🍁زخمیان عشق🍁
#شهيد_مدافع_حرم_مهدى_صابرى همه او را به یک دلبستگی خاص میشناختند؛ آن هم حُبّ ِحضرت #علیاکبر (ع) ب
.......................
برای همین وصیتش را بعد از بسمالله با «یا علیاکبر ِ لیلا» آغاز کرد:
✍️ امروز سهشنبه پنجم بهمن ماه سال ۱۳۹٣ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری دست به قلم شدم تا سیاه مشقی به نام « #وصیتنامه » بنویسم
خدایـــا ... روسیاهم ، روسیاهم که با ۲۵ سال من نتوانستم در رابطه « #عبد و #معبودی» آنجور که باید و شاید «وظیفه عبد» را به نحو شایسته انجام دهم.
از تو ممنونم؛ ممنونم که من را انسان آفریدی انسانی که مسلمان و لایق شکر فراوانتر محب امیرالمؤمنین علیابن ابیطالب علیهالسلام ... ممنونم که دوران حیاتم را در این بازه زمانی قرار دادی و به من توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی عنایت کردی نمونهاش حب شهزاده علیاکبر (ع) است ...
#علی_اکبر_های_زمانه
#شهید_مهدی_صابری
#یاد_شهید_با_ذکر_صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
رفته کمک.خونه های مردم پ پاک.کنه خودش,تو گل گیر کرده آمدند درش,اوردن پاش,مصنوعی بوده
هنوز خودش را بدهکار مردم میدونه
خجالت بکشید مسئولین بی وجدان
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
﷽
سلوک معنوی
🔵#راز_پیروزی
🌻 اگر از مردم بپرسید متضادّ کلمهٔ "موفقیّت" چیست ، اکثرشان میگویند "شکست" ...
امّا این اشتباهی بزرگ است . متضادّ کلمهٔ موفقیت ، "تلاش نکردن" است ...
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
پوستر جدید سایت رهبرانقلاب در واکنش به اقدام اخیر اینستاگرام در مسدود کردن صفحه سردار سلیمانی و سایر صفحات مربوط به سپاه
ما به آنها سیلی خواهیم زد 👊
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
سلام ..الان.حمیدیه ..سپاه دربین مردم سیل زده حمیدیه.....خدا قوت به این غیور مردان
##ارسالی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
سلام ..الان.حمیدیه ..سپاه دربین مردم سیل زده حمیدیه.....خدا قوت به این غیور مردان
##ارسالی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مصطفی_چمران نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:7⃣2⃣
🍃.تا روزیکه ایشان زخمی شد .آن روز عسگری، یکی از بچه هایی که در محاصره سوسنگرد با مصطفی بود، آمد و گفت: اکبر شهید شد ، دکتر زخمی . من دیوانه شدم ، گفتم: کجا ؟ گفت: بیمارستان.باورم نشد .فکر کردم دیگر تمام شد . وقتی رفتم بیمارستان ، دیدم آقای خامنه ای آن جا هستند و مصطفی را از اتاق عمل می آورند، می خندید.خوشحال شدم .خودم را آماده کردم که منتقل می شویم تهران و تامدتی راحت می شویم.شب به مصطفی گفتم: می رویم ؟خندید و گفت: نمی روم . من اگر بروم تهران روحیه بچه ها ضعیف می شود.اگر نتوانم در خط بجنگم الااقل اینجا باشم ، در سختی هایشان شریک باشم .من خیلی عصبانی شدم . باورم نمی شد .
🍃گفتم: هر کس زخمی می شود می رود که رسیدگی بیشتری بشود.اگر میخواهید مثل دیگران باشید ، لااقل در این مسئله مثل دیگران باشید .ولی مصطفی به شدت قبول نمی کرد . می گفت: هنوز کار از دستم می آید .نمی توانم بچه ها را ول کنم در تهران کاری ندارم .حتی حاضر نبود کولر روشن کنم . اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ .پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می آمد ،اما می گفت: چطور کولر روشن کنم وقتی بچهها در جبهه زیر گرما می جنگند؟همان غذایی را میخورد که همه میخوردند. و در اهواز ما غذایی نداشتیم.یک روز به ناصر فرج اللهی "که آن وقت با ما بود و بعد شهید شد"گفتم: این طور نمیشود .مصطفی خیلی ضعیف شده ، خونریزی کرده ، درد دارد . باید خودم برایش غذا بپزم .و از او خواستم یک زود پز برایم بیاورد....
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh