eitaa logo
متن روضه ومدح اهلبیت طیرانی
217 دنبال‌کننده
122 عکس
85 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به مهربانی های مولا غزل هایم به عشق هر نگاری پا نمی گیرد جهانم بی تو ای خورشید من معنا نمی گیرد من و دلتنگی و این عادت هر روزه ی عمرم و قلب عاشقی که جز حرم مأوا نمی گیرد نگاهت تا نباشد چرخ این کشور نمی چرخد کسی غیر از تو دست کشور ما را نمی گیرد به یمن تو در این میدان آتش حال خوش داریم خدا این حال را محض شما از ما نمی گیرد زیارت را و شرطش را، کسی که خوب فهمیده دلش یک لحظه ترس روز وانفسا نمی گیرد برای زائرت این ازدحام دلنشین زیباست کسی از ازدحام در حرم پروا نمی گیرد چنان جذب جمالت می شود چشمان زائر که پس از آن هیچ زیبا چهره چشمش را نمی گیرد قدم هایم به زیر بار غم هر وقت می لرزد سراغ هیچ راهی را به جز اینجا نمی گیرد دلیل ایستادن بعد هر افتادنم این است نگاهت لحظه ای چشم از منِ تنها نمی گیرد چه شبهایی که با اشک آمدم با خنده برگشتم دلم یک لحظه از این رفت و آمد ها نمی گیرد در این گرداب ناپاکی،حرم دریای تطهیر است و جز نور و شفا، زائر از این دریا نمی گیرد حرم از کودکی با زندگانی ام عجین گشته ست دلم تا دوستت دارد غمِ دنیا نمی گیرد دعا کردم که محشر در کنارت باشم آمین گوی دعای ما غریبان بی نگاه حضرت مولا نمی گیرد لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
حلول ماه ربیع واول راتبریک عرض می کنم "سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین"...!» لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
❁﷽❁          🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. مدینه می طلبد با برادرم باشم چه خوب بود که همراه مادرم باشم مدینه ! زینب مظلومه بی حسین آمد روا نبود که من بی برادرم باشم رسد بگوش ، صدای تلاوت حسنم دلا بکوش که همدرد باورم باشم فضای شهر بدون حسین تاریک است نشد به سایۀ خورشید انورم باشم مدینه ! جای تو خالی چه کربلایی بود چگونه روای سالار بی سرم باشم مدینه ! زینب زهرا کجا و بی یاری ز بی کسی است که سالار لشگرم باشم بغیر پیرهن پاره ارمغانی نیست چه تحفه ایست ، که مدیون مادرم باشم هزار شکر که ما را اسیر دید خدا همانکه خواست نگهدار معجرم باشم مدینه ! دست مرا کوفه بست ، منزلها گمان نداشت چنین یار رهبرم باشم ز بس بحال پریشان و خسته خندیدند هنوز غمزدۀ حال مضطرم باشم مدینه ! باغ و بهارم خزان شده یکجا منم که شاهد گلهای پرپرم باشم مدینه ! زیور و خلخال دختران کَندَند چگونه راویِ غمهای دیگرم باشم مدینه ! امّ بنین را بگو مدد بدهد که سوگوار امیر دلاورم باشم خبر کنید به دیدار ، امّ لیلا را که داغدار تنِ چاک اکبرم باشم رباب را ننشانید زیر سایه که گفت : تمام عمر عزادار همسرم باشم مرا بدیدنِ گهواره هیچ حاجت نیست که فکر غارت گهوار اصغرم باشم رها کنید اهالی ! که تا سحر ، امشب به گریه معتکفِ جدّ اطهرم باشم دلم هوای مناجات دلبرم کرده کجاست قاری زینب که محترم باشم به قبر مخفی مادر گریز باید زد که نوحه خوان حریم پیمبرم باشم دعا کنید گرفتار فتنه گر نشوید که من اسیر همین خصم کافرم باشم محمود ژولیده لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت! چو اشک بر سر بازارِ دیده پای گذار الا که گرم‌تر از محشر است بازارت! نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف پیمبران الهی به شوق دیدارت سلامت دو جهان را به هیچ انگارد عنایتی که تو داری به جان بیمارت مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست که بوده این دل ما دم به دم گرفتارت رسان به تُربتِ زهرا سلامِ ما و بگو بِده زِ دور جوابِ سلامِ زوّارت سری ز پنجرۀ خانه‌ات درآر و ببین به صد امید نشستیم پشت دیوارت قبول شعر «مؤیّد» نکوترین صله است قبول کن که نباشد جز این سزاوارت مرحوم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
بلا عظیم و گره کور و امتحان سخت است چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است شبیه هرکه به جز اوست زندگی کردیم ولی شبیه به آقا ...!؟برایمان سخت است قصور ماست اگر تحبس الدعا شده ایم مقصریم که رفتن به آسمان سخت است برای دیده ی هرجایی منِ دلسنگ مجال دیدن دلدار هر زمان  سخت است چقدر فاصله مانده چقدر از او دوریم و‌ راه رفتن با پای ناتوان سخت است اگرچه غرق گناهیم دوستش داریم نبودن ولیِ مهربانمان سخت است اگرچه دورم از او بین روضه نزدیکم نفس کشیدن بی روضه بی گمان سخت است همیشه قصه ی بی مادری غم انگیز است همیشه رفتن یک مادر جوان سخت است ز میخ سخت تر آغاز بی کسی علیست به روضه خوان بگو این روضه را نخوان ..سخت است به ‌پیش دیده ی مردم زدند فاطمه را اگرچه روضه عیان است در بیان سخت است لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
خبری می رسد از راه خبر نزدیک است آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است طبق آیات و روایات رسیده ای قوم! جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است قطره چون رود شود راه به جایی ببرد به دعای فرج جمع اثر نزدیک است با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم بار بر بند برادر که سفر نزدیک است راه دور دل ما تا به در خیمۀ او از در خانۀ زهرا چقدر نزدیک است آه گفتم که در خانه و یادم آمد غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است گر چه از آتش در سوخته جانم اما بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است باز کابوس سراغ پسری آمده است باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است مادرت را ببر از رهگذر نامردان کوچه بند آمده از کینه خطر نزدیک است تا که افتاد زمین زلزله در عرش افتاد هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است . . داغ مادر به جگر می رسد اما انگار اثر داغ برادر به کمر نزدیک است لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
بیا تا کی نهادی سر به صحرا یا اباصالح بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید علی تنهاست ای تنهای تنها یا اباصالح بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می گردد مداوا یا اباصالح چرا مخفی است قبر فاطمه در شهر پیغمبر بیا و پرده از این راز بگشا یا اباصالح در و دیوار بیت وحی گوید با تو پیوسته که اینجا مادرت افتاد از پا یا اباصالح بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح میان دشمنان نقش زمین شد مادرت زهرا بگو آن دم چه حالی داشت مولا یا اباصالح لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
خسته ام لیلای من! دیگر مرا مجنون نکن آخر عمری مرا از خانه ات بیرون نکن هیچ کس غیر از تو احوالی نمی پرسد ز من پس مرا با دوریت ناراحت و محزون نکن در همان چاهی که بُرده سر درونش مرتضی... ای مسیحا! شِکوه از خواب حواریون نکن وصله ای از چادر زهرا به دادم می رسد این گدا را بر کسی جز مادرت مدیون نکن جان حیدر که مزار همسرش شد خانه اش جز نجف این زائر آلوده را مدفون نکن لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
گرچه به ظاهر از امامت یک پسر کشتند یک سوم سادات را در پشت در کشتند هم که پدر را پیش چشمان پسر بردند هم که پسر را پیش چشمان پدر کشتند هم عاطفی هم منطقی باکشتن یک طفل کشتند اگر که شیعه را ازهر نظر کشتند گفتند آخر پایشان وا شد به بیت وحی عمری فحول شیعه را با این خبر کشتند بی فهم ها، بی رحم ها درخانه محسن را... یعنی که در گلدان گلی را با تَبَر کشتند یعنی سرِ شب که نه شمعی بود و نه گل...نه؛ نامردها پروانه را وقت سحر کشتند در پشت در امروز اگر، یعنی علی را هم از روبرو...نه، عاقبت از پشت سر کشتند مهدی رحیمی لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
من محسنم کوچکترین فرزند زهرا چشمان من هرگز ندیده اهل دنیا در عالم خود بوده ام مانوس مادر او قصه ها میگفت از بابایم حیدر میگفت بابای تو بر عالم نگین است ای جان ما در او امیر المومنین است تا انکه روزی ناگهان بی تاب گشتم از شدت گرما تو گویی آ ب گشتم ناگه فشار در مرا پیچید در هم از شدت ضربه شکستم آ ه کم کم من میشنیدم نعره های دومی را بهتر ندیدم اشکهای چشم بابا من میشنیدم گریه های خواهرم را میگفت بابا کشت دشمن مادرم را سیدرضا صالحی لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
حرف دلهای غمین محسنِ نشکفته حال با همان طفلی که در کرببلا زد بال بال خوش به حالت اي علي،آغوش مادر رفته اي حسّ خود را با تبسم ها و اشکت گفته اي خوش به حالت خنده ي باباي خود را ديده اي از جمالِ حضرت عباس خنده چيده اي در کنارت چون رقيه همدم و هم بازيت بعد گريه مادرت هردم نموده نازيَت خوش به حالت باعث لبخند مادر بوده اي در ميان دست هاي مادرت آسوده اي خود که ميداني چه بر روز من آمد پشتِ در اي علي با کينه زد او پايِ خود را سمت در ميخِ در پهلوي مادر را شکست و پاره کرد ضربه ي آن بی حیا، باباي من بيچاره کرد بعد ضربه کنده شد در،مادر من زيرِ در در هجوم اشقيا ،شد ناله هايش بي ثمر من ميان آن هجوم اشقيا پر پر شدم اولين قرباني مولاي خود حيدر شدم اي علي در حقّ ما ظلم و ستم بسيار شد سهم مادر هاي ما بس خنده ي انظار شد ناله هاي مادرم زهرا و مام تو رباب کرده از اندوه، قلبِ نوکرانِ ما کباب گشته آرام دلم يا مهديِ اين نوکران هر که باشد خادمش،باشد ميان عاشقان اي که هستی مفتخر بر نوکری مرتضی من شفيعت ميشوم، در خوف آن روزِ جزا عبد کریم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
او زمین خورد گمانم که زمان ریخت به هم بعد آن روز دگر کل جهان ریخت به هم مادر و ضرب غلاف و ملاء عام کجا؟ وسط کوچه گل و باغ و نشان ریخت به هم فاطمه زیر کتک ها و دو سه باری غش کرد قامتش خم شد و زهرای جوان ریخت به هم او نمی دید و نمی داد امان، هِی میزد بعد از آن واقعه ی تلخ امان ریخت به هم همه کافر شده بودند ز انکار غدیر فاطمه گشت فدا رسمِ بدان ریخت به هم ذکر لبهای حسن بود:که خیلی بد زد ضربت سیلیِ او لحن دهان ریخت به هم خاک کوچه به خدا جای گل احمد نیست تا زمین خورد یقین رکن اذان ریخت به هم محسن و فاطمه را پشت دری سوزاندند آتش افتاد به گُل،کُون و مکان ریخت به هم پایه ی کرببلا را ز سقیفه چیدند دل صحرای بلا،جسم جوان ریخت به هم پایِ گهواره ی اصغر همه گریان بودند ذکر لالایی او راحتِ جان ریخت به هم از قفا زد ضربات و سر او کرد جدا حال و احوال بد مادرمان ریخت به هم خیزران بود و سری در دل تشت و ظالم آنقدر زد همه دیدند، لبان ریخت به هم دختری ناله زد و گفت کجایی بابا داد زد بر سر من تا ضربان ریخت به هم لکنت من اثرِ سیلی آنِ نامرد است رفت دندانم و آن لحن و بیان ریخت به هم عمه میگفت نخور غصه که مهدی داریم نام او آمده و این جریان ریخت به هم عبدِ کریم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit