (۱۲۹ مرتبه) برای کثرت مال @zainabeion

#استوری بسیار قابل تامل و تحسین برانگیز #حسین_حقیقی خواننده نسبت به وسط لحاف خوابیدن صورتی ها در برابر اتفاقات #غزه @zainabeion

🌹کتاب وقتی خوابم تعبیر شد 🌹 خاطرات آزاده جانباز خادم الحسین شهید شهاب رضایی مفرد (شادی روح همه شهدا صلوات )🌹🌹🌹 "فصل پنجم قسمت هفتاد و نه" بعد از تنبیه کردن من نوبت به بقیه بچه ها رسید اما با شدت کمتر نوبت به عمو خلف که رسید سربازان بعثی هر کاری کردند نتوانستند پاهای او را جفت کنند یکی از سربازها پیشنهاد داد که او را با یک پا آویزان کنند همین کار را هم انجام دادند این کار چنان فشاری به پاهای عمو خلف وارد کرد که از شدت درد بی هوش شد مدتی طول کشید تا به هوش بیاید بعد از اینکه به هوش آمد رو به من کرد و گفت شهاب فکر می کنم استخوان های این پای من دوباره شکسته من در حالی که هنوز از شدت درد به خودم می پیچید م با خنده گفتم عمو خلف اگر شکسته بود که نمی توانستی تکانش بدهی عمو خلف خوزستانی بود به زبان عربی مسلط بود برای همین بعثی ها اصرار داشتند که با آن ها همکاری کند و خبر چین آن ها باشد او خیلی مقاومت می کرد می گفت درست است که عرب زبانم اما ایرانی ام رهبر و کشورم را دوست دارم حاضرم جانم را برایشان فدا کنم عمو خلف فردی گوشه گیر بود اما اهل مطالعه همیشه در آسایشگاه دنبال روزنامه ای مجله ای چیزی بود که مطالعه کند با سواد بود عینک ذره بینی داشت که تمام همت و دقتش این بود که از این عینک مواظبت کند که موقع کتک خوردن و جابه جایی سالم بماند و نشکند اگر بلایی سر عینکش می آمد اصلا امکان تهیه عینک در آن شرایط وجود نداشت صداقت راستی مقاومت سادگی کردار و منش خوب عمو خلف هنوز پس از سال ها که از اسارت می گذرد در خاطر من مانده و همیشه آرزو می کردم ای کاش من هم قدری از منش و شخصیت او را می داشتم ادامه دارد 🌺🌺🌺 @zainabeion

🌹کتاب وقتی خوابم تعبیر شد 🌹 خاطرات آزاده جانباز خادم الحسین شهید شهاب رضایی مفرد (شادی روح همه شهدا صلوات )🌹🌹🌹 "فصل پنجم قسمت هشتاد" در بین اسرا پیرمرد رزمنده ای بود به نام صدام آل کثیر معروف به حاج حبیب متولد شوش دانیال بود به عربی و فارسی مسلط بود با اینکه پیر بود ولی زبده و سرحال بود به عنوان بسیجی اسیر شده بود هر وقت هنگام بازجویی نام خودش صدام را می گفت عراقی ها فکر می کردند دارد آن ها را مسخره می کند بیشتر اذیتش می کردند عراقی ها از او سوال می کردند چرا نام رهبرشان را برای خودش انتخاب کرده است پاسخ می داد من سنم از صدام بیشتر است پس او نام مرا برای خودش انتخاب کرده ما در اردوگاه عنبر بودیم که ایشان را به این اردوگاه منتقل کردند چهره ای زیبا و نورانی داشت نهج البلاغه را حفظ بود چون در اردوگاه نهج البلاغه نداشتیم وجود او برای ما خیلی مغتنم بود او از حفظ برایمان نهج البلاغه می خواند عراقی ها هم به علت سن بالایش احترامی بیشتری قائل بودند ما هم که نقطه ضعف عراقی ها را در مورد او فهمیده بودیم گاهی بلند اسم او را صدا می کردیم .و عراقی ها با ناراحتی به ما نگاه می کردند و فکر می کردند که ما داریم رهبرشان را مسخره می کنیم بالاخره یک روز تصمیم گرفتیم برایش نام دیگری انتخاب کنیم اول قبول نمی کرد اما هر کدام دلیلی برایش آوردیم در نهایت قانع شد جلسه نام گذاری تشکیل دادیم مقداری شیرینی و تنقلات با پول و جیره ماهیانه تهیه کردیم و در آن جلسه نام حاج حبیب را برایش انتخاب کردیم ادامه دارد 🌺🌺🌺 @zainabeion

🎥 ۵۳ سال پیش مجری از عبدالباسط میپرسه آرزوی شخصی که داری رو به ما بگو پاسخش شنیدنیه👌 #طوفان_الاقصی #فلسطین @zainabeion