eitaa logo
متن روضه ومدح اهلبیت طیرانی
217 دنبال‌کننده
121 عکس
83 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برای دسترسی به بیش از ۳ هزار قطعه شعر سال های گذشته روی های زیر کلیک کنید ( بعد از کلیک بر روی هر هشتگ با بالا و پایین کردن فلش های پایین صفحه اشعار را مشاهده کنید ) 👇👇 🏴 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار ✅ اشعار 🏴 اشعار لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
|⇦•آیینه دار زینب و زهرا... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیینه دار زینب و زهرا، رقیه...! کوچکترین انسیه الحورا، رقیه...! پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می‌گفت اول یا رقیه خورشید در منظومه ی عشق حسینی صد سالِ نوری راه دارد تا رقیه سنّش اگر کم، هم طرازِ انبیا بود مانندِ کوثر، آیتَ العُظمی رقیه جا داشت روی شانه ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانه ی سقّا، رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می‌خواند تا بالا سرش لالا، رقیه تنها نه سالِ شصت و یک، تا روز محشر هر فتنه ای را می‌کند رسوا رقیه پا بر مُغیلان می‌نهد اما محال است روی سرِ موری گذارد پا، رقیه..! این طفلِ بی آزار را آزار دادند زجرِ بدی را دید در دنیا، رقیه..! زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند الّا رقیه :علی ذوالقدر لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
13-roze.mp3
8.05M
|⇦•آیینه دار زینب و زهرا... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دارم همراه تموم کائنات گریه میکنم ببری یا نبری کربلا گریه میکنم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
|⇦•از روی نیزه میشنوی... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهااجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از روی نیزه میشنوی بابا صدامو داری تماشا می‌کنی حال و هوامو دیدی کجا بردنم و دیدی زمین خوردنمو نمی‌بینی از اون بالا گوشواره هامو می‌بینی از اون بالا از گریه پُرم مگه من چیکار کردم سیلی بخورم می‌بینی واسه هر چی سنگه هدفم می‌بینم زجر و داره میاد طرفم *اگه عمو بود یکی جرئت نمی‌کرد نزدیک ما بشه، آی علی اکبر، بیا رقیه رو کشتن..آخ صورتم.....* زخمای تازیونه ها مونده رو دوشم کاش یه لباسِ نو بودش برات بپوشم زخمای من مضاعفه، بابا نبودی هر دفعه گفتم که بابامو میخوام، زدن تو گوشم اینا دق دادن رو خیلی بلدن با غلافِ شمشیرِ تو ما رو زدن *بابا دیگه خسته شدم، بابا دیگه یه وقت نگی برا زن جهاد نیست، اگه اینطور نبود چرا مادرت تو هیجده سالگی شهید شد بابا.. بابا منم تو سه سالگی آواره شدم.بابا دلم برات تنگ شده... تا سر و آوردن یه نگاه کرد گفت: خسته نباشی بابا.. بابا !یادته مادرت فاطمه شبا برا همه ی مردم دعا می‌کرد.. منم مثل مادرت همیشه برا همه دعا میکنم، بابا جان! اما این شبا بیشتر از همه برا راهب کلیسا دعا میکنم، آخه اون تنها کسی بود که سرتو بغل گرفت، گرد و خاک از سر و صورتت پاک کرد بابا...! هر وقت دختر گریه کرد باید عروسک ببرن براش، نه سرِ بریده، هر چی نگاه کرد.. عقب عقب رفت نشناخت، آخه بچه حق داره آخه سرِ باباش تو تنور رفت، تو مجلس یزید رفت، انقد زد.. صدای ناله ی زن و بچه بلند شد، مسیحیه می‌گفت نزن، اما یه خانمی می‌گفت بزن، انقدر زد تا دیدن سرِ بریده افتاد....* لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit